eitaa logo
#خادمان‌‌‌شهدا_کانال کشوری
424 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
15 فایل
ما‌ از خم‌ پرجوش‌ ولایت‌ مستیم عهدی‌ ازلی‌ با ره‌ مولا بستیم بنگر‌ که‌ وظیفه‌ چیست‌ در‌ این‌ میدان ما‌ افسر‌ جنگ‌نرم ♡‌آقا‌♡‌ هستیم ارتباط با مدیر 👇 @sarbaze_emamzman
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی یک دعا کافیست که همه چیز عوض شود نشدنی‌ها را به خدا بسپار...💚 همراهان همیشگی کانال خادمان شهدا سلام ،روز آدینه تون بخیر و شهدایی ضمن تشکر وقدردانی از شما بزرگواران جهت همراهی این کانال شهدایی خواهشمندیم این کانال معنوی رابه دوستان و آشنایان معرفی کنید ولینک کانال 👇رادر گروه ها وکانال هاتون انتشار بدین،ممنون از شما عزیزان https://eitaa.com/khademanshohada لحظه هاتون پر از نگاه زیبای خدای مهربون باتشکر 🙏 التماس دعا 🤲
با توکل به خدا و توسل به امام زمان و شهدا کانال خادمان شهدا را راه اندازی کردیم باعضویت در این کانال مهمان شهدا باشید وشک نکنید دعوت شده از جانب شهدا هستید لطفا لینک کانال ⬇️⬇️⬇️ رابرای دوستان و آشنایان و محبین شهدا و اهل بیت ارسال نمایید ودر ثواب آن سهیم باشید خادمان 🌹شهدا 🌹 ‌https://eitaa.com/khademanshohada ✅در ترویج فرهنگ جهاد و شهادت سهیم شوید و لینک را انتشار دهید شهدا را بشناسیم و به دیگران بشناسانیم شهدا حواسشان به این واسطه ها هم هست اجرتان با ارباب بی کفن آقا اباعبدالله الحسین(ع)
السلام علیک یا ابا عبدالله 🥀🥀 ( ۲۱) مرداد پانصدو بیست وسومین (۵۲۳)روز ☀️ وچهل ۴۰ مرتبه ذکر ☀️ متوسل می شویم به ⬇️⬇️⬇️ کشتی نجات اباعبدالله(ع) و شهدای معززراه اسلام ⬇️⬇️⬇️ 🌹 نوید صفری 🌹 ☀️☀️☀️ ⏰ شروع ⏮ ۲۶ بهمن ( ۱۴۰۰ )-- ۱۳ رجب ❇️ ادامه ⏮ تازمانی که پروردگار توفیق عنایت نماید🤲 ☀️☀️☀️ دوستان معنوی گرانقدر اولین نیتمان از 🌺توسل به شهدا و زیارت عاشورا 🌺 ✅سلامتی وتعجیل در ظهور امام زمان باشد وپس ازآن⬇️⬇️⬇️ ✅نماز اول وقت ⛔️ترک گناه ✅حاجات شخصی ⏰زمان قرائت زیارت عاشورا ازاذان صبح تا نیمه شب شرعی هرروز می باشد 🥀🥀 ان شاالله به هرنیتی مهمان شهدای گرانقدر شده اید حاجت روا باشید دعای خیر در حق همدیگر را فراموش نکنیم 🤲 https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
اولین‌ اسیر و آخرین آزاده شهید سرلشکر، سید الاسرای دفاع مقدس: 🌷 ولادت: ۱۳۳۱/۱۲/۲۰ قزوین شهادت: ۱۳۸۸/۰۵/۱۹ تهران مزار شهید: بهشت زهرا (س) تهران شغل: خلبان نیروی هوایی ارتش تعداد روزهای اسارت: ۱۸ سال؛ معادل ۶۴۱۰ روز، طولانی ترین اسارت همسر شهید میگوید: وقتی از او پرسیدند: « این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟» و او میگفت: « برنامه ریزی کرده بودم و هر روز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور میکردم. اسیر که‌شد پسرمان علی۴ ماهه بود و دندان نداشت. به هنگام آزادی‌اش علی دانشجوی دندانپزشکی بود.سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت. قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی میدانست. برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. ده سالی که انفرادی بود، سالها با یک مارمولک هم صحبت بود. حسین تعریف میکرد: «بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود.  