سلام بر تنهای بیسر،
سلام بر سرهای بیپیکر،
سلام بر جنازههای دربهدر،
سلام بر مادرهای بیقبر،
سلام بر قبرهای بی مادر
#معراج_الشهداء
شهیدان هشت سال خون و حماسه و ایثار ،ندای حسین زمان را لبیک گفتند و با آغوش باز خود را به خدای خویش سپردند.آیا اینک مارا توان چنین کاری هست؟
آیاما خاکستر نشینان دنیا زده توان بریدن از زرق و برق این جهان را داریم؟ واگر نه چرا از فیض شهدایمان بهره ای نبریم؟ مگر آنان اسوه کمال گرايی و حق طلبی نیستند؟
شهدا را شمع محفل بشریت دانسته اند ؛ اکنون در ظلمات دنیا طلبی از نور باطن شهدا بهره می بریم و خد را به جویبار زلال بندگی خداوند بسپاریم. ای شهیدان خدایی ، در این کویر ظلمت زده ما را تنها مگذارید.
#انتخابات
#رهبری
#بصیرت
#ولی_امر
#دشمن
#انحراف
😔😔😔😔😔😔😔😔😔
ای شهید، ای آنکه بر کرانهی ازلی و ابدی وجود بر نشستهای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش".
18.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعا گوی همه بزرگواران
در معراج الشهدا اهواز
در معیت 34شهید تازه تفحص شده
هستیم
ای شقایقها!
ایثار از آن شماست که دنیا را گوشهای افکندید و با پرواز عاشقانه خود، بر روزهای ما نسیم بهشت پاشیدید
یادمان هور یا شط علی
اسکله شطعلی در زمان جنگ و در زمان عملیات در هور به عنوان یکی از نقاط حرکت قایقها و همچنین به عنوان محور اصلی شناسایی و کسب اطلاعات از دشمن مورد بهرهبرداری قرار میگرفت
و قرارگاه سری نصرت به فرماندهی شهید علیهاشمی مدتها در این منطقه برای شناسایی عملیات در هور فعالیت میکرد.
محور شط علی یکی از محورهای هجوم قرارگاه نصر در عملیات خیبر نیز بود و رزمندگان لشکر 5 نصر از این منطقه نبرد خود را آغاز کردند.
در این منطقه آموزش غواصان و نیروهای اطلاعات و عملیات یگانها نیز انجام میگرفت. در جریان بمباران شیمیایی گسترده مناطق عملیاتی خیبر و بدر، اسکله شط علی اولین نقطهای بود که مورد حملات سنگین شیمیایی دشمن قرار گرفت و جمع زیادی از رزمندگان در این منطقه مصدوم و یا به شهادت رسیدند.
نام: شهید حاج علی هاشمی
تولد: اهواز1340
تحصیلات: دیپلم
آخرین مسئولیت: فرمانده سپاه ششم امام صادق(ع)
شهادت:4تیر1367جزیره مجنون
وی پس از تشکیل قرارگاه «نصرت» و ارائه طرح کلی عملیات خیبر و بدر، مسؤولیت سپاه ششم امام جعفر صادق (ع) را عهده دار شد که حاصل آن سازماندهی 13 یگان رزمی و پشتیبانی در استان خوزستان بود و شاید به همین دلیل او را سردار هور نامیدند.
در رشته دندانپزشکی قبول شده بود و باید خودش را آماده می کرد . همه خوشحا بودیم که ناگهان گفت من: من به دانشگاه نمی روم. چون این انقلاب به من و امثال من نیاز دارد. خود جبهه بهترین دانشگاه است و انشا ا... بعد از اتمام جنگ به تحصیل ادامه خواهم داد و دیگر هیچ وقت درس خواندن دانشگاه او را ندیدیم،
یک روز با حاج علی وارد سپاه شدیم . اوائل جنگ بود، دیدم کسی جواب سلام او را نمی دهد.
ناراحت شدم و علت را پرسیدم.
او گفت: چند روز پیش تعدادی را می خواستیم داوطلبانه برای مین. این تعداد را انتخاب نکردیم و آنها با من قهر کرد
وقتی عراق نزدیک قرارگاه خاتم نیروهایش را هلی برد کرد.
همه در قرارگاه بودیم.
به علی گفتیم به عقب برگردیم و از آنجا جنگ را هدایت کن.
گفت من باز نمیگردم، به خانواده شهدا و مردم چه بگویم. من آمدم و فرزندان شما را در جزیره تنها گذاشتم. من می مانم
شهيد علي هاشمي و يارانش سالها در گمنامي ماندند؛
خانواده و همرزمانشان در كوچههاي غربت پي يارانشان ميگشتند
تا اين كه اين بزرگواران پرده پنهاني را كنار زدند و پس از 22 سال در سال 1389 به آغوش خانواده بازگشتند و بهشتي ديگر آفريدند.
یادمان چزابه
چزابه در 17 کیلومتری شمال غرب شهر بستان، درست چسبیده به نوار مرزی ایران و عراق واقع شده است. این بخش از دشت آزادگان در بین مردم به ویژه رزمنده هایی که جنگ در آنجا را تجربه کرده اند به «تنگۀ چزابه» شهرت دارد.
پس از اینکه اوایل جنگ این منطقه توسط حزب بعث اشغال شد
بعد از مدتی رد و بدل شدن منطقه در اخر شهید حسن باقری با چهار گردان پاسدار و دو گردان ارتشی در عملیاتی بنام مولای متقیان (ع) وارد عمل شد و نخسین روز اسفند 1361 ، روز آزادی کامل چزابه نام گرفت.
در جریان اجرای عملیات خیبر یک عملیات ایذایی برای فریب دشمن در چزابه اجرا شد که نزدیک به 400 نفر از رزمندگان اسلام در آن مفقودالاثر شدند.
هم اکنون هشت شهید گمنام
در این یادمان به خاک سپرده شده اند
که زیارتگاه عاشقان شهدا هستند
اینجا دوست داری سرت را روی زانوی خاک بگذاری و هق هق گریهات را در فضا رها کنی. وقتی که توی آب هور نگاه کردم خودم را پیدا کردم، اما نشناختم؛ خیلی عوض شده بودم. مهم نیست، این مهم است که خودم را پیدا کردهام، خرابه را میشود ساخت؛ ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است.