eitaa logo
🇮🇷خادمان شهدا سربازان ولایت🇮🇷
181 دنبال‌کننده
78.5هزار عکس
70.3هزار ویدیو
464 فایل
(این کانال هدف و فرمان امامان حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای مدظله‌العالی که همان هدف پیامبراسلام خاتم الانبیا محمد مصطفی( ص) و۱۲امام و۱۴معصوم و شهداو ایثارگران و نظام مقدس جمهوری اسلامی وانقلاب اسلامی ایران تشکیل شده است )
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅بصیرت، یعنی اینکه نگاهت به "شخصیت"ها نباشد، بلکه همواره به "شاخص"ها چشم باشد 🔅 بصیرت، یعنی اینکه بدانی حتی مسجد می‌تواند "مسجد ضِرار" باشد . و پیامبر(ص) آن را خراب کند. 🔅بصیرت، یعنی یکی از همراهان علی (ع) می‌تواند قاتل حسین(ع) در کربلا باشد! ملاک حال فعلی افراد است. 🔅بصیرت، یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی‌توانی آغازگر باشی اما وقتی شروع کردید باید آن را از ریشه بدر آورید. 🔅بصیرت، یعنی اینکه" مالک اشتر"ها را به تندروی و "ابوموسی اشعری"ها را به اعتدال نشناسی! 🔅بصیرت، یعنی اینکه بدانی معاویه ها، به سست عنصرهای سپاهِ علی(ع ) دل بسته‌اند!.. 🔅بصیرت یعنی اینکه بدانی: تاریخ تکرار می شود، نه با جزئیاتش، بلکه با خطوط کلی اش. ❓❓❓ *چرا علی دنبال ابوذر می گشت؟* 🔸چون ابوذر کسی بود که با بصیرت بود! 🔹دشمن شناس بود! 🔸امام شناس بود! 🔹جبهه شناس بود! 🔸هر جا که حس میکرد باید روشنگری بکند همانجا عمل میکرد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاثیر عجیب نگاه به قبر امیرالمومنین علی علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•| 🌿🌸 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 📌خاطرات شهید سید قسمت 2⃣1⃣ (ره) 🍃رفتم هیات رهروان امام (ره)، مجلس باصفایی بود. اما آنچه می خواستم نشد. رفتم مداح هیات را که سید مجتبی علمدار بود را پیدا کردم و گفتم سوالی دارم. گفتم: «من هر هیاتی می روم، وقتی روضه می خواند و مداحی می کنند، اصلا گریه ام نمی گیرد چه کار کنم؟» سید نگاهی بهم کرد و گفت: «در این مجلس هم که من خواندم باز گریه ات نگرفت؟» گفتم: «نه ، اصلا گریه ام نگرفت.» 🍃رفت توی فکر و با لحنی خاص گفت: «می دونی چیه!؟ من گناهانم زیاده. من آلوده ام. برای همین وقتی می خوانم اشک شما جاری نمی شود. سید این حرف را خیلی جدی گفت و رفت.» من تعجب کردم. تا آن لحظه با هر یک از بزرگان که صحبت کرده بودم و همین سوال را پرسیده بودم، به من می گفتند: «شما گناهانت زیاد است. شما آلوده ای برو از گناهان توبه کن. آن وقت گریه ات می گیرد.» البته من می دانستم که مشکل از خودم است اما شک نداشتم که این کلام آقا سید، اخلاص و درون پاک او را می رساند. از آن وقت مرتب به هیات رهروان می رفتم. خداوند هم به من لطف کرد و موقع مداحی سید اشک من جاری بود. 📚کتاب علمدار، صفحه 118 الی 119 ادامــه_دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا ! دلم تنگ است .  هم جاهلم هم غافل ، نه در جبهه‌ی سخت میجنگم نه در جبهه‌ی نرم . کربلای حسین (ع) تماشاچی نمی‌خواهد .  یا حقی یا باطل .. راستی من کجا هستم؟ .. [-شهیدعباس‌دانشگر🌿]
✔️ساعت به وقتِ وصیت شهدا در باب حجاب... 🍃شهید جعفر محمد صالحی رنانی ای خواهرم حجاب خود را حفظ کن و اگر خداوند به من لیاقت شهادت داد تنها برای زینب (س) گریه نما... ترســ دشمنــ از حجابــ زینب استــ...
