eitaa logo
خاڪریزشهـدا
907 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
31 فایل
"مقام معظم رهبری" 💠دشمنان بدانند کہ به توفیق الهے نمیگذاریم،و این ملت هم نمےگذارد کہ نام"شهید"و"شهادت"در این ڪشور فراموش شود. هدیه ورود بہ کانال=14صلوات نذر ظهور آقا(عج)😍 انتقادات و پیشنهادات👇 @montazer72
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم اللّه الرحمن الرحیم (گروه اگر مدافعان حرم نبودند) قوانین گروه👇👇👇 1.پی وی ممنوع⛔️ 2.چت بیخودی ممنوع⛔️ 3. فقط تبادل های مذهبی✅ http://eitaa.com/joinchat/3955752972Cac42945255
💞 اَنْتَ في قَلْبٖي حُسَینْ 💞: (🌷)نجوای عاشقانه شهدا ✨(🌷)‌بصریت افزایی ✨✨(🌷پیام شهید ✨✨✨(🌷)وصیت نامه ها ✨✨✨✨(🌷)کلام شهید ✨✨✨✨✨(🌷) بیانات رهبری ✨✨✨✨(🌷)رمان مذهبـی ✨✨✨(🌷)عاشقانه شهدایی ✨✨(🌷)مداحی و زیارت عاشورا ✨(🌷)کلیپ شهدایی (🌷)و کلی برنامه دیگر فقط و فقط در کانال👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/366805004C0933eecc78 سریع به ما ملحق شین تا از دستتون نرفته ❤️😍
📌 کانالِ👇 •|مَـشـقِ شُــهَــدا|•😍 @mashghe_shohada منتظر حضور همه ی دوستان شهدایی هستم☺️❤️
هدایت شده از خاڪریزشهـدا
بخوان دعای فرج را... بخوان اثر دارد... @khaterat_shohada
هدایت شده از خاڪریزشهـدا
هوای مهدی (س) فاطمه رو داشته باشید... خیلی تنهاست... 😔😔😔 دمتون حیدری شبتون مهدوی یا علی✋ @khaterat_shohada
#جام_شهادت گاهے، آرزوے شهادت کردن ِمن عرشیان را به خنده وا مےدارد ... ! من...آرے منِ غرق دنیا شده را... #مرا_جام_شهادت_بدهید
💭 مي‌گویند سہ نوع بر گردڹ ماست... ⚜حق الله ⚜حق النفس ⚜حق الناس 💥و اما واے بر سومي... ♨️در نماز و روزه و لَنگ زدیم گفتیم خدا از حق خودش مي‌گذرد... ⭕️چہ زیبایي!!⭕️ ♨️بر خودماڹ ڪردیم و گناه ڪردیم🔥 و حق نفس را ندانستیم... ⭕️فقط سر دادیم⭕️ 👈"ظلمتُ نَفسي..." ⁉️مي‌داني چہ شنیده ام؟! ⁉️طاقتش را دارے؟ 🎧شنیده ام ڪہ اگر ڪسي باعث شود بہ تأخیر بیفتد "حق الناس" است... آڹ شخص باعث شده ڪہ ایڹ همہ مسلماڹ خود را نبینند... چہ بسا اگر امام خود را بہ تعالی مي‌رسیدند... 👈بہ قوڸ 👉 🌾خدیا مرا بخاطر ڪہ در روز با هزاراڹ قدرت عقڸ مي‌ڪنم ببخش... 💟: @khaterat_shohada
💠امام خامنه ای: ما آمادگی خود را برای مقابله با استکبار، همیشه حفظ می کنیم،ماقصد تجاوز به هیچ کس را نداریم؛اما آماده ایم که برای مقابله با تجاوز هرکس که باشد، اقدام کنیم. 🆔 @khaterat_shohada
چگونه در بندخاک بماند پرنده ای که پرواز آموخته است... مراقب نفس و غرورت باش... نکند دام نهد خام شوی، رام شوی نپریده، جلد شوی بی پر و بی بال شوی... @khaterat_shohada
«جهاد همچنان ادامه دارد... » در مسئله ی دفاع، بحث توان مطرح نیست؛ اگر دشمن برابر ما داشته باشد؛ و ما یک باشیم!!! داریم در مقابل او بایستیم... @khaterat_shohada
گویند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش ومشغول دعا باش گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم😭 @khaterat_shohada
❣دلنوشته شهادت 🕊 مقصد نیست... راه است... 💥مقصد خداست... و شهادت 🕊 معقولترین راه برای رسیدن به 🌼خداست🌼 🕊 @khaterat_shohada
#او_را قسمت_١٦👇👇👇
خاڪریزشهـدا
#او_را قسمت_١٦👇👇👇
🔹 ... 16 صبحونمو خوردم و به اتاق برگشتم. سه تماس از دست رفته از عرشیا داشتم📱 شماره مرجانو گرفتم، -الو مرجان -سلام...تو چرا اینقدر سحرخیزی دختر... اه... خودت نمیخوابی،نمیذاری منم بخوابم!😒 -باید باهات صحبت کنم.عرشیا رو یادته؟چندبار راجع بهش گفتم برات. -همون همکلاسی خوشگله زبان فرانسه؟😍 خب؟؟ ماجرای دیروز رو براش تعریف کردم. -جدی؟؟😂 چه پررو... ولی خوشم میاد از اینا که زود پسر خاله میشن😂 خیلی راحت میشه سرکارشون گذاشت😂 -نمیدونم. دودلم از یه طرف میگم از تنهایی که بهتره... از یه طرف میگم اینم یکی لنگه سعید...😒 از یه طرف نیاز دارم یکی کنارم باشه. نمیدونم انگار یچیزی گم کردم... حالم خوب نیست، خودت که میدونی! میگم شاید عرشیا بتونه امید به زندگی رو بهم برگردونه! -ولی بنظر من تو میخوای حال سعیدو بگیری😉 -نمیدونم... باور کن نمیدونم... -حالا هرچی که هست،امتحانش که ضرر نداره! 😈 دو روز باهاش بمون،خوشت اومد که اومده، نیومدم، میگی عرشیا جون هررریییی😁 -اره،راست میگی -فقط ترنم! جون مادرت انصافاً دوباره مثل قضیه سعید نکنی، بعد تموم کردن نتونم جمعت کنما😏 هرکاری میکنی عاشق نشو واقعاً به چشم سرگرمی نگاش کن! -آخه رابطه بدون عشق به چه درد میخوره؟؟ -فکر میکنی همه دوست دختر،دوست پسرا عاشق همن؟😏 اگر عاشقن چرا ته همه رابطه ها یا به خیانت میرسه یا به کثافت کاری؟؟ اگرم خوش شانس باشن ازدواج میکنن،بعد اون دوباره طلاق میگیرن😒 -پس اصلا برای چی باهم میمونن؟؟ -سرگرمی عزیزم؟ سر گر می!! مثل الانه تو،که حوصلت سر رفته😉 -اوهوم. باشه... -کی میای ببینمت؟ -امروز که فکرنکنم،شاید فردا پس فردا یه سر اومدم... -باشه، خودت بهتری؟؟ -بهتر؟؟😏 من فقط دارم نفس میکشم! همین! -اه اه...باز شروع کرد برو ترنم جان.برو حوصله ندارم،بای گلم👋 -مسخره.... رفتم سراغ دفترچم که دیشب میخواستم مثلا توش بنویسم اما با دیدن شماره عرشیا،فراموشم شده بود. نشستم پشت میز... ✍نوشتن مثل یه مسکنه!💉 وقتی نمیدونی چته، وقتی زندگیت پر از سوال شده، بشین بنویس، اینجوری راحت تر به جواب میرسی✅ نوشته های قبلیمو مرور کردم و رو هر کدوم که راجع به سعید بود،یه خط قرمز کشیدم....🚫 مرجان راست میگفت! دیگه نباید دل ببندم! مثل سعید که دل نبسته بود و خیلی راحت گذاشت و رفت...🚶♂ من باید دوباره سرپا میشدم💪 من چم شده بود؟؟ باید این مسئله رو حل میکردم✅ نوشتم و نوشتم و نوشتم... تو حال خودم بودم که عرشیا زنگ زد...📱 دل دل میکردم که جواب بدم یا نه... دستمو بردم سمت گوشی... -الو -سلام،صبح بخیر😊 بالاخره بیدار شدین؟؟