eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
613 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
پے اعجازیم؛ غافل از اینڪہ، معجزه شمایید؛✨ حتے لبخنـدتان،👌 ازپشت قاب شیشه ای هم🌱 معجـزه است...😍 🌹 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 ، نمی‌خواهم بعد از من سرگردانی بکشی فردا صبح، راننده با دو ساعت تأخیر آمد دنبالش🍃، گفت: ماشین خراب است،باید ببرم تعمیر😐. خیلی عصبانی شد، داد زد: برادر من! مگر تو نمی دانی آن بچّه های زبان بسته، تو منطقه معطل ما هستند😢. من نباید این ها را چشم به راه می گذاشتم😒. از این طرف، من خوشحال بودم که راننده تا برود ماشین را تعمیر کند☺️، یکی دو ساعت بیشتر می ماند🙈. با هم برگشتیم خانه. اما من دیدم با دفعات قبل فرق می کند😔. همیشه می گفت: تنها چیزی که مانع شهادت من می شود وابستگی ام به شماهاست.💔 روزی که مسأله ی شما را برای خودم حل کنم مطمئن باش آن وقت، وقت رفتنِ من است.🕊 مهدی یک کتری دستش بود و با آن داشت بازی می کرد.👦 هی می رفت سمت باباش و می گفت: بابایی! دَ. دیدم اصلاً به او اعتنایی نمی کنه😢. عصبانی شدم و گفتم: مرد حسابی، من هیچی، لااقل به این بچّه یک کمی توجّه کن😔. صورتشو برگردوند. رفتم سمتش، دیدم اشک تمام صورتشو گرفته💔. اونجا بود که فهمیدم آمده تا از همه چیز دل بکنه.😭 وقتی راننده آمد، برای اولین بار نشست دم در خانه و بند پوتین هایش را آرام آرام بست همیشه این کار را داخل ماشین می کرد🍃 بعد مهدی را بغل کرد، مصطفی را هم من بغل کردم و راه افتادیم🍃. توی راه خندید، به مهدی گفت: بابا، تو روز به روز داری تپل تر می شی.☺️ فکر نمی کنی این مادرت چطور می خواد بزرگت کنه؟ نمی گفت: من، می گفت: مادرت😒. بعد، از خانم عبادیان که قرار بود تا تمام شدن تعمیرات خانه منزل آن ها بمانیم، خیلی تشکر کرد و راه افتاد رفت.»😢😔 راوے:همسرشهید ❤️ ... @khademe_alzahra313
🔴‏نخستین تصاویر از ماهواره بر قاصد درج آیه ۱۳ سوره زخرف بر بدنه ماهواره بر قاصد: سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کنّا لَهُ مُقْرِنِینَ منزّه است خدایی که این مرکب را برای ما مسخَّر ساخت، و گرنه ما توان آن را نداشتیم. *سلمانه* قابل توجه اون غربزده هایی که منتظرند ببینند کدخدا چه میکنه به کدخدا بفرمایید ما در شرایط تحریم در جنگ بیولوژیک کرونا باز هم در حال رشدیم سپاه بازوی قوی ایران و ملت غیور ما زنده باشی تازه مشخص میشه چرا غربیها با سپاه مشکل دارند و به هر دلیلی در صف تحریمها قرارش میدن 🕊 پرتاب موفق اولین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران توسط سپاه بر همتون مبارک 👋🏼💖🌷 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ مــرداد ۱۳۶۱ عـملیـات رمـضـان درحـالی به پایـان رسیـد کـه فشـار زیـادی بـه نیـروهـا و کـادر تیـپ ۲۷ وارد آمـد به طوری که عکس العمـل هـای آنهــا سخنـان تنــد را در جلســه روز ۹ مـرداد ۱۳۶۱ در پـی داشـت😐 الان نماینــده امــام، اطمینـانش از لحــاظ بــرش عملیــاتی و کیـفیـت کــار، به دو سـه تـیپ اسـت آنـوقــت خـدایی نـاکــرده، کـادرهای مـا بیاینـد و بـه ما بـگوینـد ما دیگـر مـی خواهیـم بـه صـورت نیـروی عادی و پـرسنـل سـاده وارد عملیـات بشـویم؟ خـدا گـواه اسـت☝️، بـه شــرف حضــرت زهـــرا سلام الله علیها قسم مـن سـه بار رفتـم پیـش محـسن رضــایی که بگــویم مـن استعفــاء می دهــم؛ مـن معلــم هستــم و مــی خواهــم بــروم بچسبــم بـه شغــل معلمـی خــدا گــواه است☝️😒 هــر بار خــواستم این را مطــرح کنــم، جــرأت نکــردم و بــر خـودم لرزیــدم دیـدم هـر جمله ای را کـه می خواستـم مطـرح کنـم، اشــک بـه چشـم محسـن مـی آورد💔، ایـن بـود کـه خـودم رویـم نشــد و خجـالـت کشیــدم چیــزی بگویـم علت اینــکه کـه اگـر کسـی بـود، اگر مسئـول مناسبـی در دستــرس آنها بـود که دیگـر بـه مـن خـاک بر سـر نـمی گفتنـد🍃 تـو بیـا و مسئـولیت بگیــر منــی کــه عرضــه ی چـــرخــاندن بیست نفــر آدم را هم نــدارم😔؛ چــه برســد به اینــکه بیــایم و مسـئولیت شرعــی خــون سه چهار هزار نفر آدم را در یک تیــپ به عهـــده بگیـــرم؛ خــود شمــا هــم همینطــور، تـک تـک مـاهــا هــم همینطـــور، عــرضــه ی چــرخانــدن خــودمان را هــم نداریــم خودمــان را هــم را نمــی تــوانیــم بســازیم،🍃 بچــرخــانیم و فرمانــدهی کنیــم، دیگــر چــه بــرسد بـه اینکـه بیـاییم و سـه چهــار هــزار نفــر را فرمــاندهی کنیــم،نـــداریـــم اگـــر کســی چنیــن عرضـــه ای را دارد بیایــد و بــگویــد ولـــی آیـــا حیثیت اســلام و انقــلاب چـنیـن اظهــار خستگـی را از مــا قبـول مـی کنــد👌؟و به قــول بــرادر رضـا چــراغی کــه دیشــب مــی گفــت مــا به ایــن ترتیـب بـایـد مــرگ بـر شـاه هـم نمی گفتیم وقتـی گفتیم، بایــد پــاے آن بایستیـــم✌️💪 منبـع نـوار📼 جلسـه ی روز نهـم مــرداد مـاه سال ۱۳۶۱، محـوطه ی بیـرونی قـرارگاه مرکـزی کـربلا ❤️ @khademe_alzahra313
📍اهمیت روزه‌‏ی پنج‌شنبه‌ی آخر ماه 🔻مرحوم سید در اقبال، اهمیت خاصی به روزه‏‌ی پنج‏شنبه‏‌ی آخر ماه شعبان می‏‌دهند؛ با این بیان که چون اعمال در این روز به محضر امام عصر؟عج؟ عرضه می‏شود، سعی کنیم: ◽️اوّلاً روزه باشیم تا در محضر حضرت کمتر شرمنده باشیم و امام از ما ناخرسند نباشند؛ که نارضایتی ارباب از رعیّت، موجب حرمان او در ماه رمضان می‏شود. ◽️ثانیاً، محاسبه‏‌ی دقیقی نسبت به گذشته‏‌ی خود کنیم؛ چون در میان اهل‌الله، ماه مبارک رمضان، ابتدای سال محسوب می‏شود و لذا در پنج‌شنبه‌ی آخر ماه شعبان، نسبت به سالی که پشت سر گذاشتیم محاسبه‌ای نماییم، سپس غسل و نماز توبه به‏جا آوریم. 🔺خلاصه آنکه آخرین تلاش‏‌های خود را به کار زنیم تا با قلبی پاک و رویی سپید به ماه الهی وارد شویم و لایق مخاطبات خاص پروردگار قرار گیریم. ☑️ استاد فیاض بخش
4_5848257933883736323.mp3
4.48M
آداب استقبال از ماه مبارک قسمت2 استاد حتما گوش بدید، باید همین روزها گوش بدید به این فایل
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
سلام علیکم 💐 سی و ششمین روز از ✨چله سوم✨ سر سفره شهید سرفراز 🌷محمدجواد دل آذر 🌷هستیم
سلام علیکم 💐 سی و نهمین روز از ✨چله سوم ✨ سر سفره شهید سرفراز 🌷شهروز مظفری نیا 🌷هستیم
* *🖤 *شهید شهروز مظفری نیا*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۵۷ تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸ محل تولد: قم / ساکن تهران محل شهادت: بغداد 🌹 *فرمانده تیم حفاظت حاج قاسم* او مثل فرمانده اش شجاع و با ایمان و بخصوص با نیروهای تحت امرش مهربان بود او آرزوی داشت🕊 و همیشه حسرت می‌ خورد که نشد! مخصوصا در زمان شهادت محسن حججی، می‌ گفت چه شهادت قشنگی داشت و حسرت این شهادت را می‌ خورد و همچنین آرزو داشت در حرم حضرت معصومه دفن شود💔 *آنها به آرزویشان رسیدند با پیکرهایی که سوخت و اِرباً اِربٰا شد*🖤 از شهروز دو دختر به یادگار مانده. شعر در وصف دختران شهید: *پدر ای یاد تو آرامش من...!