eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
18.8هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
87 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ به ما گفتند به دشمن در آمده و در اردوگاه بعد از ده روز به می رسد و جنازۀ او در قبرستان الکُخ حد فاصل دو شهر و دفن می شود..... یکی از دوستانش که پس از آزاد شد به منزل ما آمد و گفت مقداری آب لب تاقچه گذاشته بودند. خودش را روی زمین می کشید تا اب بنوشد اما در میان راه به رسید. آخرین جمله ای که بر زبان جاری کرد این بود: فدای لب تشنه ات یا ابا عبدالله.... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ وقتی به رفتم آقا سید الشهداء (علیه السلام) را به جوان رعنایش قسم دادم تا فرزندم را به من برگرداند. دو سال گذشت و خبری نشد. یک روز اعلام کردند که ۵۷۰ را به کشور آوردند. با خود گفتم: یعنی می شود بچۀ من هم در میان همین ها باشد؟؟؟؟ در همین فکر بودم که زنگ خانه را زدند. گفتم: «کیه؟». گفتند: منزل ؟؟ با عجله در را باز کردم و گفتم: محمدرضای مرا آوردید؟ گفتند: «مگر به شما خبر دادند؟» گفتم: سه چهار شب پیش خواب پدرش را دیدم. یک قفس سبز با یک قناری سبز در دست داشت. به من گفت: مژده می دهم که بعد از شانزده سال، در راه است.... آن برادر سپاهی گفت: حالا من هم به شما مژده می دهم که بعد از شانزده سال پیکر را آوردند. ولی پسر شما با بقیه فرق دارد..... گفتم: یعنی چی؟! چه فرقی؟ گفت: تفاوتش اینه که بعد از شانزده سال، جنازۀ او همچنان سالم مانده و هیچ تغییری نکرده. الآن هم در سردخانۀ بهشت معصومه است. اگر می خواهید او را ببینید فردا صبح بیایید تا قبل از تشییع، جنازۀ او را ببیبنید..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ وارد سرد خانه شدم. قدم هایم سست شده بود و توان حرکت نداشتم. نفسم بند آمده بود و حالت عجیبی به من دست داده بود. بالأخره او را دیدم. نورانی و معطر بود. موهای سر و صورتش تکان نخورده بود. چشمهایش هنور با من حرف می زد. بعثی ها وقتی دیده بودند جنازه سالم است، او را زیر آفتاب گذاشته بودند، اما تغییر نکرده بود بعد نوعی پودر روی بدنش ریخته بودند تا بدنش متلاشی شود، اما باز هم اثر نکرده بود..... بعد گفتند: هنگام مبادلۀ ، سرباز عراقی با تحویل دادن جنازۀ گریه می کرد و صدام ر لعنت می کرد که چه انسان هایی را به رسانده..... دو رکعت نماز شکر خواندم و آمادۀ تشییع جنازه شدم...... وقتی مردم از سالم بودن پیکر محمد رضا خبر دار شدند، چه قیامتی بر پا کردند. مصلای قدس جای سوزن انداختن نبود. باورم نمیشد بعد از شانزده سال چنین تشییع جنازۀ باشکوهی صورت گیرد..... با وجود درد پایی که داشتم، خودم وارد قبر شدم. بچه ام را بغل گرفتم و داخل قبر گذاشتم. عده ای گریه می کردند. عده ای سینه می زدند و خلاصه غوغایی شده بود و خودم با دستان خودم محمدرضا را دفن کردم.... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 قسمتی از وصیت نامه بزرگوار را در ادامه می‌خوانیم: اي جوانان... نکند در رختخواب ذلت بميريد که عليه السلام در ميدان نبرد شد و مبادا در غفلت بميريد که علي عليه السلام در عبادت شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد که علي اکبر در راه عليه السلام و با هدف شد.  @khademinekoolebar
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ آغاز هيچ جنگے در جهان گرامے نيسٺ..... آنچہ ڪہ قابل ستايش و گرامے سٺ دفاع از وجب بہ وجب خاڪ وطن اسٺ.... آغاز و یاد و گرامی باد. کمیته مرکزی خادمین شهدا @khademinekoolebar
هر دو خوزستان، یکی آغاز جنگ، یکی در سالروز آغاز جنگ... سمت چپ : ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ سمت راست : ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ شهادت جمعی از پاسداران انقلاب در حادثه تروریستی اهواز بر امام خامنه ای و امام زمان(عج)تسلیت باد. @khademinekoolebar
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 در پی حادثه تروریستی صبح امروز در اهواز، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیامی صادر کردند. 📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است. ◾ بسمه‌تعالی ▫️ حادثه‌ی تلخ و تأسُفبار شهادت جمعی از مردم عزیزمان در اهواز به دست تروریستهای مزدور، یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. ◾ این مزدوران قسی‌القلب که به روی زن و کودک و مردم بیگناه آتش میگشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر میزنند. ▫️ دلهای پرکینه‌ی آنان نمیتواند تجلّی اقتدار ملی در نمایش نیروهای مسلح را تحمل کند. ◾ جنایت اینها ادامه‌ی توطئه‌ی دولتهای دست‌نشانده‌ی آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار داده‌اند. ▫️ به کوری چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همه‌ی دشمنی‌ها فائق خواهد آمد. 🖤 اینجانب تسلّا و همدردی خود را به خانواده‌های این شهیدان عزیز عرض میکنم و صبر و سکینه‌ی الهی را برای آنان و علوّ درجات برای شهیدان مسألت مینمایم. 👈 دستگاه‌های مسئول اطلاعاتی موظفند و دنباله‌های این جنایتکاران را تعقیب کنند و آنان را به سرپنجه‌ی مقتدر قضائی کشور بسپارند. ◾ سیّدعلی خامنه‌ای ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ 🏴 @Khamenei_ir