☺️ -صبح شماهم بخیر،بله خیلی وقته... -عه پس چرا جوابمو ندادید😳 -عذرمیخوام، دستم بند بود -اهان،خواهش میکنم... خوبین؟دیشب خوب خوابیدین؟ -ممنونم،بله -چه جوابای کوتاه و سردی😅 فکراتونو کردین؟ -تا حدودی... -خب؟به چه نتیجه ای رسیدین؟ -من الان نمیتونم راجع به شما نظر بدم. چون تا الان فقط یک همکلاسی بودین برام و شناختی ازتون ندارم -خب این شناخت چطور به دست میاد؟؟ -فکرمیکنم یک رابطه کوتاه امتحانی -جدی؟؟؟؟؟؟😳 وای من که الان ذوق مرگ میشم که😅 چشم هرچی شما بگی... -خیلی جالبه😅 موقع صحبت میشم شما،خانم سمیعی موقع پیامک میشم،تو، ترنم،عشقم😂 -خب آخه یکم باحیام😅 خجالت میکشم. تازه اولشه خب😉 -بله... همه اول رابطه بهترین موجود روی زمین نشون میدن خودشونو😏 -تیکه میندازی؟؟ من همیشه بهترین میمونم برات... اونقدر که رابطه کوتاه امتحانیت،بشه یه رابطه ابدی عاشقانه💕 -بله بله....کافیه یکمم زبون باز باشن،دیگه بدتر....😆 -بیخیال همه اینا،مهم اینه که به خواستم رسیدم 😍 به رفیقام که قول دادم بهشون شیرینی بدم 🍰 -واقعاً؟ 😂 دیوونه😂 یه ساعتی باهم حرف زدیم. و قرار شد شام باهاش برم بیرون... "محدثه افشاری"
خاڪریزشهـدا
🔹 #او_را ... 16 صبحونمو خوردم و به اتاق برگشتم. سه تماس از دست رفته از عرشیا داشتم📱 شماره مرجانو
🔹 ... 17 شب حسابی به خودش رسیده بود. البته منم کم نذاشته بودم،اونقدری که همه با چشمشون دنبالم میکردن... شب هر دومون از خودمون گفتیم. عرشیا تا میتونست زبون ریخت و منو خندوند😂 واقعاً چهره جذابی داشت... چشمای طوسی، موهای مشکی که همیشه،یه حالت خیلی شیکی بهشون میداد، بینی باریک و بلند و ته ریش یه چهره ی مردونه و جذاب... با این حال به پای خوشگلی و جذابیت من نمیرسید...😌 عرشیا اونقدر اون شب صحبت کرد که حتی اسم بچه هامونم مشخص کرد!! قبل خداحافظی یه جعبه کوچیک و خوشگل گذاشت جلوم. -این چیه؟؟ -یه هدیه ناقابل برای باارزش ترین فرد زندگیم...🎁 -یعنی برای من؟؟😳 -مگه من باارزش تر از توهم تو زندگیم دارم عروسک؟؟😉 -وای ممنونم عرشیا... -قابل شمارو نداره خانومی😉 حالا نمیخوای بازش کنی؟؟ -چرا😉 با دیدن گردنبند برلیان ظریف و خوشگل داخل جعبه چشام برق زد😍 -وااااایییی.... عرشیا...این برای منه؟؟؟ چقدرررر نازه.... وای ممنونم... -خواهش میکنم عزیزم... قیمتش یه بوس میشه😉 -بی ادب لوس😠 نخواستم اصلا... -شوخی کردم بابا.... یعنی تو یه بوسم نمیخوای به ما بدی؟؟؟ -عرشیا!یادت نره که این رابطه،کوتاه مدت و امتحانیه😡 -باشه بابا...نده...فقط با این حرفات دلمو نلرزون... لطفا😞 -تقصیر خودته... کی تو دیدار اول چنین حرفی میزنه؟؟ -بله ببخشید... 😔 -خواهش میکنم حالا☺️ ممنون،خیلی خوشگله... فقط داره دیرم میشه، ممکنه بابام توبیخم کنه. دیگه باید برم. -چقدر زود😞 باشه عزیزدلم... کاش حداقل ماشین نمیاوردی،خودم میرسوندمت... -نه ممنون. زحمتت نمیدم... بابت امشب ممنونم. خداحافظ👋 -من از تو ممنونم که اومدی خانومی... دوستت دارم ترنم... خداحافظ گل من👋💋 از پیش عرشیا که برگشتم حالم خوب بود،چند روزی شارژ بودم... تا اینکه رفتم سراغ دفترچم... "محدثه افشاری"
