فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«مدیر»
به روایت شهید حاج قاسم سلیمانی :
مدیر باید خلاق باشد، نوآور باشد، مبتکر باشد، از دل بحران خلاقیت ایجاد بکند،بحران را دور بزند.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
شهادت یا سزای نفرین منافقین ؟
آیا شباهت مواضع انسان هایی که ظاهرا فاصله بینشان زیاد است ، اتفاقی است ...؟
#دشمن_شناسی
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
شهید مدافع حرم مصطفی (سیّدابرهیم) صدرزاده
تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۰۶/۱۶
محل تولد : شهرستان شوشتر
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۸/۰۱
محل شهادت : حلب
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
انتحاری داعشی ، قصد ورود به حرم امام هادی و امام حسن عسگری علیهم السلام را داشت
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
هادی سه بار برای مبارزه با داعش راهی منطقه سامراء شد. او با نیروهای حشدالشعبی همکاری نزدیکی داشت. دفعه اول حدود بیست روز طول کشید و کسی خبر نداشت.
چند بار به او زنگ زدم اما حرف خاصی نمی زد. نمی گفت که کجا رفته، تا اینکه برگشت و تعریف کرد که در مناطق نبرد با داعش مشغول مبارزه بوده.
بار دوم زمان کمتری را در مناطق درگیری بود. وقتی به نجف برگشت به منزل ما آمد. خیلی خوشحال شدم. به هادی گفتم: چه خبر؟ توی اون مناطق چیکار می کنی؟!
هادی می گفت: خدا ما رو برای جهاد آفریده، باید جلوی این آدم های از خدا بی خبر بایستیم.
بعد یاد ماجرایی افتاد و گفت: این دفعه نزدیک بود شهید بشم، اما خدا نخواست!
باتعجب پرسیدم: چطور؟!
هادی گفت: توی سامراء مشغول درگیری بودیم. نیروهای انتحاری داعش قصد داشتند با فریب نیروهای ما خودشان را به محدوده حرم برسانند.
در یکی از روزهای درگیری، یکی از نیروهای داعش خودش را تا نزدیک حرم رساند اما یکباره لو رفت!
چند نفر به دنبال او رفتند و این نیروی انتحاری وارد یک ساختمان شد. ما محاصره اش کردیم. من سریع به دنبال او وارد ساختمان شدم.
آن نیروی داعشی موضع گرفته بود و مرتب شلیک می کرد. اما در واقع محاصره بود اگر از پشت دیوار بیرون می آمد به درک واصل می شد. بعد از چند دقیقه گلوله های من تمام شد و آرام از ساختمان بیرون آمدم.
یکی از دوستان من وارد ساختمان شد و من بیرون ایستادم.
چند دقیقه بعد دوست من داد زد: خشاب برسون ... خشاب را برداشتم و آماده شدم که وارد ساختمان شوم. یکباره صدای مهیب انفجار من را به گوشه ای پرت کرد.
عامل انتحاری داعش که فهمیده بود نیروهای ما گلوله ندارد از مخفیگاه خودش بیرون آمد و خودش را به نیروهای ما رساند و بلافاصله خودش را منفجر کرد ...
چند لحظه بعد وارد ساختمان شدم. من فقط چند ثانیه با شهادت فاصله داشتم. زنده ماندن من خیلی عجیب بود. دیوارهای داخل ساختمان خراب شده و خون شهدای ما به در و دیوار پاشیده بود. پیکرهای پاره پاره شهدا همه جا ریخته بود.
به روایت سید روح الله میرصانع
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (ع)
ارسالی یکی از عزیزان همراه در کانال خالدین
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
36.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جانباز فتنه تقلب، شهید مصطفی صدرزاده
برشی از مستند عابدان کهنز
#شهید_مصطفی_صدرزاده #فتنه_۸۸
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
این عکس به تنهایی یک دنیا حرف داره
شهید مدافع حرم مرتضی عطایی
لباس و چفیه بسیجی ...
دست گچ گرفته شده ...
منطقه عملیاتی ...
اشاره به عکس آقاجان ، امام خامنه ای که روی قلب شهید سنجاق شده ...
مدت کوتاهی بعد از شهادت مصطفی صدزاده ...
تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مُجمَل
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
✒️✒️✒️✒️
مصلحت سنجی در تاریخ نگاری با تحریف تاریخ تفاوتی نداره
✒️✒️✒️✒️
#یادداشت_ها_و_درد_دل_ها
بنده حقیر خالدین رو کمتر از یک دانشگاه نمیدونم . همه ی ما در این دانشگاه در محضر کلام حضرت باری تعالی ، اهل بیت نبوت سلام الله علیهم و علما و شهدا مینشینیم و یاد میگیریم . انشاءالله به توفیق الهی ، عامل هم باشیم و در نهایت به جرگه شهدا ببرنمون ...
