فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سیره_شهدا
🎞بدون شرح...!
🎤حجت الاسلام سیدحسین #آقا_میری
🙏خواهش میکنم هرکسی دید برای ۵ تا مسئول هم ارسال کنه.
#شهید_مهدی_باکری
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
4_6010222181408049130.mp3
3.1M
#سیره_شهدا
🎧پادکست زیبای «خواب روی زین اسب ها»
🎤حجت الاسلام ترابیان
☄این حرف رو جدی بگیر...!
#ترابیان
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔅 رهبرانقلاب: وارد ماه شعبان شديم؛ فصل مناجات با خدای متعال
🌙 #ماه_شعبان
☑ @Khamenei_ir
🇮🇷به خرمشهر خوش آمدید...
جمعیت...
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
#زنان_خرمشهر
🌴بعد از شهادت پدر،به زور مادر را راضی کردیم از شهر برود. دیگر نمی شد بهش بگویم علی هم شهید شده.
وقتی رفت،ما دو خواهر، علی را خاک کردیم، مظلومانه.
🌴گفتم: مامان مژده بده نامهٔ علی اومده
نامه را بوسید و گفت بخوان
سه ماه بود که علی شهید شده بود و تمام این مدت من نامه می نوشتم و امضا می کردم و براش می فرستادم.
منتظر بودم غم شهادت پدر کمی سبک بشه.
📚برگرفته از کتاب دا
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
سلام به همه
⬅️ اگر از بچه های تیم محتوا بپرسید مهم ترین روز راهیان چه روزیه، همه میگن امروز مهم ترین روز کاروان راهیان نور مجازی ماست.
چرا؟
چون سفرمون می رسه به خرمشهر
اره خرمشهر
شاید برای بعضی ها شلمچه خیلی مهم باشه، برای بعضی های دیگه فکه یا طلاییه، اما اونهایی که کار دفاع مقدس کردند و مطالعات جنگ داشتند حرف ما رو درک می کنند.
الان اونهایی که راهیان رفتن تو دلشون میگن خرمشهر که خبری نیست،شهره و خونه و ساختمون
میدونم وقتی رفتید خرمشهر شما رو به مسجد جامع بردند شما تا نماز ظهرتون رو بخونید و خیلی اگه هنر داشتند بردنتون موزه جنگ که اونجا هم چیز خاصی نداشت، حق دارید...
😠نمیدونم فکر کدوم مسئول بود که خرمشهر رو از راهیان نور گرفت اما فقط اینو بگم که یک سوم جنگ از راهیان جدا شد.اونم یک سوم اصلی و سخت جنگ، حتما شنیدید که سلاح نداشتیم بجنگیم، توپ و تانک نداشتیم ،حتی سیم خاردار هم به ما نمی فروختند اینا دروغ نیست، راسته، ولی مال قبل از آزادسازی خرمشهر
🔸به قول شهید حسن باقری خرمشهر ناموس جنگه
حرف هایی تو خرمشهر میشه زد که هیچ جا نمیشه گفت
حضور مستقیم زنان در دفاع و کمک
کودک کشی های عراقی ها
حضور دشمن در شهر و تخریب به عمد شهر
مقاومت مردم خرمشهر
جنت آباد
مسجدجامع
پادگان دژ
گمرک خرمشهر
شهید شریف قنوتی
حسین فهمیده و بهنام محمدی
جهان آرا
مادرا و خواهرایی که بچه ها و برادراشونو با دست خودشون تو قبرهای جنت آباد گذاشتند و وقتی عراق جنت آباد رو بمباران می کرد و قبرها خراب می شد جنازه های عزیزاشون می اومد بالا و دیده می شدو ...😭
پدرهایی که دیدند تانک های عراقی اومدند تو خونه شون و همه زندگیشون رو له کرد و....😭.
و از همه مهم تر پیروزمندانه ترین عملیات دفاع مقدس ، الی بیت المقدس
عملیاتی که ماشین جنگی عراق رو نابود کرد، عملیاتی که در گرمای اردیبهشت و خرداد خوزستان نفس همه را گرفت، عملیاتی که پایی نبود که در آن تاول نزده باشه، عملیاتی که چهره ها همه غبارآلود بود...😳اصلا تا حالا دیدی صورت یک آدمی از دود و باروت سیاه شده باشه، اصلا تا حالا دیدی....
بیخیال، دل پر غصه ای داریم از حذف یا کم رنگ شدن خرمشهر از راهیان نور...
آنقدر این غصه زیاد است که بارها وقتی به راویان بزرگوار گفتیم روایت خرمشهر رو هم می خواهیم داشته باشیم فقط یک جواب شنیدیم ، آن هم این بود:
ما آمادگی شو داریم.
