هر که در عشق
سر از قلّه برآرد هنر است
همه تا دامنهی کوه تحمل دارند
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت اول
بستر نزول قرآن یعنی زمان و مکان نزول آن، صدر اسلام و شبه جزیره حجاز است و بر اساس مبانی تفسیر تاریخی، آیات قرآن به جز مواردی که از آینده دور خبر میدهند، باید در زمان نزول مصداق داشته باشد تا برای مردم عصر نزول، قابل فهم باشد.
حال قرآن سرسختترین دشمن مسلمین را یهود میداند و میفرماید:
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا...»(مائده 82)
دشمنترین مردم نسبت به کسانی که ایمان آوردهاند، یهود و مشرکان هستند اما با تتبع در تاریخ صدر اسلام و جنگهای پیامبر با یهودیان، مواردی که دال بر سرسختی این دشمن مهم مومنین باشد به چشم نمیخورد و حتی در بسیاری از عملیاتهای پیامبر عظیمالشان اسلام علیه ایشان، برخی از تاریخنگاران، شروع کننده جنگ را، مسلمین دانستهاند و از سیاق تاریخ برمیآید یهودیان تنها به دفاع از خود میپرداختهاند.
با توجه به اینکه در قرآن، به تصریح آیات آن و نیز تاکید بزرگان دین، انحرافی راه ندارد، و عین صدق و راستی میباشد، پس باید ناگفتههایی در تاریخ وجود داشته باشد که اگر کشف شود، ردپای یهود در بسیاری از توطئههای صدر اسلام، قبل و بعد از آن روشن خواهد شد. برای این منظور، ناگزیر از مرور برخی نکات کلیدی تاریخ یهود هستیم.
سران یهود و به تبع آنها سایر یهودیان بعد از حضرت موسی(ع) از راه حق منحرف شدند و پیامبران الهی را که برای اصلاح ایشان ظهور میکردند، به قتل میرساندند، (بقره91 و آلعمران112) این گروه طبق پیشگوییهای تورات، منتظر ظهور دو موعود بودند که تا صدر اسلام یکی از آنها (حضرت عیسی(ع)) ظهور کرده بود و یهود باعداوت خویش، وی را تحت فشار و تعقیب قرار داده و حضرت را به پیامبر مفقودالاثر تاریخ تبدیل کردند و به این هم اکتفا نکرده و با نفوذ در دین مسیح، چنان انحرافی در آن ایجاد نمودند که اساس فعالیت عیسی(ع) را که فریسیستیزی بود، به دوستی و همراهی با فریسیان تبدیل کردند.
سازمان یهود که مجموعهای گسترده از اطلاعات را در اختیار داشت، پیامبر آینده را که همان موعود دوم هست، همانند فرزندان خویش میشناسد:
«الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُون» کسانى که کتب آسمانى به آنان دادهایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود میشناسند (اگر چه) جمعى از آنان حق را آگاهانه کتمان میکنند (بقره، 146).
پس از حضرت عیسی(ع)، این سازمان دیگر جز اسلام هیچ تهدیدی را در برابر خود نمیبیند. از طرفی، ادیان مدعی آن روز همچون مسیحیت و یهودیت، از شخصی میگفتند که با ظهور خود، جهان را از فتنه، ستم و بیعدالتی پاک خواهد ساخت و سازمان منحرف یهود برای بقاء خود، ناگزیر از آغاز عملیات است.
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت دوم
مدینه، نخستین پایتخت حکومت پیامبر است. در تاریخ آوردهاند که ابتدا، یهود به یثرب آمدند و این شهر را بنیان گذاردند. ایشان مدتها قبل از تولد پیامبر، در این منطقه به صورت گروهی ساکن شدند. یهودیان شنیده بودند که پیامبر آخرالزمان به یثرب میآید و در این باره اطلاعات کامل داشتند .
آنان ادعا میکنند که برای یافتن پیامبر آخرالزمان و ایمان به او به مدینه آمدند، ولی با تحقیق در روند تاریخ، در صحت این گفته به تردید میافتیم. اگر چنین است، چرا به عیسی(ع)که معجزات بسیار نشان داد، ایمان نیاوردند؟ افزون بر این، جای این پرسش هست که چرا یهودیان که میدانند پیامبر آخرالزمان در مکه مبعوث میشود، به مکه نیامدند؟ چرا در منطقهای ساکن شدند که خالی از سکنه است؟ یهودیان میدانستند که پیامبر اسلام(ص) بین دو کوه عیر و احد مستقر خواهد شد و از این روی در این منطقه ساکن شدند. در اینجا این پرسش پیش میآید که چرا یهود در سرزمین حجاز پراکنده شدند، در حالی که منطقه میان این دو کوه، منطقه محدودی است؟
آنان ادعا میکنند که در یافتن مصداق این منطقه دچار خطا شدند لذا برخی در خیبر و برخی در تبوک و برخی نیز در مناطق دیگر ساکن شدند. اما این ادعا دروغی بیش نیست، چرا که با نگاهی به نقشه این مناطق، درمییابیم که این مناطق، درست بر سر راههای مدینه به قدس است. آنان با استقرار در این مناطق، راه پیامبر به بیتالمقدس را به آسانی بستند. پیامبر اگر بخواهد از هر راهی، از مدینه به سرزمین کنعان (فلسطین) برود، یهودیان در برابر او هستند. اگر از مسیر عراق برود، به فدک و اگر از مسیر مدینه برود، به خیبر میرسد. چگونه بپذیریم که اینها اتفاقی و تصادفی در پایتخت حکومتی او مستقر شدهاند!؟
سیزده سال پیامبر در مکه است و یهودیان از بعثت او آگاهند؛ حتی یکی از علمای یهود، در روز میلاد حضرت، او را شناسایی کرده است . چطور یهودیان مدینه نمیدانستند که در مکه پیامبر موعود به دنیا آمده است!؟ اگر اینها برای یاری پیامبر آخرالزمان به مدینه آمدهاند، چرا در حالی که به دقت او را میشناسند، در مکه به او ایمان نمیآورند!؟ بسیار پیشتر از میلاد پیامبر(ص)، هاشم هنگام عبور از مدینه به همسرش گفت: اگر یهودیان این کودک(عبدالمطلب) را بیابند، او را میکشند . این همان زمانی است که یهودیان به مردم مدینه میگفتند: این پیامبر برای ماست و آمدهایم به او ایمان بیاوریم.
بنابراین درمییابیم که یهود برای جلوگیری از ورود پیامبر(ص) به قدس، به مدینه و اطراف آن آمدند. با نگاهی به نقشه سکونت یهودیان در حجاز، به آسانی میتوان دریافت که یهود از مدینه تا دیوارهای قدس را خاکریز زدند. استحکامات نظامی فوقالعاده و موانعی عظیم در این مسیر فراهم کرده بودند. پیامبر برای رسیدن به قدس باید هفت خاکریز را رد میکرد. بنی قریظه، بنی مصطلق، بنی نضیر، خیبر، تبوک، موته، قدس. سه خاکریز نخست در مدینه بود و یهودیان مستقر در آنها، هر یک در زمان خاصی، به جنگ با رسول الله پرداختند. در خاکریزهای بعدی، حضرت در جنگهای مختلف تا موته پیش رفتند ولی با مکر یهودیان به قدس نرسیدند.
مأموریت تصرف قدس از جانب خدا به موحدان داده شده است. از همین روی، حرکتهای پیامبر اسلام به سوی قدس بود. طبق اخبار منابع یهود، اگر پیامبر آخرالزمان سرزمینی را بگیرد یا در آن مستقر شود، دیگر آن را از دست نمیدهد و لذا اگر پیامبر اسلام به قدس دست یابد، یهود باید از حرکت جهانی خود چشم بپوشد؛ به همین جهت خاکریز و سنگرهای یهودی بنی قینقاع، بنی قریظه، خیبر، و ... در مدینه تا قدس ایجاد شد.
این استحکامات طی سالیان متمادی درست شده بود. استحکامات خیبر روی کوه، خندق کندند و بالای خندق دیوار کشیدند و آن سوی دیوار، قلعه ساختند در حالی که اینان در مدینه دشمنی نداشتند. بدین ترتیب درمییابیم که آنان از پیش برای دفاعی سنگین در برابر پیامبر آخرالزمان، برنامهریزی داشتند. در صحنه عمل نیز دیدیم که در جنگ با پیامبر، از همین قلعهها نهایت استفاده را کردند، سپس در تبوک پیامبر(ص) را معطل کردند. نتیجه این تلاشها، شکست پیامبر(ص) در آخرین نبرد، در موته بود.
سپاه اسامه آخرین نیرویی بود که حضرت برای حرکت به سمت مرزهای روم و فلسطین کنونی تجهیز میکرد که با رحلت پیامبر(ص) و کارشکنی افرادی که در تاریخ مشخصاند، این سپاه از حرکت ایستاد و متاسفانه عملیات تاخیری یهود توانست پیامبر اکرم(ص) را از رسیدن به قدس بازدارد .
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت سوم
یهود با شناسایی نور نبوت در اجداد پیامبر(ص)و با تطبیق آن با علائم ذکر شده در کتابهای آسمانی سعی در خاموش کردن این نور داشتند.
1) ترور هاشم: حضرت هاشم، جد اعلای پیامبر، مکی است، اما قبر ایشان در غزه فلسطین است! ایشان از مکه برای تجارت به سوی شام خارج شده و در یثرب مهمان رئیس یکی از قبائل مستقر در مدینه به نام عمرو بن زید بن لبید خزرجی میشود. هاشم با دختر عمرو، سلمی، ازدواج میکند. بعد از ازدواج، هاشم همسر خود را به مکه برد، وقتی سلمی حامله شد، طبق شرطی که هنگام ازدواج کرده بودند، او را برای وضع حمل به نزد خانوادهاش در یثرب برگرداند و خود از آنجا برای تجارت به شام رفت، هنگام رفتن به سفر، به همسرش سفارش میکند که احتمال دارد از این سفر بازنگردم. خداوند به تو پسری خواهد داد، از او سخت نگهداری کن.
