#سوادرسانهای 😉📱
🔺مگه شاهچراغ کار «خودشون» نبود؟
• پس چرا هشتگ برای آرتین و آرشام رو محدود کردید؟
• چرا نمیگذارید «خودشون» رسوا بشوند؟
#شهیدانه🌱
هیچوَقتفک نڪُن
ڪهامامزَمان(عج)ڪِنارتنیست
هَمهحرفاوشِڪایتهارو
بهامامزَمانبِگو..
واینروبِدونڪهتاحَرڪتنڪُنی
بَرڪتےنِمیادسَمتت..(:
#شهیدعلیاصغرشیردل..
ما نسل اندر نسل مجروح جنایت های امریکا هستیم . .
دو جانباز از دو نسل در آغوش هم:)!
#شاهچراغ
#برای_آرتین
#لبیک_یا_خامنه_ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دلتنگی دختر شهید امنیت پرویز کرمپور زمان یاد گرفتن کلمه «بابا»
هدایت شده از |ᎤᎧᎤᏁᏬᏕ|تایپوققنوس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روز_ملی_مبارزه_با_استکبار
#سیزده_آبان
#روز_دانش_آموز
#استوری
تایپوققنــــــ|ᎤᎧᎤᏁᏬᏕ|ــــوس
@DmahdieyhR1384
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مارا از جان دادن نترسانید؛
از جان عزیز تر داشتیم که رفت...🙂🥀☝️🏻
#حاج_قاسم
#شهدایی
#تلنگــــــــــر⁉️
رفیق مراقـبـــــ باش تو مـجـازے...
زندگیتـو
فڪرتو
آینـدتـو
دینـتـو
دلـتو
دلـتو
دلــــــتو
نبـآزےرفیق...):
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
دانش آموزان عزیز روزتان مبارک،🇮🇷💐🇮🇷💐
🇮🇷💐یوم الله ۱۳ آبان،روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و روز دانش آموز برشما مبارک باد🇮🇷💐
#روز_دانش_آموز
#تربیت_سیاسی_اجتماعی
#جمعههایانتظار
🍂بعد از این "دوران حیرت"، جمعه ای خواهد رسید
بعد از این ایام غیبت، جمعه ای خواهد رسید
🍂جمعه ها با ندبه می خوانم خدا را "الغیاث"
ندبه دارد یک روایت: جمعه ای خواهد رسید
🍂مهدی موعودی ام خورشیدِ پشتِ ابرهاست
او برای مرگِ ظلمت، جمعه ای خواهد رسید...
🍂او وجودش ضامن اثبات حق است و شرف
منتظر! ، مهدی حجّت، جمعه ای خواهد رسید
🍂انتظـــــارش می کشــــم آیا قبولم می کند؟
خود برای این قضاوت، جمعه ای خواهد رسید
این_صاحبنا ...
هذا_یوم_الجمعه
سلام علیکم😁
پویش ♡منتظران ظهور مهدی♡ در نظر گرفته تا با سخنانی از مولامون آقا صاحب الزمان (عج) به صورت پروفایل رو انتشار بده تا به کوری چشم دشمنان اسلام لبخند مولامون از این کار روزیمون بشه و با این کار که همه ی ما ♡منتظران ظهور مهدی♡ انجام میدیم 🍃
هم سخنان آقا هک بشه تو ذهنمون و هم باعث بشه تا دیگران هم با این عمل زیبا سخن آقا به گوششون بخوره
بنده ی حقیر به عنوان یک موئمن از شما درخواست دارم که یکی از این پروفایل های زیبا رو بزارید در پروفتون و تا میتونید این پیام رو انتشار بدید
چه کپی و چه فروارد 🌱
اگر فروارد کردید خیلی خوشحالمون میکنید 🌺
با ذکر صلواتی بسم الله..... ببینم چقدر آقابرات اهمیت داره ✋🏻
🌻چـٰادُرمِشڪۍتۅ،بَرایَتاَمنیَتمۍآۅَرَد
خیـٰالَتراحَت
گُرگهـٰاهَمیشہِبہِدُنبـٰالِشِنِلقِرمِزۍهَستَند🌻
#چادرانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منطق برانداز ها در رابطه با شاهچراغ😐😂🤦♀
یکیازرفقاگفت💁🏻♂
منچونتونمازمتوجهندارم
نمازمقبولنمیشه...
