eitaa logo
خالدین
715 دنبال‌کننده
438 عکس
180 ویدیو
2 فایل
🔸«گروه خالدین»🔸 آدرس سایت و آپارات: 🌐https://khaledin.com https://www.aparat.com/khaledin_com ارتباط با پشتیبان : @tahoor110
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️ قسمت پنجم تلاش­ها برای جلوگیری از ترور محمد (ص) 1) دوری از مکه : اکنون عبدالمطلب وظیفه­ ای خطیر بر عهده دارد . پیامبر اکرم(ص) برای مادر و نیز جد مادری وجد پدری بسیار محبوب بود. عبدالمطلب محبوب­ترین فرزندش یعنی عبدالله را از دست داده است و دختر وهب نیز دو ماه پس از ازدواج بیوه شده است. محصول ازدواج پسری بسیار زیباست. اما اهمیت پاسداری از او نیز برای سرپرستانش کاملاً آشکار است. او در محیط مکه که محل آمد و شد کاروان­های تجاری و زیارتی است، در امان نیست لذا باید چاره­ای اندیشید. چاره در دور کردن او از مکه است، آن هم به گونه­ای مخفیانه و دور از چشم اغیار. بنابراین پیامبر را به دایه می­سپارند تا ایشان را در سرزمینی دورتر از مکه و به گونه­ای پنهانی نگهداری کند. با نگاهی به صفحات تاریخ درمی­یابیم که تاریخ­نگاران در علل سپردن پیامبر به دایه، ادلّه­ای مانند شیر نداشتن مادر، بدی آب و هوا و نامناسب بودن آن برای کودکان و رسم عرب را برشمرده­اند که هر سه دلیل به آسانی نقد پذیرند: الف) روشن است که اگر مادر پیامبر شیر نداشت، باید دایه­ای از اهل مکه برای او می­گرفتند تا نزد خودشان رشد نماید. ب) آب و هوای مکه چه مدت نامناسب بوده است؟ آیا این بدی آب و هوا، پنج سال طول کشید؟ در مورد این که آب و هوای مکه در آن سال­ها بد بوده باشد، شاهدی از تاریخ نمی­توان یافت به علاوه اگر چنین بود، باید مکیان یا حداقل کودکان آنها، همه به سرزمین­های دیگر کوچ می­کردند که چنین چیزی رخ نداده است. ج)اگر عادت اهل مکه به دایه سپردن کودک بود، پس چرا دیگر عرب­ها کودکان خویش را به دایه نسپردند. حتی آنان که هم عصر میلاد پیامبر(ص) یا پس از آن به دنیا آمدند، به دایه سپرده نشده­اند. آورده­اند که پیامبر را مدتی مادر حمزه شیر داد. چرا حمزه که دو ماه از پیامبر بزرگ­تر بود به دایه سپرده نشد؟ افزون بر این­ها، نوزاد تنها دو سال شیر می­خورد چرا پیامبر را پنج سال نزد حلیمه فرستادند؟ پس همان­طور که قبلا گفته شد، چون ورود و خروج غریبه­ها به مدینه امری عادی است، به آسانی می­شود در این شهر افراد را ترور کرد؛ از این رو تنها راه پیش روی عبدالمطلب این است که حضرت را ناپدید کند. اما چرا عبد­المطلب، محمد(ص) را پس از پنج سال دوباره به مکه بازمی­گرداند؟ در تاریخ دلایلی بر علت این کار نقل شده است از جمله در حدیثی که((شق صدر)) نام گرفته است، آمده: هنگامی که پیامبر نزد حلیمه بود، با فرزندان او به چوپانی می­رفت. در یکی از همان ایام کسی آمد و سینة محمد(ص) را پاره کرد، لخته­ای خون از آن بیرون آورد و گفت این نصیب شیطان از توست. سپس محل را در طشتی از طلا با آب زمزم شست و رفت. کودکان نزد حلیمه دویدند و فریاد زدند که محمد کشته شد (ابن حنبل، ج3، 121و149و288). پس از آن حلیمه او را نزد جدش برگردانده به عبدالمطلب گفت : من نمی­توانم از فرزندت نگهداری کنم چون او جن­زده شده است. عبدالمطلب نیز او را تحویل گرفت (الحمیری، ج1، 165). به نظر می­رسد این حدیث جعل شده است تا خط اصلی داستان را گم کند. در واقع علت بازگرداندن حضرت به مکه آن بود که حضرت را شناسایی کرده بودند و می­خواستند ایشان را با خود ببرند. نقل­های دیگر این مطلب را تائید می­کند (الحمیری، ج1، 108و الطبری، ج1، 574). آن منطقه دیگر امن نبود؛ بنابراین حلیمه، دیگر توان پاسداری از پیامبر را نداشت. اگر یهودیان از حضرت موسی(ع) نام شیر دهنده را نیز پرسیده بودند، در هفته اول او را می­یافتند. تنها به دلیل ضعف اطلاعات یهود در این زمینه، یافتن پیامبر پنج سال طول کشید. احتمالا در کار نگهداری از اطلاعات مربوط به پیامبر در مکه، خلل حفاظتی پیدا شده که او را پیدا کردند. از این به بعد عبدالمطلب محافظ پیامبر شد . 