بحمدلله در مدت حدود پنج سالی که از تشکیل گروه خالدین و آغاز فعالیت ها میگذره ، چالش های زیادی ، در سطح های مختلف پیش اومده و به مدد شهدا ، از همه ی این چالش ها عبور کردیم . ما بخاطر این مواجه شدن با چالش ها حقیقتا خدا رو شکر میکنیم چون هرکدوم اگرچه در اول کار ، ظاهرا نقش سرعتگیر رو داشتن اما در نهایت باعث رشد کار شدن .
القصه؛ گروه خالدین در مسیر ضبط و ثبت و ترویج فرهنگ شهدا ، به نظرم با یک چالش جدید مواجه شده . من اسم این چالش جدید رو میگذارم : چالش سانسور یا اعتماد ؟
وقتی روی شخصیت افراد (اعم از شهدا یا غیرشهدا) کار میکنیم ، بعضا با این توصیه مواجه میشیم که عزیزانی از روی دلسوزی میگن : ( طرح فلان مسئله لزومی نداره ) یا ( از نشر روایت غیررسمی پرهیز کنید ) .
گروه خالدین به حول و قوه الهی تا امروز موفق شده در مقابل این مصلحت سنجی ها مقاومت صددرصدی داشته باشه . الحمدلله . اما شاید لازم باشه دلیل این نوع رویکرد بیشتر تبیین بشه .
ادامه ی این مطلب رو در لینک زیر مطالعه بفرمایید :
khaledin.com/?p=5550
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
سه رفیق و شهید مدافع حرم در یک قاب
شهید مصطفی صدرزاده ، شهید حسن قاسمی دانا و شهید مرتضی عطایی
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه
#شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_مرتضی_عطایی #شهید_حسن_قاسمی_دانا
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
میخواد منم یکی لنگه ی خودش باشم
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
بروایت همسر شهید عبدالحسین برونسی
گفتم:«این لبنیاتیه که کارش خوب بود، مزد هم زیاد داد که!»
سرش را این طرف و آن طرف تکان داد گفت:« این یکی باز از او سبزی فروشه بدتره.»
گفتم :«چطور؟»
گفت: کم فروشی می کنه تو کارش غش داره، جنس بد رو قاطی جنس خوب می کنه و به قیمت بالاتر می فروشه ، تازه همینم سبکتر می کشه . از همه بدترش اینه که می خواد منم لنگه خودش باشم!
با غیظ ادامه داد:«این نونش از اون بدتره»
از فردا صبح زود رفت به قول خودش سر گذر ، سه چهار روز بعد، آخر شب از سر کار برگشت، گفت: «الحمدالله یک بنّا پیدا شده که منو با خودش ببره سرکار.»
گفتم روزی چقدر می ده؟ گفت ده تومن.
کارش جان کندن داشت. با کار لبنیاتی که مقایسه می کردم دلم می سوخـت
همین را هم بهش گفتم . گفت: « هیچ طوری نیست نون زحمتکشی ،نون پاک و حلالیه خیلی بهتر از کار اوناست…..»
کم کم تو همین کار بنایی جا افتاد و کم کم برای خودش شد اوستا و حالا دیگر شاگرد هم می گرفت. دستمردش هم بهتر از قبل شد.
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
در محضر قرآن کریم
🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
🌷🌷
🌷
رَبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ ۚ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا
پروردگار شما همان است که به دریا برای شما کشتیها را به حرکت میآورد تا از فضل خدا بطلبید، که او درباره شما بسیار مهربان است.
وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ ۖ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ ۚ وَكَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا
و چون در دریا به شما خوف و خطری رسد در آن حال به جز خدا همه آنهایی که به خدایی میخوانید از یاد شما بروند، و آنگاه که خدا شما را به ساحل سلامت رسانید باز از خدا روی میگردانید، و انسان بسیار کفر کیش و ناسپاس است.
أَفَأَمِنْتُمْ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِيلًا
آیا ایمن هستید از اینکه شما را در کنار خشکی [در زمین] فرو ببرد، یا بر شما طوفانی از شن و سنگریزه بفرستد، سپس برای خود حافظ و نگهبانی نیابید؟!
أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ يُعِيدَكُمْ فِيهِ تَارَةً أُخْرَىٰ فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قَاصِفًا مِنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُمْ بِمَا كَفَرْتُمْ ۙ ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ عَلَيْنَا بِهِ تَبِيعًا
یا ایمن هستید از اینکه بار دیگر شما را به دریا برگرداند، پس توفانی سخت که با خود ریگ و سنگ می آورد بر شما فرستد و به سبب اینکه ناسپاسی کردید غرقتان کند؟ آن گاه در برابر کار ما برای خود پی گیر و دفاع کننده ای نخواهید یافت.
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا
و همانا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را (بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.