* *امشب از کوچه دل تنگی من می گذری؟!* *جانِ من زود بیا!* *بغلم کن پدرم...!*😭 *آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو ...* *به خدا دل تنگم!* *تو کجایی پدرم !!؟؟*🖤😔 او در کنار سردار بزرگ ایران و همرزمانش به ملکوت اعلی پرواز کرد و در حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد🕊🕋 *سرهنگ پاسدار* *شهید شهروز مظفری نیا* *شادی روحش صلوات*🌹
📷خانه ابدی همرزم شهید سلیمانی در حرم حضرت معصومه(س) 🔹 پیکر بر اساس هماهنگی مسئولان آستان مقدس کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه س شهید مظفری نیا بعد از برگزاری مراسم تشییع و وداع در حرم مطهر حضرت معصومه (س) در مقبره الشهداء صحن امام رضا (ع) جنب درب ۶ به خاک سپرده شد.
‏▪️دو روزپیش، صبح، «علیرضا»، بعداز 3 ماه و چند روز از شهادت پدر به دنیا آمد.😔 پدرش شهید ‎شهروز مظفری‌نیا سرتیم حفاظت حاج قاسم بود که همراه وی در 13 دی ماه سال 98 به شهادت رسید.🕊 از شهید مظفری نیا دو فرزند دختر دیگر نیز به یادگار مانده است. روحشان شاد 💬 مهدی بختیاری
🔴 عکسی دیده نشده از حاج قاسم خاطره ای از شهید مظفری نیا محافظ سپهبدقاسم سلیمانی: در ایام سیل خوزستان و سفر حاج قاسم به مناطق سیل زده ما طبق شرایط کاری خود نگران حضور حاج قاسم بوده و می بایستی اصول حفاظتی و امنیتی را دقیقا رعایت کنیم. اما در جایی حاج قاسم بمن گفت: من بااین مردم سالها زندگی کرده ام، مراقب باش کاری نکنید که مردم ناراحت شوند. ما که عاشق و فدایی حاج قاسم بودیم و از طرفی نیز با جَذَبه ی تذکر او در شرایط بسیار سختی قرار می گرفتیم. حفظ و رعایت حفاظت یک شخصیت و از طرفی دقت در برخورد با مردم از سخت ترین شرایط کاری ما بود که ما آن را انجام می دادیم. شهید مظفری نیا می گفت:حاج قاسم بارها مارا می بوسید و می گفت از اینکه مراعات مردم را می کنید ممنونم... ✍"محمدصالحی"
💕🕊💕 💌 ✋ نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه می‌خواهد کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه می‌خواهد عطش دارم،تو درجریانی و دیریست می‌دانی دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می‌خواهد 💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐 ☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸 ❤️زندگیتون امام رضایی❤️ 👈 🌹 📥ورُودبِه معبر ‌شُّہَدٰاء👇 🍃🌺 @khademe_alzahra313 🌺🍃
استاد فاطمي نيا: هركس كه به او چيزي داده اند، درساعات سحر داده اند. نمازهاي واجب را اگر نخواني خوف كتك خوردن وعقاب است؛ اما در نافله اين حرفها نيست، بنده با تمام رغبت وآزادي آن را انجام ميدهد، نافله اي انسان را ترقي ميدهد كه كاشف از محبت الله باشد. اگركسي بداند نافله چيست ، بهشت وجهنم را فراموش ميكند! درحديث داريم كه خداوند ميفرمايد: "آفرين به بندگان من و زائران من" كسي كه در دل شب براي مناجات با محبوب ازلي وخواندن نماز شب بيدار ميشود، زائر خداوند است! انسان ميرود به زيارت اكرم الاكرمين! آيا مرتبه اي از اين بالاتر هست كه خداوند به بنده اش كه ازروي عشق ومحبت او در دل شب بيدار شده است ، بگويد:خوش آمدي! مرحبا! تو زائر مني!
⚜ استاد مطهری: 🌷 "شب زنده" آن شبی است که انسان تمام یا لااقل پاسى از آن شب را با یاد خدا و با مناجات و راز و نیاز با ذات پروردگار به سر ببرد 🍃 و شب مُرده آن شبی است که انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشی ذات مقدس پروردگار به سر ببرد. 🌷 ممکن است کسی خیال کند که این تعبیر یک تعبیر مجازی است، شب که زنده و مُرده ندارد. 🍃 مقصود از شب را زنده نگه داشتن، این نیست که این قطعه زمان را شما زنده نگه دارید؛ مقصود زنده نگه داشتن خودِ شماست در این قطعه از زمان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹طرح ختم قران کریم🌹 ۱۰ به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─
هدایت شده از آرشیو کانال قرآن
010_Page.MP3
922.7K
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان یک روز نسیم خوش خبر میآید بس مژده به هر کوی و گذر میآید عطر گل عشق در فضا میپیچد می آیی و انتظار سر میآید اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج صبحت بخیر آقا🌸🍃
میگن با هر کی رفیق بشی شکل و فرم اونو میگیری🌱 فکرشو بکن اگه با شهدا رفیق بشی چه زیبا شکل میگیری .😍☝️ 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
#شهیدمحمدابراهیم‌همت در قامت يک همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 #قسمت‌سیزدهم #ادامه نمی‌خوا
در قامت يک همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 او همه جا با ماست عملیات خیبر که شروع شد، همه مسئولین کادر لشکر 27 به خانه هایشان زنگ می زدند🍃 و از زن و بچه شان خبرگیری می کردند جز . من، هم نگران شدم و هم رنجیدم😒. یک شب که تماس گرفت📞، گفتم: چی می شه اگه یک زنگ هم تو بزنی و حال من و بچه هات رو بپرسی😒؟ اسلام آباد را مدام با راکت هواپیما می زنند، نمی گویی شاید ما طوری شده باشیم😢؟ گفت: بارها به تو گفتم، من پیش مرگ شما می شوم😢. خدا داغ شماها را به دل من نمی گذارد😒؛ این را دیگر من توی زندگی نمی بینم. گفتم: آقاجان – پدرم- آمده مرا برگرداند اصفهان😔. اجازه هست بروم؟ گفت: این چه حرفیه خانوم؟ اختیار با خودتونه☺️. آن شب پای تلفن خیلی به او التماس کردم بیاید خانه.😒 آخر، دفعه ی آخری که آمده بود، خانه را داشتند بنایی می کردند🍃. منتها، حالا دیگر همه جا را تمیز کرده بودم🍃؛ دوست داشتم خانه مان را این طوری ببیند. اما نیامد، گفت: امکانش نیست😒. و من هم نتوانستم جلوی پدرم بایستم و به او بگویم بدون دیدن شوهرم به اصفهان نمی آیم.🙁 پدر عصبانی بود، حتی پرخاش کرد که: تو فقط زن مردم نیستی، دختر من هم هستی😞. ما آن جا دل واپسِ تو و بچه هایت هستیم. مهدی و مصطفی را برداشتم و همراه پدرم، برگشتیم اصفهان.😢 دو هفته بعد از آمدن ما بود که تلفن زد📞، گفت: خیلی دلم براتون تنگ شده💔. این جمله را چند بار تکرار کرد.🙂🌹 راوے:همسرشهید ❤️ ...