رهبر انقلاب اسلامی در پیامی رحلت
👈 #حجتالاسلام_والمسلمین_فاضلیان را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم بزرگوار جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج سیدرضا فاضلیان رحمةاللهعلیه را به خاندان مکرم و به همهی ارادتمندان ایشان بخصوص مردم مؤمن و انقلابی استان همدان تسلیت عرض میکنم. این روحانی انقلابی و مردمی در همهی دورانهای حساس انقلاب و دفاع مقدس، همچون پدری مهربان، جوانهای مجاهد و فداکار را انگیزه و امید میبخشید و کانونهای تحرک مردمی را گرم نگاه میداشت. در جایگاه امامت جمعه چه در همدان و چه در ملایر و نیز در جایگاه عالم دینی مقبول و محبوب مردم، همواره متصدی ارشاد و هدایت معنوی و سیاسی آنان بود.
از خداوند برای آن مرحوم رحمت و رضوان و پاداش این زحمات را مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
۶ آبان ۱۳۹۹
آرام جـانِ نبی ..
به شيرينیِ خندههایتان قسم
كه عشق از شما میآموزد
حلاوتِ دلدادگی و يكی شدن را...
#امالمومنین💕
35.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت حبیب(۸)/موضوع حاج قاسم/با حضور سردار محمدرضا فلاح زاده/
هیئت خواهران خادم الزهرا سلام الله علیها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 🌹
@khaharankhademozahra
🌺تذکر روزانه
وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا
و اما هر كس كه ايمان آورد و كارهاى شايسته كند، اجرى نيكو دارد. و در باره او فرمانهاى آسان خواهيم راند.
کهف/۸۸
🌹
💠 حدیث روز 💠
🔻امام كاظم(علیهالسلام):
مَنْ حَسُنَتْ نیتُهُ زیدَ فی رِزْقِهِ
🔅 هر كه فكر و نیتش نیك باشد، در روزیاش توسعه خواهد بود.
📚 تحف العقول: ص ۳۸۸، س ۱۷
بیاو یک نفس
آرام جان شو از ره لطف
که آرزوی تو
جان را در اضطراب انداخت...
#هلالی_جغتایی
"شعر در دسٺ ندارم ولے از روے ادب
اَلسَݪام اے همہے دار و ندار زینب♥️"
#صلےاللهعلیکیااباعبدالله
#مهربوناربـاب🌸
#حسینجانم
#ماملت_شهادتیم
#کلام_شهدا
✨توصیه شهید حججی
🖌در زمینه #حجاب...
🔻از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم
روز به روز حجاب خود را تقویت کنید،
مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را
به خود جلب کند؛مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛
مبادا چادر را کنار بگذارید...
همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید...
#شهید_محسن_حججی
⭕️ آیینه اسرار الهی
برای پرورش انسان، چیزی مهمتر از توجه مستمر، به دل، یعنی معرفت، مراقبت و محاسبت نفس نیست. کسی که حقیقت و ارزش خود را بشناسد، می داند که به ارزش جان آدمی به معارف الهی است. دلی که معرفت خدا و اولیای او در آن نیست، «گِل» است نه «دل»، و آن کس که دارای چنین گوهری نباشد، انسان نیست.
📒«مراحل اخلاق در قرآن صفحه ۲۱۴»
🖌🌸استاد آیت الله جوادی آملی
بسم الله الرحمن الرحیم
#من_زنده_ام
🔹قسمت پنجاه و یکم
خواهر دشتی گفت: آذوقه داره تموم می شه، شما چون با فرمانداری در ارتباط هستین با خواهر منیژه رحمانی به فرمانداری برید و مقداری مواد غذایی خشک بیارید.
من و منیژه به فرمانداری رفتیم ولی گفتند: باید تا دو سه روز دیگه که مجوز تخلیه ی انبارهای آذوقه ی شرکت نفت صادر بشه، صبر کنید.
با خودم گفتم: خب تا سه روز دیگه جنگ تمومه. اما خواهر دشتی گفت: پس برید از همسایهها، ذخیره ی خونه ها رو بگیرید. همسایه ها برای جبهه و رزمندهها جونشون رو هم می دن.
این حرف یعنی اینکه بچهها از خواب بیدار شوید، جنگ تازه شروع شده.
او درست میگفت. تمام شهر را غیرت و جوانمردی پر کرده بود. مال من و مال تو معنی نداشت. جان منو جان تو مطرح نبود. هر که هر چه داشت در اختیار دیگران می گذاشت و مال، مال همه بود.
چون مسجد در محله ی خودمان بود، به یاد قولی افتادم که به سلمان داده بودم. یک تکه کاغذ پیدا کردم و نوشتم:
من زندهام _ مسجد مهدی موعود.
کوچه سوت و کور بود. از صدای دعوا و بازی بچه ها خبری نبود. هیچ بویی جز بوی باروت در کوچه به مشام نمیرسید. در خانه ی ما هم مثل همه خانهها باز بود.
به داخل خانه رفتم. میدانستم در آن ساعت آقا خانه نیست. خانه خالی و ساکت بود. دوچرخه ی علی که خیلی طرفدار داشت و بچهها سرش دعوا داشتند، بیصاحب گوشه ای افتاده بود.
یادداشتم را به شیشه ی ترک خورده ی اتاق چسباندم.
از شدت صدای انفجارها، شیشه های یک خط در میان ترک خورده بودند. سکوت آزارم میداد. انگار سالها بود کسی در این خانه زندگی نمی کرد. انگار نه انگار که تا همین چند روز پیش من و خواهر و برادرانم در این خانه می خندیدیم.
غیبت مادرم که مثل نقش گل بر دیوار آشپزخانه بود و هیچ وقت آشپزخانه را بی او ندیده بودم توی ذوق می زد. آشپزخانه به جای بوی دمپختک بوی ماندگی میداد. اتاق پذیرایی را خاک گرفته بود. تنها قاب عکس آقا با چهره ای با ابهت همچنان به دیوارش آویزان بود. از هر طرف که به قاب نگاه میکردم چشمان آقا، همان چشم های پر ابهت مردانه بود که مرا دنبال میکرد و به من خیره شده بود. دلم برای آقا تنگ شده بود. تا کی باید منتظر میماندم تا سلمان قصه ای بسازد و من بتوانم بدون ترس و دلهره به خانه بروم...
پایان قسمت پنجاه و یکم
🍃🍃☝️☝️🍃🍃
حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
🔵👈 موضوع "محشور شدن با حضرت زهرا (س)
3️⃣سه دسته از زنان در قیامت با حضرت زهرا (س) محشور می شوند و عذاب قبر ندارند:🔻🔻
✅👈 اول زنی است که بر نداری همسرش صبر می کند و آبروداری می کند.
✅👈 دوم زنی است که بر بد اخلاقی همسرش صبوری می کند.
✅👈 سوم زنی است که مهریه اش را بر همسرش می بخشد.
👤 #همسر
😊 #صبر
🗣 #بداخلاقی