⬅️کاش می شد همه کاروان ها، خصوصا کاروان های دانشجویی همتی می کردند و راهیان نور خرمشهر را احیا می کردند
کاش می شد راویان تخصصی خرمشهر تربیت شوند، کاش می شد...
🇮🇷اما ما، در کاروان مجازی از خرمشهر برایتان خواهیم گفت، هم از مقاومت ۳۴ روزه اش و هم از الی بیت المقدس و آزاد سازی اش و حاج قاسم عزیز برایتان از عملیات آزادسازی خرمشهر خواهد گفت...
منتظر باشید....
یا حق
4_6014698078496359997.mp3
5.95M
این بار ی زن تنها قصه میگه
قصه پرمعجزه رو
و حالا این منم زن قصه گوی تاریخ!
آی مردم ایران
گوشاتون میخوان بشنون؟!.....
یکی بود یکی نبود....
-الهام گرفته از کتاب دا-
✍ #یار_حق
🎙 #زهرا_رزمی
⚙ #سیده_فاطمه_حسینی_ثابت
#خرمشهر
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
#خرمشهر
☄فرﻣﺎﻧﺪﻫﺎﻥ ﻋﺮﺍﻗﯽ
ﺩﺭﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﺻﺪﺍﻡ
ﮐﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﭼﺮﺍﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻭﺍﺭﺩﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺷﻮﯾﺪ؟
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ:
🌴ﺟﻮﺍﻥ ۲۷ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺑﻨﺎﻡ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﺭﺍ
ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺯﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
#شهید_جهان_آرا
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
#زنان_خرمشهر
🌴بعد از شهادت پدر،به زور مادر را راضی کردیم از شهر برود. دیگر نمی شد بهش بگویم علی هم شهید شده.
وقتی رفت،ما دو خواهر، علی را خاک کردیم، مظلومانه.
🌴گفتم: مامان مژده بده نامهٔ علی اومده
نامه را بوسید و گفت بخوان
سه ماه بود که علی شهید شده بود و تمام این مدت من نامه می نوشتم و امضا می کردم و براش می فرستادم.
منتظر بودم غم شهادت پدر کمی سبک بشه.
📚برگرفته از کتاب دا
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
#زنان_خرمشهر
🌿عراقیها داشتند شهر را میگرفتند.
آمد گفت «شما باید برید.»
گفتیم «کجا؟»
گفت «نمیدونم، فقط توی خرمشهر نمونید.»
رفتیم آبادان، گفتم «زهره حالا چه کار کنیم؟ شب کجا بریم؟»
🌿گفت «جویها که خشکند، توی جویها میخوابیم تا صبح بشه. اون تو نه خمپاره میخوریم، نه کسی ما رو میبینه.»
📚برگرفته از کتاب یادگاران(زنان خرمشهر)
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
#زنان_خرمشهر
💢دکتر گفت »فوری ببریدش اتاق عمل. اورژانسیه.»
طفلک بچه، یک دستش شیشه شیر بود، یک دستش پفک. ترکش نصف صورتش را برده بود.
از اتاق عمل آمدم بیرون. مادرش گفت «خواهر، عمل تمام شد؟»
با اشاره گفتم «نه.»
🌹گفت «چه قدر طول کشید! خدا رو شکر شیرش رو داده بودم والا زیر عمل ضعف میکرد.»
دو زانو نشستم کنارش. شک کرد، گفت «عمل... تمام... شد...»
گرفتمش توی بغلم و دو نفری زار زدیم.😭
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
4_6014698078496360003.3gp
19.11M
🎞برشی از کتاب دا
مقاومت خرمشهر و نقش زنان در مقاومت شهر
#خرمشهر
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
#خرمشهر
🔰سه خاطره جانسوز از کتاب «جنایت های ما در خرمشهر» در مورد حضور عراقی ها در خرمشهر.- خیلی از خاطرات این کتاب آنقدر جانسوز است که قدرت انتشارش را نداشتیم.
1⃣... به خاطر دارم هنگامی که دو پاسگاه هیلیه و مای خضر به تصرف درآمد، ماهر عبدالرشید که در آن زمان سرهنگ دوم بود و فرماندهی یک ستون
زرهی را به عهده داشت از روی یک دستگاه تانک فریاد میزد: بر آنها بتازید! به آنها حمله کنید! امروز روز پیروزیهای بزرگ است، از حرف و حدیث دیگران درباره آنها نگران نباشید، بکشید آنها را! سرشان را از بدن جدا کنید!...
