نصفه شبا اگه از خواب پریدی همینجوری نگیر باز به خواب ...
ب این فک کن کی کارت داشته که بلندت کرده ـــ☺️
حداقلش روکن به قبله بگو
صل الله علیک یا اباعبدالله💔
#خاطره
🌹روزه داری🌹
بعضی وقتاچای باشکلات تعارفش می کردم.میگفت:(میل ندارم.)
یادم می افتاد که امروز دوشنبه است یا پنج شنبه،اغلب این دوروز راروزه می گرفت.چشم هایش نافذ وپر نور بود.
همه گردان می دانستند،محسن اهل نماز وگریه های شبانه است.
گرفته شده از کتاب سر مشق
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
مباهله،
آفتابى همچون غدير بود
كه روزى طلوع كرد
و براى هميشه چراغ
راه شيعه در طول تاريخ شد.
24 ذی الحجه روز جلوه عظمت و فضیلت پیامبر و اهل بیت (ع) روز مباهله گرامی باد
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت))
جلوي ماشين را گرفت. كسي را كه پشت فرمان نشسته بود خوب برانداز كرد. از قيافهي طرف پيدا بود او هم مثل خودش بسيجي است.
-شما؟
-منو نميشناسي؟
-نه. اجازه هم ندارم هر كسي رو راه بدم داخل.
-باشه. منم همينجا ميمونم. بالاخره يكي پيدا ميشه ما رو بشناسه.
از دور ديدم كنار پادگان، ماشيني پارك شده و يكنفر با لباس پلنگي تكيه داده به ديوار و سر پا نشسته. رفتم جلو.
-اِ حاجي! چرا اينجا نشستي؟
-هيچي. راهم ندادند تو.
خيلي عجيب بود.
-اين چه حرفيه؟ خب ميگفتيد …
شرمنده شده بود. كمي هم هول كرده بود. آمد جلو و شروع كرد به بوسيدن صورت حاجي و عذرخواهي كردن كه او را نشناخته. حاجي هم بوسيدش و گفت «نه. كار خوبي كردي. تو وظيفهات رو انجام دادي.»
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
۲۴ ذی الحجّه؛
عید بزرگ مباهله؛ مبارکباد 🌺🍃
فَمَن حاجَّكَ فيهِ مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ العِلم فَقُل تَعَالوا نَدعُ أَبناءَنا وأَبناءَكُم ونِساءَنَا ونِساءَكُم وأَنفُسَنا وَأَنفُسَكُم...
💫 #فاطمه سلام الله علیها آمد تا به تاویل #نساءَنا باشد.
💫 #حسن و #حسین علیهمالسلام آمدندتا مظهر #ابناءَنا باشند.
💫 و #علی علیه السلام آمد تا جان پیامبر و مظهر #اَنفُسنا باشد.
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
#طنز_شهدا |°😂🎈😁°| #طنز_جبهه
😂اینطوری لو رفت...!😂
⭕️دو تا از بچههاے گردان، غولـے را همراه خودشان آورده بودند و هاے هاے مـےخندیدند.
گفتم: «این ڪیـھ؟» ↭😳
گفتنـد: «عـراقـے» ↫😁
گفتـم: «چطورے اسیرش ڪردید؟» ⇤😎
مـےخندیدنـد ⇜ 😂
.
گفتنـد:
«از شبــ🌙 عملیاتــ پنهـان شـده بـود. تشنگـےفشار آورده بـا لبـاس بسیجـےهـا آمـده ایستگـاه صلواتـے شربتــ گرفتـھ بـود.╉😎😂╉ پـول داده بـود!»
اینطورے لـو رفتـه بـود┿😎😁┿
بچـھ هـا هنـوز مـےخندیدند.┆⭕️┆
#خاطراتــ_طنـز_شھـدا
#طنـز
#اینطورے_لـو_رفتــ
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
🔰 #عکس_کمتر_دیده_شده از #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
در جمع پیشمرگان کرد مسلمان پاوه
خاطرهای شنیده نشده از #شهید_همت 👇
یک شب که در مقر بودیم یکی از بچه ها با عجله خودش را به ما رساند و گفت: یک نفر از بالا صدا می زند که من می خواهم بیایم پیش شما🙁. #حاج_همت کیست ؟! سریع بلند شدیم و خودمان را به محل رساندیم تا ببینیم قضیه از چه قرار است.گفتیم که شاید کلکی در کار است و آن ها می خواهند کمین❌ بزنند.وقتی به محل رسیدیم فریاد زدیم:اگر می خواهی بیایی #نترس!بیا جلو!
گفت:من #حاج_همت را می خواهم!🙁
گفتیم:بیا تا ببریمت پیش #حاج_همت
با ترس و دلهره و احتیاط جلو آمد. وقتی نزدیک رسید و دید که همه پاسدار هستیم جاخورد.فکر کرد که دیگر کارش تمام است😢 ولی وقتی برخورد خوب بچه ها را دید کمی آرام گرفت.او را پیش #همت بردیم.پرسید: #حاج_همت شما هستید #همت گفت بله خودم هستم☺️.آن مرد کرد پرید جلو و دست #همت را گرفت که ببوسد😘. #همت دستش را کشید و اجازه نداد.آن مرد دوباره در کمال ناباوری پرسید:شما ارتشی هستید یا سپاهی؟ #همت گفت: ما پاسداریم✌️.او گفت:من آمده ام پیش شما پناهنده شوم قبلا اشتباه میکردم.رفته بودم طرف ضدانقلابها و با آنها بودم ولی حالا پشیمانم. #همت گفت:قبلا از ما قهر کرده بودی. حالا هم که آمدی خوش آمدی.ما با تو کاری نداریم و به تو امان نامه میدهیم🙂.و بعد #همت او را در آغوش کشید و بوسید و گفت:فعلا شما پیش سایر برادرهایمان استراحت کن تا بعد با هم صحبت کنیم🍃.آن مرد مسلح بود. #حاج_همت اجازه نداد که اسلحه اش را از او بگیریم و او با خیال راحت در میان بچه ها نشست.شب #همت با او صحبت کرد از وضعیت ضد انقلاب🚷 گفت و سعی کرد تا ماهیت آنها را برای او فاش کند.
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
ادامه دارد ....❤️
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
#فعالیت_در_گمنامے🙂👌
آمد ، گفت :« باید برای نیروهایی که رفته اند خط مهمات بار بزنیم💣 . نمی شناختمش اما رفتیم دنبالش🚶. رفت زاغه ی مهمات . جعبه ها را بار کامیون کردیم . عرق همه در آمده بود😓 ، عرق او هم . بچه ها کلافه شده بودند و خسته ؛ غرغر می کردند و لجبازی😤😩 . اما او فقط بچه ها را آرام میکرد🙂 و کار تمام که شد خسته نباشیدی گفت و تشکر.بعد هم با تریلی های مهمات رفت خط✌️. مجری گفت🎤: هم اکنون توجه شمارا به فرمایشات معاونت محترم تیپ 27 محمد رسول الله برادر گرامی #حاج_محمد_ابراهیمهمت جلب می کنیم 😧. وقتی آمد پش تریبون پیشانی هایمان عرق کرد . او همان بود که به او بد وبیراه گفته بودیم .😑🙈
خدمت از ما –بهزاد دانشگر – صفحه 15
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#فرمانده
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