🍃رفیقی خوبه که: دستتو بگیره تا آخرش باهات باشه، حتی تا بِهِشْت... تا «شَهٰادَتْ»... 🍃اصلا میدونی چیه؟ به قول آقا سِیدمُجْتَبیٰ‌عَلَمْدَار: برای بهترین رفیقاتون آرزوی شهادت کنید... شبتون شهدایی🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ✒️ مناجات صبحگاهی (فرازی از دعای سیزدهم صحیفه سجادیه) 💫 به نام خداوندی که رحمن و رحیم است 💞 مــ♡ـــولای مــن امیدم را از حضرتت قطع مکن و دست‌آویز مرا از خود جدا مساز و در این حاجتم و دیگر حوایجم، مرا به سوی غیر خودت روانه مکن. 🍁ای خدای دوعالم🍁 🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ♻️ شنبه 🌀 ۲۴ آذر ۱۴۰۳ ♻️ ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶ 🌀 ۱۴ دسامبر ۲۰۲۴ 🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 📿ذکر روز شنبه ✨یا رب العالمین✨ 🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 💠 حدیث امروز ✍🏻 رسول رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: بهترین شما کسى است که [مردم] به خیرش امیدوار و از شَرش در امان باشند. 📚نهج‌الفصاحة، ح ۱۵۲۶ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 زیـارتنامه‌شهــــــداء 💢              ❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹 کاش‌می‌شـدهمچوشهداخاکی‌باشیم شهدا نگاهی...
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یااباصالحَ المَهدی یاخلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
🍃🥀 شهیدی که برای رفتن به جبهه اعتصاب غذا کرد 🔹️ پدر شهید عباس علومی در احوالات پسر شهیدش می گوید :عباس از اوایل تشکیل بسیج عضو فعال پایگاه حزب‌الله بود و در کارهای فرهنگی و تبلیغاتی بسیج استعداد زیادی داشت که اثرهای مفید او باقی است. ◇ وقتی خبر قبول شدنش را شنیدم ، خیلی خوشحال شدم. گفتم عباس! حالا که دانشگاه قبول شده‌ای، دیگر به درس‌هایت برس. ◇ گفت بابا! تا زمانی که جنگ هست، دانشگاه جبهه واجب‌تر است. ◇ برای رفتن به جبهه و جلب رضایت من چند روز اعتصاب غذا کرده بود، اما من طاقت نیاوردم و یکی از همان شب‌ها سر شام گفتم خانم! صدایش کن، کارش دارم. ◇ پیشم آمد. گفتم خیلی دوست داری بروی جبهه؟ ◇ گفت بله، باباجان. ◇ گفتم پس برو آن کاغذ را بیاور برایت امضا کنم. با خوشحالی رضایتنامه را آورد و من زیرش را امضا کردم. ◇ کنارم نشست و غذا خورد. فردای آن روز از آن برگه چند تا کپی گرفت. وقتی علتش را که پرسیدم. ◇ گفت از این به بعد هر وقت خواستم بروم جبهه، دیگر مشکل ندارم. ◇ رویش را بوسیدم و به خداسپردم و چند وقت بعد خبر شهادت عباس را آوردند. 🥀دانشجوی شهیدعباس علومی
🍃🥀 ماجرای خودرویی که شهید شیروانیان برای خانواده فرستاد 🔹️ بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشین‌ها. ◇ همان‌طور که پیاده می‌آمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.» ◇ حاج آقا گفت: «خانم چه می‌گویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.» ◇ همان‌طور که سه تایی می‌خندیدیم، یک ماشین که داشت می‌رفت برای تعویض خادم‌ها نگه داشت جلوی پای‌مان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه می‌کردیم. ◇ حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ما‌ها دقت نمی‌کنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.» 🍃🥀شهید مدافع حرم ابوالفضل شیروانیان تاریخ شهادت۱۳۹۲/۹/۲۳
💫در محضر شهدا 💫 آقا سیدباقر طلبه بود! قبل از انقلاب همسایه بودیم. خوب می‌شناختمش عاشقِ حضرت زَهرا سلام الله علیها بود. به عنوان بسیجی راهی جبهه شد. تو جبهه هم کنارش بودم. یه مدتی بود دلم شور می‌زد نگران شده بودم. اومد پیشم دست انداخت گردنم و گفت: " تو دیگه چرا غصّه می‌خوری؟ کسی که مادرش حضرت زهراست که نباید دیگه غصّه بخوره ! هر جا احساس کردی درمونده شدی بگو : "یــا فاطــمــه سلام الله علیها"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشنوید این داستان از علامه امینی رو خواندن و نوشتن از مولا امیرالمومنین علی علیه السلام رو با چی عوض می کنید ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا