.
.
تاب آوردم
شب ِ دلتنگےام را تا سحر💔
تا تو را از نو ببینم🌱
صبح ِ زیبایتـ بخـیر...😍
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#روزتون_متبرک_بهنگاهشهید🌹
#زیباترین_شهادت
ابراهیم مےگفت:
اگه جایے بمانی ڪہ
دست احدے بهت نرسہ
کسے تو رو نشناسہ
خودت باشے و آقا
مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره،
این خوشگلترین شهـادتہ...
─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
سلام همسنگران بزرگوار 🌷 امروز چله سوم رو شروع میکنیم بانام چله 🌟 رزمایش محمدی صلی الله علیه وآله
سلام علیکم 💐
نهمین روز از ✨چله سوم ✨ سر سفره شهید سرفراز 🌷 عباس زرگری 🌷هستیم
رفتار عباس با من جور دیگری بود و انس و علاقه خاصی به هم داشتیم و دردودل میکردیم. وقتی میخواست برود گفتم دو سال تبلیغ رفتی، دو سال هم خدمت رفتی، دیگر لازم نیست بروی! میگفت: آنهایی که زن و بچه دارند، میروند جبهه، چرا من که مجردم نروم؟! کف پاهایم را میبوسید و میگفت: تا خودت راضی نشوی و ساکم را نبندی نمیروم! من هم که علاقه و انگیزه شدید او را برای حضور در جبهه دیدم و حس کردم اینطوری اذیت میشود، راضی شدم و ساکش را بستم. موقع خداحافظی پیشانی من را بوسید و گفت: شما امکان دارد که یک بار دیگر مرا ببوسید، ولی من شاید نتوانم دیگر شما را ببوسم!
مادر شهید عباس زرگری ادامه میدهد: عباس به من گفته بود وقتی که در قم نیست، صحبت هایم را روی نوار کاست ضبط کنم تا وقتی آمد گوش کند، ولی من به او میگفتم دوست دارم رو در رو دردودل کنیم و تو نگاهت به من باشد.
آن روز که تشییع ۱۰۶ شهید در قم بود، خودم پیشاپیش جنازه عباس حرکت کردم تا رسیدیم به گلزار شهدا. سفارش کرده بود که خودم او را به خاک بسپارم. برای همین وقتی که پس از شنیدن خبر شهادتش برای زیارت پیکر شهید به بهشت معصومه (س) رفته بودیم، خیلی گریه میکردم. در بغل گرفتمش. قلبش سوراخ شده بود و خودم پلاک را از گردنش باز کردم.
از او خواستم که خدا هم صبر به من بدهد و هم شفاعتش را و این بود که حرف هایم را شنید و چشم راستش را باز کرد. انگار به من لبخند میزد. بوسیدمش و آرامشی خاصی همه وجودم را گرفت و به خدا عرض کردم: خدایا این امانت را پس از ۲۵ سال تحویل تو دادم».
خواهر شهید از خصوصیات اخلاقی برادرش میگوید:
برادرم مربی پروشی بود، همواره سفارش میکرد به قرائت قرآن و نماز اول وقت و نماز شب و حجاب و توکل بر خدا و پیروی از امام (ره) و میگفت: تلاش کنید تا امام زمان را بشناسید و بدانید رسالت شما که در مدرسه مسئولیت دارید، خیلی سنگینتر است.
👇👇👇
موقعی که سنگ قبر برادرم را انداخته بودند، ما در جریان نبودیم. آن زمان رسم بود که روی اغلب مزار شهدا مینوشتند رزمنده بسیجی... همان روزها من خواب عباس را دیدم. در خواب به من گفت: به آنها بگویید روی سنگ مزارم بنویسند: «طلبه و معلم شهید» ضمناً سن من را هم اشتباهی 15 سال نوشتهاند که بگو اصلاح کنند. من رفتم سر قبر برادرم دیدم واقعاً به همین صورت است. به مسئولان گلزار گفتم و آنها هم طبق خواسته خود شهید این موارد را اصلاح کردند.
توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
💢 راهکار عملی شهید پورهنگ برای حاجت روا شدن 🔻
هر وقت مشکلی بزرگ یا حاجتی داشت، متوسل می شد به حضرت زهرا(سلام الله علیها)، میگفت باید زرنگ باشی و بدانی چهچیزی را از چهکسی بخواهی.
از ائمه باید توقع داشت؛ نه طلبکار بود.
اگر توقع کمک و دستگیری داشته باشی، آن بزرگواران هم حتما به تو عنایت می کنند.
با توجه تمام دو رکعت نماز می خواند و هدیه می کرد به حضرت زهرا (سلام الله علیها)، می گفت چیزهای زیادی از این نماز دارم؛ ازدواج و کار و فرزند را اثر همین نماز می دانست.
شک ندارم شهادت را هم از همین نماز و نظر لطف حضرتزهرا (سلام الله علیها) گرفته بود
#طلبه_مدافع_حرم
#شهید_محمد_پورهنگ
#معرفی_کتاب: عارف ۱۲ ساله
🔺کتاب عارف 12 ساله روایتی از مادرانه های مادر شهیدیست که برای شهادت فرزندش دعا کرد تا او به آرزویش برسد.مادری که پیش از انقلاب از امام رضا (ع) خواست به او فرزندی بدهد که در راه خدا فدا شود.
🔺 رضا پناهی، عارف 12 ساله ای است که شگرف ترین صحنه های از خود گذشتگی را در عمر کوتاه خود به نمایش گذاشت. ستاره درخشان کلاس اول راهنمایی که عظمت روحی او به تنهایی می تواند عالمی را روشن کند.
🔺 وی حقیقت نورانی است که ایمان، ایثار، تعهد، عشق و پایبندی او به ارزش ها، بزرگترین سرمایه اجتماعی برای تقویت باور های دینی و ملی نوجوانان و جوانان است .
🔺 در قسمتی از وصیت نامه صوتی شهید رضا پناهی آمده است؛ هدف من از رفتن به جبهه این است که اولاً به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای که امام عزیزمان بار ها در پیام ها تکرار کرده: که «هرکس که قدرت دارد واجب است به جبهه برود» و من می روم تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت ها زیر سلطه آزاد شوند.
#معرفی_کتاب
@khademe_alzahra313
💕🕊💕
💌#وقت_سلام ✋
نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه میخواهد
عطش دارم،تو درجریانی و دیریست میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐
☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸
#التمــاس_دعـا
❤️زندگیتون امام رضایی❤️
#لطفا_نشر_حداکثری
👈 #فوروارد_یادتون_نره 🌹
🍃🌺 @khademe_alzahra313 🌺🍃
چند روزیست خدایا که پسر دار شده
یا رب ای کاش علی اصغر خود را نبرد
💔 #28_رجب سالروز خروج امام حسین(ع) از مدینه به سوی مکه (60
@khademe_alzahra313
#قرآن586
طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮
@khademe_alzahra313
یا اباصالح المهدی(عج)
در انتظار تــو چشمم سپید گشت و غمی نیست
اگر قبول تو افتد ،
فدای چشم سیاهت ..
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
صبحت بخیر آقا🌸🍃
اینقدر این چشمها در راه خدا اشک ریخت،که خدا عاشق چشماش شد💔اونها رو برای خودش برداشت و برد🕊
📸عکسی از مناجات های#حاج_همت
پ.ن:این عکس رو همسر حاج همت از حاجی گرفتند.😊
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
@khademe_alzahra313
#خاطره_شهید😍
۴ماه از شهادت ابراهیم گذشته بود که دخترمون که ۶ماهش بود؛مریضی بدی گرفته بود😢
وقتی دکتر رفتم گفت:خانوم این مریضی باعث مرگ بچتون بشه😔😭
وقتی اینو بهم گفت انگار یه سطل آب سرد روی سرم ریختن💔
وقتی رسیدم خونه🏡زدم زیر گریه😭
بچه رو خوابونده بودم😴
داشتم توی آشپز خونه بلند بلند با ابراهیم صحبت میکردم....
