zabet(1).mp3
1.81M
🎧 #پادکست | #روایتگری
🔻 روایتگری علمدار روایتگری ،شهید حاج عبدالله ضابط
(۲)
کمیتہ مرکزی خادمین شهدا استان فارس
با ارسال صوت ها دوستان را نیز در این حال معنوی همراه کنید.
@khademfars
01 (1).mp3
3.18M
🎧 #پادکست | #روایتگری
🔻 روایتگری علمدار روایتگری ،شهید حاج عبدالله ضابط
(۳)
کمیتہ مرکزی خادمین شهدا استان فارس
با ارسال صوت ها دوستان را نیز در این حال معنوی همراه کنید.(سیره شهید)
@khademfars
اذان باعث شکست ساواک در دانشگاه تهران میشود
📜
خاطره ای حماسی
بیاد جاویدالاثر#شهیدحبیب_روزیطلب
@khademfars
4_5929052101287084504.mp3
10.51M
نوای گلزارشهدا
🌷
بچه ها یادتون نرود حال و هوای شهدا
شماها را قسم میدم به مادرای شهدا
@khademfars
غیرتِ غلام !_5834499019035904306.mp3
3.11M
متفاوت و شنیدنی!!!
شب زیارتی اباعبدالله
@Khademfars
کمیتهخادمینشهدااستانفارس
اگر جسدم برگشت مرا در قبرستان عادی خاک کنید نه در گلزار شهدا!
بیاد
مفقودالجسد
#شهیدحبیب_روزیطلب
@khademfars
zabet(10).mp3
2.71M
🎧 #پادکست | #روایتگری
🔻 روایتگری علمدار روایتگری ،
شهید حاج عبدالله ضابط
(۴)
در خلوت خود و با حال مناسب گوش دهید 🌷
@khademfars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| بنام خدا،بیادخداوبرای خدا | .
.
🎬دروغ گفتيم كه شهدا دوستتون داريم...
🗓روايت#حاج_حسين_يكتا از توجه و عنايت شهداء به زائرين #راهيان_نور 🌺
@khademfars
کمیتهخادمینشهدااستانفارس
شهید روزیطلب ورکشاپ1.jpg
دعوت به ورکشاپ هنری
جهت هماهنگی و ثبت نام منتظر خادمین عزیز هستیم
@khademfars
VID_20211031_121620_985.m4a
3.77M
دو نماز عصرم قضا شد، دوبار شهادت از من سلب شد..!!
نکاتِ ریزی که توجه نمیکنیم...
@khademfars
خادم الشهدا نماز شب را از شهدا به ارث میبره
امشب توی قنوت نماز شب کدوم یک از شهدا را یاد میکنید؟
🌷
بیاد جاویدالاثر شهید حبیب روزیطلب
@khademfars
کمیتهخادمینشهدااستانفارس
شفای بیمار قطع نخاعی پس از شهادت
قسمت اول
بیاد جاویدالاثر #شهیدحبیب_روزیطلب
🌷اواخر خردادماه سال 61 قبل از ماه مبارک رمضان بود. خبر دادند احمد خلوصی، یکی از دوستان پاسدار حبیب تصادف کرده و به بیمارستان نمازی منتقل شده است. حبیب بیتابانه گفت: بریم. سریع با موتور من به بیمارستان نمازی رفتیم. احمد را تازه آورده بودند. تشخیصی که پزشکان دادند، قطع نخاع بود. حبیب تاب ایستادن نداشت. گوشهای به نماز ایستاد. ذکر میگفت، دعا میکرد و نماز میخواند. اصلاً حواسش به آب و غذا و خواب نبود. تا خود اذان صبح برای احمد دعا میکرد. نماز صبح را که خواندیم به حبیب گفتم: بیا بریم، اینجا که کاری از ما بر نمیاد. گفت: تو برو من میمانم. نه آن روز، نه روزهای بعد از بیمارستان خارج نشد. آن ماه رمضان حبیب در بیمارستان نمازی معتکف شد و خود را وقف بیماران به خصوص احمد کرد. حبیب با بزرگواری، بامحبت مثالزدنی این مدت نهتنها به احمد، بلکه به سایر بیمارهای قطع نخاعی رسیدگی میکرد. از تعویض پانسمان، تا لگن گذاشتن و تنظیف آنها و هر کاری. احمد که پزشکها از ماندنش قطع امید کرده بودند، با همین محبتهای بیدریغ حبیب کمکم زنده شد.
راوی دکتر محمودیان
@khademfars