إِنی سِلمٌ لِمَن سالَمَکم
و حَربٌ لِمن حاربَکم...
خواستم بدانی
تو ملاک دوست داشتن برای منی،
با آنها که دوستت ندارند ،
نسبتی ندارم
ح س ی ن جان ... اربابم
#صبحمبهنامشما✨
#ازدورسلامــــــــــ「♥️」✋🏻
@khademe_alzahra313
اسير شما شدن
خوبــ استــ ...🌸
اسير شهدا شدن را میگویم😇
خوبے اش بہ
اين استــ ڪہ از
اسارتــ دنيا آزاد ميشوے ...🕊
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#روزتون_منور_به_نگاه_شهید🌹
@khademe_alzahra313
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
عابد"بدون حبّ عَلـــــْيٓ
چون ڪسیست ڪہ☝️
شیــــپور را گرفته
و وارونــــہ میزند❗️
#یکشنبههای_علوی فاطمی💛
@khademe_alzahra313
سلام علیکم
💠صبح روز یکشنبه تون بخیر و برکت و شادی
❤️امروز، متعلق است به حضرت علی و حضرت فاطمه علیهما السلام
🌹عجب روزی مهمان چه خانه ای هستیم فانک کریم تحب الضیافه و مامور بالاجاره
🎁با شوق و آگاهی کارهامون رو با نیت الهی انجام و به این بزرگواران هدیه می دهیم
✅همه کارها از نفس کشیدن گرفته تا لبخند به روی اعضای خانواده ، غذا درست کردن ، مطالعه، نماز خواندن ، وقت تلف نکردن ، عصبانی نشدن، اعمال امروز و...
💫هدیه هاتون با نیت الهی و اخلاص ، پرارزش و مقبول ان شاء الله
دعای روز یکشنبه:
https://eitaa.com/womanart2/77
زیارت روز یکشنبه:
https://eitaa.com/womanart2/78
✨✨✨✨✨✨✨✨
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
🌹 سلام و صبح بخیر به همراهان عزیز از امروز چله همراهی با شهدا رو خواهیم داشت یکی از اساتید میفرمودن
سلام علیکم 💐
یازدهمین روز از چله 🌟
سر سفره 🌷 شهید محسن قاسمی پور🌷 هستیم.
#کلام_شهید
نیتهای خود را خالص کنید چون خلوص یکی از ارکان ایمان است اگر نیت برای غیر خدا باشد هیچ کاری ارزش ندارد...
#شهید_محسن_پورقاسمی🌷
محسن پورقاسمی» در دوم آبان سال ۱۳۴۰ در شاهدشهر شهریار و در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. سرانجام با عضویت بسیجی در عملیات والفجر ۴ در اثر اصابت ترکش در ۱۵ آبان سال ۱۳۶۲ در منطقه پنجوین به شهادت رسید و در گلزار شهدای روستای شاهد شهر شهریار به خاک سپره شد.
شهید محسن پورقاسمی در همان اوان کودکی به قرآن و نماز و روزه علاقه عجیبی داشت و در جلسات قرآن شرکت فعالانه داشت. محسن در دبستان شاگردی نمونه و جز مهمترین شاگردان محسوب میگشت و بسیار کم حرف و مظلوم بود در حال تحصیل در دبیرستان بود که انقلاب به اوج خود رسید.
او در آن زمان از هیچ گونه کوششی از شرکت در تظاهرات گرفته تا بخش اعلامیه و پوستر و نوشتن مرگ بر شاه بر در و دیوار دریغ نمیورزید و در آن هنگام که کسی حق داشتن عکس امام را نداشت او همیشه عکس رهبر عزیزش را به همراه داشت و بارها اتفاق افتاده بود که او را موقع نوشتن اشعار بر دیوارها دیده و چند بار او را تعقیب کرده بودند. ولی نتوانسته بودند دستگیرش کنند و به قول یکی از دوستانش که میگفت این ضد انقلابها هر وقت که محسن را میدیدند پشتشان میلرزید.
محسن هیچگاه از مبارزاتش برای ما تعریف نمیکرد ولی آن چنان که نقل شده قبل از پیروزی انقلاب او در کلاس درس مرتب با معلمین و شاگردان به بحث میپرداخته و صبحهای خیلی زود به مدرسه میرفت و در و دیوار مدرسه را با شعار پر میکرد و بعد به جای رفتن سر کلاس به ساختن ککتل مولوتوف و شرکت در تظاهرات میپرداخت یکی از خصوصیات بارزی که محسن داشت و اکثر کسانی که او را میشناختند این را به خوبی در او میدیدند این بود که هیچ گاه روحیه مسالمت جویی نداشت و به هیچ وجه از کارهای خود دست بر نمیداشت.
شهید محسن پورقاسمی در سال چهارم تجربی بود که جنگ تحمیلی آغاز شد و او قصد داشت که مدرسه را رها کرده و به جبهه برود ولی در اثر اصرار پدر و مادر که احترام فراوانی برای آنان قائل بود قبول کرد که بعد از اتمام مدارس در تابستان به جبهه برود و در تابستان آن سال بود که برای آموزش به اصفهان رفت و بعد از آموزش به جبهه رفته و مدتی در جبهه بود و، چون در تربیت معلم ثبت نام کرده بود با اصرار بعضی علما و مسئولین آموزش و پرورش از جبهه بازگشت و برای ادامه تحصیل در رشته علوم به مشهد رفت و در آنجا نیز بیکار ننشست و به طور مداوم بچهها را برای رفتن به جبهه تشویق میکرد و خود بچهها را آموزش میداد.