هاشم به غزه میرود و پس از پایان تجارت هنگام بازگشت در همان شب به ناگاه دچار بیماری میشود. اصحابش را فرا میخواند و میگوید به مکه بازگردید. به مدینه که رسیدید، به همسرم سلام برسانید و او را سفارش کنید برای فرزندم که از او متولد میشود و بگوئید که او بزرگ ترین دغدغه من است. پس قلم و کاغذی میخواهد و وصیتنامهای مینویسد که بخش عمدهای از آن در سفارش به پاسداری از فرزند است و اشتیاق به زیارت او (المجلسی، ج15، 53-51).
حضرت موسی خبر آمدن پیامبر اکرم(ص) را به یهودیان داده بود. اینان از قیافه پدر و مادر و نسل او آگاه بودند و گنجینهای از اطلاعات را در اختیار داشتند و آنان مسلط به علم چهرهشناسی بودند که از موسی آموخته بودند و نسل به نسل به آنان منتقل شده بود. بنابراین هاشم، در چهره آنان آشنا بود و یهودیان به خوبی میدانستند که پیامبر آخرالزمان از نسل اوست. اما تیر آنها دیر به هدف خورد و هنگامی هاشم ترور شد که نطفه عبدالمطلب در مکه بسته شده بود.
2) ترور عبدالمطلب: فرزند هاشم در مدینه به دنیا آمد و رشد کرد و او را شیبه نامیدند. به توصیه هاشم، مادر پاسداری او را به عهده گرفت و جالب است که مادر دیگر ازدواج نکرد.
روزی مردی از بنی عبد مناف به هنگام رفتن برای تجارت، در یثرب، میبیند یکی از بچهها در حال بازی، خود را فرزند هاشم میخواند. از حال او میپرسد. او خود را معرفی میکند و آن مرد این خبر را به مطلب میرساند (المجلسی، ج15، 122). و مطلب این کودک را فراری داده و همراه خود به مکه میبرد(المجلسی، ج15، 158) طبق نقل دیگری، با توافق مادرش این کار را می کند (الجزری، ج2، 6). به هنگام مراجعت مطلّب و شیبه، یهودیان آنان را شناسایی کرده و به آنها حمله کردند که با اعجاز نجات یافتند (المجلسی، ج15، 60). وقتی مطلّب او را به مکه آورد، مردم به گمان اینکه او غلام مطلب است او را عبدالمطلب نام نهادند و این نام بر او ماند (المجلسی، ج15، 123).
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازی از مستند آقا مرتضی
▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
شهیدِ ۲۰ فروردین ۱۳۷۲
بمناسبت سالروز عروج سید شهیدان اهل قلم ، شهید بزرگوار آقا مرتضی آوینی
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت چهارم
3) ترور عبدالله: یهود در ترور عبدالمطلب ناکام ماند و از او عبدالله به دنیا آمد. عبدالله اهل مدینه است ولی قبرش در مدینه در مقرّ یهود است. درباره او داستانها صریحتر است و یهودیان بارها دست به ترور او زده و ناکام ماندند ( المجلسی، ج15، 110-90).
روزی وهب بن عبد مناف، یکی از تجّار مکه، عبدالله را که آن روز جوانی 25 ساله بود، دید که یهودیان او را در میان گرفته و میخواهند او را بکشند. وهب ترسید و در میان بنیهاشم رفت و فریاد زد: عبدالله را دریابید که دشمنان او را در میان گرفتهاند. عبدالله معجزهآسا نجات یافت. وهب که شاهد نجات معجزهآسای او بود و نور نبوت را در چهرهاش میدید، پیشنهاد ازدواج دخترش آمنه و عبدالله را داد و این ازدواج مبارک سرگرفت.
نقل شده است یهودیان، خانمی از کاهنان یهود را فرستادند که همسر عبدالله شود و نطفه پیامبر آخرالزمان به این زن منتقل شود لذا آن زن هر روز سر راه عبدالله را میگرفت و به او پیشنهاد ازدواج میداد اما روز بعد از ازدواج عبدالله با آمنه، دیگر آن پیشنهاد را نداد، عبدالله از او پرسید چرا این بار سخن پیشینت را تکرار نکردی؟ گفت نوری که در پیشانی تو بود، دیگر نیست. عبدالله ازدواج کرده بود (ابن شهرآشوب، ج1، 26).
چند ماه پس از ازدواج آندو و در شرایطی که آمنه باردار بود، عبدالله در راه بازگشت از شام در مدینه از دنیا میرود(الطبری، ج1، 598) و تیر یهود برای بار دوم دیر به هدف میخورد و عبدالله به گونهای مشکوک در یثرب رحلت میکند اما نمیتوان خط ترور را ردیابی کرد.
