eitaa logo
خادمان🌹شهدا🌹
423 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
15 فایل
ما‌ از خم‌ پرجوش‌ ولایت‌ مستیم عهدی‌ ازلی‌ با ره‌ مولا بستیم بنگر‌ که‌ وظیفه‌ چیست‌ در‌ این‌ میدان ما‌ افسر‌ جنگ‌نرم ♡‌آقا‌♡‌ هستیم ارتباط با مدیر 👇 @sarbaze_emamzman
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا ابا عبدالله 💠 (۶) شهریور 💠 هشتصدونودوهشتمین( ۸۹۸)روز وچهل ۴۰ مرتبه ذکر • •••••••••••••••••••••••• متوسل می شویم به ⬇️⬇️⬇️ کشتی نجات اباعبدالله(ع) و شهیدان معززراه اسلام ⬇️⬇️⬇️ 🌹 🌹 ••••••••••••••••••••••• ⏰ شروع ⏮ ۲۶ بهمن ( ۱۴۰۰ )-- ۱۳ رجب ❇️ ادامه ⏮ تازمانی که پروردگار توفیق عنایت نماید •••••••••••••••••••••••• دوستان معنوی گرانقدر اولین نیتمان از ✅سلامتی وتعجیل در ظهور امام زمان باشد وپس ازآن⬇️⬇️⬇️ ✅نماز اول وقت ⛔️ترک گناه ✅حاجات شخصی •••••••••••••••••••••••• ⏰زمان قرائت ازاذان صبح تا نیمه شب شرعی هرروز می باشد ••••••••••••••••••••••••• ان شاالله به هرنیتی مهمان شهدای گرانقدر شده اید حاجت روا باشید https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
دوست شهید : عید که می‌شد می‌گفت: اول بریم دست پدر و مادرهامون رو ببوسیم. بعد می‌رفتیم پیش یکی از دوستانمون که سید بود از اونجا هم می‌رفتیم حرم امامزاده حسین(ع) زیارت امامزاده حسین(ع) را خیلی دوست داشت. ایشان عموی امام زمان(عج) است؛ با هم زیاد به آنجا می‌رفتیم. وارد حرم که می‌شد با احترام سلام می‌داد. گلاب از خادمان می‌گرفت و ضریح را با گلاب و دستمال پاک می‌کرد. هرچه به زمان شهادت نزدیک می‌شد بیشتر از شهادت صحبت می‌کرد شاید هم بهش الهام شده بود این اواخر تند تند عکس می‌گرفت. تاریخ ولادت: 1365/09/06 همدان تاریخ شهادت : 1387/12/22 محل شهادت: منطقه پل شکسته ، زاهدان نحوه شهادت: درگیری با اشرار وابسته به وهابیت (گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی) https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
رمان ⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
_رضا معلوم هست تو چی میگی؟یکم عقلتو به کار بنداز بفهم چی میگم بودن اون تو این خونه مثل سم میمونه. همسرش صدایش را بالا برد و گفت:بس کن زن این چه حرفیه نمیتونم بیرونش کنم که. _من نمیدونم یه کاریش بکن خودت بچه هاتم دارن ازش الگو میگیرن یعنی نمیفهمی؟ رضا چند قدمی را طی کرد و به ریش و سیبیل بلندش دستی کشید. این روزها عرصه بر او تنگ شده بود. دلش یک خواب راحت و زندگی بی دردسر میخواست. بالا آوردن بدهی ها و خرابکاری های شرکت یک طرف و غر زدن های همسرش یک طرف. نمیتوانست با هیچ کدام کنار بیاید. _هه دلم خوشه بچه بزرگ کردم. یک کدومشون نمیان بگن باباجان چیکار داری چیشده انقدر پریشونی؟ کمی مکث کرد و سپس گفت:به دخترات کاری ندارم اما اون پسر خرس گنده نمیاد دو دقیقه تو شرکت بشینه چهارتا کار از رو دوش من بدبخت برداره. تازه طلبکارم هست چرا بهش ماهیانه نمیدم. صدایش را بالا برد طوری که بچه هایش بشنوند. _آخه پسره بی عرضه نه کار داری نه کاسبی پولم میخوای؟ رو کرد به همسرش و انگشتش را به نشانه تهدید تکان داد:خوب گوش کن خانم من انقدر مشغله فکری دارم که غرغرای تو برام ارزشی نداره. مریم خانم بیشتر عصبی شد و گفت:یعنی چی رضا؟پنبه و آتیش میدونی یعنی چی؟ این ماریه که خودت انداختی تو دامن ما خودتم باید برش داری مگرنه... حرفش تمام نشده بود که پسرش از اتاق بیرون آمد و گفت:چه خبرتونه باز؟ بس نیست جنگ و دعوا؟ آقا رضا جلو رفت و یقه پسرش را گرفت. _تو دیگه ساکت شو که هرچی بدبختی میکشم زیر سر تو مفت خوره. ۲۵سالش شده مثل بختک از صبح تا شب چسبیده به تخت و موبایلش. نه کاری، نه کاسبی، نه هنری.. مهرزاد خودش را کنار کشید و با طعنه گفت: شمایی که کار و کاسبی و هنر داری طلبکارات فردا پس فردا صف میکشن دم خونه. _دِ از بس دادم شماها خوردین و کوفت کردین که این شد وضعم. مهرزاد کتش را به تن کرد و گفت:نه پدر من مدیریت میخواد که شما بلد نیستی. سپس از خانه بیرون رفت و صدای پدرش در هیاهوی بادی که می وزید گم شد. https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
