⭕️ با آقازادهها چه کنیم؟!
▶️#ویژه_خواری، #گردنکشی، و #بی_انصافی در معامله، سه ویژگی است که نزدیکان و #خواص یک والی در معرض آنهایند. این را #امام_علی(ع) میگوید و نسبت به آنها اعلام خطر میکند! این هشدارش هم نه به معاویه یا یک والی خلافکار، که به #مالک_اشتر است!
💬«ريشه ستمكاریشان را با بريدن اسباب آن بخشكان، و به هيچ كدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمين واگذار مكن، و به گونهاى با آنان رفتار كن كه قراردادى به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند... در آن صورت سودش براى آنان، و عيب و ننگش در دنيا و آخرت براى تو خواهد ماند.»
🔹وقتی امیرالمومنین، اینچنین مالک اشتر را از مصائب نزدیکانش بیم میدهد؛ تکلیف بقیه روشن است!
🔸اما متاسفانه هر چند وقت یک بار خبر و شایعهای میپیچد که #آقازاده فلان سردار و داماد فلان مسئول و #عروس_فلان_حاج_آقا، به مناصبی رسیدند یا صاحب ملک آنچنانی و #زمین چند هکتاری و... شدند!
🔹خیلی از اینها شاید غیرقانونی هم نباشد! همین صورت قانونی، باعث شده تا برخی به قصد صیانت از #چهرهی_انقلاب، به توجیه این رفتارها روی بیاورند! غافل از اینکه همین رفتارهای مثلاً قانونی ولی آلوده به رانت و تبعیض است که همچون موریانه به جان #سیرت_انقلاب_اسلامی افتاده است!
🔺حجت الاسلام #محسن_قنبریان، فرازی از نامه۵۳ نهج البلاغه را برایمان میخواند و میگوید تکلیفمان این است که باید این کلام مولا فرهنگ عمومی و قانون شود، نه اینکه بیاییم عدهای را بسیج کنیم برای توجیه و ماستمالی رفتار آقایان و آقازادهها!
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🌷باصلوات برمحمدوال محمد 🌷
🌱زندگی به سبک قران کریم
🌸فرمانبردار شیطان نباشید.
يا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطانَ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلرَّحْمنِ عَصِيًّا
عمو جان، بردگی شیطان را مکن؛ زیرا شیطان، در مقابل (خدای) رحمان، سرکش است؛
مریم - ۴۴
🌷تفسیر نمونه
البته پيدا است كه منظور از عبادت در اينجا عبادت به معنی سجده كردن و نماز و روزه برای شيطان بجا آوردن نيست، بلكه به معنی اطاعت و پيروی فرمان است كه اين خود يك نوع از عبادت محسوب میشود.
معنی عبادت و پرستش آن قدر وسيع است كه حتی گوش دادن به سخن كسی به قصد عمل كردن به آن را نيز شامل میگردد و نيز قانون كسی را به رسميت شناختن يك نوع عبادت و پرستش او محسوب میشود.
#ارزشمندی_دنیا_به_بندگی_خداست
پنجمین روز #چله به نیت
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️
برای همه گرفتارا دعا کنید🙏
🌷
پیکر شهیدی که برای همیشه در آغوش آبهای اروندرود جای گرفت
🔹تمرینات غواصی بسیار سخت بود. در زمستان سرد، ۴ ساعت صبح، ۴ ساعت بعدازظهر و ۳ ساعت هم شب، بچهها آموزش غواصی میدیدند. یک نقطه برای آنها مشخص می شد که باید از آنجا شروع میکردند و از کارون عبور میکردند و ۳ بار میرفتند و برمیگشتند. کار باید به دقت انجام میشد و در پایان به همان نقطه معین شده برمیگشتند، نه ۱ متر بالاتر و نه ۱ متر پایین تر. در تمام این سختیها شهید سید محمود اعتصامی همچون کوه مقاوم بود و تا آخرین لحظه به تمرینات ادامه داد.
شهید #سیدمحمود_اعتصامی🕊🌹
🌷
#خاطرات_شهدا
#شهید_سیدعلی_هاشمی
🔰 در خیابانی عکس مدافع حرم شهید حججی را به دیوار زده بودند. گفتم: «علی اگر تو بری مدافع حرم بشی من مانعی نمیبینم، حتی خیلی دوست دارم و خوشحال میشم. برای من افتخاره تو مدافع حرم باشی.»
