🌹امام صحبتی دارند که آن را نوشتهام
و همیشه آن را توی جیب خودم دارم :
هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد
بیشتر باید فحش بشنود. و شما پاسدارها،
چون بیشتر برای خدا کار کردید،
بیشتر فحش شنیدید و میشنوید.
ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛
برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛
چون ما اگر تحمّل نکنیم ،
باید میدان را خالی کنیم ...
#شهید_حاجابراهیم_همت_
"یا علی" گفتن شده زیباترین آوای من
با علی زیباست هم امروز، هم فردای من
یک دقیـقه بیشـتر مـدحِ امیر المؤمنین
کاش گـردد رزق و روزیِ شبِ یلدای من
#یلدایفاطمی🏴
#یلدایتنهاییعلی🖤
مرحله دوم عملیات بیت المقدس بود. با حسین در حال سرکشی از خط بودیم که در مسیر دیدیم یک نفر بر پی ام پی در حال سوختن بود و رزمندگانی با دست خاک بر آن می ریختند تا خاموش کنند.
جلوتر رفتیم. رزمنده ای داخلش بود و حین سوختن با خدا بلند و سلیس صحبت میکرد:
خدایا الان پاهایم دارد می سوزد، می خواهم آن طرف پاهای مرا ثابت قدم کنی.
خدایا الان سینه ام سوخت. این سوزش به سوزش سینه حضرت زهرا (س) نمی رسد.
خدایا الان دستانم می سوزد. از تو می خواهم آن دنیا دستانم را به طرف تو دراز کنم؛ دستانی که گناه نداشته باشد.
خدایا صورتم دارد می سوزد. این سوزش برای امام زمان و برای ولایت است. اولین بار حضرت زهرا (س) این طور برای ولایت سوخت.
آتش به سرش که رسید، گفت: خدایا دیگر طاقت ندارم لا اله الا الله. خدایا خودت شاهد باش، خودت شهادت بده، سوختم ولی آخ نگفتم.
به اینجا که رسید سرش با صدای تقّی از هم پاشید.
بچه ها در حال خود نبودند. زار زار گریه می کردند. حسین را نگاه کردم، گوشه ای زانو بغل گرفته و نشسته بود. های های گریه می کرد. می گفت: خدایا من چطور جواب اینها را بدهم.
دستم را که روی شانه اش گذاشتم، گفت: ما فرمانده این هاییم. اینها کجا ما کجا؟ آن دنیا خدا ما را نگه نگه نمی دارد و نمی گوید جواب این ها را چه می دهی؟
پاهایش نای بلند شدن نداشت. پشت موتور که نشست، سرش را روی شانه ای گذاشت و آن قدر گریه کرد که پیراهن و زیر پوشم خیس اشک شد.
موقع برگشت بچه ها خاکسترش را در یک گونی ریخته بودند و برایش زیارت عاشورا می خواندند.
حسین می گفت: ای کاش ماهم مثل شهید معرفت پیدا کنیم.
راوی: علی مسجدیان
کتاب زندگی با فرمانده؛ خاطراتی از شهید حسین خرازی؛ نویسنده: علی اکبر مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)، نوبت چاپ: سوم؛ ۱۳۶۴، صفحات ۱۳-۱۱٫
🖤#فاطمیه
💔#رابطهشهداباحضرتزهراسلاماللهعلیها
☀️سحرخیزی و اعتدال مزاج
آيت الله شاه آبادی، استاد عرفان حضرت امام خمينی رحمه الله بودند درباره پدر بزرگوارشان می فرمايند:
🔺«موضوعی كه مرحوم والد به آن عنايت ويژه ای داشتند و آن را در قرب به حق مؤثر می دانستند، بيداری شب و سحرخيزی بود.
▫️ میفرمودند «اگر برای نافله شب بيدار شديد و ديديد برای نافله خواندن آمادگی روحی نداريد، بيدار بمانيد. بنشينيد حتی چای بخوريد. انسان بر اثر همين بيداری، آمادگی برای عبادت را پيدا می كند».
🍃همچنين فرمود: «بيداری سحر هم برای مزاج مادی مفيد است و هم برای مزاج معنوی.»
بارها در منبرهايشان مي فرمود: «برای دنيايتان هم كه شده، سحرها بيدار شويد. چون بيداری سحر، وسعت رزق، زيبايی چهره و خوش اخلاقی می آورد».
༻﷽༺
مطمئنا مےشود تعبير اين روياے من
روز روشن مےرسد بعد از شب يلداے من
دائما يکسان نباشد حال دوران، غم مخور
فال حافظ گفٺ: از ره مےرسد آقاے من
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج💚
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_محمد_ابراهیم_همت
میانبر رسیدن به خدا "نیت" است
کار #خاصی لازم نیست بکنیم
کافی است کارهای #روزمره_مان را به خاطر #خدا انجام دهیم
اگر تو این کار #زرنگ باشی
#شک نکن
#شهید بعدی تویی...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#معراج الشهدای اصفهان
#پیکرهای پاک ومطهر شهدای گمنام
#یک_کلام
#شهدا_بردند_و_ما_بازنده
معامله ی پرسودی است شهــــــــــادت !
فانی می دهی ... و بـــــاقے می گیری !
جســـــم می دهی ... و جـــــان می گیری!
جـــــان می دهی .....و جانـــــان می گیری !
چه لذتـــــی دارد ؛ نظـــــرکـــــردن به " وَجـــــْهُ اللـــــه " !
شهـــــادت لیـــــاقـــــت مے خـواهـــــد
کـــــاش لایـــــق بودیـــــم !
یا ایهـــــا الشهـــــداء ! دســـــت ما و
دامـــــان پر مهـــــر شمـــــا
#اللهم_الرزقنا
#توفیق_الشهادة
#فی_سبیلک
#به_حق_دماء_شهدائنا
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••