هدایت شده از خاڪریزشهـدا
#قرار_عاشقی
#صبحگاهی_را_با_شهدا_آغاز_میکنیم
#بسم_الله
❣❣❣❣❣❣
❣زیارت "شهــــــداء"❣
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🌹 السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
❣❣❣❣❣❣
🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹
🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز مهمان شهید مصطفی حامد پیشقدم هستیم🌹
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
سال 1343 ه ش در تبریز به دنیا آمد . در كودكی پدر خود را از دست داد و مادرش سرپرستی خانواده را به عهده گرفت . درآمد حاصل از آسیاب و دو قطعه باغ میوه به ارث مانده از پدر ، زندگی مرفهی را برای خانواده فراهم می آورد . مصطفـی ، ششمین فرزند خانواده بود .
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
سال 1350 ، مصطفی مدرسه قاآنی ( شهید هوشیار فعلی ) تبریز شروع به تحصیل كرد و شاگرد موفقی بود . در همان سنین در كنار تحصیل ، دورة فراغت خود را در باغ به همراه كارگران كار می كرد . سپس تحصیلات راهنمایی را در سال 1355 در مدرسة تبریـز گذراند و در سال 1358 ، دبیرستان را در هنرستان بازرگانی شهید بهشتی شروع كرد . دوران دبیرستان او با انقلاب اسلامی مصادف شد و مصطفی كه بیشتر از پانزده سال نداشت ، به جریان انقلاب پیوست و درس را رها كرد و تا سال اول دبیرستان بیشتر درس نخواند و با واحد اطلاعات سپاه شروع به همكاری كرد . تشدید فعالیت مافقین در تبریز به همراه دیگر نیروهای اطلاعـاتی درصدد خنثـی كردن نقشـه های آنان برآمد . در همین زمان به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب درآمد و پس از طی دوره های نظامی به جبهه اعزام شد .
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
مصطفي پيشقدم در اثر اصابت تركش به گردنش پس از شصت ماه حضور در جبهه در 20 دي 1365 به شهادت رسيد و خانواده حامد پيشقدم دومين شهيد خود را تقديم انقلاب و امام (ره) كرد .
پیکرمطهر او را در وادي رحمت در گلزار شهداي تبريز به خاك سپرده اند .
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
این تصاویر، تصاویر کودکان مظلوم یمن است😞
اِی آمریکا🇺🇸!ای کسی که ادعای حمایت از حقوق بشر میکنی!بگو...!بگو، منظورتون از حقوق بشر، یعنی حمایت از عربستانِ آل سعودی🇸🇦 که کودکان یمنی را اینطور ، زَجر میدهد!
چه جنگ ها⚔ بِکُندحضرت مهدی(عج)، شمشیرها🗡 بزند حضرت مهدی(عج)
#یمن_یعنی_ظهور
@Khaterat_shohada
🍂🌺🍃🌾
🌺🍃🌾
🍃🌾
🌾
سلام علیکم
برای گروه ختم قرآن شهید ابراهیم هادی احتیاج به دو خادم خانم می باشد دوستانی که تمایل دارند به ایدی خادم گروه مراجعه کنند
ایدی خادم گروه @Hadi_Delam
🍃
🍃🌾
🌺🍃🌾
🍂🌺🍃🌾
#حدیث
موضوع : خوشرویی
قال رسول الله صلى الله عليه و آله 🌸🌿🌸
إنَّكُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِكُم ، فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ وحُسْنِ البِشرِ .
🌿💖🌿💖🌿
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : شما هرگز نمى توانيد همه مردم را از اموال خود بهره مند سازيد، پس با آنان با گشاده رويى و خوشرويى تمام برخورد كنيد.
الكافي : 2 / 103 / 1
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
#خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از کتاب #سـربلنـد
📝عادت نداشت کفشش را بگذارد توی پلاستیک و #دست_بگیرد. فقط کفشداری.
حتی در زمان های شلوغی که باید توی صف میایستاد. میگفت:اگه جایی بری #مهمونی با کفشات میری تو خونه ادب حکم میکنه بذاری دم در.
📝یکی دو دفعه به مادرش گوشه آمدم برای رفتن و #شهادتش. حرف هایم را به شوخی میگرفت و میگفت:بره ولی شهید نشه
دسته جمعی داشتیم کنار حوض وسط صحن آزادی زیارتنامه میخواندیم. صدای بلند بگو "لا اله الا الله"به گوشمان خورد. تابوتی ترمهپوش از حرم بیرون آوردند.
📝وقتی از کنارمان رد شدند #مادرشوهرم از یکی پرسید:کی بوده؟طرف گفت:جوان بوده و از خودش یک بچه بهجا گذاشته.اشک دوید توی چشمان مادرش. سریع از آب گلآلود ماهیاش را گرفت:میبینی مامان دنیا همینه! #اگه_شهید_نشیم_میمیریم!
📝اگه جوونت شهید بشه دیگه خیالت راحته که عاقبتبهخیر شده؛ اگه #تصادف کرد و مرد میخوای چهکار کنی شب #بیستویکم قبل از نمازمغرب رفتیم حرم. افطاری را بردیم داخل صحن توی راه به مادرش پیام داده بود که امشب برای #شهادتم دعاکن.
📝توی #صحن جامعرضوی زد به پهلویم: به مادرم بگو دعا کنه.خودش را با گلهای فرش #امامرضا(ع) سرگرم نشان داد. به مادرشوهرم گفتم:مامان! این #محسن من رو دیوونه کرد! میشه الان دعاش کنی؟
📝وسط اذان مغرب بود که دل مادرش شکست. با اشک چشم برایش #دعاکرد. ذوق کرد.
توی آن دهروز یک دور #قرآن را ختم کرده بود. شب آخر تا سحر توی حرم ماندیم. باهم نماز خواندیم دعا خواندیم قرآن خواندیم حدیثکساء خواندیم. آخر سر هم یک #روضهی_دونفره.
📝آن شب ورد زبانش شده بود:خدایا من رو #ببخش گناهام چشمام... این زیارت بهش چسبیده بود.شب بیستوسوم را توی قطار گذراندیم. وقتی پدر و مادرش خواب رفتند یواشکی #چراغقوهی گوشیاش را روشن کرد. او تخت بالا بود و من پایین روبهرویش. آرام مناجات میخواند و اشک میریخت. اشک من هم میچکید روی بالشت.
#شهید_محسن_حججی
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