eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
582 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹آغاز زندگی هفتاد زوج از کنار مزار حاج قاسم سلیمانی ویاران شهیدش
🍃🌸🍃 🌹 🍃🌸🍃 ❤️ ✨"الظّانِّینَ بِاللهِ ظَنَّ السُوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السُّوءِ"✨ ‼️آنها که به خدا بدگمانند همان بدی بدورشان حلقه می زند! 🔹🔸 ⁉️چه گمانی به داری؟! پس با همان روبرو می شوی! اگر گمان بد داری، بدون شک با بدی روبرو می شوی. و اگر خوش گمانی، با و او ملاقات خواهی کرد. 🌷این است. خداوند در گمان تو است! ✨"اَنَا عِندَ ظَنِّ عَبدِی بِی" (من نزد گمان بنده ام به سر می برم)! ✨ 🌷جهان زشت، حاصل ماست. چه آدمی همواره در معرض و آگاهیِ خویش است. نوع زندگیِ ما را، کیفیتِ شعور ما می سازد. پس با تغییر شعور، زندگی نیز تغییر خواهد کرد. 🌷، هر دم در معرض بخشش و لطف خواهی بود. گمانت را بد و خشن کن، خود را در معرض قرار داده ای... ⁉️ چه می خواهی؟! همان از آنِ توست! خدای آزاد اینگونه برخورد می کند!(خداوند در راستای تو قرار دارد) 📚 بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی @khademe_alzahra313
15.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این همه مناسبت برای ماه ذی الحجه😍 👂👋حتما گوش کنید ... ۳دقیقه و۳۱ثانیه 🌱🌱🌟🌱🌱🌟🌱🌱🌟 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ خیالت را نفس میکشم؛ این عطرهوای توست که هرصبح دلتنگی هایم را به دست باد میسپارد... سلام ای رویای صادقه من؛ کِی محقق می‌شوی؟ 🌼 @khademe_alzahra313
🌺 ❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 @khademe_alzahra313
هدایت شده از آرشیو کانال قرآن
پرهیزگار 070070_Page.MP3
زمان: حجم: 1.03M
 🌸 پنج شنبه ها مهمان امام حسن عسکری علیه السلام هستیم 🌴 السلام علیک یا مولای حسن ابن علی العسکری اعمال مستحبی امروز رو هدیه میکنیم به حضرت و مادربزرگوارشون @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻 فصل سوم قسمت 0⃣7⃣ و آتش اندرآن هیزم افکندند و
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 فصل سوم قسمت 1⃣7⃣ ثانیا آن سایه،به هیکل ابراهیم نمی آمد. سایه،کلاه بخصوصی داشت و چیزی شبیه چپق هم توی دستش بود. ژیلا جرأت نکرد دوباره بپرسد:((کیه))؟؟😰 اما همینطور منتظر ایستاد. نفسش بند آمده بود. سرش گیج می رفت. سرش که گیج رفت. افتاد زمین و دیگر چیزی نفهمید.😥😥 از هوش رفت. ده بیست دقیقه بعد طول کشید تا دوباره به هوش آمد. آهسته از روی زمین برخاست و دوباره نگاه کرد.😢 سایه هنوز همانجا بود،یکی دو در،آن طرف تر.😱 ژیلا رفت آن طرف تر و قفل را امتحان کرد. در بسته بود و کلید داخل آن بود. کلید را از داخل در بیرون آورد. آمد وضو گرفت و روبه قبله مشغول خواندن نماز شد.😥 نماز را نمی توانست درست بخواند. چند بار نیت کرد،چندبار تمرکز کرد و هربار در نماز اشتباه کرد.😐😯 مشغول دعاخواندن شد. دعاخواند و نماز خواند و کم کم دلش آرام گرفت.😌 دلش که آرام گرفت،تازه یاد عقرب ها🦂🦂افتاد.😥😰😱 نگاه کرد.عقرب ها🦂🦂دوباره راه افتاده بودند.😱 این دفعه اما تعدادشان زیاد نبود. در هر گوشه ای یکی دوتایی به چشم می خورد. سجاده اش را جمع کرد. رفت سراغ مهدی،مهدی خواب بود.👼 به ساعت نگاه کرد. نه شب بود. پنج دقیقه مانده به نه شب ،یاد ابراهیم افتاد. چقدر به او ،به دیدن او،به حرف زدن با او احتیاج داشت.😥😥 تنهایی و ترس و اضطراب کم کم داشت ژیلا را از پا در می آورد.😥 دوباره صدایی شنید. هراسان رو به در برگشت.این بار ابراهیم بود. ابراهیم پشت در بود و آهسته داشت در می زد. ژیلا سایه ی ابراهیم را می شناخت. در زدن ابراهیم را می شناخت و صدای نفس کشیدن او را–حتی از پشت در–تشخیص می داد.🙂 در را باز کرد. ابراهیم خسته،پریشان و لبخند بر لب اما ،به ژیلا سلام کرد.🙂 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @khademe_alzahra313