🔰ماه رمضان با شهید علی صیاد شیرازی
آن سال ماه رمضان افتاده بود وسط دوره آموزشی ما توی آمریکا. من دوره نقشه خوانی می دیدم و صیاد دوره هواسنجی بالستیک.
صیاد آنجا هم برای همه کارهایش برنامه داشت. از یک روزنامه محلی زمان های طلوع و غروب خورشید را نوشته بود و لحظه اذان صبح و مغرب را محاسبه کرده بود. توی اتاق خودش سحری را آماده می کرد. بعد می آمد دنبال من.
در را که می زد از خواب می پریدم. وقتی در را باز می کردم نبود. نمی دانستم این فاصله صد و پنجاه متر را چطور می دوید. تا می رسیدم سفره پهن و چیده شده بود. می گفت: زود باش فقط یک ربع وقت داریم.
🗣راوی: محمد کوششی
📚کتاب:
خدا می خواست زنده بمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبر معظم انقلاب: ایام قدر، قله ماه رمضان است
🔸حضرت آیت الله خامنه ای: به اين قله رسيديم و از فرصت بي نظير توسل و تضرع استفاده کنيم.
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥رهبر معظم انقلاب اسلامی: شهید مطهری مسئولیت شناس و تکلیف گرا بود
🔸شهید مطهری در طول سالهای متمادی یک جهاد نرم افزاری را علیه گروه های فکری مختلف آغاز کرده بود.
#روز_معلم
معلم خوب
از معبر حرفهایش
درهای بهشت را باز میکند🌱
به روی شاگردانی که
در ملکوت قلب او
آماده درس گرفتن هستند✨
سلام بر معلمانی که راههای آسمانی را به شاگردانشان نشان دادند
سلام بر شهدا معلمان مکتب عشق✋
#روزت_مبارڪ_برادر_شهیدم🌹
#سیره_شهدا
🎤👈 همسر استاد مطهری رحمة الله علیه
🔶 مادر استاد در مورد شهید مطهری گفتند: در زمانی که استاد مطهری را هفت ماهه حامله بودم، در خواب دیدم که در مسجد فریمان تمام زنان فریمان نشسته اند و من هم آنجا هستم.
🔶 یک دفعه دیدم که خانم بسیار محترم و مقدّسی با مقتعه وارد شدند و دو خانم دیگر دنبال ایشان آمدند، در حالی که گلاب پاش هایی را در دست داشتند.
🔶 آن خانم مجلّلی که در جلو آن دو خانم بودند، به آنها گفتند: گلاب بریز، آنها روی سر تمام خانم ها گلاب پاشیدند. وقتی به من رسیدند، سه دفعه روی سر من گلاب ریختند.
🔶 ترس مرا فرا گرفت که نکند در امور دینی کوتاهی کرده باشم. ناگزیر مجبور به سؤال کردن شدم و از آن خانم پرسیدم: چرا روی من سه دفعه گلاب پاشیدند⁉️
🔶 گفتند: به خاطر آن جنینی که در رحم شماست. این بچّه به اسلام خدمتهای بزرگی خواهد کرد.
🔶 وقتی مرتضی به دنیا آمد، با بچّه های دیگر فرق داشت، به طوری که در سه سالگی کُت مرا بر دوش می انداخت و به اتاقی در بسته می رفت و در حالی که آستینهای کت به زمین می رسید، به نماز خواندن می پرداخت.
📚 پاره ای از خورشید، ص 97
#سلام_ودرود_برشهیدان
#سلام_امام_زمانم 💚
شوقِ دیدارِ تو سر رفت زِ پیمانه ما
کِی قدم مینهی ای شاه به ویرانه ما؟!
ما هنوز ای نفست گرم، پر از تاب و تبیم
سر و سامان بده بر این دلِ دیوانه ما
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
@khademe_alzahra313
کاشاندکۍ،مٖثلشمآقلبهایمان
تسخیࢪ #خدا بود...
تاگامهایمآناینگونہزمینگیرنشود.
•|+سبکبارشوید،تارهاشوید..✨
#سڔدار_دݪہا❤️
#صبحتون_شهدایی 🌷
@khademe_alzahra313