eitaa logo
راویان فتح وخادم الشهداء همدان
672 دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
191 فایل
🌷 "خدمت به شهید،خدمت به نبی اکرم (صل الله وعلیه واله وسلم) است." امام خمینی (رحمته علیه) 🔴کانال خادم الشهداء /راویان فتح استان همدان 🔺اعزام خادمین و زائرین به مناطق راهیان نور و فعالیت در حوزه شهدا ⁦✌️⁩ارتباط : @ravianfath
مشاهده در ایتا
دانلود
‏عکس از راویان فتح
🌴 گفت: راستی جبهه چطور بود؟ گفتم : تا منظورت چه باشد🙃 گفت: مثل حالا رقابت بود؟🤔 گفتم : آری. گفت : در چی؟😳 گفتم :در خواندن نماز شب😊 گفت: حسادت بود؟ گفتم: آری. گفت: در چی؟😮 گفتم: در توفیق شهادت😇 گفت: جرزنی بود؟😳 گفتم: آری. گفت: برا چی؟ گفتم: برای شرکت در عملیات😭 گفت: بخور بخور بود؟😏 گفتم: آری☺️ گفت: چی میخوردید؟😏 گفتم: تیر و ترکش 🔫 گفت: پنهان کاری بود ؟ گفتم: آری. گفت: در چی ؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها👞 گفت: دعوا سر پست هم بود؟ گفتم: آری. گفت: چه پستی؟🤔 گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین💂 گفت: آوازم می خوندید؟🎙 گفتم: آری. گفت: چه آوازی؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل . گفت: اهل دود و دم هم بودید؟🌫 گفتم: آری . گفت: صنعتی یا سنتی؟😏 گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب💀☠️ گفت: استخر هم می رفتید؟💧 گفتم: آری ... گفت: کجا؟ گفتم: اروند ، کانال ماهی ، مجنون🌊 گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری . گفت: کجا؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ، شلمچه ، فکه ، طلائیه. گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟🙄 گفتم: آری گفت: کی براتون برمی داشت؟😏 گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه .😞 گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😏😏 گفتم: آری خندید و گفت: با چی؟ گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان😔 سکوت کرد و چیزی نگفت ... 🌼شادی روح همه‌ی شهدا صلوات🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعالیتهای خادم الشهداء شهرستان بهار
مزار حضرت آیت الله بهاری وشهیدان مدافع حرم سید میلاد مصطفوی وترابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تعدادی از کسانی که در ماهواره تحلیل ضدانقلاب ارائه می‌کنند، فرزند روحانی هستند!... 🎤 استاد رحیم پور ازغدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سرباز روسی: پوتین فقط رئیس جمهور ماست اما رهبر شما (امام خامنه ای) رهبر کل عالم هست و رهبر پوتین هم هست.
📝 | 🌟علقمه ... قدمگاه شهدای غواص... از خاکریز ها عبور می کنی... میرسی به آن جاده خاکی.... آرام آرام قدم بر می داری.... نیزار ها حرف های عجیبی برای گفتن دارند... می گذری از آنها... و میرسی به اروند... رودی که پس از سالیان سال هنوز از شرمندگی ناآرام است و پرتلاطم .... انگار اسرار زیادی در عمق سینه دارد.... پشت سیم خاردار ها می نشینی زل می زنی به آن دور دست ها... آنجا که آبی رود با آبی آسمان یکی شده به آن تلاقی خیره می شوی ! 📍 گویا از آنجا راهی به آسمان باز است... گویا از همانجا آنها بال گشودند و رفتند ! و از همانجا دل به آبی آسمان دادند... از همانجا بود که دل بریدند و دل سپردند... چه زیباست رسم عاشقی؛ برای وصال باید اول دل برید...! وقت رفتن است... می گذرم از نیزار ها... اما چیزی همان نزدیکی جا ماند! شاید پشت آن سیم خاردار شاید لب رود... دلم را می گویم... برای بردنش اصراری ندارم ! کاش تحویلش بگیرند...!
شهرستان قهاوند
‏عکس از راویان فتح