از خوشحالی خندید. دو بار پرسید: «اینو از ته دلت گفتی؟»
به نشانه رضایت لبخند زدم و سر تکان دادم. خیلی آرام و خوشحال شده بود. خیالش از من راحت شده بود، گفت: «من مدافع حرم نیستم ولی مدافع وطن هستم! درسته اونا از حرم حضرت زینب دفاع میکنن ولی منم با تمام وجودم از وطنم دفاع میکنم و هر لحظه امکان داره شهید بشم.»
▫️ خاطره ای از شهید مدافع وطن، #سیدعلی_هاشمی ، شهادت ۱۳۹۷/۴/۳ ، هنگ مرزی پیرانشهر، درگیری با گروه تروریستی پژاک
🌷
🔰#جوانمرد_قصاب
#شهید_عبدالحسین_کیانی در سال ۱۳۱۸ در دزفول متولد شد. قبل از انقلاب چندین بار توسط ساواک دستگیر و شدیدا شکنجه شد.
🍃 قصاب بود و اهالی شهر دزفول به خاطر خوش انصافی او را «جوانمرد قصاب» صدا میکردند.
🍃 عبدالحسین بدون قید و شرط پول قرض میداد. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، دریغ نمیکرد. وقتی میفهمید مشتری فقیر است، نمیگذاشت بهجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت میپیچید توی کاغذ و میداد دستش. کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد دو برابر پولش، گوشت میداد.
☘ گاهی برای این که بقیه مشتریها متوجه نشوند، وانمود میکرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را میگرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره برمیگرداند به مشتری. گاهی هم پول را میگرفت و دستش را میبرد سمت دخل و دوباره همان پول را میداد دست مشتری و میگفت: «بفرما مابقی پولت!»
🍀هر زمان که از او می پرسیدند: «عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟» می گفت: «الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشد.»
🍃 آن موقعی که امام خمینی(ره) سفارش کرد بروید به جبهه تا جوانها خسته نشوند؛ گفت که: «من هم باید برای عملیاتهای اصلی بروم.» او با وجود هشت فرزند و کار زیاد در دامداری و مغازه قصابی، همه را رها کرد و به جبهه رفت.
🌹 عبدالحسین کیانی در عملیات فتحالمبین پس از اصابت دوازده گلوله، شهید و به «حمزه سیدالشهدای دزفول» معروف شد.
شهید#عبدالحسین_کیانی🕊🌹
🌷
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت چهلم : چم امام حسن
✔️ راوی : حسین الله کرم
🔸براي اولين عملياتهاي نفوذي در عمق مواضع دشمن آماده شديم. ابراهيم، جواد افراسيابي، رضا دستواره و رضا چراغي و چهار نفر ديگر انتخاب شدند.
بعد دو نفر از كردهاي محلي كه راه ها را خوب ميشناختند به ما اضافه شدند. به اندازه يک هفته آذوقه كه بيشتر نان و خرما بود برداشتيم. سلاح و مواد منفجره و مين ضد خودرو به تعداد كافي در كوله پشتيها بسته بندي كرديم و راه افتاديم.
از ارتفاعات و بعد هم از رودخانه اما محسن عبور كرديم. به منطقه چم امام حسن وارد شديم. آنجا محل استقرار يك تيپ ارتش #عراق بود. ميان شيارها و لا به لاي تپ هها مخفي شديم.دشمن فكر نميكرد كه نيروهاي ايراني بتوانند از اين ارتفاعات عبور كنند.
🔸براي همين به راحتي مشغول تهيه نقشه شديم.سه روز در آن منطقه بوديم. هرچند بارندگيهاي شديد كمي جلوي كار ما را گرفت، اما با تلاش بچه ها نقشه هاي خوبي از منطقه تهيه گرديد.
پس از اتمام كارِ شناسايي و تهيه نقشه، به سراغ جاده نظامي رفتيم. چندين مين ضد خودرو در آن كار گذاشتيم. بعد هم سريع به سمت مواضع نيروهاي خودي برگشتيم.
🔸هنوز زياد دور نشده بوديم که صداي چندين انفجارآمد. خودروها و نفربرهاي دشمن را ديديم كه در آتش ميسوخت.