از حرف های مادرش سر در نمی آورد. مگر آن دخترک بیچاره چه گناهی داشت که مستحق این همه تهمت و آزار و اذیت بود؟ از زمانی که او پایش را بی خانمان به خانه آن ها گذاشت روز خوش به خود ندیده بود. همش آزار، همش تحقیر، همش توهین.. چند بار میخواست او را از دست مادر بی رحمش نجات دهد که نمی شد چون خودش تنبیه می شد. کوچه پس کوچه های برفی زمستان را طی میکرد در حالی که فکر و ذهنش همه معطوف دختری معصوم و دل پاکی بود که از کودکی در خانه آن ها زندگی میکرد. روز به روز بزرگ شدنش را می دید و علاقه اش به او بیشتر میشد. روی سخن گفتن با هیچ کدام از اعضای خانواده اش را هم نداشت تا به آنها بگوید که دل در گرو فردی داده که ذره ای به او اعتنا نمیکند و تمام هدفش از زندگی، درس خواندن و سخن گفتن با خداست. شبها پشت در اتاقش میماند و تلاوت قران و گریه هایش را میشنید. آن دختر دل و دینش را برده بود و او چاره ای جز تحمل نداشت. دستان یخ زده اش را درون جیبش فرو کرد و به رد پایش روی برف ها خیره شد. چقدر دلش میخواست با دختر رویاهایش اینجا قدم بزند. مهرزاد..پسر بیست و پنج ساله ای که بخاطر تنبلی و کمی بی قیدی هیچ جا نمیتوانست کار پیدا کند، اکنون در این فکر بود که بدون کار نمیتواند همسرش را خوشبخت کند. و چقدر خوش خیال بود که فکر میکرد دختر قصه ما همسر او میشود. بعد از کمی قدم زدن به خانه بازگشت. هوای زمستان برایش دل گیر بود و تنهایی قدم زدن هم سخت و دشوار. زنگ را فشرد که در باز شد. پایش را که درون خانه گذاشت، باز هم مثل همیشه صدای غرغر کردنا و‌ داد زدن های مادرش را شنید. _چند بار بگم بهت راس ساعت باید با مارال ریاضی کار کنی؟ مگه کم پول دادیم خرجت کردیم تا اون درس وامونده رو بخونی؟ باید یه جا به درد بخور باشی یا نه؟ حورا تا صدای در را شنید سمت اتاقش دوید تا چادر به سر کند. از همان جا گفت:چشم زن دایی باهاش کار میکنم. چادرش را که به سر کرد، یک راست از اتاقش خارج شد و سمت اتاق مارال رفت. در زد و داخل اتاقش شد. _سلام مارال خانم چطوری؟ مارال، دختر ۱۰ساله آقای ایزدی پرید طرف حورا و گفت:سلام حورا جونم خوبی؟ کاش زودتر میومدی.مامان مجبورم کرد تا شب درس بخونم. درس خوندن فقط با تو شیرینه. حورا، مارال را در آغوش کشید و خدا را شکر کرد که در این خانه لااقل یک نفر هست که او را دوست بدارد. https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
4_5895627802501187736.mp3
5.23M
خون حسین اعتبار ماست شهادت، شهادت افتخار ماست . https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
هر شب به یاد بودن، نعمت‌وسعادتی است که باید قدرش را بدانیم و خداراشاکرباشیم که شهدا قبولمان کردند و به لحظه لحظه زندگیمان نظر می‌کنند و درمحفل نورانی و آسمانیشان راهمان دادند وچه حس خوب‌و لذت‌بخشی است‌با شهدا رفیق و همراه شدن... https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
با توکل‌به‌خدا و توسل‌به‌امام‌زمان‌و کانال را راه اندازی کردیم باعضویت در این کانال باشید وشک نکنید دعوت شده از جانب هستید لطفا لینک کانال ⬇️⬇️⬇️ رابرای دوستان و آشنایان و محبین‌ و اهل‌بیت ارسال نمایید ودر ثواب آن سهیم باشید خادمان 🌹شهدا 🌹 ‌https://eitaa.com/khademanshohada ✅در ترویج فرهنگ جهاد و سهیم‌شویدولینک‌را انتشار دهید
29.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊زیارتنامه شهدا با قرائت سردار پر افتخار شهید حاج قاسم سلیمانی رضوان الله علیه🕊 https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
سفر پر ماجرا 32.mp3
7.48M
۳۲ ✨هر چیزی رو که میخوای با خودت ببَری؛ باید همینجا،در درونت ریشه دارش کنی! ✔️محاله چیزی جزو باورت نباشه؛ و قلباً بهش یقین نداشته باشی و... بتونی با خودت بِبَریش https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینایی که میگن هر جا حجاب نیست، خشونت جنسی کمتره دروغ میگن؛ بالاترین آمار تجاوز جنسی مربوط به آمریکاست که آزادی مطلق جنسیه ... استاد رحیم پور ازغدی https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
❌در بریتانیا به کودکان آموزش می‌دهند که دیگر از پدوفیل‌ها (افرادی که تمایل جنسی به کودکان دارند) نترسند و با آن‌ها دوست باشند. • بعد از گرفتن حیا و تغییر پوشش و رواج همجنس‌بازی و .... حالا نوبت به عادی‌سازی رابطه با کودکان رسیده است. https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمار زائران اربعین حسینی بیش از ۲۱ میلیون نفر است؛ اما چرا این اجتماع بزرگ در رسانه‌های فارسی زبان خارجی سانسور می‌شود؟ https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