#سیــــره_شهــــدا 🌺🍃
ورزشکار بود و به ورزش کاراته علاقه داشت و از ۱۰ سالگی به این ورزش پرداخته بود. در سال ۷۲ همراه تیم استان آذربایجانشرقی در مسابقات چهارجانبه بین المللی در تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کرد.پرکاری و ساعتهای انگشت شمار خواب در طول شبانه روز از ویژگیهای بارز او بود بطوریکه کار در روزهای جمعه را هم در یکی از جلسات اداری در محل کار خود به تصویب رسانده بود و به این ترتیب کارش تعطیلی نداشت. معتقد بود شهادت در راه خدا مزد کسانی است که در راه خدا پرکارند و شهدای جنگ تحمیلی را شاهد این حرف خود معرفی میکرد.
شهید_محمودرضا_بیضایی
🌹 خاڪریزشهدا 🌹
┏━✨⚜ 🍃 ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ 🍃 ⚜✨━┛
🌻امام رضا عليه السلام :
يك كار نيك پنهانى، با هفتاد كار نيك [علنى] برابرى مى كن
📗ميزان الحكمه ج۴ ص۳۴۰
🌹 خاڪریزشهدا 🌹
┏━✨⚜ 🍃 ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ 🍃 ⚜✨━┛
23.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پس از سه سال پیکر شهید "مجید قربانخانی"، حر شهدای مدافع حرم کشف و شناسایی شد
🔸داستان عجیب شهید مدافع حرمی که از قلیان و خالکوبی به آزادگی و شهادت رسید!
🔹وقتی داستان اخراجی ها تکرار می شود...
🔸مستند تکان دهنده برنامه ثریا از شهید مدافع حرم مجید قربانخانی را ببینید....
🌷مراسم وداع با پیکر شهید، پنجشنبه، ۵ اردیبهشت، ساعت ۱۵ در معراج شهدا
🌹 خاڪریزشهدا 🌹
┏━✨⚜ 🍃 ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ 🍃 ⚜✨━┛
📣🍃📣
سلام رفقاے جان🌸🍃
#خادم ڪانال نیازمندیم🌟
همچنین #خادم_تبادلات نیز نیازمندیم💓
فعال #خوش_ذوق #خوش_سلیقه
ترجیحا #باتجربه برای کانال نیازمندیم✌️
سرباز امام زمان (عج) توفضاے مجازے کم نیستا..
جنگ نرم است📝
ڪے میتونہ #سرباز #مولامون باشه؟!
اگر تمایل دارین به آیدي زیر مراجعه ڪنید✅👇👇
✅ @talabeh_shahed_7232
درکارخیــر پیشےبگیـرید💛😊
ڪیا میخوان تواین ڪارخیر سهیم باشن😍؟
🇮🇷خادم میشی؟
🍃👌
#بخوان_دعاے_فرج
#دعا_اثر_دارد 🙏
📖←اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ
❣وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ
وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ
❣الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ
فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ
❣اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد
❣اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ
❣مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ
❣اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى
❣فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِب
❣الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى
❣السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
❣یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.
#به_امید_ظهور
#اللهم_عجل_ولیک_الفرج
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
🍃🌼
#قرار_صبحگاهے
☘بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ☘
🌹بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ
🌹بِسْمِ اللَّهِ نُور النُّورِ
🌹بِسْمِ اللَّهِ نورٌ عَلى نُور
🌹بِسْمِ اللَّهِ الَّذى هُوُ مُدَبِّرُ الامُورِ
🌹بِسْمِ اللَّه الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ
🌹الْحَمْدُ للَّهِ الذَّى خَلَقَ النُّور
َ 🌹مِنَّ النُّورِ وَ انْزَلَ النُّورَ عَلَى
🌹الطُّورِ، فى کِتابٍ مَسْطُورٍ،
🌹فى رَقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرِ
🌹مَقْدُورٍ، عَلى نَبىٍّ مَحْبُورٍ.
🌹الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى هُوَ بِالعِزِّ
🌹مَذْکُورٌ وَ بِالفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ
🌹عَلَى السَّرّاءِ و الضَرّاءِ مَشْکُورٌ
🌹وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى سَیِّدنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ
❣ڪانال خاڪریز❣
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
14.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج احمد کجا میری حاج احمد?!
میرم رفیمو بیارم, رفیق جامونده...
🎥فیلم لحظات آخر شهید مدافع حرم احمد غلامی
💐سالروز شهادت شهید مدافع حرم احمد غلامی گرامی باد.
#صلوات
🌹 خاڪریزشهدا 🌹
┏━✨⚜ 🍃 ⚜✨━┓
@khakriz_shohada
┗━✨⚜ 🍃 ⚜✨━┛
🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#کانال_خاکریز_شهدا ..
#امشب ساعت ۱۷:۰۰ ..
#روایتگری داره ..
اگر آماده ای بسم الله ..
@khakriz_shohada
نشر بدید که اگه کسی خواست حضور داشته باشه ..
🕊🌹🕊🌹🕊🌹
محفل شهدا...
وضو بگیرید...اگر مقدوره!
و یه گوشه ی خلوت پیدا کنید و بشینید
و هندز فری هاتونم همراتون باشه!
میخوایم روایتگری رو شروع کنیم
یه دختر اومد پیش ما که بهش میخورد 24یا 25سالش باشه،
اومد و یه شعر به ما داد
شعرش این بود،
چه پیش آمده که پیش ما نمیایی
همه ی جوانی مادرم چرا نمیایی
اگر چه سخت، دخترت بزرگ شده
برای عقد کنانش باوفا نمیایی
گفتم این شعر رو شما تو عروسیت خوندی؟!
گفت بله
عروسیم شد مثل عزا...
اما دوست داشتم که بخونم، دوست داشتم که بابام بیاد عروسیم شرکت کنه..
بزار ید ماجرا شو کامل براتون تعریف کنیم..
رقیه سادات میگه که من دوسالم بود
خیلی خوش سرو زبون بودم
دوست، همسایه ، رفیق ، فامیل
همه میگفتن این رقیه سادات عجب پر حرفه
چقدر حرف میزنه
بابامم که از جبهه میومد میرفتم سریع رو ی پاش می نشستم، شروع میکردم ب حرف زدن
اونقدر حرف میزدم که بابام میگفت قربونت برم ، بزار دو هزارم من کاسب شم
بابام وقتی از جبهه میومد دو کار میکرد
یکی یه عروسک برا من میخرید
با دست چپش این عروسکو میاورد
منم تو بغلش می نشستم،
با دست راستش منو نوازشم میکرد و با عروسک بازی میکردم ...
این دیگه عادتم شده بود..