ما هم سريع از منطقه خطر دور شديم. پس ازچند دقيقه متوجه شديم تانكهاي #دشمن به همراه نيروهاي پياده، مشغول تعقيب ما هستند. ما با عبور از داخل شيارها و لا به لاي تپه ها خودمان را به رودخانه امام حسن رسانديم.
با عبور از رودخانه، تانكها نتوانستند ما را تعقيب كنند.
🔸محل مناسبي را در پشت رودخانه پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم.
دقايقي بعد، از دور صداي هليكوپتر شنيده شد!
فكر اين يكي را نكرده بوديم. ابراهيم بلافاصله نقشه ها را داخل يك كوله پشتي ريخت و تحويل رضا داد و گفت: من و جواد ميمانيم شما سريع حركت كنيد.
كاري نميشد كرد، خشابهاي اضافه و چند نارنجك به آنها داديم و با ناراحتي از آ نها جدا شديم و حركت كرديم.
🔸اصلاً همه اين مأموريت براي به دست آوردن اين نقش هها بود. اين موضوع به #پيروزي در عملياتهاي بعدي بسيار كمك ميكرد.از دور ديديم كه ابراهيم و جواد مرتب جاي خودشان را عوض م يكنند و با ژ 3 به سمت هل يكوپتر تيراندازي ميكردند. #هليكوپتر عراقي هم مرتب با دور زدن به سمت آنها شليك ميكرد.
🔸دو ساعت بعد به ارتفاعات رسيديم. ديگر صدايي نمي آمد. يكي از بچه ها كه خيلي ابراهيم را دوست داشت گريه ميكرد، ما هيچ خبري از آنها نداشتيم. نميدانستيم زنده هستند يا نه.
يادم آمد ديروز كه بيكار داخل شيارها مخفي بوديم، ابراهيم با آرامش خاصي مسابقه راه انداخت و بازي ميكرد.
🔸بعد هم لغتهاي فارسي را به كرد هاي گروه آموزش ميداد. آنقدر آرامش داشت كه اصلاً فكر نميكرديم در ميان مواضع #دشمن قرار گرفتهايم.
وقتي هم موقع نماز شد ميخواست با صداي بلند اذان بگويد! اما با اصرار بچه ها خيلي آرام اذان گفت و بعد با حالت معنوي خاصي مشغول #نماز شد. ابراهيم در اين مدت شجاعتي داشت كه ترس را از دل همه بچه ها خارج ميكرد. حالا ديگر شب شده بود. از آخرين باري كه ابراهيم را ديديم ساعتها ميگذشت.
🔸به محل قرار رسيديم، با ابراهيم و جواد قرار گذاشته بوديم كه خودشان را تا قبل از روشن شدن هوا به اين محل برسانند.
چند ساعت استراحت كرديم ولي هيچ خبري از آنها نشد. هوا كمكم در حال روشن شدن بود. ما بايد از اين مكان خارج ميشديم. بچه ها مرتب ذكر ميگفتند و دعا ميخواندند. آماده حركت شديم که از دور صدايي آمد.
🔸اسلحه ها را مسلح كرديم و نشستيم.
چند لحظه بعد، از صداها متوجه شديم كه ابراهيم و جواد هستند. خوشحالي در چهره همه موج ميزد. با كمك بچه هاي تازه نفس به كمكشان رفتيم.
سريع هم از آن منطقه خارج شديم.نقشه هاي به دست آمده از اين عمليات نفوذي در حمله هاي بعدي بسيار كارساز بود. اين جز با حماسه بچه هاي #شجاع گروه از جمله ابراهيم و جواد به دست نمي آمد. فردا ظهر ابراهيم و جواد مثل هميشه آماده و پرتوان پيش بچه ها بودند.
🔸با رضا رفتيم پيش #ابراهيم. گفتم: داش ابرام، ديروز وقتي هليكوپتر رسيد چه كار كرديد؟
با #آرامش خاص و هميشگي خودش گفت: خدا كمك كرد. من و جواد از هم فاصله گرفتيم و مرتب جاي خودمان را عوض ميكرديم و به سمت هليكوپتر تيراندازي ميكرديم.
