فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد دانشگاهی به من گفت حاج آقا نمیشه یه کم بیخیالِ مسأله حجاب بشید؟!
🎙 حجتالاسلام ماندگاری
حتما ببینید و نشر بدید❤️
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#بهمابپیوندید
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」
╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮
@khademoshohadajahrom
╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯
38.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 #ببینید | #نشر_دهید📲
با حوصله ثانیه ثانیه این دوازده دقیقه را دقیق ببینید.
دیدن و نشر دادنش تکلیف منتظران است
#رهبرم
#ظــهور_نــزدیکہ...
اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#بهمابپیوندید
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」
╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮
@khademoshohadajahrom
╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯
خادم الشهدا(عباس دانشگر۳۰)
قسمت سی و چهارم: فرشته مرگ دیدم جوانی مقابلم ایستاده! خوشرو ولی جدی ... دستش رو روی مچ پام گذا
قسمت های
سی پنج و سی و ششم داستان پسر وهابی
قسمت سی و پنجم:
بالاخره مرخص شدم
هر روز که میگذشت حالم بهتر میشد ... بدنم شیمی درمانی رو قبول کرده بود ... سخت بود اما دکتر از روند درمان خیلی راضی بود ... .
چند هفته بعد از بیمارستان مرخص شدم ... هنوز استراحت مطلق بودم و نمیتونستم درست روی پا بایستم ... .
منم از فرصت استفاده کردم و دوباه درس خوندن رو شروع کردم.
یه هفته بعد هم بلند شدم، رفتم سر کلاس ... بچهها زیر بغلم رو میگرفتن ... لنگ میزدم ... چند قدم که میرفتم میایستادم ... نفس تازه میکردم و راه میافتادم ... .
کنار کلاس، روی موکت، پتو انداختم و دراز کشیدم ... بچهها خوب درس میدادن ولی درس استاد یه چیز دیگه بود ... مخصوصا که لازم نبود با واسطه سوال کنم ...
حاجی که فهمید بدجور دعوام کرد ... گفت:
حق نداری بری سر کلاس، میرم برمیگردم سر کلاس نبینمت ...
منم پتو رو بردم پشت در کلاس انداختم ... در رو باز گذاشتم و از لای در سرک میکشیدم.
استاد هر بار چشمش به من میافتاد یا سوال میپرسیدم، بدجور خندهاش میگرفت ...
حاجی که برگشت با عصبانیت گفت:
مگه من به تو نگفتم حق نداری بری سر کلاس؟
منم با خنده گفتم:
من که اطاعت کردم. شما گفتی سر کلاس نرو، نگفتی بیرون کلاسم نه.
از حرف من، همه خنده شون گرفت ... حاجی هم به زحمت خودش رو کنترل میکرد.
از فردا هماهنگ کرد اساتید میومدن خوابگاه بهم درس میدادن ... هر چند، منم توی اولین فرصت که تونستم بدون کمک راه برم، دوباره رفتم سر کلاس ... دلم برای کتابخونه و بوی کتابهاش تنگ شده بود.
★از قسمت بعد،ادامه خاطرات ایشان در برگشت به کشورشان است★.
قسمت سی و ششم:
من سرباز کوچک توام
بعد از دو سال، برگشتم کشورم ... خدا چشمها و گوشهای همه رو بسته بود ... نمیدونم چطور؟ ولی هیچ کس متوجه نبود من در عربستان نبودم!
پدر و مادرم که بعد از دو سال من رو میدیدن، برام مهمانی بزرگی گرفتند و چند نفر از علمای وهابی رو هم دعوت کردن.
نور چشمی شده بودم ... دور من جمع میشدند و مدام برام بزرگداشت میگرفتند.
من رو قهرمان، الگو و رهبر فکری آینده جوانان کشورم میدونستند ...
نوجوانی که در ۱۶ سالگی از همه چیز بریده بود و کشورش رو در راه خدا ترک کرده بود و حالا بعد از دو سال، موقتا برگشته بود.
برای همین قرار شد برای اولین بار و در برابر جوانانی هم سن و سال خودم، منبر برم ...
وارد مجلس که شدم، همه به احترام من بلند شدند ...
همه با تحسین و شوق به من نگاه میکردند و یک صدا للهاکبر میگفتند ...
سالن پر بود از جوانان و نوجوانان ۱۵ سال به بالا ...
مبلغ وهابی حدود ۴۰ سالهای قبل از من به منبر رفت ...
چنان سخن میگفت که تمام جمع، مسخ شده بودند ... و چون علم دین نداشتند هیچ کس متوجه تناقضها و حرفهای غلطی که به نام دین میزد؛ نمیشدند.
خون، خونم رو میخورد ...
کار به جایی رسید که روی منبر، شروع به اهانت به حضرت علی و اهل بیت پیامبر کرد ...
دیگه طاقت نداشتم و نتوانستم آرامشم رو حفظ کنم...
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#بهمابپیوندید
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」
╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮
@khademoshohadajahrom
╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯
15.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت رهبر انقلاب از بی تفاوتی مردم تهران نسبت به اعدام شیخ فضل الله و روی کار آمدن رضا خان
داستان اعدام شیخ فضلالله مصداق گناهان جمعی ملتهاست
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#بهمابپیوندید
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」
╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮
@khademoshohadajahrom
╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯
🔰 شیخ فضل الله نوری شهید راه #شریعت را بیشتر بشناسید...
🔻 ١١ مرداد سالروز شهادت شیخ فضل الله نوری،روحانیِ حامیِ «مشروطه مشروعه»
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#بهمابپیوندید
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」
╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮
@khademoshohadajahrom
╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯
⚫️سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت مقدس و نورانی قطب عالم امکان، حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواحنا فداء و حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
السَّلامُ علیکَ یا مولا یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی ادرکنی-اللهم عجل لولیک الفرج
⚫️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ
⚫️دعایی که بر طبق روایت امام صادق علیه السلام در زمان غیبت امام زمان علیه السلام بایستی خوانده شود(اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى)
⚫️امام صادق(علیهالسلام) فرمود: به همین زودی به شما شبههای میرسد، پس میمانید بدون نشانه و راهنما و پیشوای هدایتگر ، و در آن شبهه نجات نمییابد مگر کسیکه دعای غریق را بخواند، گفتم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: میگویی{يَا اللّٰهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ، يَا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَىٰ دِينِكَ}
✅ وقتی این جسم بی سر را در منطقه عملیاتی پیدا کردند در جیبش کاغذی را یافتند که در آن نوشته بود: بی سر و سامان تو ام یا حسین
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#بهمابپیوندید
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」
╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮
@khademoshohadajahrom
╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