آیات 67 تا 71 سوره مبارکه اسراء
🌷
🌷🌷
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷
#آیات_قرآن
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
30.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از تظاهرات مقابل کاخ سفید تا شهادت در دهلاویه
روایتی از زندگی مجاهدانه شهید مصطفی چمران
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
هروقت تَرسِت ریخت، مثل من داد بزن
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
اگر نگویم صددرصد ، حداقل نود و پنج درصدِ مسجد امیرالمومنین علیه السلام با پول مردم ساخته شد. یکی از جاهایی که برای مسجد پول جمع می شد، بهشت رضوان بود . آخرهای سال هم برای جمع آوری پول ساخت مسجد به بهشت زهرا می رفتیم . حاج آقا بهرامی برای آن جا مجوز می گرفتند و برای پول جمع کردن به آن جا می رفتیم . من خجالت میکشیدم و اصطلاحا رویم نمی شد که بگویم به ما کمک کنید . به همین خاطر به آقا مصطفی گفتم من اصلا نمی توانم بگویم. آقا مصطفی می گفت مجید جان دو سه بار بگویی ترست می ریزد. میگفتم : آقا مصطفی! خدا شاهده اصلا نمی توانم بگویم . نه اینکه از گدایی کردن برای ساخت مسجد خجالت بکشم. زبونش را ندارم و رویم نمی شود که بخواهم بگویم. آقا مصطفی گفتند باشه. پس من می گویم و هر وقت شما ترست ریخت و اعتماد به نفس پیدا کردی ، شما هم بگو . گفتم باشه . من صندوق را دستم می گرفتم و آقا مصطفی جلوی من راه می رفت. جثه ی ضعیفی داشت اما خداوند سه برابر جثه اش بهش صدا داده بود. داد می زدند : کمک در ساخت خانه ی خدا، مسجد امیرالمومنین …
یک نفر می آمد پول می داد ، یک نفر تیکه می انداخت ، یک نفر می گفت این پول ها را می خواهید برای خودتان چه کار کنید؟ یعنی یک ساعت آقا مصطفی بدون این که یک استکان آب بخورند، داشتند برای برای کمک جمع کردن مسجد داد می زدند. من دیگه کم کم ترسم ریخت، من هم پشت سر آقا مصطفی شروع کردم به داد زدن . تا شروع کردم ، آقا مصطفی لبخندی زدند و گفتند خدا خیرت بده، زبانم خشک شد.
به روایت دوست و هم محل شهید
منبع : مستند آقا مصطفی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
لجنپراکنی کردن به آبروی ملّی لطمه میزند
ای کاش بی پروا ها دست از پرده دری بردارن . لااقل بی تقوایی ها و امراض روحی شون رو به اسم از دفاع جبهه ی انقلاب تموم نکنن ...
در انقلابی گری هیچ کس حق نداره قدم از حدود تعیین شده توسط رهبر معظم انقلاب فراتر بگذاره . والله انقلابی گری راه و رسم داره ...
رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای فرمودن : «در این حرکت عظیمی که انجام میگیرد، در رقابتهای پیش روی انتخاباتی بین نامزدها، اخلاق حاکم باشد؛ بدگویی کردن، تهمت زدن، لجنپراکنی کردن، کمکی به پیشرفت کارها نمیکند، به آبروی ملّی هم لطمه میزند. صحنهی انتخابات صحنهی عزّت و حماسه است، صحنهی رقابت برای خدمت است، صحنهی کشوواکش برای به دست آوردن قدرت نیست. برادرانی که وارد میدان مبارزهی انتخاباتی و رقابت انتخاباتی میشوند، این را به عنوان یک وظیفه بدانند؛ آنها به وظیفهشان عمل کنند.»
این فرمایشات حضرت آقا ، حجت رو بر همه ی ما تموم میکنه و کمک میکنه راحت تر بتونیم بین مجاهدان انقلابی و پیروان هوای نفس ، تمیز قائل بشیم.
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
خاطرات خودگفته شهید مرتضی عطایی
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
از تولد در مشهد مقدس تا اعزام به سوریه برای دفاع از حرم
مرتضی عطایی هستم ، متولد سال ۱۳۵۵ در مشهد ، فرزند دوم یک خانواده هشت نفره ، سه خواهر و سه برادر . شغل و حرفه ی من تاسیسات مکانیکی ساختمان است . کارهایی مثل لوله کشی سرد و گرم ، شوفاژ ، آبگرمکن ، پکیج . هفت هشت سالی هست که مغازه دارم و حدود بیست سال است که دارم کار تاسیسات میکنم . از سال ۷۳ عضو بسیج شدم و پانزده سال است که عضو فعال و عضو شورای حوزه هستم .
....
