eitaa logo
❲ خـآدمیـن‌‍شـھدا³¹³࿒ ❳🇵🇸
277 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
109 فایل
•﷽• ⇠مَـن‌بی‌حُسیـن؏ گُمشـده‌ای‌بی‌نِشـانَم، پَس‌بنویس‌تَمـام مَـراخـادم‌الحسیـن‌؏(:" #تو_دعوت_شده_از_مولایی🕊🌿 #خآدمین‌شہدا‌💕 #اطلاعاتمونـ☟︎︎︎ @info_khademin 🌸لینک ناشناسمونه☟︎︎︎ https://harfeto.timefriend.net/16838546674978
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان زیبای زیر رو از دست ندید،👇🏻 این داستان اگرچه ممکن است ساخته ذهن بشر باشد اما دارای نکات حقیقی و واقعی است 🌸 💕قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ  دید .کاغذ را گرفت.روی کاغذ نوشته بود" لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین".۱۰ دلار همراه کاغذ بود.قصاب که تعجب کرده بود  سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت. سگ هم کیسه راگرفت و رفت .قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و بدنبال سگ راه افتاد .سگ  در خیابان  حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا  چراغ سبز شد و  بعد از خیابان رد شد. قصاب به دنبالش راه افتاد. سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو  حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد .قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.اتوبوس امد, سگ جلوی اتوبوس امد و شماره انرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت .صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره انرا چک کرد. اتوبوس درست بود سوار شد.قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد. اتوبوس در حال حرکت به سمت  حومه شهر  بود وسگ منظره بیرون را تماشا می کرد .پس از چند خیابان سگ روی پنجه باند شد و زنگ اتوبوس را زد .اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد.قصاب هم به دنبالش.سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید .گوشت را روی پله گذاشت و   کمی عقب رفت و خودش را به در  کوبید .اینکار را بازم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد.سگ به طرف محوطه باغ رفت   و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.مردی  در را باز کرد و شروع  به فحش دادن  و تنبیه  سگ و کرد.قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد :چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است. این باهوش ترین سگی هست که من تا بحال دیدم.مرد نگاهی به قصاب کرد و گقت:تو به این میگی باهوش ؟این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه !!! نتیجه اخلاقی : اول اینکه مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود. و دوم اینکه چیزی که شما انرا بی ارزش می دانید بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است . سوم اینکه بدانیم دنیا پر از این تناقضات است.پس سعی کنیم ارزش واقعی هر چیزی را درک کنیم و مهمتر اینکه قدر داشته های مان را بدانیم. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
و "دل آرامم" از این نگا راضیه امام زمانم (: ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
 يک زن با حجــــ🍃ــــاب به اين معنا نيست که❌ او لباس زيبا🌸پوشيدن و آرايش کردن✨بلد نيست  بلکه اومیداند☝️🏻 ⇜چه بپوشد☺️ ⇜کجا بپوشد😌 ⇜و براى که بپوشد😇 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
🌸💛 😌اینو شما میدونید که تنها کسی هستید که میتونید خودتون از هرچیزی نجات بدید...🤷‍♀♥️ 🧸هیچکس دیگه نمیتونه به شما کمکی برسونه جز خودت پس بدون اگر نتونستی حتما خودت نخواستی اگر بخوای میتونی دنیارو آباد کنی...👸🏻🌈 . . . ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
به او كه نيست٬برسانيد دلم تنگ است:)🥀 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
"حسرت" گذشته انسان را نابودمیکند و "یأس"،آینده را از بین می بردـ ط گذشته را زنده مۍڪند و آینده را؛ با شڪرِگذشته و امید،به لطف در آینده حیات مضاعف نصیب انسان می شود.... ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
داستان زیبای زیر رو از دست ندید👇🏻 💞 🐝🐍 💫 روزی زنبور و مار با هم بحثشان شد. مار گفت: «انسان‌ها از ترس ظاهر خوفناک من می‌میرند نه به خاطر نیش زدنم.» اما زنبور قبول نکرد. مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت. آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که در کنار درختی خوابیده بود. مار رو به زنبور کرد و گفت: «من او را می‌گزم و مخفی می‌شوم و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خود نمایی کن.» مار نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن در بالای سر چوپان کرد. چوپان فورا از خواب پرید و گفت: «ای زنبور لعنتی» و شروع به مکیدن جای نیش و تخلیه زهر کرد. مقداری دارو بر روی زخمش قرار داد و بعد از چند روز بهبودی یافت. مدتی بعد که باز چوپان در همان حالت بود، مار و زنبور نقشه دیگری کشیدند. این بار زنبور نیش می‌زد و مار خودنمایی می‌کرد. این کار را کردند و چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید از ترس پا به فرار گذاشت و به خاطر وحشت از مار دیگر زهر را تخلیه نکرد و ضمادی هم استفاده نکرد. چند روز بعد چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد. برخی بیماری‌ها و کارها نیز همین گونه هستند. فقط به خاطر ترس از آنها، افراد نابود می‌شوند یا شکست می‌خورند. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
💚 🖤 🍂رشتہ‌ے دِلهـاے عـاشـق پُشت ایـن در بستـہ شد 🍂رِزق مــا از سُفـــره‌ے موسے ابن جعفر بستہ شد 🍁|بین الحرمین|🍁 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
🕯ایام سوگواری 💚موسی ابن جعفر است 🕯آن نازنین امام 💚که فرزند حیدر است 🕯باب الحوائج است 💚و هفتمین امام 🕯آن قبله مراد که ذات اکبر است 🏴پیشاپیش شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت🏴 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
تحویل نمےگیرم تورا... اے سالِ بے ڪرب‌وبلا ♥️ ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk
⏱⏱ دعـــــــــای فـــــــــــرج 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلآءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ وَانْکَشَفَ الْغِطآءُ وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 °══════ ♡@hamivelayk •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•
موقع سال تحویل دعای فرج یادتون نره 🙃 موقع سال تحویل همگی باهم دعای فرج را میخوانیم ♥️🌸 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ @hamivelayk