eitaa logo
خادم المهدی (عج)
54 دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
20.2هزار ویدیو
206 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📖قرآن آیینه‌ی باطن انسان است اگر آن را پراکنده می‌بینیم باطن ما پراکنده است اگر از خواندن آن چیزی نمیفهمیم مشخص است باطن برای ما مبهم است. ┈┈••✨📖✨••┈┈ ☘ ثبتنام سیر جامع معرفتی «انسان قرآنی» 🇮🇷 @majmaehaad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨💚حضرت بقیه الله الاعظم روحی فداه شخصی، حی، حاضر، مظهر جمیع اسماالله، انسان کامل، سرّ قرآن، با بدن عنصری، همین بدنی که ما داریم، با بدن عنصری، با همین بدن عنصری، فرزند جناب امام حسن عسگری، حضرت بقیه الله، الان با بدن عنصری، طی الارض دارد. طی الهوا دارد. اسرار قرآن در پیش اوست. از با بسم الله گرفته تا سین من الجنة و الناس. سرّ قرآن در پیش اوست. سرّ پیغمبر در پیش او ست. اسرار جمیع انبیا در پیش اوست. او خلیفه الله است. سرّ انا انزلناه فی لیله القدر را او دارد، و خودش سرّ و دل انا انزلناه فی لیله قدر است. انسان کامل است امام است جهان خالی از امام نمی شود. الان حی و حاضر با بدن عنصری، امام ماست. ندا می کنیم می شنود. به دل ما آگاهی دارد. روح او با ارواح ما ارتباط دارد. ما همیشه مثل نگین انگشتر که در دست ماست، انگشتری در کف ما بوده باشد، در پیش روی ما پیش ما حاضر است و می خوانیم و می بینیم، و میدانیم، و زمین های دیگر، و مقصود دیگر، همه در پیشگاه او ولی الله اعظم خلیفه الله اینچنین است. اینها سرّی دارد، این ها حسابی دارد، این قیاس کردن انسان کامل با خودمان، به ظاهر او هم بشر، ما هم بشر، اینطور نیست. او جانش مظهر جمیع اسما الله است. چطور این قرآن را مشاهده می فرمایید؟ یک بشر مانند ما به ظاهر جسم و به ظاهر گوشت و پوست و استخوان است. در این جسمانی بشری، با ما شریک است. قرآن آورده است که اولین و آخرین، جان آورده پیاده کرده، اسرار الهی را آورده. عرض کردم، نقطه اولی دایره وجود است. و این نقطه، دور می زند، این نقطه است که دور می زند، 🔸در این ره، انبیا چون سارباننند. 🔸دلیل و رهنمای کاروانند. 🔸وز ایشان سید ما گشته سالار 🔸هم او اول هم او آخر، در این کار. آن کسی که جانشین اوست، آن بقیه الله هم همینطور است، آن بزرگواری که الان ما رعیت او هستیم همینطور است. جهان هیچگاه خالی از حجت نمی شود، از انسان کامل نمی شود، از امام نمی شود، همیشه جهان دارای امام و خلیفه الله است و همیشه این چراغ روشن است. @allamedahr
خیلی زیبا حتما بخوانید 👌 آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) نقل می کنند : شب اول قبر آيت‌‌الله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة‌ الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم . چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟! پرسيدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌ای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن... وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل مي‌ديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشه‌اي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي مي‌آيد. صداهايي رعب‌آور و وحشت‌افزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست مي‌کرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بي‌انتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک مي‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه مي‌کشيد و مانع از آن مي‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف مي‌زدند و مرا به يکديگر نشان مي‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نمي‌آمد. تنها دهانم باز و بسته مي‌شد و داشت نفسم بند مي‌آمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم.... همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم. صدايی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من مي‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي‌شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر و عقب‌تر مي‌رفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند. نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور ! نوری چشم نواز و آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمي‌توانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ‌ترک مي‌شدم و خدا مي‌داند چه بلايي بر سر من مي‌آوردند. بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد. و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبه‌اش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد. منبع :کرامات امام رضا (ع) از زبان بزرگان نویسنده حسین صبوری https://chat.whatsapp.com/CYql9zeWTekBowvCxlJxfv
کیمیای قناعت.pdf
🔹کیمیای قناعت 🖋علی‌اکبر مظاهری 📝 منتشرشده در شمارهٔ ۱۳۸ ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان»، خرداد ۱۴۰۰ ✔️ فایل پی‌دی‌اف 📌ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید: تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 https://chat.whatsapp.com/EjPXPEDEUvkAh77TSc5b4M بله https://ble.ir/mazaheriesfahani
‏فیلم از طرف علی
کیمیای قناعت.pdf
1.23M
🔹کیمیای قناعت 🖋علی‌اکبر مظاهری 📝 منتشرشده در شمارهٔ ۱۳۸ ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان»، خرداد ۱۴۰۰ ✔️ فایل پی‌دی‌اف 📌ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید: تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله https://ble.ir/mazaheriesfahani
✅ فراخوانی قرآنی، با جایزه‌ای صد هزار تومانی! سلام و درود بر شما. در آغاز برنامه‌های نهج‌البلاغه‌ام، در رسانه‌ها، می‌گویم و می‌نویسم: نامت ترانه هفت آسمان است یا علی! در طلیعه همه کتاب‌های نهج‌البلاغه‌ای‌ام نیز این جمله زیبا، پرصلابت، دلنواز، و آهنگین را نوشته‌ام. این جمله، جانم را و جان شنوندگان و خوانندگانم را لطیف می‌نوازد. ✳ اکنون: درس‌هایی قرآنی در شبکه چهار سیما دارم. می‌خواهم جمله‌ای در آغاز هر درس قرآنی، بگویم، مانند جمله آغاز نهج‌البلاِغه‌مان، اما ندارم. ⚘ اینک از شمایان؛ همه عزیزانم، خواهشمندم جمله‌ای برای این منظور، پیشنهاد بفرمایید؛ در قد و قواره و سبک و سیاق همان "نامت ترانه هفت آسمان است یا علی!" 💎 جایزه: پاداشتان با خدا. ما نیز به جمله برگزیده، صد هزار تومان جایزه می‌دهیم. به امید خدا. علی‌اکبر مظاهری ۳ تیر ۱۴۰۰