🔹اگر در گوگل گران قیمت ترین مایع دنیا را سرچ کنیم با مایع نیش عقرب با قیمت ۴۰ میلیون دلار مواجه میشوید . در ایران ۶۰ نوع عقرب داریم که ۴ نوع آن مناسب درآمدزادیی است و بخاطر خاصیت دارویی بالایی که دارد هر گرم از آن ۸۰ میلیون تومان ارزش دارد . یک شیرزن ایرانی به نام عصمت میر درسیستان و بلوچستان توانسته نام خود را به عنوان اولین زن کارآفرین پرورش دهنده عقرب ثبت نماید و این پتانسیل عالی را به فعلیت برساند.
🔹زهر عقرب برای درمان انواع تومورهای بدخیم، توقف رشد و مرگ سلول های سرطانی، تومور مغزی و نخاعی، سرطان پستان و کارسینومای سلولی کبد و همچنین در تشخیص سرطان های ریه، پوست، مری، گردن رحم و کولون مورد مطالعه قرار گرفته است و کاربرد دارد.
🔹خانم عصمت میر توانسته اولین صندوق حمایت از زنان را در روستای شهرک میر از توابع منطقه سیستان تاسیس کند که جرقه این صندوق، باعث تاسیس صندوق های دیگر در سیستان و در شهرستان زابل شده و توانسته انواع آموزش ها را به زنان در زمینه کشاورزی، دامداری و پرورش زنبور عسل بدهد.
🔹درونزایی نزدیک است.
💠ما می توانیم
بسم الله الرحمن الرحیم
#من_زنده_ام
قسمت_صدوهشتادوهشتم
برای اینکه به قولم وفا کرده باشم در پاسخ به نامه احمد نوشتم : باز هم می گویم من خوبم و ملالی نیست جز دوری شما عزیزانم ، اما باور کن من به قول کودکی هایمان وفادارم ، ما اینجا شکنجه ی جسمی نمی شویم و برای اینکه به تو حتی دروغ مصلحتی نگفته باشم می گویم فقط روز بیست و چهارم مهر توسط یک دکتر قلابی یک سیلی آبدار خوردم و الان سه سال و نیم است که وقتی آب به صورتم می زنم سنگینی دستهای او را احساس می کنم .
سال ۱۳۶۲ اولین سالی بود که تابستان الانبار را در آن سرزمین خشک و بی آب و علف که حتی آب آشامیدنی را با تانکر به آن می آوردند تجربه می کردیم . البته من از گرمای سوزان جنوب تجربه داشتم اما هوای آبان گرم و مرطوب بود در حالی که الانبار گرم و خشک بود . جای تنگ و پنجره همیشه بسته و آفتاب گیر بودن قفس ، تحمل گرما را غیرممکن می کرد . با وجود این شرایط آب و هوایی سخت هنوز مصرانه به دنبال پارچه چادری و منتظر پاسخ موافقت بغداد بودیم . پارچه چادر ما مثل کفش های میرزا نوروز به این طرف و آن طرف فرستاده می شد و هیج کسی از سرنوشتش خبر نداشت . یک روز که جاسم سینی غذا را آورد ما مثل همیشه سفره (یکی از لباس هایی که خانم لوسینا برایمان آورده بود) را پهن کردیم . بعد از چند قاشق به کشف بزرگی رسیدیم ؛ همان چیزی که خلبان محمد صلواتی قولش را داده بود ؛ تکه ای فلز را به همراه تک های سیم با کمک ماشاء الله که آشپز اردوگاه بود زیر ظرف پلو جا سازی کرده بودند . مشتاقانه منتظر حاجی بودیم که در قفس را قفل کند و از اردوگاه بیرون برود و ما بساط تشت و المنت و پخت غذاهای نیم پخته و من درآوردی را به راه بیندازیم . گاهی چندین ساعت المنت در آب بود و بخار تمام قفس را پر می کرد . همیشه فقط دیوار مشترک حمام خیس بود ولی حالا تمام دیوارها خیس بودند . حتی گاهی از سقف هم قطره قطره آب میچکید . چون برخلاف برادران ، پنجره قفس ما مسدود بود .
در هوای خرما پزان مرداد بودیم و به آمدن هیئت صلیب سرخ حدودا یک هفته بیشتر نمانده بود . سهمیه میوه هفته قبل را که یک خوشه انگور بود نگه داشتیم و آن را لای یک پارچه مرطوب کنار پنجره قرار دادیم و هر یک ساعت پارچه را مرطوب میکردیم . شبها که سوز گرما کمتر میشد ، پارچه مرطوب را باز میکردیم و هرکدام از دانههای انگور را که نرم شده یا از ریخت افتاده بود ، برای اینکه حیف نشود ، به ناچار و با ناراحتی میخوردیم . هرچه تعداد دانههای انگور کمتر میشد بیشتر ناراحت میشدیم . آن قدر از آنها خوب مراقبت میکردیم که هنوز دوازده عدد حبه انگور محکم به خوشه چسبیده بودند . دانههای انگور از پشت پارچه مرطوب انگار به ما چشمک میزدند . طوری که گاهی هوس میکردیم قال قضیه را بکنیم اما به خاطر پذیرایی از میهمانان صلیب سرخ ، خویشتن داری میکردیم .
بیشتر وقتمان را صرف نوشتن دعاهای مفاتیح روی کاغذهای نازک سیگار میکردیم . من مینوشتم ، فاطمه شماره میزد ، حلیمه مرتب میکرد و مریم تا میزد . تقریبا کار نوشتن مفاتیح روبه اتمام بود . در دست هرکدام مان چند برگه دعای نوشته شده بود تا آنها را در هنگام آزادباش در مسیر برادران بیندازیم و آنها هم وقت غذا گرفتن با دقت چانه هایشان را به سینه میچسباندند تا روی زمین یا در مسیرهای مشترک تکه کاغذهای توتون را پیدا کنند . همگی غرق نوشتن دعای مفاتیح بودیم که سوت پایان آزاد باش برادران به صدا درآمد .
پایان قسمت صد و هشتاد و هشتم
🌹برخی از اعمال شب اول ماه شعبان المعظم
♦️در خصوص روزه روز اول ماه شعبان از امام صادق (ع) چنین روایت شده است که «هر که روز اول شعبان را روزه بگیرد، بى تردید بهشت بر او واجب میشود.»
♦️همچنین سید بن طاووس از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله ثواب بسیارى را براى کسى که سه روز اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد و در شب هاى آن، دو رکعت نماز بجاى آورد، با این ترتیب که در هر رکعت سوره «حمد» یک بار، و سوره «قل هو اللّه احد» یازده بار خوانده شود روایت کرده است.
♦️در اعمال شب اول ماه شعبان چنین آمده است که دوازده رکعت نماز و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و یازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.
#شعبان ؛
عشرتکدهای که؛ درست در زمانی که قمرش، قرصی تمام میشود؛
از جلوهی کاملِ تمام انبیاء، رونمایی میکند!
این عشوهی کنایه آلود خدا، یعنی؛
به ضیافت رمضان، با همین رفیق آشنا وارد شو؛
تا کنار دست صاحبخانه بنشانند تو را!
#شعبان_و_آشتی_کنان 🌜
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Ostad_Shojae
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍دوستان ماه رجب رفت❗️
❓بگویید ببینم در این ماه گذشته چکار کردید؟ تمام شد، آیا شما ناراحتید که ماه رجب چرا از دست ما گرفته شد؟
رفت، دیگر برنمیگردد، به حسب ظاهر دیگر تمام شد.
🌸چه ماه خوبی بود، ماه پر از رحمت بود. آنطور که روایات داشت ماه خدا بود، ماه استغفار بود.
تعبیرهایی که در روایات داشت که رجب را «اصب» میگفتند، چون رحمت خدا و مغفرت خدا در این ماه، بر امّت ریزش میکند.
آیا از این باران رحمت به دل شما هم رسید؟ آیا خودمان را در معرض این قرار دادیم؟ واقعا بنشینیم فکر کنیم. موقعیتهای زمانی و مکانی که از دست رفتهاند.
✳️حالا وارد ماه شعبان شدیم، باز هم این یکی از موقعیتها است.
✅حزن نسبت به گذشته، باید نقش سازندگی نسبت به آینده داشته باشد و انسان تدارک کند.
ما در روایات داریم ماه شعبان ماه پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است، در این ماه هم استغفار وارد شده است. بسیار راجعبه آن سفارش شده است. در ماه رجب بود، در ماه شعبان هم هست.
دارالشفاست کوی تو و خود تویی طبیب
درد من و دوای تو یا ثامن الحجج
هستی چو پاره ی تن پیغمبر خدا
جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج
چون می شود که دیده ی من هم برد نصیب
از دیدن لقای تو یا ثامن الحجج
سوزد همیشه لاله صفت قلب دوستان
از داغ ابتلای تو یا ثامن الحجج
🔺سید رضا موید
#سلام_آقا