آن روز به سرم زد با این بیسیم یک زنگ به افضلی بزنم . نمی خواستم کسی در خانه متوجه شود . البته کمی زمینه سازی کرده بودم . چون کارم تاسیسات بود و جواز کسب هم داشتم، مدتی قبل در ستاد بازسازی عتبات ثبت نام کردم و قسمتم شد حدود چهل روز در حرم سید الشهداء صلوات الله علیه کار تاسیسات انجام دادم . تصمیم داشتم اگر قضیه رفتنم به سوریه درست شد ، به خانمم بگویم که مجددا کارت عتبات درست شده و باید به عراق بروم .
....
در همین حین یک نفر آمد داخل اتوبوس و گفت : اون آقایی که حاجی سفارشش رو کرده کجاست ؟ بند دلم پاره شد و گفتم دوباره گیر دادن ها شروع شد . از جا بلند شدم و خودی نشان دادم . اشاره کرد و گفت بیا جلو . با خودم گفتم حتما میخواد پیاده ام کنه . استرس زیادی داشتم . جلو که رفتم یک نفر را بلند کرد و گفت تو بشین عقب . بعد من را کنار خودش نشاند . نفس راحتی کشیدم .
....
با پافشاری که انجام دادم ، در نهایت موفق شدم و آنها کوتاه آمدند و رضایت دادند که من هم به فرودگاه بروم . سوار اتوبوس شدیم ، رفتیم فرودگاه و از آنجا با پرواز تهران دمشق به سوریه رفتیم .
متن کامل این خاطره را در لینک زیر بخوانید :
khaledin.com/?p=1662
#شهید_مرتضی_عطایی
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
جهت نابودی علمای اس...رائیل صلوات
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
به روایت دوست شهید
قبل از حرکت برای اردوی جهادی ، وارد مسجد شدم و دیدم جوانی سرش را روی پای یکی از بچه ها گذاشته و خوابیده.
رفتم جلو و تذکر دادم که اینجا مسجد است، بلند شو. دیدم این جوان بلند شد و شروع کرد با من صحبت کردن. اما خیلی حالم گرفته شد. بنده خدا لال بود و با اَده اَده کردن با من حرف زد.
خیلی دلم برایش سوخت. معذرت خواهی کردم و رفتم سراغ دیگر رفقا. بقیه بچه های مسجد از دیدن این صحنه خندیدند!
چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان وارد شد و این جوان لال با او همانگونه صحبت کرد. آن شخص هم خیلی دلش برای این پسر سوخت.
ساعتی بعد سوار اتوبوس شدیم و آماده حرکت، یک نفر از انتهای ماشین با صدای بلند گفت: نابودی همه علمای اس...
بعد از لحظه ای سکوت ادامه داد: نابودی همه علمای اسراییل صلوات
همه صلوات فرستادیم. وقتی برگشتم باتعجب دیدم آقایی که شعار صلوات فرستاد همان جوان لال در مسجد بود!
به دوستم گفتم: مگه این جوان لال نبود!؟
دوستم خندید و گفت: فکر کردی برای چی توی مسجد می خندیدیم. این هادی ذوالفقاری از بچه های جدید مسجد ماست که پسر خیلی خوبیه، خیلی فعال و در عین حال دلسوز و شوخ طبع و دوست داشتنی است. شما رو سرکار گذاشته بود.
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
بچه گربه های آقا مصطفی صدرزاده
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
روش مصطفی کاملا متفاوت بود. می گفت جمع کردن این بچه هایی که خودشون بچه های خوبی هستن هنر نیست. این که شما یک بچه ی یک آخوند یا بچه ی یک روحانی یا مثلا فرزندان یک پاسدار ، فرزندان یک مسئول متعهدی رو برداری و بیاری و اینجا نگهش داری که هنر نیست.
دور مصطفی پر از نوجوان های رنج سنی ده تا شانزده- هفده سال بود. دورش پر بود.
اونهایی که سنشون بیشتر بود به خنده اسم گروه کوچکتر هاشون رو بچه گربه ها گذاشتند . همین اسم هم روشون موند. خودشون هم خوششون میومد و بدشون نمیومد. می گفتند ما بچه گربه های اقا مصطفی هستیم. خود مصطفی هم خوشش میومد و می گفت این ها بچه گربه های من هستند.
بچه ها همه اش دور و برمون می لولیدند و میومدند پیش مصطفی و درد و دل می کردند و مشکلات خانوادگیش رو می گفتند. یا مثلا مشکلات درسیشون رو می گفتند . سر همین موضوع اصطلاح بچه گربه ها دراومد.
به روایت دوست شهید
منبع : مستند آقامصطفی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزوی ما این است که در تراز جامعه ای که امیرالمومنین میخواست بسازد قرار بگیریم
باید قله را نگاه کنیم و به سمت قله حرکت کنیم
🌹🌹عید غدیر خم مبارک🌹🌹
شهید مدافع حرم ، حسن قاسمی دانا
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.