#درسهایےازنهجالبلاغه
لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ، وَ [يَرْجُو] يُرَجِّي التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ
همانند آن كس مباش كه بى آنكه كارى كرده باشد به آخرت اميد مى بندد و به آرزوى دراز خود توبه را به تأخير مى افكند.
#حسین_جان 🌹
آورده صبا ازگذرٺ عطرخدا را
تاروزے مانیز ڪند ڪربوبلارا
انگارڪه فهمیده نسیمسحرے باز
صبحاسٺ ودلم لڪ زده ایوانطلا را
#صبحم_بنام_شما🌤
#سلام_اربابم❤️
══════°✦ ❃ ✦°══════
عادت انسانهای متکبر و اهالی قدرت اینست
که اگر بخواهند به کسی نگاهی بکنند،باگوشه چشم نگاه میکنند ، به سمت او بر نمیگردند
و در بیشتر مواقع اصلا به طرف حتی نگاهی هم
نمیاندازند؛ اما پیامبرﷺ با تمام وجود به سمت
گوینده برمیگشت و این نشانه تواضع آن حضرت
و اهمیت دادن به مردم و مردم دوستیاست.
📚#کتابه...
#یکپنجرهخورشید
✍🏻محمدهادیزاهدی
🔴 كليد نجات و رستگاري
علّامه طباطبايي (ره) خطاب به جواني كه از ايشان دستور #اخلاقي خواسته بودند چنين مرقوم داشتند.السلام عليكم : براي موفق شدن لازم است همتي برآورده و توبه نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازيد. به اين نحو كه:هر روز طرف صبح كه از خواب بيدار مي شويد، قصد جدّي كنيد كه هر عملي پيش آيد، رضاي خدا را مراعات خواهم كرد. آن وقت در هر كاري كه ميخواهيد انجام دهيد، نفع آخرت را منظور خواهيد داشت، بهطوري كه اگرنفع اُخروي نداشته باشد، انجام نخواهيد داد، هر چه باشد.
⭕️ و همين حال را تا شب وقت خواب ادامه خواهيد داد.وقت خواب، چهار- پنج دقيقهاي در كارهايي كه روز انجام دادهايد، فكر كرده و يكي يكي از نظر خواهيد گذرانيد، هر كدام مطابق رضاي خدا انجام يافته، شكر كنيد و هر كدام، تخلف شده استغفار كنيد و اين رويه را هر روز ادامه دهيد. اين روش اگر چه در بادي (اوّل) حال، سخت و در ذائقه نفس تلخ ميباشد، ولي كليد نجات و رستگاري است .
( كتاب برنامه سلوك در نامههاي سالكان، ص 334)
#نکات_بسیارمهم_اخلاقی
•﷽•
زود رنجیدن و زود رنجاندن؛
یکی از علامتهای تکبر است...!
#مبانی_تربیت🌱
#نکات_قرانی
✍ﺧﻴﻠﯽ ﻭﻗﺖﻫﺎ ﺣﻖ ﺁﺩﻣﻮ ﻧﺎﺣﻖ ﻣﯽﮐﻨﻦ، ﺍﺫﻳﺖ ﻣﯽﮐﻨﻦ، ﺍﻟﮑﯽ ﺗﻬﻤﺖ ﻣﯽﺯﻧﻦ، ﺑﺮﺍﺕ ﭘﺎﭘﻮﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽﮐﻨﻦ، ﻣﺪﺭﮎ ﺳﺎﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺍﺯ ﺣﻘﺖ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﯽ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﯽ ﺣﻘﺖ ﺿﺎﻳﻊ ﺷﺪﻩ.
ﺍﻳﻦ ﻭﻗﺖﻫﺎ ﻳﻪ ﺁﻳﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﺳﺮﺍﻏﺖ، ﺍﺯﺕ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﯽﮐﻨﻪ ﻭ ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﻮﻧﻴﺶ، ﻧﺠﺎﺗﺖ ﻣﯽﺩﻩ، ﺩﻳﺮ ﻳﺎ ﺯﻭﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﺳﻮﺯ ﻧﺪﺍﺭﻩ.
✨ ﻟﺎ ﺗَﺤْﺰَﻥْ ﺇِﻥ ﺍﻟﻠﻪَ ﻣَﻌَﻨﺎ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﺎﺵ، ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ
( ﺁﻳﻪ ۴۰ سوره ﺗﻮﺑﻪ)
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
1_558684099.mp3
2.35M
🎙در زندگی شیعیان، نباید چیزی مهمتر از امامشون باشد
♦️سلام دادن به ائمه خوبه اما هنر نیست؛
هنر اینه که...