عید سال ۷۴ بود، سربازِ عراقیِ نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد، میخواست باقیمانده آن را دور بریزد؛ نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، ساعتها از این موضوع خوشحال بودم. این را بگویم که ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم،حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم.» آخرین خاطره‌ی ما، زمانی بود که من گریه میکردم و حسین نگاه میکردو می‌گفت: «نگران نباش.» 📚 کتاب خاطرات دردناک، راوی مرحومه منیژه لشگری، همسر شهید ✍امام خامنه ای ( دامت برکاته) : ما هر وقت به یاد شهید لشگری می افتادیم، حقیقتاً غمی دلمان را می‌ گرفت. هجده، نوزده سال، زمان بلندی است؛ بحمدالله صبر و استقامت کردند. امیدواریم خدای متعال به ایشان اجر دهد و ان‌ شاءالله مشمول رحمت و خیر کند. https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. هیچ وقت دین خدا رو،دستور خدا رو،وظایف شرعیتون رو با هیچ چیزی معــامله نکــنید 🌷 https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت هشتاد و سوم ( ادامه قسمت قبل ) هنوز هوا روشن نشده بود که به ما دستور دادند برگردید. گردان دیگری برای ادامه کار جایگزین ما شد. وقتی که شدت آتش دشمن کم شد، آن‌ها که سالم بودند از سنگرها بیرون آمدند. در مسیر برگشت، نگاهی به جمع بچه‌ها کردم. آن‌ها که باز می گشتند کمتر از شصت نفر بودند! یعنی نفرات گردان سیصد نفره‌ما در کمتر از چند ساعت به یک پنجم رسید! همین طور که به عقب بر می گشتیم به سنگر‌های تیربار دشمن رسیدیم.جایی که از همان جا کار را شروع کردیم. جنازه تیربارچی عراقی روی زمین افتاده بود، از آن جا عبور کردیم، هنوز چند قدمی دور نشده بودم که در کنار جاده، پیکر یک شهید جلب توجه کرد! جلو رفتم.قدم‌هایم سُست شد.کنار پیکرش نشستم، هنوز عینک برچهره داشت‌، در زیر نور ماه خیلی نورانی تر شده بود. خودش بود...برادر نیّری.. همان که از همه ما در معنویات جلوتر بود. همان که هرگز او را نشناختیم... کمی که عقب تر آمدم پیکر مهدی خداجو را دیدم..بعد طباطبایی(مسئول دسته)را.. بعد میرزایی... خدای من چه شده!؟ همه‌ی بچه‌های دسته ما رفته‌اند. گویی فقط من مانده‌ام! نمی دانید چه لحظات سختی بود. وقتی به اردوگاه برگشتیم سراغ بچه‌های دسته را گرفتم از جمع سی نفره ما که سه ماه شب و روز با هم بودیم فقط هشت نفر برگشته بودند! نمی دانید چه حال و روزی داشتم، یاد صحبت‌های مسئول دسته افتادم که می گفت: « شهادت را به هرکسی نمی دهند، باید التماس کنی» بعد ها شنیدم که یکی از بچه‌ها گفت: برادر نیّری وقتی گلوله خورد روی زمین افتاد، بعد بلند شد و دستش را روی سینه نهاد و گفت: السلام علیک یا ابا‌عبدالله... بعد روی زمین افتاد و رفت.. ادامه دارد ... https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
حاج مهدی رسولی_بخش اول - مناجات (هواتو کردم اسیر دردم)-1536930589.mp3
12.13M
هواتو کردم... هنوزم یه عاشقی هست، حرم شما نرفته دیگه روش نمیشه جایی، بگه‌کربلا نرفته «این مناجات عجیب‌دل‌آدمو کربلا میبره ...)) https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا