#فرازى از وصيت نامه شهيد عبدالرسول ماحوزي
خدايا ! مرا در راهت ثابت قدم بدار و شهادت را نصيبم كن و درود بر تو اي پدر كه چنين پسراني را بزرگ كردي.
پدر از خبر شنيدن شهادت من چون كوه استوار باش و چون كوه استقامت كن لحظه اي از نام و ياد خداوند بزرگ غافل مباش و اي مردم ايران همچون كه امام حسن (عليه السلام)فرمودند به خدا سوگند اگر ياراني مي يافتم شب و روز را در جهاد با معاويه ميگذارانديم و اي مردم قهرمان و مسلمان ايران ، اي امت شهيد پرور ايران در پشت سر امام و رهبركبير انقلاب اسلامي خميني بت شكن زمان حال حركت كنيد و مستضعفين جهان را نجات دهيد كه امام زمان (عج) رهبر ما پيام مي دهد خدا پشت و پناه اين ملت است و افتخار كنيد كه خدا شما را براي اين انقلاب بزرگ انتخاب كرده و بايد به خود بباليد و در قرآن كريم آمده است كه : احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا وهم لايفتنون.
آيا مردم چنين پنداشتند كه به صرف اينكه گفتند ما ايمان آورده ايم رهاشان كنند و بر اين دعوي هيچ امتحانشان نكنند.و شما مردم ايران امتحان خود را خوب داده ايد و از ميان شما لشكر امام زمان (عج) تشكيل ميشود و نماز به پا داريد و اي خواهران من زينب وار با ناملايمات و بي حجابي ها دست و پنجه نرم كنيد و همين جور كه امام خميني فرمود : از دامان زن مرد به معراج مي رسد و شما خواهران سنگر خود كه حجاب است نگه داريد كه آمريكا چشم به بي حجابي دوخته
#فرازى از وصيت نامه شهيد يوسف ماحوزى
تا آخرين قطره خون مبارزه كنيد و از شماها مي خواهم كه مسجدها را پر كنيد زيرا مسجدها سنگر اصلي انقلابيون هستند و در نماز جماعت شركت كنيد و نماز و عبادت را تا آخرين لحظه زندگي فراموش نكنيد كه علي (عليه السلام) براي دين ما شمشير زد و حسين(عليه السلام) براي اين دين و قرآن و نماز به شهادت رسيد .
خدايا ! اسلام را تا سر تا سر جهان پيروز كن.
خدايا ! دشمنان اسلام كه آمريكا ، شوروي و اسرائيل هستند نابودشان بگردان .
خدايا ! تو را به جان مهدي ما را يك لحظه به خودمان وامگذار.
خدايا ! ما به راه راست هدايت بفرما.
خدايا ! به تمام خانواده شهدا صبر عنايت بفرما.
خدايا !ما گناه كار هستيم ، گناهان ما را ببخش.
خدايا ! هركس آرزوي خيري دارد برآورده به خير بگردان.
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
#خاطرات پدر شهيدان عبدالرسول و يوسف ماحوزي
وقتي به او گفتم بابا شما با برادرت به اندازه خودتان كه سهمتان بود رفتيد جبهه او حرف مرا گوش كرد و اطاعت كرد و نرفت جبهه ولي شب و روز در اطاق خود را مشغول عبادت و راز و نياز كرده بود و مي گفت اگر قول مي دهيد كه فردا جواب خدا و رسول خدا و ائمه معصومين را بدهيد تا من حرف شما را قبول كنم . به اين خاطر من راضي شدم گفتم برويد ،خداحافظتان باشد . با برادش رفتند و هر دو با هم شهيد شدند خيلي ناراحت شدم داغ فرزند آن هم دو تا با هم سخت بود ولي چون ما امامانمان و الگويمان امام حسين (عليه السلام ) است به همين دليل وقتي به آنها نگاه مي كنيم دلمان آرام مي گيرد. كه ما در مقابل ايثارگري كه ائمه در راه خدا داشته اند هيچ نكرده ايم. قطره ايم در برابر دريا به اين خاطر روزي كه خبر شهادت يوسف را شنيدم مرا بردند صندوق پاى تابوتي كه يوسف در آن بود نگاه كردم و بي خبر به تابوت دوم نگاه كردم ديدم عبدالرسول است خيلي افسرده و ناراحت شدم زيرا داغ فرزند، فراق آنها ، ناراحتي اش طبيعي است اما متوسل به ائمه و پناه آوردم به خدا و خدا به من صبر داد .
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🌱لحظات ملكوتى اذان ظهر به افق تهران 🌱
التماس دعاى فرج
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
#حديث - روز 🌺🍃
🔸امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ علیهالسلام وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ»
هر که خداوند خیرش را بخواهد، حبّ امام حسین علیهالسلام و حبّ زیارتش را در قلب او میاندازد.