🔸 @khaledin_com 🔸 .╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
لا حول و لا قوه الّا بالله العلی العظیم وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا فَأَوْحى‌ إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ کفرپیشگان به پیامبرانشان گفتند: مسلماً ما شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه هم‌کیش ما شوید. پس پروردگارشان به آنان وحى کرد: ما قطعاً ستمکاران را نابود مى‌کنیم.» آیه ۱۳ سوره مبارکه ابراهیم تفسیر نور : سؤال: مگر انبيا قبل از بعثت، مشرك بودند كه كفّار از آنان تقاضا مى‌كردند به آيين ما باز گرديد؟ «لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا» پاسخ: اوّلًا ممكن است مراد كفّار، برگشت پيامبران به سلطه‌ى آنان باشد. يعنى مى‌گفتند: بر فرض كه شما ايمان داريد، ولى نبايد در برابر ما قيام كنيد و خود و يارانتان از راه ما سرپيچى نماييد. ثانیا «عود» اگر با حرف «الى» همراه بود به معناى بازگشت به حالت اوّل است، ولى حال كه با «فى» همراه است، مراد از آن تغيير و تحوّل است نه بازگشت به حالت اوّل، يعنى تغيير عقيده دهيد و آيين ما را بپذيريد. پیام ها 1- همه‌ى انبيا، گرفتار مخالفان بودند. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ» 2- تهديد و تبعيد، سياست زورگويانِ بى‌منطق است. لَنُخْرِجَنَّكُمْ‌ ... 3- كفّار نمى‌خواهند مؤمنان هويّت مستقلّى داشته باشند. «لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا» 4- تهديد را بايد با تهديد پاسخ داد. «لَنُخْرِجَنَّكُمْ‌- لَنُهْلِكَنَّ» 5- دليل هلاكت ظلم است، نه كفر. كَفَرُوا ... لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ‌ 6- ظلم، دوام ندارد و ظالم، عاقبت نابود مى‌شود. «لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ» 🔸 @khaledin_com 🔸 .╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️ قسمت ششم 2) پاسداری مداوم: پس از آنکه حلیمه، پیامبر را به عبدالمطلب بازگرداند، ایشان شخصاً حفاظت از حضرت را به عهده گرفت. رفتار عبدالمطلب نشان می­دهد اهمیت حفاظت از این کودک برای ایشان کاملا روشن بوده است که حتی هنگام جلسات دارالندوه نیز ایشان را با خود می­برد و بر جای خود می­نشاند. پس از عبدالمطلب، حفاظت نبی­اکرم(ص) به عهده ابوطالب قرار می­گیرد. ایشان چهار سال از تجارت دست کشیدند تا اینکه قحطی در مکه فشار آورد. ابوطالب به تجارت رفت و پیامبر را هم با خود برد و داستان بحیرا پیش آمد. در نقل داستان بحیرا، آن­قدر اختلاف هست که نشان می­دهد به گونه­ای می­خواهند این داستان را به انحراف و ابتذال بکشانند در حالی که در کشف دو مطلب، این داستان بسیار پرمغز است: 1- انتشار اطلاعات مربوط به پیامبر در آن روز و میزان گفتگو در این باره، بسیار فراوان بوده است. 2- میزان خطر یهود برای پیامبر به اندازه­ای بوده که بحیرا نیز این مطلب را می­دانسته و از ابوطالب خواست که او را به شهرش بازگرداند که مبادا یهود بر او دست یابند زیرا