قال الامام الحسين عليه السلام : مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَةٌ. حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: همنشینى با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد یختى خواهد گشت; و همنشینى و مجالست با معصیت كاران موجب شک و بدبینى خواهد شد. نهج الشّهادة: ص 47 بحارالأنوار: ج 78، ص 122، ح 5 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ مبادا کسانی تصور کنند که دوره‌ سخن گفتن از و سربازان فداکار و زحمت‌ کشان میدان نبرد، سپری شده است..... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در سیزدهمین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 در پانزدهم بهمن ماه سال۱۳۶۳ در تهران و در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد. مثل همه کودکان به مدرسه رفت و تا پایان کارشناسی ادبیات عرب درس خواند. سپس ادامه تحصیل داد و در دانشگاه تهران در همان رشته در مقطع کارشناسی ارشد ثبت نام کرد. وی که از دوران طفولیت با فرهنگ قرآنی آشنا شد و در دوران دبستان در کنار شرکت در کلاس های حفظ و قرائت کلام الله، موذن و مکبر نمازهای جماعت بود، در جلسات قرآن و تواشیح شرکت می کرد. حتی خواهرش با تشویق او یک سال مرخصی تحصیلی گرفت و قرآن را حفظ کرد. مراحل تحصیلی را با موفقیت طی کرد به طوری که در دانشگاه از دانشجویان نخبه و دارای مقام علمی بود. حمیدرضا مسلط به زبان سوری لبنانی بود و پیش از اعزام، دوره های رزمی و فوریت های پزشکی را پشت سر گذاشته بود. آمادگی جسمانی خوبی داشت به طوری که در یک دقیقه ۳۵ تا شنا می رفت و دارای مهارت های کامل رزمی بود. در سالهای آخر به عضویت سپاه درآمده بود و قبل از آن در فعالیت های فرهنگی بسیار فعال بود و علاقه زیادی به فعالیت های جهادی داشت. بارها برای کمک به عمران و آبادی روستاها پیشقدم شد. همکاری نزدیکی با مقاومت اسلامی لبنان داشت و همیشه در تهران میزبان مبارزانی از کشورهای پاکستان، عراق، یمن و لبنان بود که بعد از شهادتش آنها نیز در مراسم تشییع پیکرش حضور یافتند. به طور کلی و مختصر می توان محمد رضا را اینگونه معرفی کرد: معروف به ابومحمد، از مدافعان حریم انقلاب اسلامی، قاری برجسته قرآن، محقق و پژوهشگر قرآنی، بسیجی جهادگر، نخبه و فعال بین المللی، دانشجوی کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی و خادم الشهدا... اقدامات و فعالیتهای گسترده ای را نیز در عرصه های تربیتی و فرهنگی در کشورهایی چون پاکستان، عراق و لبنان ساماندهی و مدیریت کرده بود. علاقه زیادی به شهيد مهدی باکری و شهید عماد مغنیه داشت. اولین روزهایی که تیم فرهنگی بسیج مسجد موسی بن جعفر شروع به کار کرد، حمیدرضا مسئول ستاد شد و همان اوایل قرار شد اسم یکی از شهدا را برای خودشان انتخاب کنند و با اسم آن شهید همدیگر را صدا بزنند. حمیدرضا، شهید مهدی باکری را انتخاب کرد... یکی از خصوصیات برجسته اش بی تعلقی به دنیا بود به طوری که از کارمندی وزارت بهداشت استعفا داد تا آسان تر به خدمات جهادی بپردازد. از خدمه حج هم بود و در زمان اعزام کاروان های حج در ۲۴ ساعت فقط چهار یا پنج ساعت استراحت می کرد. در آخرین حج عمره بین فرازهای دعای کمیل به افشاگری آل سعود پرداخت که با اعتراض تعدادی مواجه شد و حتی از آخرین حج واجب انصراف داد و اعلام کرد که حج من دفاع از حریم اهل بیت(ع) است. همرزم شهید تعریف می کرد: حمیدرضا شعری را شبها در حرم حضرت زینب(س) می خواند و ناله می زد و می گفت: "علوی میجنگم، مرتضوی می میرم، انتقام حرم زینبو من می گیرم، حسنی مذهبم و حسینی آئینم، من پای ناموس علی شاهرگمو میدم"...که در نهایت هم ترکش به شاهرگش نشست. همرزم شهید با اشاره به لحظات آخرش میگوید: لحظات آخر خون بدنش داشت تمام میشد اصلا تقلا نمی کرد. دوستی گفت: حمید اذان شده نماز بخون، آرام آرام چشمهاش بسته میشد... گفت: حمید اربابت روز عاشورا توی معرکه نماز خوند، توأم باید وسط معرکه نماز بخونی... به جای نماز بگو الله اکبر، صداش نیامد ولی لبهایش تکان خورد و اینگونه نماز خواند و به ارباب باوفایش رسید... همسر شهید هم درباره ایشان می گوید: شب یلدای سال۸۷ عقد کردیم و دو روز بعد به محضر رفتیم، خبر شهادت ایشان را هم شب یلدا آوردند و پیکرش هم روز عقدمان رسید، ما هفت سال زندگی مشترک داشتیم که ثمره آن دو پسر است که برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) در ۲۹ آذر ماه ۹۴ در سن ۳۱ سالگی در سوریه به آرزویش رسید. @khademinekoolebar