4) تلاش برای ترور پیامبر: آوردهاند فردای شب میلاد پیامبر(ص)، یکی از علمای یهود به دارالندوه آمد و گفت: آیا دیشب در میان شما فرزندی متولد شده است؟ گفتند : نه گفت پس باید در فلسطین به دنیا آمده باشد، پسری که نامش احمد است و هلاک یهود به دست او خواهد بود. آنها پس از جلسه سراغ گرفته و دریافتند که پسری برای عبدالله بن عبدالمطلب به دنیا آمده است. آن مرد را خبر کردند که آری درمیان ما کودکی به دنیا آمده و قسم به خدا که پسر است! عالم یهودی از آنها خواست که او را نزد کودک ببرند. آنها او را به نزد کودک بردند، او تا بچه را دید بیهوش شد و چون به هوش آمد گفت: به خدا قسم! پیامبری، تا قیامت از بنی اسرائیل گرفته شد. این همان کسی است که بنیاسرائیل را نابود میکند و چون دید قریش از این خبر شاد شدند، گفت: به خدا قسم! کاری با شما بکند که اهل مشرق و مغرب از آن یاد کنند (الکلینی، ج8، 300).
محمد(ص) از همان نخستین روز تولد شناسایی شد. تیرهای یهود برای جلوگیری از پیدایش ایشان، به خطا رفته است و حالا آنها برای رسیدن به هدف، باید محمد(ص) را از میان بردارند.
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
بچه ی محله ی اتابک تهران بود . خلق و خوی داش مشتی داشت . لات بود اما برای خودش صاحب سبک بود . یک روز میگفت ظرف های غذای من را بشویید و یک روز همه ی ظرف های گردان را میشست .
مجید مشتی خاک رو برمیداشت و بو میکرد و به خنده میگفت بوی شهادت نمیده تا اینکه به خاک شهر فاو رسید و گفت این خاک بوی شهادت میده و خودش قبل از شهادتش اطلاع داده بود که قراره شهید بشه ..
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولودی خوانی عید مبعث به سبک شهید مجید رضایی
به روایت حاج ابراهیم قاسمی
#شهید_مجید_رضایی #حاج_ابراهیم_قاسمی #گردان_تخریب #لشگر_ده_سیدالشهداء
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
حوزه علمیه مستقل یا حکومتی ؟
در ظاهر خیلی سوال مبنایی و دقیقیه اما به نظرم قبل از اینکه خیلی به فکر فرو بریم و فریب طرّاح سوال رو بخوریم ، کافیه سوال رو دقیق تر بپرسیم تا مشخص بشه . یعنی بپرسیم از همراهی حوزه علمیه با چه نوع حکومتی به تنگ اومدید ؟ منظورتون همراهی با حکومت طاغوته یا همراهی حوزه با حکومت اسلامی ؟
این داستان زمانی جالب میشه که میبینیم حوزه علمیه مستقل دقیقا همون چیزیه که استکبار و طاغوت و شیاطین عالم میخوان .
نمیدونم اولین کسی که شعار جدایی دین از سیاست (بخوانید حوزه ی مستقل از حکومت ) رو عنوان کرده دقیقا چه شخصی بوده اما میدونم این شعار همون شعاریه که باهاش مانع حکومت امیرالمومنین علیه السلام شدن و با همین شعار امام حسن علیه السلام رو مجبور به عقب نشینی در مقابل معاویه کردن و دقیقا با همین شعار حسین بن علی السلام رو متهم به خروج از دین کردند ...
بعد ها ، یعنی در همین تاریخ معاصر ما ، با همین شعار پوچ و بی معنی ، شیخ شهید حاج شیخ فضل الله نوری رحمه الله علیه رو به شهادت رسوندند و حکومت پهلوی درست کردند و چه و چه که به روز اسلام و مسلمین نیاوردند ...
امروز هم سعی میکنن با این لفّاظی ها ، جمهوری اسلامی رو تضعیف کنن . بیچاره ها نمیدونن دارن سربازی میکنن برای (حسبنا کتاب الله) ... . شیعه راه و روشش ، شیوه و مرام ولایته . ما به شیوه ی شهدا مسلمونیم و به شیوه ی شهدا ، در راه ولیّ خدا سربازی میکنیم ان شاءالله .
#شیخ_فضل_الله_نوری
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت پنجم
تلاشها برای جلوگیری از ترور محمد (ص)
1) دوری از مکه : اکنون عبدالمطلب وظیفه ای خطیر بر عهده دارد . پیامبر اکرم(ص) برای مادر و نیز جد مادری وجد پدری بسیار محبوب بود. عبدالمطلب محبوبترین فرزندش یعنی عبدالله را از دست داده است و دختر وهب نیز دو ماه پس از ازدواج بیوه شده است. محصول ازدواج پسری بسیار زیباست. اما اهمیت پاسداری از او نیز برای سرپرستانش کاملاً آشکار است. او در محیط مکه که محل آمد و شد کاروانهای تجاری و زیارتی است، در امان نیست لذا باید چارهای اندیشید. چاره در دور کردن او از مکه است، آن هم به گونهای مخفیانه و دور از چشم اغیار. بنابراین پیامبر را به دایه میسپارند تا ایشان را در سرزمینی دورتر از مکه و به گونهای پنهانی نگهداری کند.
با نگاهی به صفحات تاریخ درمییابیم که تاریخنگاران در علل سپردن پیامبر به دایه، ادلّهای مانند شیر نداشتن مادر، بدی آب و هوا و نامناسب بودن آن برای کودکان و رسم عرب را برشمردهاند که هر سه دلیل به آسانی نقد پذیرند:
الف) روشن است که اگر مادر پیامبر شیر نداشت، باید دایهای از اهل مکه برای او میگرفتند تا نزد خودشان رشد نماید.