هیچ صاحب کتابی نیست که نداند او به دنیا آمده و اگر او را ببینند، به یقین خواهند شناخت. تذکر بحیرا، احساس خطر برای پیامبر است. دشمنی یهود با پیامبر به حدی است که بحیرا نیز که عالم مسیحی است، آن را دریافته و گمان می­کند ابوطالب از آن بی­خبر است. ابوطالب از همان­جا پیامبر را بازمی­گرداند و جالب اینجاست که بعد از آن، هفت یهودی برای ترور حضرت تا نزد بحیرا آمدند. مهم این است که بعد از این ماجرا ، ابوطالب هرگز به سفر نرفت (المجلسی، ج15، 410). ابوطالب در حفاظت از پیامبر(ص) با درایت کامل از هیچ چیز کم نگذاشته بود. سر سفره پیش از پیامبر غذا می­خورد تا ببیند مسموم هست یا نه، سپس آن را در جلو پیامبر می­گذاشت. شب­ها در کنار محمد می­خوابید و بچه­ها را در کنارش می­خواباند که اگر شب خواستند ایشان را ترور کنند، از خواب بیدار شود. ابوطالب در همه مکان­ها نخست خودش قدم می­گذاشت تا از نبود دشمن مطمئن شود (المجلسی، ج15، 407). تا سن 25 سالگی اوضاع پیامبر(ص) به همین روش بود. حضرت در این سن تقاضای تجارت کرد. حال او جوانی رشید است که دیگر کسی جرأت ترور او را ندارد و البته حضرت هم که از برنامه یهود حتماً آگاهی دارد. برنامه های یهود که برای جلوگیری از به دنیا آمدن حضرت و نیز ترور ایشان به نتیجه نرسید، مرحله بعدی عملیات خود که جلوگیری از گسترش اسلام و فتح قدس توسط آن حضرت بود، رفتند. 🔸 @khaledin_com 🔸 .╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی علی صیاد شیرازی (۱۳۲۳-۱۳۷۸ ه.ش)، از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران که بعد از انقلاب اسلامی ایران و در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نقش موثری ایفا نموده و فرماندهی عملیات‌های پیروزمندانه ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس در جنگ تحمیلی را بر عهده داشت. ایشان سمت‌های، فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی؛ عضو شورای عالی دفاع ملی؛ معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح را بر عهده داشت. صیاد شیرازی در ۲۱ فروردین سال ۱۳۷۸ شمسی به دست منافقین، مقابل منزل‌اش، ترور شده و به شهادت رسید. 🔸 @khaledin_com 🔸 .╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رمز موفقیت شما در زندگی چه بود ؟ روایتی از شهید علی صیاد شیرازی 🔸 @khaledin_com 🔸 .╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️ قسمت هفتم رد پای یهود در جنگ­های مشرکان با پیامبر(مرحله دوم عملیات یهود) شگرد یهود این بود که پیش از آنکه عملیاتی را علیه پیامبر راه اندازد، مشرکان را به میدان بیاورد. اینکه در آیه 82 سوره مائده مشرکان را با (واو) به یهود عطف می­کند، نشان از نوعی تبعیت دارد. یهود محور اصلی است و دشمنی مشرکان تبعی است. پس در عملیات مشرکان بر ضد پیغمبر باید سرنخ­های توطئه یهود در مکه را بیابیم. این امر در جنگ احد و خندق روشن است اما در جنگ بدر باید بسیار دقت کرد تا سرنخ را یافت. با هجرت پیامبر به مدینه، مکه در شوک فرو رفت. پیامبر در مدینه درصدد تشکیل حکومت بودند. اهل مکه، حکومت نادیده بودند و جنگ­هایشان همواره داخلی بود. اینجا تفکر یهود به کمک مشرکان می­آید. ابوجهل پیشنهاد تهاجم به مدینه را می­دهد و با نوشتن نامه­ای برای پیامبر، آن حضرت را تهدید می­کند. این نامه 29 روز قبل از جنگ بدر به دست حضرت می­رسد (الطبری، ج1، 40). با دقت در فرازهای این نامه، که بسیار فراتر از شعور عرب جاهلی است، می توان به این نتیجه