هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
ختم سوره واقعه در روز دوشنبه اول ماه مرحوم مجلسی در طریقه ختم سوره واقعه از امام سجاد(ع)نقل کرده که
💐💐💐فردا دوشنبه مقارن شده با حلول ماه مبارک شعبان...
می تونیم این فرصت را غنیمت بشماریم
از همه بزرگواران التماس دعا داریم 🌼
🌸 #اعمال_ماه_شعبان
👈یک ماه زمان داریم؛ برای بهرهبرداری از اعمال ماه شعبان.
@Ostad_Shojae
•| #پاےدرسدل |•
هرچھ بیشتر بھ خاطر #خدا صبر کنیم،
خدا بیشتربھ خاطرما عجله خواهد کرد
و هرچه بیشتر در سختیها لبخند بزنیم،
خدا زودتر آسایش را بھ ما میرساند.
«انگار خدا طاقت ندارد صبرِ بندهۍ خودش را ببیند...! :)»
و در آخرت هم هنگام ورود بھ بهشت اول از صبرشان تقدیر میکند:
|سلامعلیکمبماصبرتمفنعمعقبیالدار|
#استادپناهیان
•🌱•
🔅 پویش همگانی #لحظه_طلایی
👥 لحظهٔ تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در فرج و رفع گرفتاری از مردم قرائت میکنیم.
🏞 لطفا این عکس زیبا و پیام را تا میتوانید در تمام شبکههای مجازی منتشر کرده و به عنوان #پروفایل خود قرار دهید.
♻️ لطفا تا میتوانید #نشر_حداکثری کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در زمان غیبت امام زمان (عج)، چشم و گوشتان به ولی فقیه باشد؛ تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر میشود...
#شهید_زین_الدین 💚
🔹اگر در گوگل گران قیمت ترین مایع دنیا را سرچ کنیم با مایع نیش عقرب با قیمت ۴۰ میلیون دلار مواجه میشوید . در ایران ۶۰ نوع عقرب داریم که ۴ نوع آن مناسب درآمدزادیی است و بخاطر خاصیت دارویی بالایی که دارد هر گرم از آن ۸۰ میلیون تومان ارزش دارد . یک شیرزن ایرانی به نام عصمت میر درسیستان و بلوچستان توانسته نام خود را به عنوان اولین زن کارآفرین پرورش دهنده عقرب ثبت نماید و این پتانسیل عالی را به فعلیت برساند.
🔹زهر عقرب برای درمان انواع تومورهای بدخیم، توقف رشد و مرگ سلول های سرطانی، تومور مغزی و نخاعی، سرطان پستان و کارسینومای سلولی کبد و همچنین در تشخیص سرطان های ریه، پوست، مری، گردن رحم و کولون مورد مطالعه قرار گرفته است و کاربرد دارد.
🔹خانم عصمت میر توانسته اولین صندوق حمایت از زنان را در روستای شهرک میر از توابع منطقه سیستان تاسیس کند که جرقه این صندوق، باعث تاسیس صندوق های دیگر در سیستان و در شهرستان زابل شده و توانسته انواع آموزش ها را به زنان در زمینه کشاورزی، دامداری و پرورش زنبور عسل بدهد.
🔹درونزایی نزدیک است.
💠ما می توانیم
بسم الله الرحمن الرحیم
#من_زنده_ام
قسمت_صدوهشتادوهشتم
برای اینکه به قولم وفا کرده باشم در پاسخ به نامه احمد نوشتم : باز هم می گویم من خوبم و ملالی نیست جز دوری شما عزیزانم ، اما باور کن من به قول کودکی هایمان وفادارم ، ما اینجا شکنجه ی جسمی نمی شویم و برای اینکه به تو حتی دروغ مصلحتی نگفته باشم می گویم فقط روز بیست و چهارم مهر توسط یک دکتر قلابی یک سیلی آبدار خوردم و الان سه سال و نیم است که وقتی آب به صورتم می زنم سنگینی دستهای او را احساس می کنم .