•وسائل الشیعه/ج14/ص496
┏━✨⚜ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜ ⚜✨━┛
TMP_t9s36688c04d3ba51f8cc734400051a59321c57c4ee15.apk
4.56M
*سلام دوستان عزیز*
*شارژاینترنت رایگان باشماره گیری ستاره 1111ستاره8#اوکی ده مگابایت ایرانسل رایگان شاملتون میشه تا اربعین*
*ایرانسلی های عزیز*
باذکر صلوات برای سلامتیه آقا😊
ظاهر ساده در ايام ابتداي جنگ، ابراهيم الگوي بســياري از بچه هاي رزمنده شده بود. خيليها به رفاقت با او افتخار ميكردند. اما او هميشــه طوري رفتار ميکرد تا كمتر مطرح شود.مثلا به لباس نظامي توجهي نداشت، پيراهن بلند و شلوار كردي ميپوشيد. تا هم به مردم محلي آنجا نزديكتر شود، هم جلوي نفس خود را گرفته باشد. ساده و بي آلايش بود. وقتي براي اولين بار او را ديديم فكر كرديم كه او خدمتكار و... براي رزمندگان اســت. اما مدتي كه گذشــت به شخصيت او پي برديم.ابراهيم به نوعي ساختارشكن بود. به جاي توجه به ظاهر و قيافه، بيشتر به فكر باطن بود. بچه ها هم از او تبعيت ميكردند. هميشــه ميگفت: مهمتر از اينكه براي بچه ها لباس هاي هم شــكل و ظاهر نظامي درست كنيم بايد به فكر آموزش و معنويت نيروها باشيم و تا ميتوانيم بيشتر با بچه ها رفيق باشيم. نتيجه اين تفكر، در عمليات هاي گروه،كاملا ديده ميشد. هر چند برخي با تفكرات او مخالفت ميكردند.٭٭٭ پارچه لباس پلنگي خريده بود. به يكي از خياطها داد وگفت: يك دســت لباس كردي برايم بدوز. روز بعد لباس را تحويل گرفت و پوشــيد. بسيار زيبا شده بود. از مقر گروه خارج شد. ساعتي بعد برگشت. با لباس سربازي! پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكي از بچه هاي كرد از لباس من خوشش آمد. من هم هديه دادم به او!ســاعتش را هم به يك شخص ديگر داده بود. آن شخص ساعت را پرسيده بود و ابراهيم ساعت را به او بخشيده بود! اين كارهاي ساده باعث شد بسياري از كردهــاي محلي مجذوب اخلاق ابراهيم شــوند و به گروه اندرزگو ملحق شــوند. ابراهيم در عين ســادگي ظاهر، به مســائل سياســي كاملا آگاه بود.جريانات سياسي را هم خوب تحليل ميكرد. مدتي پس از نصب تصاوير امام راحل و شهيد بهشتي در مقر، از طرف دفتر فرماندهي كل قوا در غرب كشور كه زير نظر بني صدر اداره ميشد دستور تعطيلي و بستن آذوقه گروه صادر گرديد، اما فرمانده ارتش در آن منطقه اعلام كرد كه حضور اين گروه در منطقه لازم است. تمامي حملات ما توسط اين گروه طراحي و اجرا ميشود. بعد از مدتي با پيگيري هاي اين فرمانده، جلوي اين حركت گرفته شد.يك روز صبح اعلام كردند كه بني صدر قصد بازديد از كرمانشاه را دارد.ابراهيم و جواد و چند نفر از بچه ها به همراه حاج حسين عازم كرمانشاه شدند. فرماندهان نظامي با ظاهري آراســته منتظر بني صدر بودند. اما قيافه بچه هاي اندرزگو جالب بود. با همان شلوار كردي و ظاهر هميشگي به استقبال بني صدر رفتند! هر چند هدفشــان چيز ديگري بود. ميگفتند: ما ميخواهيم با اين آدم صحبت كنيم و ببينيم با كدام بينش نظامي جنگ را اداره ميكند!آن روز خيلي معطل شديم. در پايان هم اعلام كردند رئيس جمهور به علت آسيب ديدن هليكوپتر به كرمانشاه نمي آيد.مدتي بعد حضرت آيتالله خامنه اي (حفظه الله) به كرمانشاه آمدند. ايشان در آن زمان امام جمعه تهران بودنــد. ابراهيم تمام بچه ها را به همراه خود آورد. آنها با همان ظاهر ساده و بي آلايش با حضرت آقا ملاقات كردند و بعد هم يك يك، ايشان را در آغوش گرفتند و روبوسي كردند.
┏━✨⚜️ ⚜✨━┓
@khaterat_shohada
┗━✨⚜️ ⚜✨━┛