او هم مرتب دور ميزد و به سمت ما شليك ميكرد. وقتي هم گلوله هايش تمام شد برگشت. ما هم سريع و قبل از رسيدن نيروهاي پياده به سمت ارتفاع حركت كرديم. البته چند #تركش ريز به ما خورد تا يادگاري بمونه!
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
🌷
آموزگار نسل انقلابی
🔹شهید مجید رمضان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سنگر تعلیم را برگزید و در منطقه مستضعف نشین اسلامشهر، به آموزش نسل انقلابی پرداخت.
🔹ازآنجایی که مجید رمضان در زمینه مکتب مارکسیسم اطلاعات خوبی داشت، با عوامل این گروهک منحرف به مباحثه و مجادله نیز بر میخواست.
شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۵
شهید#مجید_رمضان🕊🌹
🌷
🌷 شهید همت:
🌿 ما هر چه داریم از شهیدان گرانقدرمان داریم و #انقلاب خونبارمان مرهون خون این عزیزان است.
📚 کتاب طنین همت
🌷
یک شب از خواب بیدار شدم دیدم که یک سگ بسیار بزرگ که شبیه یک گرگ بود کنار حاجی و پشت سرش نشسته بود. بعد از تمام شدن نماز به حاجی شکایت کردم که چرا داخل چادر نماز نمی خواند شاید آن سگ بزرگ یا یک مار و عقرب او را بکشند ایشان گفت از کجا می دانی که آن سگ و مار و عقرب مأمور حفاظت از من نشده باشند مگر ما اینجا آمده ایم که اینطوری کشته شویم ما آمده ایم که شهید شویم.
شهید#حاج_یونس_زنگی_آبادی🕊🌹
🌷
دوباره نگاهی به حیاط کردیم، سایه از دیوار بالا می آمد. گفتم: حتماً خودشه. چند روز بود که شوهرم نمی توانست مدرسه را نظافت کند، کمرش درد می کرد. مدیر چند بار جلوی دانش آموزان شوهرم را تحقیر کرده بود. تهدید کرده بود که اخراجمان می کند و اثاثیه مان را بیرون می ریزد. فکر کردیم شب را بیدار بمانیم و ببینیم کار کیست؟
نزدیک صبح بود که سایه از دیوار بالا آمده بود و حیاط را جارو می زد. با شوهرم رفتیم توی حیاط. دانش آموز کوچک اندامی بود که چهره اش آشنا به نظر می رسید. وقتی ما را دید سرش را زیر انداخت و سلام کرد. گفتیم: اسمت چیه؟ جواب داد: عباس بابایی. گفتم: پدر و مادرت ناراحت می شوند اگر بفهمند که به جای درس خواندن، مدرسه را جارو می کنی. گفت: من که به شما کمک می کنم، خدا هم در خواندن درس هایم به من کمک خواهد کرد.
شهید #عباس_بابایی🕊🌹
🌷
یاصاحب الزمان:
ترک: نمازصبح، نورصورت را ازبین میبرد.
ترک: نمازظهر، برکت رزق را ازبین میبرد.
ترک: نمازعصر، طاقت بدن را ازبین میبرد.
ترک: نمازمغرب، فایدهِ فرزند را ازبین میبرد.
ترک: نمازعشا، آرامشخواب را ازبین میبرد. ...
شاید اگرجوک میبودخیلی خوب پخشمی شد.
امابه نیت دعوت به نماز به چند نفر بفرستید.
پخش این پیام صدقه جاریه است..
* #نفی_خواطر #ذکر #توجه
ادامه مطلب قبل...
🔻از اينجا كليد کنترل قوه خیال شروع می شود كه مثلا ذهن شما و من مى خواهد برود به كارهاى شلوغ خودش برسد اما شما قوه خيال را با يك «لا اله الا اللّه» (با همين معنايى كه از لا اله الا اللّه برداشت مى شود) از ورود به قضاياى متشتت بر مى گردانيد و نگه مى داريد.
🔸اين قويترين ابزارى است كه فعلا دست ماهاست. اگر انسان از این مسیر برود، مسلط بر خودش مى شود. يعنى روح ايمان در فرد جلوه مى كند. اگر كسى همين مقدار سعى كند کم کم به نتیجه می رسد.