2⃣... کودکی در پی خانواده گمشدهاش میگشت، گلولهای از سلاح سروان عبدالباقی السعدون به سویش شلیک شد. فرماندهی سروان عبدالباقی، سرهنگ احمد الربیعی، به او گفته بود: دنیا برای او تیره و تار خواهد شد، با شلیک گلولهای او را خلاص کن. در جای دیگری صحنه رقتبارتری رخ میداد: کودک خردسالی را دیدم که از شدت درد و رنج به خود میپیچید. آنچنان لگدی به او زده شد که برای همیشه نفسش بند آمد. آنگاه لودری مشتی خاک بر پیکرش مطهر و مقاوم او ریخت ...
3⃣...به خاطر دارم که ستوانیار «ترکی احمد» همراه با پنج سرباز در مقابل خانهای ایستاد و با لگد به در خانه زد و. با زور وارد خانه شد و فریاد زد: دستها بالا! زن جوانی گفت: برای چه، چه میخواهید؟ ستوانیار گفت: طلا میخواهیم. آن زن از دادن طلاهایش خودداری کرد. اما یکی از سربازان با قنداق تفنگ ضربهای به سر آن زد و او را نقش بر زمین کرد.
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
#خرمشهر
سید محمدعلی؛ مثل روزهای آخر مقاومت خرمشهر بیا به جوون های امروزمون بگو:
🇮🇷بچه های اگر شهر سقوط کرد آن را پس میگیرم...
🔔مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند ...
#شهید_جهان_آرا
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
4_6014698078496360006.mp3
9.59M
#خرمشهر
🎧مقاومت جواب می دهد
⬅️این صوت را حتما گوش کنید.خیلی از مطالبش ناب و جدیده و برای اولین باره که می شنوید.
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_مهدی_باکری
🎥 شهید باکری در بیان رهبر انقلاب و حاج قاسم و حاج احمد کاظمی
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
🔰خاطره شهید همت از عملیات #الی_بیت_المقدس
✅ در آن وضعیت بحرانی، بعد از آن همه درگیری، دیگر مغزها خسته شده بود! یعنی برای مرحلهی سوم عملیات الی بیت المقدس هیچکدام از فرماندهان نمیدانستند چه تصمیمی بگیرند. با آن شرایطی که پیش آمده بود، تردید داشتند که آیا داخل خونین شهر بشوند یا نشوند؟ از طرف دیگر، چون تلفات داده بودیم، کیفیت نیروهایمان به شدت افت کرده و همین امر باعث شده بود که همهی ما دودل شویم که آیا به داخل خونینشهر برویم یا نرویم؟
تا اینکه قرار شد برادران عزیزمان، محسن رضایی و صیاد شیرازی به محضر حضرت امام شرفیاب بشوند. به ایشان عرض کردند که ورود به خرمشهر دارای چنین سختیها است. ما هرچه پیشبینی میکنیم میبینیم نیروی ما برای اجرای مرحلهی نهایی عملیات کافی نیست. استحکامات دشمن فوقالعاده زیاد است و ما نمیتوانیم به او حمله کنیم، ولی باز در عین حال قادر به تصمیمگیری نهایی هم نیستیم. شما نظر بدهید که ما چه باید بکنیم؟ امام در جواب آنها فرمودند:
«تا توکلتان چقدر باشد.»
✳️ در این لحظه برادران ما رضایی و. صیاد شیرازی دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کل فرماندهان لشگرها و تیپها را احضار کردند و به آنها گفتند ما مسائل و مشکلاتمان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند: «تا توکلتان چقدر باشد.» این موضوع در روحیهی برادران خیلی تأثیر گذاشت و باعث شد تا آنها با توکل به خدا، خودشان را برای اجرای مرحلهی سوم عملیات آماده کنند.