ب) آب و هوای مکه چه مدت نامناسب بوده است؟ آیا این بدی آب و هوا، پنج سال طول کشید؟ در مورد این که آب و هوای مکه در آن سالها بد بوده باشد، شاهدی از تاریخ نمیتوان یافت به علاوه اگر چنین بود، باید مکیان یا حداقل کودکان آنها، همه به سرزمینهای دیگر کوچ میکردند که چنین چیزی رخ نداده است.
ج)اگر عادت اهل مکه به دایه سپردن کودک بود، پس چرا دیگر عربها کودکان خویش را به دایه نسپردند. حتی آنان که هم عصر میلاد پیامبر(ص) یا پس از آن به دنیا آمدند، به دایه سپرده نشدهاند. آوردهاند که پیامبر را مدتی مادر حمزه شیر داد. چرا حمزه که دو ماه از پیامبر بزرگتر بود به دایه سپرده نشد؟ افزون بر اینها، نوزاد تنها دو سال شیر میخورد چرا پیامبر را پنج سال نزد حلیمه فرستادند؟ پس همانطور که قبلا گفته شد، چون ورود و خروج غریبهها به مدینه امری عادی است، به آسانی میشود در این شهر افراد را ترور کرد؛ از این رو تنها راه پیش روی عبدالمطلب این است که حضرت را ناپدید کند.
اما چرا عبدالمطلب، محمد(ص) را پس از پنج سال دوباره به مکه بازمیگرداند؟ در تاریخ دلایلی بر علت این کار نقل شده است از جمله در حدیثی که((شق صدر)) نام گرفته است، آمده: هنگامی که پیامبر نزد حلیمه بود، با فرزندان او به چوپانی میرفت. در یکی از همان ایام کسی آمد و سینة محمد(ص) را پاره کرد، لختهای خون از آن بیرون آورد و گفت این نصیب شیطان از توست. سپس محل را در طشتی از طلا با آب زمزم شست و رفت. کودکان نزد حلیمه دویدند و فریاد زدند که محمد کشته شد (ابن حنبل، ج3، 121و149و288).
پس از آن حلیمه او را نزد جدش برگردانده به عبدالمطلب گفت : من نمیتوانم از فرزندت نگهداری کنم چون او جنزده شده است. عبدالمطلب نیز او را تحویل گرفت (الحمیری، ج1، 165). به نظر میرسد این حدیث جعل شده است تا خط اصلی داستان را گم کند. در واقع علت بازگرداندن حضرت به مکه آن بود که حضرت را شناسایی کرده بودند و میخواستند ایشان را با خود ببرند. نقلهای دیگر این مطلب را تائید میکند (الحمیری، ج1، 108و الطبری، ج1، 574). آن منطقه دیگر امن نبود؛ بنابراین حلیمه، دیگر توان پاسداری از پیامبر را نداشت.
اگر یهودیان از حضرت موسی(ع) نام شیر دهنده را نیز پرسیده بودند، در هفته اول او را مییافتند. تنها به دلیل ضعف اطلاعات یهود در این زمینه، یافتن پیامبر پنج سال طول کشید. احتمالا در کار نگهداری از اطلاعات مربوط به پیامبر در مکه، خلل حفاظتی پیدا شده که او را پیدا کردند. از این به بعد عبدالمطلب محافظ پیامبر شد .
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
لا حول و لا قوه الّا بالله العلی العظیم
وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ
کفرپیشگان به پیامبرانشان گفتند: مسلماً ما شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه همکیش ما شوید. پس پروردگارشان به آنان وحى کرد: ما قطعاً ستمکاران را نابود مىکنیم.»
آیه ۱۳ سوره مبارکه ابراهیم
تفسیر نور :
سؤال: مگر انبيا قبل از بعثت، مشرك بودند كه كفّار از آنان تقاضا مىكردند به آيين ما باز گرديد؟ «لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا»
پاسخ: اوّلًا ممكن است مراد كفّار، برگشت پيامبران به سلطهى آنان باشد. يعنى مىگفتند: بر فرض كه شما ايمان داريد، ولى نبايد در برابر ما قيام كنيد و خود و يارانتان از راه ما سرپيچى نماييد.
ثانیا «عود» اگر با حرف «الى» همراه بود به معناى بازگشت به حالت اوّل است، ولى حال كه با «فى» همراه است، مراد از آن تغيير و تحوّل است نه بازگشت به حالت اوّل، يعنى تغيير عقيده دهيد و آيين ما را بپذيريد.
پیام ها
1- همهى انبيا، گرفتار مخالفان بودند. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ»
2- تهديد و تبعيد، سياست زورگويانِ بىمنطق است. لَنُخْرِجَنَّكُمْ ...