رسید که این سخنان از سوی جریانی که ما آن را یهود می­نامیم، به ابوجهل القا شده است. 1) جنگ بدر: در علت جنگ بدر گفته­­اند پیامبر راه کاروان­های تجاری قریش را بست تا آنها از نظر اقتصادی در تنگنا قرار گیرند و مجبور به پذیرش اسلام شوند. سپس مشرکان برای دفاع از خود برخاستند و پیامبر همه را کشت. با بررسی جنگ بدر درخواهیم یافت که این جنگ تهاجم نبوده و به راستی حکم دفاع داشته است. چرا که سران شرک می­خواستند با استفاده از سود آن، سپاهی برای جنگ با پیامبر تجهیز کنند لذا مبارزان جنگ بدر بیشتر سرمایه گذاران همان کاروان بودند. خداوند به پیامبر مأموریت جهاد می­دهد (حج 39). ابوسفیان می­خواست کاروان را در بدر نگه دارد که دریافت پیامبر و سپاهیانش کاروان را رهگیری کرده­اند و از مسیر و زمان عبور او آگاهند. به ناچار مسیر کاروان را تغییر داد و گریخت و در ضمن پیکی به مکه فرستاد که مکیان محافظانی برای کاروان بفرستند. لشکر حفاظتی مکه که از جاده اصلی حرکت می کردند، با کاروان برخورد نکرده و در عوض آن با سپاه اسلام مواجه شدند و جنگ درگرفت. سپاه مکه مجموعه­ای از سران شرک و سرمایه­داران بزرگ مکه بودند که سردمدار مبارزه با اسلام بوده و مانع پیوستن توده مردم به اسلام می­شدند و اگر سد این مجموعه در هم می­شکست، اسلام به سرعت تمام شبه جزیره را فرا می­گرفت و جنگ و کشتارهای بعدی توسط آن رخ نمی­داد. اگرمسلمین دارای بصیرت کافی بوده و تابع دستورات پیامبر(ص) بودند، در همین کارزار اول، کار مشرکان تمام می­شد؛ متأسفانه نیروهای پیامبر(ص) دارای چنان بصیرتی نبودند چرا که ساعتی بعد از منهزم شدن سپاه کفر، که بهترین فرصت برای قلع و قمع سران شرک بود، به ناگاه بدون اینکه فرمانی در این زمینه از سوی پیامبر(ص) صادر شده باشد، جنگ تعطیل شد. علت این امر هم، به اسارت گرفته شدن شماری از مشرکان بود. آیة نازل شده در این زمینه، بیانی روشن از عمق فاجعه بود: «ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْرى‏ حَتَّى یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ، لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» (انفال 67 و 68). برای هیچ پیامبری نسزد که اسیران داشته باشد تا که در روی زمین کشتار بسیار کند. شما متاع این جهانی را می­خواهید و خدا آخرت را می­خواهد و او پیروزمند و حکیم است. اگر پیش از این از جانب خدا حکم نشده بود به سبب آنچه که گرفته بودید عذابی بزرگ به شما می­رسید. 🔸 @khaledin_com 🔸 .╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
«و در کتاب به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که‏ قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد، و قطعاً به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست‏؛ پس آنگاه که وعده نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما می‏‌گماریم‏ تا میان خانه‏‌ها به جستجو درآیند و این تهدید تحقّق‏‌یافتنی است‏.» آیه ۴ و ۵ سوره مبارکه اسراء
... بندگانی که سخت نیرومندند ... سلام بر شهدای راه حق و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون 🔸 @khaledin_com 🔸 .╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾ امشب زیاد این سوره رو بخونید 🙏
پروپاگاندای ضد ایرانی از ساعات آینده شروع به نشر و درج شایعات بوسیله اذناب خود در داخل و ارتجاع منطقه خواهد کرد. از ادعای اطلاع قبلی ایران به اسرائیل تا انتشار تصاویر فرار سرداران و فرماندهان و مسئولین از ایران ...