🔹ابتدا شايد اصلا نتواند اما با اين كار باید با قوه خیال كُشتى بگيرد و يك ثانيه آن را کنترل کند. بعد اگر توانست يك ثانيه دیگر نگهش دارد. اگر كسى توانست در هفته اي يك ثانيه بیشتر کنترلش کند بعد از شش ماه خيلى بهره مى برد.
🔸اصل و اساس ذكر گفتن همين است؛ اما ما توجه نمى كنيم. در گفتن اذكار تنها به الفاظ اكتفا مى كنيم آن وقت توجه حاصل نمى شود و بهره نمى بريم.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
#حج #تشرف #امام_زمان
🔻 اکثر تشرفیافتگان واقعی، در مکه، در مسیر کاری حضرت توفیق تشرف پیدا کردهاند.
🔸 خداوند این تشرف یافتگان را این طرف و آن طرف به زحمت میاندازد تا محضر آن بزرگوار برسند اما آیا آن بزرگوار را بردارد بیاورد به ایران، مثلا در زیرزمین فلان شخص، برای دیدن یک نفر؟! خیلی بعید است.
🔹 تا آن شخص چه کسی باشد. باید تالی تلو معصوم باشد تا یک چنین اتفاقی بیفتد؛ اینکه اشخاصی مانند علی بن مهزیار حدود بیست سفر حج می رفتند، حتماً هم در زمان مخصوص حج میرفتند، روی این قاعده بوده است و درستش هم همین طور است.
🔸 اینکه شیعیان غالباً برای حج یا عمره میرفتند و قصدشان دیدن حضرت بقیت الله روحی له الفداء بوده، این درست است. در چنین زمانی میرفتند که در مسیر کاری حضرت قرار بگیرند تا شاید خداوند تفضلی بکند و ملاقاتی نصیب بشود.
🔹 امام زمان علیه السلام اشرف مخلوقات هستند، همه حرکات آن بزرگوار حساب شده است و مربوط با همه نظام هستی است؛ البته آنهایی که نصیب دارند، مشخصاند. ایام حج که میشود شاید در آن مسیر قرار بگیرند که آقا همین طور که دارند زندگی خودشان را میکنند، تفقدی هم از اینها بکند.
کد ۴۴۵
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* #کلیپ_تصویری #ذکر
🎥 آیا ذکر لا اله الا الله فقر میآورد؟
#حج #امر_به_معروف
🔻 یک شب من یک چفیه روی سرم بود و رفتم روی فرشهایی که کنار کعبه در مسجد الحرام، پهن کرده بودند بنشینم.
🔸 یکی از آن مامورین امر به معروفشان که آدم خیلی تیزی هم بود و معلوم بود که خیلی این جا امر به معروف کرده و مسلط به کار است؛ یک نگاهی به من کرد و چشمش ما را گرفت.
🔹 من ایستادم دو رکعت نماز خواندم. بعد این شخص آمد یک مقدار جلوتر و نماز که تمام شد به من گفت که تو ایرانی؟ گفتم مُسلِم انشاءالله!
🔸 این را که گفتم خیلی تیز بود گفت که متوجه شدم از این کلمه که چه میخواهی بگویی؛ تمام حرفت را در این جمله من خواندم.
🔹 با یک عربی خیلی فصیح و لطیف هم صحبت می کرد و بعد شروع کرد که چرا شما غلو میکنید؟ گفتم ما غلو نمیکنیم! ما نسبت به اهلبیت (علیهم السلام) میگوییم که «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکمْ هر کس قصد خدا را بکند از شما اهل بیت علیهم السلام شروع میکند»
🔸 گفت که این عبارت حدیث است؟ گفتم بله حدیث است، در فکر فرو رفت. بعد از چند دقیقه دوباره گفت آن عبارت حدیث است؟ گفتم بله حدیث است؛ بعد مثل بادکنکی که بادش خالی شده باشد چفیه اش را برداشت و بدون خداحافظی رفت. دیگر از خیر امر به معروف و نهی از منکر کردن ما هم گذشت.
🔹 ما واقعا بعضی وقتها یک مقدار خودمان در برخورد بد سلیقگی میکنیم، اگر درست کار کنیم اثر میکند؛ حالا ما هم کار خاصی نکردیم ولی این همه جملات لطیفی که در ادعیه و احادیث ما داریم اگر به اینها ارائه دهیم ما را مُشرِک نمیدانند.