3- كفّار نمىخواهند مؤمنان هويّت مستقلّى داشته باشند. «لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا»
4- تهديد را بايد با تهديد پاسخ داد. «لَنُخْرِجَنَّكُمْ- لَنُهْلِكَنَّ»
5- دليل هلاكت ظلم است، نه كفر. كَفَرُوا ... لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ
6- ظلم، دوام ندارد و ظالم، عاقبت نابود مىشود. «لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ»
#آیات_قرآن
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت ششم
2) پاسداری مداوم: پس از آنکه حلیمه، پیامبر را به عبدالمطلب بازگرداند، ایشان شخصاً حفاظت از حضرت را به عهده گرفت. رفتار عبدالمطلب نشان میدهد اهمیت حفاظت از این کودک برای ایشان کاملا روشن بوده است که حتی هنگام جلسات دارالندوه نیز ایشان را با خود میبرد و بر جای خود مینشاند.
پس از عبدالمطلب، حفاظت نبیاکرم(ص) به عهده ابوطالب قرار میگیرد. ایشان چهار سال از تجارت دست کشیدند تا اینکه قحطی در مکه فشار آورد. ابوطالب به تجارت رفت و پیامبر را هم با خود برد و داستان بحیرا پیش آمد. در نقل داستان بحیرا، آنقدر اختلاف هست که نشان میدهد به گونهای میخواهند این داستان را به انحراف و ابتذال بکشانند در حالی که در کشف دو مطلب، این داستان بسیار پرمغز است: 1- انتشار اطلاعات مربوط به پیامبر در آن روز و میزان گفتگو در این باره، بسیار فراوان بوده است. 2- میزان خطر یهود برای پیامبر به اندازهای بوده که بحیرا نیز این مطلب را میدانسته و از ابوطالب خواست که او را به شهرش بازگرداند که مبادا یهود بر او دست یابند زیرا هیچ صاحب کتابی نیست که نداند او به دنیا آمده و اگر او را ببینند، به یقین خواهند شناخت.
تذکر بحیرا، احساس خطر برای پیامبر است. دشمنی یهود با پیامبر به حدی است که بحیرا نیز که عالم مسیحی است، آن را دریافته و گمان میکند ابوطالب از آن بیخبر است. ابوطالب از همانجا پیامبر را بازمیگرداند و جالب اینجاست که بعد از آن، هفت یهودی برای ترور حضرت تا نزد بحیرا آمدند. مهم این است که بعد از این ماجرا ، ابوطالب هرگز به سفر نرفت (المجلسی، ج15، 410).
ابوطالب در حفاظت از پیامبر(ص) با درایت کامل از هیچ چیز کم نگذاشته بود. سر سفره پیش از پیامبر غذا میخورد تا ببیند مسموم هست یا نه، سپس آن را در جلو پیامبر میگذاشت. شبها در کنار محمد میخوابید و بچهها را در کنارش میخواباند که اگر شب خواستند ایشان را ترور کنند، از خواب بیدار شود. ابوطالب در همه مکانها نخست خودش قدم میگذاشت تا از نبود دشمن مطمئن شود (المجلسی، ج15، 407). تا سن 25 سالگی اوضاع پیامبر(ص) به همین روش بود. حضرت در این سن تقاضای تجارت کرد. حال او جوانی رشید است که دیگر کسی جرأت ترور او را ندارد و البته حضرت هم که از برنامه یهود حتماً آگاهی دارد. برنامه های یهود که برای جلوگیری از به دنیا آمدن حضرت و نیز ترور ایشان به نتیجه نرسید، مرحله بعدی عملیات خود که جلوگیری از گسترش اسلام و فتح قدس توسط آن حضرت بود، رفتند.
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
علی صیاد شیرازی (۱۳۲۳-۱۳۷۸ ه.ش)، از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران که بعد از انقلاب اسلامی ایران و در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نقش موثری ایفا نموده و فرماندهی عملیاتهای پیروزمندانه ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس در جنگ تحمیلی را بر عهده داشت.
ایشان سمتهای، فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی؛ عضو شورای عالی دفاع ملی؛ معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح را بر عهده داشت.
صیاد شیرازی در ۲۱ فروردین سال ۱۳۷۸ شمسی به دست منافقین، مقابل منزلاش، ترور شده و به شهادت رسید.
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رمز موفقیت شما در زندگی چه بود ؟
روایتی از شهید علی صیاد شیرازی
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت هفتم
رد پای یهود در جنگهای مشرکان با پیامبر(مرحله دوم عملیات یهود)
شگرد یهود این بود که پیش از آنکه عملیاتی را علیه پیامبر راه اندازد، مشرکان را به میدان بیاورد. اینکه در آیه 82 سوره مائده مشرکان را با (واو) به یهود عطف میکند، نشان از نوعی تبعیت دارد. یهود محور اصلی است و دشمنی مشرکان تبعی است. پس در عملیات مشرکان بر ضد پیغمبر باید سرنخهای توطئه یهود در مکه را بیابیم. این امر در جنگ احد و خندق روشن است اما در جنگ بدر باید بسیار دقت کرد تا سرنخ را یافت.
