✨دعای سلامتی آقا امام زمان (عج)✨
🌹بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 🌹
🌸 اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَن
ِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ،
و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً 🌸
💥دعای فرج 💥
🌹بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 🌹
🌸اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک الْمُشْتَکى، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ.🌸
🌸هرکس صبح کند ، و سه بار بگوید:
🌹الحَمدللهِ ربِّ العَالَمِین
الحمدُلِلّهِ حَمدًا کَثِیرَا طَیِّبًا مُبَارَکًا فِیهِ🌹
✨حق تعالی هفتاد بلا را از او دفع میکند✨
📚 بلدالامین
🌺صبحتون_بخیر
✨سه کار است که شیعه
باید هر روز آن را انجام دهد:
-خواندن دعای عهد
-دعای فرج
-سه بارسوره توحید و هدیه آن به #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشّریف)
|میرزا جواد آقا ملکی تبریزی|
┗━━🌸═🍃࿐
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
آیت الله مظاهری :
امام محمدباقر(ع)ميفرمايند:
«الْكَمَالُ كُلُ الْكَمَالِ التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِيرُ الْمَعِيشَةِ»(۱)
اگر کسی این روایت را سر مشق خود و زندگی خود قرار دهد، به تمام معنا کامل ميشود و حتماً اهل بهشت است.]؛ كمال انسان و بالاترین كمال او، عالم شدن در دين و صبر در بلا و اندازهگیری در زندگى است.
فراز اوّل روايت، راجع به تفقّه در دين، به معناي آشنایی در مسائل اسلامی و فهم و تفهّم علوم ديني است. پيامبر گرامي «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» ميفرمايند: علوم ديني بر سه قسم است: اعتقادات، اخلاق و احکام.
«إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌمُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ»(۳)
تفقه در اعتقادات، تفقه در احکام و تفقه در اخلاق، انسان را کامل ميکند. یعنی یک مسلمان، بهخصوص يک طلبه، یک فاضل، کسي که شخصيّت ديني و اجتماعي دارد، اوّلاً باید آشنا به اعتقادات تشیّع باشد؛ تشیّع بيش از چهل مسألۀ اعتقادی دارد.(۴) همۀ ما باید بهاندازهاي با اين مسائل آشنا باشیم که اگر کسي راجع به اصول دين سؤال کرد يا شبههاي وارد نمود، فوراً بتوانيم پاسخ استدلالي بدهيم. اساساً اعتقادات تقليدي نيست و همه بايد در آن مجتهد باشند و بتوانند مسائل را اثبات کنند.
ثانياً همه بايد با علم اخلاق آشنايي داشته باشند. مثلاً بدانند حسد يا تکبّر چیست؟ درمان رذائل اخلاقي چگونه است؟ بايد بدانند قرآن ميفرمايد: اگر درخت رذالت را از دل بکنيد رستگار خواهيد شد، وگرنه شما را به جهنّم ميکشاند: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها، وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها»(۵)
ثالثاً آشنايي نسبت به احکام و مسائل فرعي شرعي لازم است. اين آشنايي براي طلبهها بيش از ديگران و در حدّ تسلّط ضرورت دارد. گاهي ديده ميشود يک نفر طلبه است، امّا پاسخ سؤال شرعي را بلد نيست. این نقص بزرگي است و طلبهها بايد بر همۀ فروع در احکام، تسلّط کافي داشته باشند.
علوم ديگر، چه علوم دانشگاهی، چه علوم حوزوي باشد، معلوم است خوب است و تعليم و تعلّم آن علوم نيز مفيد است، امّا علوم پایه در دين و اساس علم دين، اعتقادات، اخلاق و احکام است و تفقّه در اين سه علم، انسان را به کمال ميرساند و رستگار ميکند.