سال ۱۳۶۲ اولین سالی بود که تابستان الانبار را در آن سرزمین خشک و بی آب و علف که حتی آب آشامیدنی را با تانکر به آن می آوردند تجربه می کردیم . البته من از گرمای سوزان جنوب تجربه داشتم اما هوای آبان گرم و مرطوب بود در حالی که الانبار گرم و خشک بود . جای تنگ و پنجره همیشه بسته و آفتاب گیر بودن قفس ، تحمل گرما را غیرممکن می کرد . با وجود این شرایط آب و هوایی سخت هنوز مصرانه به دنبال پارچه چادری و منتظر پاسخ موافقت بغداد بودیم . پارچه چادر ما مثل کفش های میرزا نوروز به این طرف و آن طرف فرستاده می شد و هیج کسی از سرنوشتش خبر نداشت . یک روز که جاسم سینی غذا را آورد ما مثل همیشه سفره (یکی از لباس هایی که خانم لوسینا برایمان آورده بود) را پهن کردیم . بعد از چند قاشق به کشف بزرگی رسیدیم ؛ همان چیزی که خلبان محمد صلواتی قولش را داده بود ؛ تکه ای فلز را به همراه تک های سیم با کمک ماشاء الله که آشپز اردوگاه بود زیر ظرف پلو جا سازی کرده بودند . مشتاقانه منتظر حاجی بودیم که در قفس را قفل کند و از اردوگاه بیرون برود و ما بساط تشت و المنت و پخت غذاهای نیم پخته و من درآوردی را به راه بیندازیم . گاهی چندین ساعت المنت در آب بود و بخار تمام قفس را پر می کرد . همیشه فقط دیوار مشترک حمام خیس بود ولی حالا تمام دیوارها خیس بودند . حتی گاهی از سقف هم قطره قطره آب میچکید . چون برخلاف برادران ، پنجره قفس ما مسدود بود .
در هوای خرما پزان مرداد بودیم و به آمدن هیئت صلیب سرخ حدودا یک هفته بیشتر نمانده بود . سهمیه میوه هفته قبل را که یک خوشه انگور بود نگه داشتیم و آن را لای یک پارچه مرطوب کنار پنجره قرار دادیم و هر یک ساعت پارچه را مرطوب میکردیم . شبها که سوز گرما کمتر میشد ، پارچه مرطوب را باز میکردیم و هرکدام از دانههای انگور را که نرم شده یا از ریخت افتاده بود ، برای اینکه حیف نشود ، به ناچار و با ناراحتی میخوردیم . هرچه تعداد دانههای انگور کمتر میشد بیشتر ناراحت میشدیم . آن قدر از آنها خوب مراقبت میکردیم که هنوز دوازده عدد حبه انگور محکم به خوشه چسبیده بودند . دانههای انگور از پشت پارچه مرطوب انگار به ما چشمک میزدند . طوری که گاهی هوس میکردیم قال قضیه را بکنیم اما به خاطر پذیرایی از میهمانان صلیب سرخ ، خویشتن داری میکردیم .
بیشتر وقتمان را صرف نوشتن دعاهای مفاتیح روی کاغذهای نازک سیگار میکردیم . من مینوشتم ، فاطمه شماره میزد ، حلیمه مرتب میکرد و مریم تا میزد . تقریبا کار نوشتن مفاتیح روبه اتمام بود . در دست هرکدام مان چند برگه دعای نوشته شده بود تا آنها را در هنگام آزادباش در مسیر برادران بیندازیم و آنها هم وقت غذا گرفتن با دقت چانه هایشان را به سینه میچسباندند تا روی زمین یا در مسیرهای مشترک تکه کاغذهای توتون را پیدا کنند . همگی غرق نوشتن دعای مفاتیح بودیم که سوت پایان آزاد باش برادران به صدا درآمد .
پایان قسمت صد و هشتاد و هشتم
🌹برخی از اعمال شب اول ماه شعبان المعظم
♦️در خصوص روزه روز اول ماه شعبان از امام صادق (ع) چنین روایت شده است که «هر که روز اول شعبان را روزه بگیرد، بى تردید بهشت بر او واجب میشود.»
♦️همچنین سید بن طاووس از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله ثواب بسیارى را براى کسى که سه روز اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد و در شب هاى آن، دو رکعت نماز بجاى آورد، با این ترتیب که در هر رکعت سوره «حمد» یک بار، و سوره «قل هو اللّه احد» یازده بار خوانده شود روایت کرده است.
♦️در اعمال شب اول ماه شعبان چنین آمده است که دوازده رکعت نماز و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و یازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.
#شعبان ؛
عشرتکدهای که؛ درست در زمانی که قمرش، قرصی تمام میشود؛
از جلوهی کاملِ تمام انبیاء، رونمایی میکند!
این عشوهی کنایه آلود خدا، یعنی؛
به ضیافت رمضان، با همین رفیق آشنا وارد شو؛
تا کنار دست صاحبخانه بنشانند تو را!
#شعبان_و_آشتی_کنان 🌜
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Ostad_Shojae