با هجرت پیامبر به مدینه، مکه در شوک فرو رفت. پیامبر در مدینه درصدد تشکیل حکومت بودند. اهل مکه، حکومت نادیده بودند و جنگهایشان همواره داخلی بود. اینجا تفکر یهود به کمک مشرکان میآید. ابوجهل پیشنهاد تهاجم به مدینه را میدهد و با نوشتن نامهای برای پیامبر، آن حضرت را تهدید میکند. این نامه 29 روز قبل از جنگ بدر به دست حضرت میرسد (الطبری، ج1، 40). با دقت در فرازهای این نامه، که بسیار فراتر از شعور عرب جاهلی است، می توان به این نتیجه رسید که این سخنان از سوی جریانی که ما آن را یهود مینامیم، به ابوجهل القا شده است.
1) جنگ بدر: در علت جنگ بدر گفتهاند پیامبر راه کاروانهای تجاری قریش را بست تا آنها از نظر اقتصادی در تنگنا قرار گیرند و مجبور به پذیرش اسلام شوند. سپس مشرکان برای دفاع از خود برخاستند و پیامبر همه را کشت. با بررسی جنگ بدر درخواهیم یافت که این جنگ تهاجم نبوده و به راستی حکم دفاع داشته است. چرا که سران شرک میخواستند با استفاده از سود آن، سپاهی برای جنگ با پیامبر تجهیز کنند لذا مبارزان جنگ بدر بیشتر سرمایه گذاران همان کاروان بودند.
خداوند به پیامبر مأموریت جهاد میدهد (حج 39). ابوسفیان میخواست کاروان را در بدر نگه دارد که دریافت پیامبر و سپاهیانش کاروان را رهگیری کردهاند و از مسیر و زمان عبور او آگاهند. به ناچار مسیر کاروان را تغییر داد و گریخت و در ضمن پیکی به مکه فرستاد که مکیان محافظانی برای کاروان بفرستند. لشکر حفاظتی مکه که از جاده اصلی حرکت می کردند، با کاروان برخورد نکرده و در عوض آن با سپاه اسلام مواجه شدند و جنگ درگرفت.
سپاه مکه مجموعهای از سران شرک و سرمایهداران بزرگ مکه بودند که سردمدار مبارزه با اسلام بوده و مانع پیوستن توده مردم به اسلام میشدند و اگر سد این مجموعه در هم میشکست، اسلام به سرعت تمام شبه جزیره را فرا میگرفت و جنگ و کشتارهای بعدی توسط آن رخ نمیداد. اگرمسلمین دارای بصیرت کافی بوده و تابع دستورات پیامبر(ص) بودند، در همین کارزار اول، کار مشرکان تمام میشد؛ متأسفانه نیروهای پیامبر(ص) دارای چنان بصیرتی نبودند چرا که ساعتی بعد از منهزم شدن سپاه کفر، که بهترین فرصت برای قلع و قمع سران شرک بود، به ناگاه بدون اینکه فرمانی در این زمینه از سوی پیامبر(ص) صادر شده باشد، جنگ تعطیل شد. علت این امر هم، به اسارت گرفته شدن شماری از مشرکان بود.
آیة نازل شده در این زمینه، بیانی روشن از عمق فاجعه بود:
«ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْرى حَتَّى یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ، لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» (انفال 67 و 68). برای هیچ پیامبری نسزد که اسیران داشته باشد تا که در روی زمین کشتار بسیار کند. شما متاع این جهانی را میخواهید و خدا آخرت را میخواهد و او پیروزمند و حکیم است. اگر پیش از این از جانب خدا حکم نشده بود به سبب آنچه که گرفته بودید عذابی بزرگ به شما میرسید.
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
«و در کتاب به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد، و قطعاً به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست؛ پس آنگاه که وعده نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما میگماریم تا میان خانهها به جستجو درآیند و این تهدید تحقّقیافتنی است.»
آیه ۴ و ۵ سوره مبارکه اسراء
... بندگانی که سخت نیرومندند ...
سلام بر شهدای راه حق
و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾
وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾
امشب زیاد این سوره رو بخونید 🙏
لبیک یا خامنه ای ...
بزرگ ترین سیلی تاریخ بر دهان اصلی ترین دشمنان خدا ، فقط از دستان مردی چون او ساخته است .
براستی که او نائب بر حق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است
لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت هشتم
(جنگ بدر)
نقش یهود: بعضی، طمع برخی مسلمین در سپاه اسلام را مسبب و مشوق اسیرگیری دانستهاند. دراین خصوص نقل شده بعضی از انصار نزد پیامبر آمدند و از حضرت خواستند که از کشتن اسیران صرف نظر کرده و در عوضِ گرفتن فدیه، آنها را آزاد نماید و بر خواسته خویش پای فشردند. پیامبر در پاسخ آنها فرمودند: اگر چه چنین کنیم، سال دیگربه تعدادشان کشته میدهیم. آنها گفتند: باکی نیست، امسال از آنها فدیه میگیریم و سود دنیا میبریم و در سال آینده شهید میشویم و به بهشت میرویم (القمی، ج1، 126و270).