کد ۵۰۲
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
#حج
🔻 یک وقتی ما داشتیم عازم حج میشدیم، در طول سفر شرایط احرام و اینها را نگاه میکردم؛ می دیدم باطن معنویات دین اسلام، در سفر حج تجلی پیدا میکند؛ یعنی یک سفر توحیدی ناب است.
🔸 از این جا معلوم میشود که چقدر دین ما، دین معنویت و زهد و این معانی است که هر حرکتی از آن روی حساب است؛ مثلا لباسهای دنیوی را در میآوردند و...
🔹 در گذشته وقتی مردم مُحرِم میشدند این امکانات فعلی نبود، طرف محرم میشد با دو حوله، اثاث و اسباب هم داشتند که باید حمل کنند، پیاده هم بودند، از بیابان هم باید میرفتند، خار بیابان هم بود و در ضمن باید بالأخره پایشان، بدنشان خون نیافتد، حتی حیواناتی که روی بدنشان مینشیند را هم نکشند و در این آفتاب زیر سایه هم نباید میرفتند و ...
🔸 اگر همین بخش از دین، درست ریشه یابی شود معلوم میشود که یک سفر ناب توحیدی یعنی چه؟ حج یک سفر معنوی ناب است، برنامه خیلی جالبی است؛ خیلی خوب است.
🔹 مراتب دارد؛ آخرین حد آن تا جایی است که برسد به جریان حضرت ابراهیم و کشتن اسماعیل که دل کندن از حضرت اسماعیل و قدم به قدم مطالب جالبی در سفر بین انسان تا خدا دارد.
کد ۵۰۲
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
#حج #حضرت_ابراهیم
🔻 شیطان سراغ خود حضرت ابراهیم علیه السلام آمد و گفت این خوابهایی که در مورد ذبح اسماعیل دیدی را دور بریز. حضرت فرمود: تو شیطان نیستی؟! بعد حضرت ابراهیم علیهالسلام سه مرتبه، هفت سنگ به شیطان زد و از همین جا رمی جمرات در مراسم حج سنت شد.
🔸 مومنِ حاج، باید این طور باشد و تا این امتحان رفته باشد تا بفهمد حج چیست و شیطان را این گونه از خودش طرد کند. [یعنی با بغض و نفرت؛ هر چند حرفی و پیشنهادی که میدهد مطابق میل و نفس انسان باشد.]
🔹 الله اکبر! حج چیست؟! اما ما چگونه انجام میدهیم! مرد و زن در بازار با لباس های رنگارنگ، همّ و غمشان چیز دیگری میشود.
🔸 حج، یک دوره توحید است و تنها مناسکی است که تمام واجبات آن عملی است و واجبات لفظی، بسیار کم دارد.
کد ۱۴۲
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
#دین #خلقت
🔻 دین خدا در لایههای پنهان سرنوشت و شخصیّت آدمی، در ابعاد و طبقات مختلف، در لایههایی لطیف، برنامهریزی کرده است.
🔸 این نوعی اعجاز است که خالق انسان و هستی، که انسان را خوب میشناسد، اینطور دقّت داشته باشد و در ابعاد مختلف برنامهریزی کرده باشد.
🔹 شخص را آفریده است و درباره خلقت اوّلیّهی او، معارف قرآنی وارد شده است که ما چگونه او را آفریدیم: «خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ» (او را از خاک آفرید/آل عمران ۵۹)، «خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ» (شما را از گِل آفرید/انعام ۲)، «خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو، آفريديم/حجر ۲۶) «خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ» (انسان را از گل خشكيدهاى سفالمانند، آفريد/الرحمن ۱۴).
🔸 اینها، اطّلاعات گذرایی نیست که شما با دیدهی اجمال و ابهام به آن نگاه کنید؛ بلکه در خودت میتوانی تأثیر ترابیّت و بقیّهی ارکان خلقت را بشناسی تا وقتی که نسل اندر نسل، «من ماء مهین» (از چكيده آبى پست/سجده ۸) آفریده شد. اندوختههای وراثتی که از آباء و اجداد گرفته، در او نمونه گذاری شده است.
کد ۲۴۹۴۸
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