[ حجت الاسلام عالی ]
اگــر کسی صدای رهبــر خود را نشنود...
به طور یقین صدای امام زمـان(عج)
خود را هم نمیشنود...
و امروز خط قرمــز باید توجه تمام
و اطاعت از ولی خود، رهبری نظام باشد.
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانے
#دمی_با_شهدا
♥️
بسم الله الرحمن الرحیم
#من_زنده_ام
🔹قسمت شصت و هشتم
هم ما از دیدن آنها غافلگیر شده بودیم و هم آنها از دیدن ما هیجان زده بودند. انگار بمب اتم بودیم! با کوچکترین حرکت سر یا دستمان اسلحه های شان را آماده می کردند. همه ی ما شوکه و ناراحت بودیم. دور تا دور مان حلقه زده بودند. از هر ردهای بینشان پیدا میشد. از افسر تا سرباز.
برگشتیم ببینیم راننده ریو کجاست. سرباز عراقی در حالی که میگفت: قف قف (ایست)، محکم با قنداق تفنگ به شانه امکوبید.
هر یک از آنها با حالت های خاصی لوله ی اسلحه شان را به طرف ما گرفته بودند. نشسته روی دو پا، حلقه ی اول، حلقه دوم.
نه ما درست حرف آنها را میفهمیدیم و نه آنها حرف ما را. مترجم را کلافه کرده بودند. هرکس چیزی می پرسید و او نمی دانست حرف کدام یکی را ترجمه کند و ما هم نمیدانستیم باید به سوال کی جواب بدهیم.
افسری که چند ستاره بیشتر بر دوشش بود، به آنها نزدیک شد. همه با حالت احترام پا کوبیدند و خبر دار شدند. افسر لگدی زیر اسلحه ی یکی از سربازها زد. صف منسجم سرباز ها شکسته شد. نمی دونم چه گفت ولی بلافاصله تعداد زیادی از آنها پراکنده شدند و به سمت خودروهای تازه ای رفتند که وارد جاده می شدند. افسر به سمت ما آمد و پرسید:
انتی عسکریه؟
معنی عسکری را نفهمیدم.
گفتم: لا
گفت: انتی مدنیه؟
باز معنی مدنی را نفهمیدم و گفتم: لا
آنقدر منگ شده بودم که معنی هیچ کلمه ای را نمی فهمیدم.
گفت: انتی شنهی؟(پس چی هستی؟)
گفتم: آباد
گفت: آباد شنو؟ لا، انتم حرس خمینی( آباد چیه؟ نه شما پاسدار خمینی هستید)
برای اینکه تفهیم اتهام کند یکی از سربازان عراقی را که ملبس به فرم سپاه پاسداران بود نشان داد و گفت:
هذا حرس الخمینی (این پارسدار است)
و اشاره کرد به گودالی که کمی دورتر بود. حدودا صد و پنجاه نفر از برادران را که تعدادی از آنها لباس نظامی به تن داشتند و تعدادی ملبس به لباس شخصی بودند و بعضی زیرپوش به تن داشتند، به ما نشان داد و گفت:
کلهم حرس خمینی( همه شان پاسدار خمینی هستند)
به برادر ها نگاه کردم. آنها بیتوجه به نگهبان های مسلح بالای سرشان با چشمانی مضطرب به سمت ما برگشته و خیره شده بودند.
احساس کردم همه ی برادران در حالت خیز و آماده ی حمله اند. بنت الخمینی بنت الخمینی گویان ما را به سمت گودالی که برادران در آن بودند هدایت کردند.
با دیدن آنها دچار احسانی دوگانه ای شده بودیم. هم حضورشان برای ما قوت قلب بود و هم از دیدن غیرت به زنجیر کشیده شده آنها و خنده ی مستانه ی عراقیها شرمنده بودیم. یاد روزهایی افتادم که میخواستم خدا امتحانم کند. باورم نمیشد که امتحان من اسارت باشد...
پایان قسمت شصت و هشتم
#پای_درس_دل🌱
توجهت بھ هر چه باشد قیمت تو همان است...!
اگر توجهت بھ #خدا و خوبانخدا باشد
قیمتی میشوی!
|حواسِتو بھ هرکه رفت توهمانی:)🌱...|
#حاجاسماعیلآقادولابی