eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
605 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹۵ اردیبهشت سالروز شهادت سردار رشید اسلام شهید تورجی زاده گرامی باد مادر شهید تورجی زاده: وقتی پیکرش را آوردند از بازویش خون جاری بود و مانند حضرت زهرا(سلام الله عليها) بازویش مجروح بود. او را به حضرت زهرا(سلام الله عليها) قسم دادم که از خدا بخواهد تا جنگ تمام شود و خودم صورتش را با گلاب شستم و بند کفنش را بستم. شهادتت مبارک فرمانده. 🕊به مناسب سالروز داداش شهادتت مبارک 😔😔😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید محمدرضا تورجی زاده مداحی می کرد و صدای سوزناکی داشت. در اصفهان و دیگر شهرها مداحی هایش معروف شده بود. مخصوصا وقتی در گلستان شهدای اصفهان و در کنار مزار دوستان شهیدش و در فراق آن ها می خواند. 🌷شهید حاج حسین خرازی هم شیفته سوز صدای او بود: "... بی سیم چی مشغول صحبت با اسماعیل صادقی بود. حاج حسین هم آنجا بود. من هم مشغول ناهار. بعد گوشی را داد به محمد تورجی و گفت: اسماعیل شما رو کار داره. تورجی گفت: آخه الان! بعد به سفره و ظرف چلوکباب اشاره کرد. خندید و به شوخی گفت: اگه بیام از قافله عقب می مونم! اما بعد رفت پشت بی سیم. با برادر صادقی صحبت کرد. اسماعیل گفت: محمد، حاج حسین اینجا نشسته میگه برامون بخون! محمد کمی مکث کرد. یکباره حال و هوای او عوض شد بعد با حالت خاصی شروع کرد: در بین آن دیوار و در زهرا صدا می زد پدر دنبال حیدر می دوید از پهلویش خون می چکید و همین طور ادامه داد. همه اشک می ریختند. بعدها از سردار صادقی شنیدم که گفت: حاج حسین آنجا خیلی گریه کرد. داغ دوستان شهیدش برای او خیلی سنگین بود. وقتی حاج حسین منقلب شد بی سیم را گرفتم و گفتم: محمد ممنون ادامه نده! بچه های مخابرات صدای محمد را پشت همه بی سیم ها پخش کرده بودند... " (نقل از کتاب یا زهرا-س، صفحه 152)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️ 🎶✨ حجت الاسلام پناهیان خدا دائماً مشغول بندۀ خود است؛ یا زمینه ای برای رشد 🌱 یا مقدماتی برای توبهء او 💦 فراهم می کند یا او را از بلا⚡️حفظ می کند ☂ یا نعمتی💡به او می رساند
🔰 | 🔻ساعت دو نیمه شب بود. جلوی مسجد محمدی (در اتوبان شهید محلاتی) مشغول ایست و بازرسی بودیم.من و چند جوان دیگر، کنار ابراهیم هادی روی پله مسجد نشستیم و او برای ما صحبت می کرد. 📍یکباره از جا پرید، دوید و به سمت ابتدای خیابان مجاور که صد متر با ما فاصله داشت رفت! نشست و دستش را توی جوی آب کرد، بعدهم برگشت. با تعجب پرسیدم: “آقا ابرام چی شد؟! 🔆گفت: هیچی، یک پیت حلبی توی جوی آب افتاده بود و همینطور که می رفت، سر و صدا ایجاد می کرد. رفتم و از داخل جوی آب برداشتم تا صدایش مردمی که خواب هستند را اذیت نکند. ” 💠او با کار خودش، به ما که نوجوان بودیم، درس بسیجی بودن و چگونه زیستن می آموخت. 🌷شهید ابراهیم هادی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـ ـ جوابِ سلام، واجب است! پس بیایید هر روز صبح ، به او سلام کنیم! •اَلسَّلامُ‌عَلَیکَ یاخَلیفَةَ‌اللهِ وَناصِرَحَقّه♥️• 🌱 اجرک الله یا ابا صالح المهدی
*ســـلامــ اربـابــ خــوبمــ🌸🤚🏻* *میگن ↓* *هرقصه‌اۍ* *یڪ‌روز‌تمام‌خواهد‌شد* *اون‌قصه‌اۍڪه‌تمومۍ‌نداره* *قصه‌اۍ‌اربابم‌حسین‌و‌ڪربلاشه*