🌹🌹🌹🌹
هرکس برای نماز به جبهه نیامده میتواند از گردان تخریب برود
🌹🌹🌹🌹
(به روایت حاج ذبیح الله کریمی)
قبل از عملیات والفجر هشت در موقعیت ام النوشه بودیم . فکر میکنم حاج اقا تاج آبادی که قبل از من به گردان تخریب آمده بودند ، آن روز ها امام جماعت بودند و ما پشت سر ایشان نماز میخواندیم . خاطرم هست که یک روز ، بعد از نماز صبح ، فرمانده گردان ، شهید حاج عبدالله نوریان آمد و با یک عصبانیت عجیب و با یک جدیت خاصی در محوطه گردان ، با صدای بلند شروع به صحبت کرد .
میگفت : { چرا نماز صبح ها قضا می شود ؟ چرا به نمازهای جماعت اهمیت داده نمی شود ؟ }
از این موضوع خیلی عصبانی و ناراحت بود . انقدر ناراحت بود که گفت : هرکسی که برای نماز به جبهه نیامده ، می تواند بیاید و تسویه اش را بگیرد و از گردان تخریب برود .
همینطور که حاج عبدالله داشت درباره ی این موضوع ، خیلی جدی صحبت می کرد ، یک پیرمردی آن وسط گفت : حاج آقا حالا اشکال ندارد ، یک صلوات بفرستید .
حاج عبدالله عصبانی و جدی بود ، با این حرف عصبانی تر هم شد و گفت صلواتِ چی ؟
حاج عبدالله به قدری ناراحت بود که هیچ کس حتی جرات نکرد صلوات بفرستد .
ایشان از نظر شخصیت ، یک شخصیت فرماندهی به معنای نظامی نبود بلکه یک شخصیت دوست داشتنی بود و به خاطر نوع معنویت و ارتباطی که با بچه ها برقرار کرده بود بچه ها خیلی دوستش داشتند .
وقتی جدی می شد ، بچه ها متوجه می شدند که ایشان از این داستان فوق العاده مهمی ناراحت است .
آن روز هم هیچ کس صلوات نفرستاد و ایشان هم ادامه داد و با جدیت بحث نماز و معنویت و اهمیت توجه به مسائل شرعی را با جدیّت کامل توضیح داد . همه هم گوش دادند و کسی هم بعد از آن جیک نزد تا صحبت های حاج عبدالله تمام شد .
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان #حاج_ذبیح_الله_کریمی #به_روایت_حاج_ذبیح_الله_کریمی
🔸 @khaledin_com 🔸
╰━━━🌹🌹━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعتراف یکی از سران منافقین به ترور بیش از ۱۷۰۰۰ ایرانی در حاشیه دادگاه حمید نوری در سوئد
مردان خدا پرده ی پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
#امام_سید_علی_خامنه_ای
به روایت ساواک
🔸 @khaledin_com 🔸
╰━━━🌹🌹━━━╯
وقايع روز های رحلت رسول اکرم و جریان سقيفه
به روایت براء بن عازب ( یکی از صحابه ی پیامبر اکرم و امیرالمومین علیه السلام )
هنگامى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از دنيا رفت از آن ترس داشتم كه قريش براى خارج کردن امر خلافت از بنى هاشم متّحد شوند . وقتى مردم كار خود را درباره بيعت ابوبكر به انجام رساندند حالت شخص متحيّر فرزند از دست دادهاى مرا گرفت ، اضافه بر حزنى كه از وفات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله داشتم .
من در رفت و آمد بودم و بزرگان مردم را زير نظر داشتم و اين در حالى بود كه بنى هاشم براى غسل و حنوط كنار بدن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله جمع شده بودند . به سرعت بيرون آمدم تا به مسجد رسيدم و نزد بنى هاشم آمدم ، در حالى كه درب بر روى غير آنان بسته بود . درب را به شدّت زدم و گفتم : اى اهل خانه ! فضل بن عباس بيرون آمد . گفتم : مردم با ابوبكر بيعت كردند ! عباس گفت : دستتان تا آخر روزگار از آن غبار آلود شد ، من شما را امر نمودم ولى شما سرپيچى نموديد ...
متن کامل این روایت را در لینک زیر مطالعه کنید:
khaledin.com/?p=4904
🔸 @khaledin_com 🔸
╰━━━🌹🌹━━━╯
🔸ضبط خاطرات رزمنده دفاع مقدس
جانباز سرافراز حاج عبادالله قنبری
جلسه دوم
#حاج_عباد_الله_قنبری #ضبط_خاطرات #لشگر_ده_سید_الشهدا #گردان_تخریب
🔸 @khaledin_com 🔸
╰━━━🌹🌹━━━╯
🔸ضبط خاطرات رزمنده دفاع مقدس
جانباز سرافراز حاج محمدتقی صمد زاده
جلسه اول
#حاج_محمدتقی_صمدزاده #ضبط_خاطرات #لشگر_ده_سید_الشهدا #گردان_تخریب
🔸 @khaledin_com 🔸
╰━━━🌹🌹━━━╯
🌹🌹🌹🌹
پیش بینی بُحَیراء از نبوت حضرت محمد صل الله علیه و آله
🌹🌹🌹🌹
برگرفته از کتاب سیره ابن هشام
هنگامی که سؤالات ديرنشين تمام شد ، رو به ابوطالب كرد و گفت : اين پسر چه نسبتى با تو دارد ؟ ابوطالب گفت : فرزندم است . بحيرا گفت : او فرزند تو نيست و نبايد پدرش زنده باشد . ابوطالب گفت : فرزند برادرم است . بحيرا پرسید : پدرش چه شد ؟ ابوطالب گفت : هنگامى كه مادرش او را حامله بود ، پدرش از دنيا رفت . بحيرا گفت : راست گفتى ، اكنون برادرزاده ات را به شهر و ديار خود بازگردان و او را از شرّ یهودی ها محافظت كن .
متن کامل این روایت را در لینک زیر مطالعه کنید :
khaledin.com/?p=4935
🔸 @khaledin_com 🔸
╰━━━🌹🌹━━━╯