منابع اصلي علوم ديني نيز قرآن کريم و روايات اهلبيت«سلاماللهعلیهم»است. قرآن کريم، حاوي همۀ علوم است و همه چيز در آن هست: «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ» (۶)؛ در حالي که مثلاً کتاب فلسفه يا کتاب علوم طبيعي نيست، امّا همۀ علوم در آن نهفته است و کسي که ميخواهد به کمال برسد، بايد با قرآن انس داشته باشد. روايات شريف اهلبيت«سلاماللهعلیه» در کتبي نظير اصول کافي، در هر سه بخش اعتقادات، اخلاق و احکام، فراوان است و بايد مطالعه شود.
٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫
[۱]. الکافی، ج ۱، ص ۳۲؛ ج ۵، ص ۸۷؛ تحف العقول، ص ۲۹۲؛ منیة المرید، ص ۳۷۶ و ...
[۲]. الکافی، ج ۱، ص ۳۲.
[۳]. الکافی، ج ۱، ص ۳۲:
[۴]. ر.ک: رسالۀ توضيحالمسائل، بخش اعتقادات.
[۵]. الشمس، ۹ و ۱۰: «كه هر كس آن را پاك گردانيد، قطعاً رستگار شد، و هر كه آلودهاش ساخت، قطعاً درباخت.»
[۶]. الأنعام، ۵۹: «و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [ثبت] است
منبع : پایگاه آیت الله مظاهری
❇️ ترجمه و شرح حکمت دوم نهجالبلاغه
🌴 وَ قَالَ (علیه السلام): أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَه.
⛔️ از اين کارها بپرهيز:
🌴 امام(عليه السلام) در اين کلام نورانى اش به پيامدها و آثار سوء سه رذيله اخلاقى در عباراتى کوتاه و فشرده اشاره فرموده است.
1⃣ نخست مى فرمايد: «هر کس طمع را پيشه کند خود را حقير ساخته است». (أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ).
🔶 واژه «طمع» به معناى بيش از حق خود طالب بودن و گرفتن مواهب زندگى از دست ديگران است
🔶 و تعبير به «استشعر» که به معناى پوشيدن لباس زيرين است اشاره به اين است که طمع را به خود چسبانده و از آن جدا نمى شود;
🔰 بديهى است که افراد طماع براى رسيدن به مقصود خود بايد تن به هر ذلتى بدهند و دست سؤال به سوى هرکس دراز کنند و شخصيت خود را براى نيل به اهداف طمعکارانه خود بشکنند.
🌴 در سخنان رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ طَمَعٌ يَقُودُهُ إِلَى طَبَع».
در حديث ديگرى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درباره خطر اين صفت مذموم مخصوصاً براى علما وارد شده است که فرمود: «إن الصّفاة الزّلال الذي لا تَثْبُتُ عَلَيْهِ أقْدامُ».
🔷 و عجيب اين که هنگامى که طمع فزونى يابد کارهايى از انسان سر مى زند که کاملاً احمقانه است;
📜 شبيه آنچه درباره طماع معروف عرب به نام «اشعب» نقل شده که بسيارى از اوقات هنگامى که راه مى رفت دامن خود را به دست مى گرفت و آن را در برابر آسمان باز نگه مى داشت و مى گفت: شنيده ام بعضى از پرندگان در حال پرواز تخم مى گذارند شايد تخم آن پرنده در دامن من بيفتد. و يا نقل مى کنند هنگامى که گروهى از کودکان او را در کوچه و بازار آزار مى دادند براى پراکنده ساختن آنها گفت: شنيده ام در فلان خانه حلوا پخش مى کنند بچه ها به سوى آن خانه دويدند ناگهان ديدند خود اشعب نيز به سوى آن خانه مى دود گفتند: تو چرا؟ گفت: شايد حرف من درست باشد. اين داستان ها خواه واقعيت داشته باشد يا نه اشاره به کارهاى ننگ آورى است که انسان به جهت طمع انجام مى دهد.
🔰 نقطه مقابل طمع قناعت است که سبب عزت آدمى مى شود همان گونه که اميرمؤمنان فرمود: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ; آن کس که قناعت پيشه کند عزيز خواهد بود».
👇👇