چند دقیقه ای هست رسیدیم قرارگاهِ راهیان؛
اقاعه راوی داشت صحبت میکرد که یهو صدای جیغ نازک یکی از دخترا اومد
همه فرار که وای چیشده؟
یکی فقط جیغ میزد موش بود موش
و آقایونی که فقط میخندن ...
#بماندبهیادگار 🌱
افسارِ دلم دستِ خدا بود، چنین شد
ای وای اگر دستِ خودم بود، چه میشد؟
مقصود دلم مهر و وفا بود، چنین گشت
گر مقصود دلم جور و جفا بود، چه میشد؟
#شبونه 🌱
چه خوش است راز گفتن به حریف نکته سنجی
که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد .
#بیدلدهلوی 🌱
رازی نهفته در پسِ حرفی نگفته است
مگذار دردِ دل کنم و دردِ سر شود
#فاضلنظرى 🌱
آقای امام حسین
شما از تموم بغض هایی که در گلو دفن شدن آگاهی (:
#سفینهالنجات 🌱
- یل ِلیلاست در آغوش ِیل ِاُم ِبنین،
- خانهی حضرت ِارباب، قمر در قمر است .
من بخاطر یه دعوا و مشاجره ترکت نمیکنم!
بخاطر اینکه هیچکس بهمون یاد نداد چطور باهم ارتباط برقرار کنیم تو رو ترکت نمیکنم.
[ما کنار هم یاد خواهیم گرفت]
#عُشاقبدانند 🌱
گر بدانی حال من، گریان شوی بیاختیار
ای که منع گریهی بیاختیارم میکنی...
#شبونە🌱
این پسر کوچولو ها از همین بچگی جاذابن
بهش میگم بادکنکت رو میدی بهم با لبخند میگه بله 🙂
ولی من اون رفیقی ام که،وقتی جایی میرم که؛ اگه قبلاً با رفیقام رفتم
توی اون مکان تک تک لحظه هایی که باهاشون گذروندم رو یادم میاد:)