بهش گفتم(خودت رفتی بدون هیچ مشکلی و منو با یه بچه تنها گذاشتی)
یهو بچه زد زیر گریه و منم دستم بند بود😐
باهر صدایی که از بچه میومد یه غر به ابراهیم میزدم😣
یهو بچه آروم شد😳
ترسیدم😰
تندی دستمو شستمو تارفتم توسالن دیدم ابراهیم بچه رو بغل کرده و داره بهم لبخند میزنه☺❤
دلم ریخت....
دوباره زدم زیر گریه و گفتم:ببین!چرا رفتی؟!😔
منو تنها گذاشتی؟!💔
دکتر گفته بچه مریضه🤒وممکنه بمیره💔
خندید و گفت من همیشه باهاتونم😍☺
گفتم بچه رو چیکار کنم؟!
گفت:بچه حالش خوب شد☺💕
اینو وقتی مطمئن شدم که دکتر با تعجب گفت😳بچتون انگار هیچوقت مریض نبوده❤
خندیدم و تودلم گفتم:چون بغل باباش بوده😉
از اون روز به بعد ابراهیم همیشه کنارم بود
نویسنده:همسر شهید ابراهیم همت
@khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاصیت #زیارت_عاشورا . . .
#خاطره_گویی سردار سرافراز، شهید حاج #حسین_اسداللهی، فرمانده سابق لشکر ۲۷ محمد رسول الله در مراسم تشییع شهید مدافع حرم حاج #احمد_اسماعیلی
#روحش_شاد_یادش_گرامی
شهدا رایاد کنیم با ذکر صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khademe_alzahra313
یابن الحسن... سلام آقاجان
سه شنبه شده یک نگاه کن
فکری به حال و روز من بی پناه کن
یوسف ندیده ها همه جمعند دورهم
فکری برای آمدن از عمق چاه کن
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
سلام همسنگران بزرگوار 🌷 امروز چله سوم رو شروع میکنیم بانام چله 🌟 رزمایش محمدی صلی الله علیه وآله
سلام علیکم 💐
دهمین روز از ✨چله سوم✨ سر سفره شهید سرفراز 🌷 محمد مهدی مالامیری 🌷هستیم
#مطلب
راز شهادت اولین روحانی مدافع حرم شهید محمد مهدی مالامیری (از شیفتگان و دوستداران شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی) از زبان پدربزرگوارشون🌹
🌟گفت: میخواهم عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا.
🌟پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند.
🌟محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم".
🌟آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد.
🌟در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود.
🌟می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست.
🌟به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند.
🌟درست مثل ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است.
🌟حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن محاصره، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت.
🌟مثل ابراهیم، او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است.
🌟شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل.
🌟با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی؟ مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که سالهاست منتظرش بودی، بسم الله
🌟ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان.
🌟او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال کمیل.
🌟او محمد مهدی مالامیری ست. نامش را به خاطر بسپار، شبیه ترین شهید مدافع حرم به ابراهیم هادی.
🌟اما تفاوتی هم وجود دارد، اگر کسی دلتنگ ابراهیم شد، کانال کمیلی در قلب فکه هست که در پی او برود، اما رفقای محمد مهدی در فراقش مامنی جز خانه ی پدری اش ندارند !
از ویژگیهای بارز شهید خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود که همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان میکرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بیاطلاع بودند. ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسیالرضا(ع)، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانهاش را زلالتر میکرد. بسیار کمحرف، ساکت ولی در فضای خانهشور و هیجان خود را داشت و در نزد همگان به خوشپوشی، شیکپوشی، پاکیزگی شهره، اما اهل اسراف و ولخرجی نبود و تنها با مراقبت و نگهداری درست از چند دست لباسش از آنها به مدت طولانی استفاده میکرد