4_5793975757785006272.mp3
18.72M
🏝 #جامعه_مهدوی 🏝
🎤حجةالاسلاموالمسلمینعلویتهرانی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
💠 خادم
╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮
@khademngoo
╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رایحهیولایت
🏝امام حسین با یک دنیا مواجه بود همان طور که پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) در بعثت، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین(علیهالسلام) هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود.🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
💠 خادم
╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮
@khademngoo
╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯
#چهارشنبههایامامرضایی
🏝برگ7️⃣ داستان هجرت امام رضا(ع) از مدینه به سمت خراسان
✍️ماجرای طبابت امام رضا (ع)
نقل شده که مردی بر اثر شکنجهی راهزنان، قدرت صحبت کردن خودرا از دست
داد. مرد پس از آنکه شنید امام رضا(ع) به نیشابور تشریف آوردند، تصمیم گرفت خدمت ایشان رسیده و برای بیماریاش راه درمانی بخواهد.
سپس در خواب دید که امام رضا(ع) به او فرمود:زیره و
سَعتَر(آویشن) و نمک را میکوبی و دو یا سه بار بر زبان
خود میریزی تا سلامتیات را به دست بیاوری.
آن مرد از خواب بلند میشودولی به خواب خود توجه نمیکند و
تصمیم میگیرد حضوراً خدمت امام برسد.
پس از ملاقات با امام به گونه ای بیماری خود را به امام
میگوید و امام میفرمایند: آیا من در خواب به تو تعلیم
ندادم؟ برو و آن دارویی را که به تو تعلیم دادم استفاده
کن.
آن مرد دارو را تهیه و استفاده میکند و شفا پیدا می کند.....
📗منبع: اطلس حرم مطهر رضوی،ص۳۴
#امام_رضا_شناسی
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
4_6012684417439368615.mp3
30.9M
#شبهایمحرم
🎤درسهایی از زندگی جناب مسلم بن عقیل
👈قسمت سوم👉
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
💠 خادم
╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮
@khademngoo
╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯
master.mp3
12.36M
#شب_سوم_محرم
بابا منو ببر ....🍂•
🎙 بانوای : حاج محمود کریمی
╔═.🍃.═══════╗
🌼@khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
23.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبهایمحرم
🏝سَلیل
(پاسخی بر شبهات عاشورایی)🏝
قسمتسوم⬅️ چگونه است شمری که قاتل امام حسین علیه السلام میشود خودش از اصحاب و سپاهیان امیرالمومنین علیه السلام در صفین بوده است؟
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
💠 خادم
╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮
@khademngoo
╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯
#داستانکشب
مردی یک جواهر زیبا و با ارزش پیدا کرد و میخواست آن را به حاکم شهر خود هدیه کند چون فکر میکرد مورد عنایت و توجه ویژه حاکم قرار خواهد گرفت.
نزد حاکم رفت و با ولع و خوشحالی شروع به تعریف از جواهر کرد و آن را تقدیم حاکم کرد؛ اما حاکم از پذیرفتن آن خودداری کرد!
مرد خیلی تعجب کرد!
.
حاکم گفت: ای مرد، من ارزش جواهر را تکذیب نمیکنم، اما روزی من از دنیا میروم بدون آنکه بتوانم این جواهر را با خود ببرم؛ غلبه بر حرص و طمع، برای من بسیار ارزشمندتر از این جواهر است؛ به عقیده تو این جواهر پر ارزش است؛ اگر آن را به من هدیه کنی، هر دوی ما آن چیزی را از دست خواهیم داد که برایمان ارزش دارد.
بنابراین نمیتوانم این جواهر را از شما بپذیرم.
💠 خادم
╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮
@khademngoo
╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