پسخوندنشچهفایدهداره؟
چشماتوبازکنیهلحظه'!
رفیقاینحرفخودِاونشیطان
لامذهبه😐/
آیتاللهمجتھدیتهرانۍ
میفرمایند:نمازتوهلیکوپتریبخون
(بدونحضورقلب)
ولیاولوقتبخون...
ببینچهتاثیریدارهتوزندگیت💁🏻♂
کمکمخودِخودِخدایکاریباهاتمیکنهکه
نمازتمیشهپرازوجودخدا
پسبھانهومَھانهروبزارکنار .
🔴این داستان در کانال رسمی استاد میرهاشم حسینی تولیت حوزه علمیه حاج آقا مجتهدی، جایی که شهید آرمان علی وردی تحصیل میکرد منتشر شد.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
شهید آرمان علی وردی در سیزدهم تیرماه سال ۱۳۸۰ در شهر تهران به دنیا آمد. از کودکی با تربیت و هدایت خانواده خصوصا پدر که جانباز شیمیایی بود اهل مسجد و هیات شد و پس از آشنایی با مجموعهی کانون امام علی علیه السلام، پیوسته پای ثابت برنامههای آن از جمله جلسات قرآن بود.
۱۴ سال بیشتر نداشت که به همراه دوستانش در جلسات اخلاق وانس با معارف قرآن و عترت اساتیدی چون حضرت استاد حاج آقای جاودان و جناب استاد حاج آقا میرهاشم حسینی شرکت می کرد . توفیق زیارت عتبات عالیات و کربلای معلی در نوجوانی قسمت او شد.
همزمان در ایام تحصیل دبیرستان، مسئول فضاسازی هیأت شباب المهدی می شود. طی دوسال که مراسمات در منزل پدرخانم شهید مدافع حرم عبدالله باقری برگزار می شد آرمان مرتب به امورات هیأت رسیدگی می کرد تا چراغ مجلس سیدالشهداء علیه السلام خاموش نشود.
پس از دیپلم در رشته مهندسی عمران پذیرفته شد. اما به دلیل دغدغه های بی شمار فرهنگی و آرمان های والای دینی اش با مشورت بزرگان از دانشگاه انصراف داد و در سال ۱۳۹۹ وارد حوزه علمیه آیت الله مجتهدی ره شد تا در لباس مقدس روحانیت و سربازی امام زمان ارواحنا فداه به اسلام و مکتب ائمه اطهار علیهم السلام و انقلاب اسلامی خدمت کند.
او از همان ابتدای طلبگی به خوبی نشان داد که سطح دغدغه ها و آرمان هایش فراتر از درس و حجره نشینی است. به وقت درس، شاگردی با استعداد بود و در مواقع بحران خادمی مخلص و سربازی مطیع.
سیل و زلزله بی تابش می کرد. فکر و خیال گرفتاری مردم خواب و خوراک را از او می گرفت ، لباس جهاد به تن می کرد و دل به کوه و بیابان می زد. او می دانست در مواقع ضرورت درس و بحث و تکلیف عوض می شود .
آرمان درس و جهاد را به خوبی با هم جمع کرده بود. اینکه تشخیص بدهی در حجره بنشینی یا میان گل و لای سیلاب باشی درسی بود که از مرادش امام خامنه ای گرفته بود.
قدر و ارزش اعمال و بزرگی و کوچکی کارها امریست که فقط خدا آن را می داند. و باید که دیده نشویم چون آنکه باید ببیند می بیند . این نکات مهم ، همیشه سرلوحه امور آرمان بود.
او می دانست کار باید برای خدا باشد ، بزرگ و کوچکی اش اصلا مهم نیست. برای همین بود که وقتی شب قدر، مهدکودک هیأت احتیاج به نیرو داشت بی درنگ پذیرفت که احیاء آن شب را تا سحر در کنار هیاهوی کودکان سپری کند. اصلا هرجا که کاری بود به دور ازخودنمایی آرمان را می شد آنجا پیدا کرد. خواه کنار چند بچه ی پر سر و صدا باشد، خواه وسط سیلاب و آوار زلزله!