لبیک یا خامنه ای ... بزرگ ترین سیلی تاریخ بر دهان اصلی ترین دشمنان خدا ، فقط از دستان مردی چون او ساخته است . براستی که او نائب بر حق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است 🔸 @khaledin_com 🔸 .╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️ قسمت هشتم (جنگ بدر) نقش یهود: بعضی، طمع برخی مسلمین در سپاه اسلام را مسبب و مشوق اسیر­گیری دانسته­اند. دراین خصوص نقل شده بعضی از انصار نزد پیامبر آمدند و از حضرت خواستند که از کشتن اسیران صرف نظر کرده و در عوضِ گرفتن فدیه، آنها را آزاد نماید و بر خواسته خویش پای فشردند. پیامبر در پاسخ آنها فرمودند: اگر چه چنین کنیم، سال دیگربه تعدادشان کشته می­دهیم. آنها گفتند: باکی نیست، امسال از آنها فدیه می­گیریم و سود دنیا می­بریم و در سال آینده شهید می­شویم و به بهشت می­رویم (القمی، ج1، 126و270). تمرد از امر پیامبر آن هم از سوی سلحشوران بدری بسیار بعید به نظر می­رسد. پس باید به دنبال دلیلی ظریف­تر بگردیم. جریانی که دائماً در مدینه از سوی یهود پیگیری می­شد این بود که نبی اکرم (ص) پیروزی­های زودرس نداشته باشد. اگر مشرکان در بدر نابود می­شدند، یهود به سرعت سقوط می­کرد و منافقان نیز نمی­توانستند آنان را یاری کنند. نفاق داخل مدینه نیاز به زمان داشت پس نهضت اسلامی باید به تاخیر بیافتد. بنابراین می­بایست در میان یهود و نفاق داخل مدینه به دنبال عوامل این نافرمانی گشت، چرا که تنها آنها از این امر سود می­بردند. این مسلم است که یهود نمی­توانست در این خصوص، فعالیت مستقیم داشته باشد پس چه کسانی عامل مستقیم ایجاد جو اسیرگیری در بین مسلمین بوده­اند؟ از آنجا که گزارشات تاریخی، دراین زمینه چندان گویا نیست، برای پاسخ به این سؤال باید در امور پیرامونی نبرد بدر دقت نمود. در اینجا رد پای این جریان را در داستانی از طبری که ابن ابی الحدید هم آن را آورده، پی می­گیریم. او پس از اینکه درخواست قریش از ابوبکر و عمر را برای پادرمیانی در خصوص اسرا نقل می­کند، در ادامه می­افزاید: پس از جنگ، بین ابابکر و عمر در کشتن یا زنده نگه داشتن آنان، اختلاف شد...(در انتهای حدیث آمده است) و حضرت آیه 118 سوره مائده را خواندند (ابن ابی الحدید،14،173). ابن ابی الحدید بعد از نقل این داستان می­گوید: آیه 118 سوره مائده که پیامبر خواندند، در آخر عمر پیامبر نازل شده است در حالی که جنگ بدر در سال دوم هجرت بوده است پس چگونه می­توان پذیرفت که پیامبر به این آیه استدلال کرده باشد؟! سپس وی در متن و درستی این حدیث تردید می­کند (ابن ابی الحدید، ج14، 173). در هیچ منبع تاریخی نیامده که رسول الله(ص) در خصوص فرجام اسرا، اصحاب را به شور دعوت کرده و نظر آنها را طلب کرده باشد و اساساً جای این سؤال است که چرا تنها این دو تن، نزد پیامبر در این مورد سخن گفته­اند؟ چرا در این داستان از افراد دیگری چون علی(ع) و مقداد ذکری به میان نیامده است؟ اگر صرفاً مسئله اظهار رای مطرح بود، چرا تا این حد از سوی این دو تن برای به کرسی نشاندن نظرشان اصرار شد؟ آیا نمی­دانستند این نحوه اظهار رای، که اولی شفاعت اسرا کند و بیرون رود و دومی داخل شده و حکم به اعدام آنها دهد و تا چند نوبت این عمل تکرار شود موجب گستاخی عوام شده، جو تشنج پدید خواهد آمد و در نهایت پیامبر نخواهد توانست نظرش را در خصوص اسرا اعمال کند؟ به هر حال در نتیجه این واقعه، دشمنان خونی اسلام نجات یافته و مجال پیدا کردند که جنگ خونین احد را در سال بعد به راه اندازند. حال آیا از مجموع این امور نمی­توان حدس زد که جریان اسیرگیری هم برنامه­ای حساب شده بوده است؟ 🔸 @khaledin_com 🔸 .╰━━━━🌹🌹━━━━╯.