خاڪریزشهـدا
🔹 #او_را ... 17 شب حسابی به خودش رسیده بود. البته منم کم نذاشته بودم،اونقدری که همه با چشمشون دنبا
🔹 ... 18 دفترچه رو باز کردم و نوشته هامو خوندم، آخرین نوشتم نیمه تموم مونده بود... همون روزی که رابطم با عرشیا شروع شد،میخواستم راجع به زندگیم بنویسم که با زنگ عرشیا نصفه موند... حالا همون زندگی رو داشتم+عرشیا ✅ دوباره رفتم تو خودم... انگار آب داغ ریختن رو سرم... هرچی مینوشتن، هرچی میگشتم، هرچی فکر میکردم، هیچی تو زندگیم بهتر نشده بود❌ فقط عرشیا حواسمو از زندگی پرت کرده بود✅ همین... هیچی به ذهنم نرسید،جز حرف زدن با مرجان. -الو مرجان -سلام ترنم خانوم! چه عجب یاد ما کردی! -ببخشید... سرم شلوغ بود! -سر تو قبلاً هم شلوغ بود اما باز یه یادی از رفیق قدیمیت میکردی! اما انگار یار جدیدت کلا وقتتو پر کرده😉 -لوس نشو مرجان😏 خونه ای؟ میخوام بیام پیشت... نیاز دارم باهات صحبت کنم. -دوباره چت شده میخوای ناله هاتو برام بیاری؟؟ -مرجان...خونه ای؟؟؟ -الان که نه، ولی تا دوساعت دیگه میرم خونه. اون موقع بیا😉 -باشه. کاری نداری؟؟ -فدای تو... بای تا یه سیگار بکشم، یکم قدم بزنم و یه دوش بگیرم،یه ساعت و نیم گذشت. حاضر شدم و راه افتادم سمت خونه مرجان. سر کوچشون بودم که دیدم داره میره سمت خونه. یه بوق زدم تا متوجه شه پشت سرشم. -عه،سلام... چه به موقع رسیدی -سلام، میخوای دیگه نریم خونه؟ سوار شو بریم پارکی،جایی... -هرچند خسته ام اما هرچی تو بگی😉 سوار شد و رفتم سمت بوستان نهج‌البلاغه 🌲🌳 خیلی این پارکو دوست داشتم، کلی خاطره ازش داشتم... دو تا بستنی گرفتیم و نشستیم رو نیمکت. -خب؟ باز چته؟ نکنه این بار صدای به دخترو از گوشی عرشیا شنیدی؟😂 -خیلی مسخره ای مرجان... منو نگا که اومدم با کی حرف بزنم!!! -خب بابا قهر نکن... میدونی که شوخی میکنم،چرا بهت برمیخوره؟؟ بگو عزیزم،چیشده؟ -مرجان... من... حالم خوب نشده... حتی با وجود عرشیا هم زندگیم همونجوری مسخرست... -خب؟ -ببین عرشیا فقط تونسته حواس منو از زندگیم پرت کنه، وگرنه هیچ تغییری برام به وجود نیاورده... -میخوای چی بگی؟؟ -فقط سعید میتونست زندگی منو قشنگ کنه💕 -سعیدم نمیتونست... -چی؟کی گفته؟ من با سعید حالم خوب بود...😢 -یکم عقلتو به کار بنداز! تو از اول همینجوری بودی! سعیدم مثل عرشیا فقط حواستو پرت کرده بود!😒 مثل من که بهزاد،کامران،شهاب،ایمان،سروش و...همه شون فقط حواسمو از زندگی پرت میکنن.... -یعنی چی؟ -تو با سعید احساس خوشبختی میکردی؟ -خب آره! -پس چرا دم به دقیقه کارت رپ گوش دادن و گریه های شبانه بود. پس چرا گاهی با قرص خوابت میبرد؟؟ -خب بخاطر مشکلاتی که تو زندگیم دارم... -بعد سعید چرا حالت بد شد؟ -همون مشکلات+تنهایی+خیانت دیدن -خب الانم با وجود عرشیا همون دو تا چاله ی آخری برات پر شده! اون چاه هنوز سر جاشه!! -تو اینا رو از کجا میدونی؟؟ -چون منم تو همون لجن دست و پا میزنم!! -پس چرا حالت همیشه خوبه؟😳 -نیست،فقط سعی میکنم بهش فکر نکنم. از یادم میبرمش تا اذیتم نکنه! ولی تو همش داری بهش فکر میکنی!😒 بخاطر همینم عذاب میکشی! -خب آخه من نمیتونم مثل تو باشم! من رو بی هدف بودن آزار میده! -پس اینقدر آزار بکش تا دق کنی! کدوم هدف؟؟ ما همه تو این دنیا تو لجن دست و پا میزنیم! هیچکس خوشبخت نیست! همه فقط اداشو درمیارن! اینقدر تو مخ تو فرو کردن پیشرفت هدف ترقی،که باورت شده این دنیا جای رشده!!😏 اینجا هیچی نیست جز یه صحنه تئاتر و ما هم همه عروسک خیمه شب بازی!! حرفای مرجان مثل پتک کوبیده میشد رو سرم! حالم داشت بد میشد... بلند شدم و مرجانو رسوندم خونش و خودمم رفتم خونه... "محدثه افشاری"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌸💫"عاشِقانِ شُهَدا"💫🌸
شُهَدا شُهَدا شُهَدا به خدا بگین هوای منه بنده ناخلف رو داشته باشه ، تا با اومدن به کنار شما قلب من صفا و آرامش پیدا کنه😭😔 امام سجاد : کشته شدن عادت ما ،و شهادت کرامت ماست😍❤️ به کانال 🌷عاشِقانِ شُهَدا🌷 بپیوندید↙️↙️ eitaa.com/asheganeshohada @asheganeshohada
❣ مطالب شهدایے❤️ ترڪ گناه حجاب😍🌹 همه درڪانال شهادت +دهه هفتاد 💔🕊💔🕊 http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae 💔🕊💔🕊 مطمئن باش اومدنت به اینجا اتفاقےنیست شهدا دعوتت ڪردن ❣
کانال بصیرت کانالی که باداشتن آن به کانال دیگری نیازی ندارید. مطالب ناب از شهدا،علما،بزرگان و... اتفاقات پیرامون خود وتحلیل ها را دراین کانال بخوانید: @basiratl
❤️سلام خدمت عزیزان جان❤️ اگه میخوای با شهدا باشی بیا اینجا 😎 ❣یه کانال خوب برای دوستداران شهدا❣ 💖اینجا برای شما س 💖 ✌انقلابی✌ همه چی میزاریم🌷 اعضا رو زیاد کنید🌺🌺 تا خوب شیم 💔💔💔💔 دوستداران شهدا بشتابید🙈🙈 @hamgam_ba_shohada
❣بهترین کانال ایتا برای دختران چادری❣ دلنوشته های دختری از تبار زهرا (💚) برای معشوقه اش حضرت مهدی (❤️) و مادرش حضرت فاطمه زهرا(💙) و آقایش سید علی خامنه ای(💛) رمان[|🍃 به همین سادگی🍃|] رمان دختری به نام محیا که... روایت عاشقی به سبک مذهبی💍 کانالی متفاوت به سبک دختران انقلابی😍😍😍 @Modafe_chador_hazrat ─═इई 🌸🍃🌸🍃🌸ईइ═
هدایت شده از Mohammadsjjad
°°••°°بِــســمِــ رَّبِــ الــحُــسَــیــنــ••°°•• 💟تـا کِــہ پُــږســیــدَمــ زِ قَـلـبَــمــ عِــشــ💘ــقــ چـیـسـتـ؟/? 💟دَر جَــوابَـمـ ایـنـ چِـنـیـنـ گُـفـتــو گِــریــســتــ💔ــ::::: 💟لِـیـلـے و مَـجـنـونــ،،، فَــقَــطــ اَفـسـانِــہ اَنــد🔺🔻 💟عِــشــقــ❤️ــ تَــنــهــا حُــــسَــــیـــنِـــ بـنِــ عَــلــیســتـ💗ــ @nahnollhusseinyon
خاڪریزشهـدا
°°••°°بِــســمِــ رَّبِــ الــحُــسَــیــنــ••°°•• 💟تـا کِــہ پُــږســیــدَمــ زِ قَـلـبَــمــ
دوستای عزيز این کانالو از دست ندین به این زودیا یه رمان شـــیــــــکــــم داریم😉😉❤️🙈💞😇 @nahnollhusseinyon