و اما ماجرای آن شب آفتابی سخت! شب غربت و مظلومی
صبح چهارشنبه ۴ آبان مثل روزهای گذشته آرمان در درس های حوزه شرکت کرد. پیام های خوبی از سطح شهر تهران مخابره نمی شد.آشوبگران در چند نقطه تجمعاتی همراه با تخریب اموال عمومی برپا کرده بودند.
ظهر بعد از اتمام کلاس آرمان وسایلش را جمع کرد و از طلبه ها خداحافظی کرد.دوستانش به شوخی گفتند : شهید نشی!؟ صبر کن آخرین عکس را هم ازت بگیریم! اما آرمان گویا افق نگاهش جای دیگری بود. با رفتار و الفاظی متواضعانه دوباره خداحافظی کرد و با عجله از حوزه خارج شد و خود را به بچه های گردان امام علی علیه السلام رساند. نماز مغرب را در مسجد به جماعت خواند.
درگیری ها در شهرک اکباتان بالا گرفته بود. عده ای فتنه گر جهت هتک حرمت برخی شهروندان محترم و مردم مظلوم ، تجمع کرده وبا شعارهای وقیحانه دست به آشوب و تخریب زده بودند.آرمان به همراه تعدادی از بسیجی ها برای شناسایی و ساماندهی اوضاع به فاز یک اکباتان رفتند.
پرتاب سنگ از بالای برخی ساختمان ها موجب جدایی او از تیم شناسایی می شود. در چشم برهم زدنی غریبانه محاصره اش می کنند. اغتشاشگران از همه طرف به او حمله می کنند. با سنگ و چوب و لگد ، با هرچه که دستشان رسید زدند و فیلم گرفتند و فحاشی کردند!
کربلایی به پا شده بود! غریب گیر آوردنش! لباس از تنش در آوردند ، با تهدید و شکنجه از او خواستند به حضرات اهل بیت علیهم صلوات الله وحضرت آقا هتاکی کند! اما هیهات که تربیت شده ی مکتب سیدالشهداء سلام الله علیه دست از اعتقادات قلبی اش بکشد و جانش را به بهایی ناچیز بخرد!
آرمان زیر بار حرف اراذل و اوباش نمی رود و بلای بزرگ را به جان می خرد. شکنجه شدت می یابد و بدن پاکش را با ضربات مکرر چاقو پاره پاره می کنند و در نهایت با کوبیدن تکه بلوک های سیمانی به سر مطهرش، به کما می رود! کفتارها بدن نیمه جانش را روی زمین می کشند و در گوشه ای از شهرک تنها رها می کنند. پس از ساعتی پیکر پر زخم و کبود و تقریبا بی جان آرمان به بیمارستان منتقل می شود.
و سرانجام صبح جمعه ششم آبان ۱۴۰۱ آرمان عزیز به سبب شدت جراحات وآسیب ها در سراسر بدن مطهرش، چونان مولایش سیدالشهداء با
قتل صبر به فیض شهادت نائل آمد و در آغوش خونین اباعبدالله الحسین علیه السلام آرام گرفت.
بدن چاک چاک و کبود برادر شهیدمان تا ابد سندی بزرگ بر مظلومیت ملت شهید پرور ایران و فرزندان امام خامنه ای و رسوایی مدعیان دروغین آزادی و حقوق بشر است.
• بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی در آستانه 13 آبان 1401 :
آن طلبهی جوان، طلبهِی شهید جوان در تهران ــ آرمان عزیز! ــ او چه گناهی کرده بود؟ طلبهِی جوان، دانشجو بوده آمده طلبه شده، متدیّن، مؤمن، متعبّد، حزباللهی، شکنجه کنند زیر شکنجه او را بکشند، جسدش را بیندازند در خیابان، اینها کارهای کوچکی است؟
اینها کهاند؟ این [را] باید فکر کرد؟ اینها کهاند؟ این بچههای ما که نیستند، این جوانهای ما که نیستند اینها،اینها کهاند؟ از کجا دستور میگیرند؟ چرا این کسانی که مدّعیِ حقوق بشرند اینها را محکوم نکردند؟ چرا قضیهی شیراز را محکوم نکردند؟ اینها طرفدار حقوق بشرند؟
#داداش_آرمان
#شهید_ارمان_علی_وردی