12.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سخنرانی شهید بهروز مردای برای ساعاتی قبل از شهادتش در شلمچه هست ...
ولی انگار نه انگار که چهل سال گذشته، انگار برای همین امروزه...
#شهدا_التماس_دعای_خیر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
🔰اخلاق نیکو
🔹علی یک اخلاق قشنگی داشت. اگر متوجه می شد غریبه ای هم مشکل دارد، قلبا افسوس می خورد. انگار که رفیق خودش است. می گفت: ای خدا کاش می شد برایش یک کاری کنیم. اگر خودش نمی توانست کمکی کند، با اطرافیان صحبت می کرد...
شهید #علی_خلیلی
#عاقبتمون_شهدایی_ان_شاالله
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
السلام علیک یا ابا عبدالله
🥀🥀 ( ۲۸ ) شهریور
پانصدو شصت و یکمین( ۵۶۱)روز
☀️ #قرائت_زیارت_عاشورا
وچهل ۴۰ مرتبه ذکر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج ☀️
متوسل می شویم به
⬇️⬇️⬇️
کشتی نجات اباعبدالله(ع)
و
شهیدای معززراه اسلام
⬇️⬇️⬇️
🌹 نوید صفری
🌹جهانپور شریفی
☀️☀️☀️
⏰ شروع ⏮
۲۶ بهمن ( ۱۴۰۰ )-- ۱۳ رجب
❇️ ادامه ⏮
تازمانی که پروردگار توفیق عنایت نماید🤲
☀️☀️☀️
دوستان معنوی گرانقدر
اولین نیتمان از
🌺توسل به شهدا و زیارت عاشورا 🌺
✅سلامتی وتعجیل در ظهور امام زمان باشد
وپس ازآن⬇️⬇️⬇️
✅نماز اول وقت
⛔️ترک گناه
✅حاجات شخصی
⏰زمان قرائت زیارت عاشورا
ازاذان صبح تا نیمه شب شرعی هرروز می باشد
🥀🥀
ان شاالله به هرنیتی مهمان شهدای گرانقدر شده اید حاجت روا باشید
دعای خیر در حق همدیگر را فراموش نکنیم 🤲
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
🌹شهید#جهانپورشریفۍ🌹
در آن لحظه اشک شوق پدرم را دیدم ؛ شوق به شهادت، انگار می دانست که شهادتش نزدیک است و خود را برای شهادت در راه خدا آماده کرده است.
خاطره ای از زبان دختر شهید :
به یاد می آورم : هنگامی که میخواستم به کلاس قرآن بروم، فراموش کرده بودم پدرم تا چند دقیقه دیگر میخواهد برود؛ و فقط خدا حافظی کردم .
داشتم کفشم را می پوشیدم که پدر گفت: زهرا جان، عزیز بابا، بابا من که نبوسیدمت، دارم میرم ماموریت.
گفتم : ببخشید یادم رفته بود که شما میخواید برید ماموریت.
من را در آغوش گرفت و بوسید.
برای همیشه . . .
در آن لحظه اشک شوق پدرم را دیدم ؛ شوق به شهادت،
انگار می دانست که شهادتش نزدیک است و خود را برای شهادت در راه خدا آماده کرده است.
وقتی در سوریه بود هفته ای یکبار با ما تماس می گرفت، هفته ها به سختی می گذشت و انتظار کشیدن ، کلافه ام می کرد.
در آن هفته ، از روز تماس بابا دو سه روزگذشت...
خیلی بی تابی می کردم...
به مادر گفتم: چرا بابا تماس نمی گیره؟
مادر که خودش هم چند روز بود سخت درگیر این موضوع بود بیشتر ناراحت شد ولی ما را آرام کرد.
همان روز دایی من به جهرم آمد و ما را به هر بهانه ای بود به روستای پر زیتون بردند.
آنجا که رفتیم کم کم خبر شهادت پدر را به ما دادند.
آری بابای عزیزم به آرزویش رسید. ...
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ فرزند کلاس اوّلی شهید مدافعحرم #جهانپور_شریفی
یادنازدانہهاےشهیدان باشیم
نازدانہ شهید #مدافع حرم
#جهانپور_شریفے
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
#شهیدمدافعحرمجهانپورشریفے تیپ نیروی مخصوص33المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
هدیہ محضر همہ شهدا صلوات
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
#قصه_دلبری
#قسمت_دهم
می خواست خودش جلوی ما برود و یک نفر از آقایان را بگذارد پشت سرمان
مسخره اش کردم که :((از اینجـا تا حرم فاصله ای نیست که دو نفر بادیگار داشته باشیم!))
کلی کل کل کردیم.
متقاعد نشد. خیلی خاطرمان را خواست که گفت برای ساعت سه صبح پایین منتظرش باشیم
به هیچ وجه نمی فهمیدم اینکه با من این طور سرشاخ می شود و دست از سرم برنمی دارد، چطور یک ساعت بعد می شود همان آدم خشک مقدس از آن طرف بام افتاده!
آخرشب، جلسه گذاشت برای هماهنگی برنامه فردا ..
گفت:((خانما بیان نماز خونه!))
دیدیم حاج آقا را خواب آلود آورده که تنها دربین نامحرم نباشد.
رفتارهایش راقبول نداشتم. فکرمی کردم ادای رزمنده های دوران جنگ را در می آورد
نمی توانستم باکلمات قلمبه سلنبه اش کنار بیایم
دوست داشتم راحت زندگی کنم، راحت حرف بزنم، خودم باشم ..
به نظرم زندگی با چنین آدمی اصلا کارمن نبود ...
داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش
#محمدحسین_محمدخانی
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های جالب
#آیت_الله_بهجت_ره
درمورد #زیارت_عاشورا
👌 #زیارت_عاشورا از احادیث قدسیه است...
#خودسازی_ترک_گناه
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