📚 منبع: کتاب همپای صاعقه، ص 678
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
4_6016949878310045243.mp3
3.01M
#الی_بیت_المقدس
🎤سخنرانی حاج احمد متوسلیان قبل از شروع عملیات الی بیت المقدس
➕شعر ممدنبودی ببینی
#حاج_احمد_متوسلیان
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
#الی_بیت_المقدس
💢درعملیات بیتالمقدس، دو « احمد» داشتیم که فرمانده بودند و صدای آنها از شبکههای بیسیم مرتب شنیده میشد.«احمد متوسلیان» فرمانده لشگر محمد رسولالله و«احمد کاظمی» فرمانده لشکر نجف اشرف. در تماسهای بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرماندههان و رزمندگان از لهجههای آنها متوجه می شدند که این «احمد» کدام «احمد» است. اما جالبتر زمانی بود که دو «احمد» با هم کار داشتند. در مرحلهی دوم عملیات که بچههای لشگرمحمد رسول الله در دژ شمالی خرمشهر با لشگر۱۰ زرهی عراق درگیری سختی داشتند وکارشان به اسیر دادن واسیر گرفتن هم کشیده شده و احمد متوسلیان با بدنی مجروح عملیات را هدایت میکرد، احمد کاظمی با احمد متوسلیان اینگونه تماس میگرفت: احمَد احمَد ،احمَد احمِد، احمَد احمِد.😆😂
😄او سه احمد اول را که یعنی متوسلیان، با لهجهی تهرانی میگفت اما اسم خودش را با لهجهی نجف آبادی، مخصوصا مقداری هم غلیظتر بیان میکرد، به این ترتیب احمد خوب و دوست داشتنی پایهی خنده را برای فرماندهان زیادی که صدای او را از بیسیم میشنیدند فراهم میکرد. یادشان بخیر:
🌹احمَد احمَد، احمَد احمِد، احمَد احمِد🌹
#خرمشهر
#الی_بیت_المقدس
🔶چند ثانیهای از شهادت شهبازی نمیگذشت که حاج همت کنار پیکر او آمد. ترکش تمام صورت شهبازی را مجروح کرده بود. موهای خاکی اش میان لایهای از خون قرار داشت. حاجی به یاد ساعتی پیش افتاد که حاج محمود در سنگر تاکتیکی بود و آخرین نماز شبش را میخواند. چفیه خون آلودهاش را از دور گردن او باز کرد و بر صورت مهربانش انداخت، و اندوهگین به طرف دیگر دژ رفت، نگاه حاجی که به همدانی افتاد، غم بر اعماق جانش پنجه انداخت. همه نیروها علاقه او را به شهبازی میدانستند برای همین قبل از اینکه او سخنی بگوید، گفت: «به نیروها بگو تا آفتاب نزده نمازشان را پشت دژ بخوانند. پس از نماز همه نیروها جلو میروند.»
همدانی پرسید: «محمود کجاست؟»
حاجی به طرف خرمشهر نگاه کرد و گفت:« الحمدالله محاصره خرمشهر کامل شده و بچهها به نهر عرایض رسیدهاند» دوباره پرسید: «حاجی، محمود کجاست؟»
اشک در چشمان حاجی غلطید.و صورتش را در میان دستانش پنهان کرد.
همدانی خودش را به بالای دژ رسانید. زانوانش سست شد، باور نداشت که سردار دلها با پیکری آغشته به خون بر روی زمین افتاده است. شهادت شهبازی قلب متوسلیان، همت و تمام رزمندههای لشگر ۲۷ محمد رسول الله را پر از اندوه کرد
#خرمشهر
#شهید_محمود_شهبازی
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz
#الی_بیت_المقدس
😥خرمشهر با ایـن دلاوریها آزاد شـد ! 😓
💢این پل تنها پلی بـود که دشمـن
از روی اون خرمشهـر رو پشتیبـانی میکـرد
و برای او خیـلی حیاتـی بـود.
دو تا از بچـهها رو فرستـادم برای موادگـذاری و انفجار پـل.
بچههایـی که برای زدن پـل رفته بودنـد
تماس گرفتنـد که دشمن نمیگذاره ما به پل برسیـم
و با آتشباری سنگیــن از پل محافظت میکنـه.
به بچـهها گفتـم هر طور که شـده باید پل منفجـر بشه.
مُدام حاجاحمدمتوسلیـان تماس میگرفت
و میگفت پـل چی شـد؟
هوا هنوز روشن نشده بـود
که خبر رسیـد پـل رو بچـهها زدنـد.
اول خیلی خوشحال شـدم
اما نگران حال بچههایـی بـودم که رفته بودنـد.
گفتند رضا اردستانـی و حسیـن زارع
با دلاوری و شجاعت مواد منفجـره رو روی پل بردنـد
و جاسازی کردنـد.
مشغول آتشگذاری بودنـد
که دشمن اونها رو با آرپیجی میزنـه
و رضا و حسیـن و موادها و پل یـکجـا منفجـر میشه.
پـُل که تخریـب شد حاج احمدمتوسلیان هم رسیـد
و خرمشهر آزاد شـد !
خرمشهر آزاد شـد و آبهای ارونـد
پـارههای تن رضـا و حسیـن رو با خودش بـرد.
واقعا اگر رضـا و حسین خطر نمیکردنـد
و پـل منفجـر نمیشد و با روشنـی
هوای روز سـوم خـرداد تانکهای دشمـن
از پـل عبـور میکردنـد چی میشد؟
سلام بر رضـا و حسیـن
که اراده خـدا را محقق کردنـد
و خرمشهـر را خـدا آزاد کــرد.
#خرمشهر
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
#خادمین_شهدا
⬇️ ما را به دیگران معرفی کنید⬇️
🌐لینک کانال در ایتا
🆔️@khademinekoolebar_sb_nimroz