تمرد از امر پیامبر آن هم از سوی سلحشوران بدری بسیار بعید به نظر میرسد. پس باید به دنبال دلیلی ظریفتر بگردیم. جریانی که دائماً در مدینه از سوی یهود پیگیری میشد این بود که نبی اکرم (ص) پیروزیهای زودرس نداشته باشد. اگر مشرکان در بدر نابود میشدند، یهود به سرعت سقوط میکرد و منافقان نیز نمیتوانستند آنان را یاری کنند. نفاق داخل مدینه نیاز به زمان داشت پس نهضت اسلامی باید به تاخیر بیافتد.
بنابراین میبایست در میان یهود و نفاق داخل مدینه به دنبال عوامل این نافرمانی گشت، چرا که تنها آنها از این امر سود میبردند. این مسلم است که یهود نمیتوانست در این خصوص، فعالیت مستقیم داشته باشد پس چه کسانی عامل مستقیم ایجاد جو اسیرگیری در بین مسلمین بودهاند؟ از آنجا که گزارشات تاریخی، دراین زمینه چندان گویا نیست، برای پاسخ به این سؤال باید در امور پیرامونی نبرد بدر دقت نمود. در اینجا رد پای این جریان را در داستانی از طبری که ابن ابی الحدید هم آن را آورده، پی میگیریم.
او پس از اینکه درخواست قریش از ابوبکر و عمر را برای پادرمیانی در خصوص اسرا نقل میکند، در ادامه میافزاید:
پس از جنگ، بین ابابکر و عمر در کشتن یا زنده نگه داشتن آنان، اختلاف شد...(در انتهای حدیث آمده است) و حضرت آیه 118 سوره مائده را خواندند (ابن ابی الحدید،14،173).
ابن ابی الحدید بعد از نقل این داستان میگوید: آیه 118 سوره مائده که پیامبر خواندند، در آخر عمر پیامبر نازل شده است در حالی که جنگ بدر در سال دوم هجرت بوده است پس چگونه میتوان پذیرفت که پیامبر به این آیه استدلال کرده باشد؟! سپس وی در متن و درستی این حدیث تردید میکند (ابن ابی الحدید، ج14، 173).
در هیچ منبع تاریخی نیامده که رسول الله(ص) در خصوص فرجام اسرا، اصحاب را به شور دعوت کرده و نظر آنها را طلب کرده باشد و اساساً جای این سؤال است که چرا تنها این دو تن، نزد پیامبر در این مورد سخن گفتهاند؟ چرا در این داستان از افراد دیگری چون علی(ع) و مقداد ذکری به میان نیامده است؟ اگر صرفاً مسئله اظهار رای مطرح بود، چرا تا این حد از سوی این دو تن برای به کرسی نشاندن نظرشان اصرار شد؟ آیا نمیدانستند این نحوه اظهار رای، که اولی شفاعت اسرا کند و بیرون رود و دومی داخل شده و حکم به اعدام آنها دهد و تا چند نوبت این عمل تکرار شود موجب گستاخی عوام شده، جو تشنج پدید خواهد آمد و در نهایت پیامبر نخواهد توانست نظرش را در خصوص اسرا اعمال کند؟
به هر حال در نتیجه این واقعه، دشمنان خونی اسلام نجات یافته و مجال پیدا کردند که جنگ خونین احد را در سال بعد به راه اندازند. حال آیا از مجموع این امور نمیتوان حدس زد که جریان اسیرگیری هم برنامهای حساب شده بوده است؟
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
اللّهم اجعل عواقبَ امورنا خیراََ و لا تُسلِّط علینا مَن لا یَرحمنا و لا تَجعل الدُّنیا اکبرَ همِّنا و لا تَجعل مُصیبتنا فی دیننا برحمتک یا اَرحم الرّاحمین
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.
⭕️تاریخچه رویارویی یهود با اسلام⭕️
قسمت نهم
2)جنگ احد: دومین عملیات پیامبر با مشرکان، نبرد احد میباشد. سران یهود به مکه آمدند و با ابوسفیان گفتگو نموده او را تحریک کردند و قول دادند که در صورت عملیات دوباره، هماهنگ با آنها وارد جنگ خواهند شد. در سال بعد ابوسفیان سه هزار نفر نیرو برای رزم گردآورده، به همراه سه هزار نفر نیروی تدارکاتی و تعدادی زن، سپاه شرک را دوباره به راه انداخت.
خبر این سپاه به پیامبر رسید و ایشان به مشورت با یاران پرداختند. نخست خود پیامبر(ص) پیشنهاد دادند که داخل مدینه بجنگیم و جنگ را به جنگ شهری تبدیل کنیم چرا که مشرکان پرشمار و تجهیزات نظامیشان بیشتر است و در میدانهای باز میتوانند ما را دور بزنند و محاصره کنند؛ اما اگر در شهر بجنگیم چون محل عملیات را میشناسیم، سازمان دشمن، وقتی وارد کوچههای مدینه شد، به هم خورده و تضعیف میگردد. از طرفی همه مردم شهر درگیر جنگ شده و ما میتوانیم از همه قوا بهره بگیریم ( ابنابیالحدید، ج14، 223). ولی برخی از اصحاب نظر ایشان را نپذیرفتند و جنگ در شهر را ننگین دانستند (القمی، ج1، 111).
اصحاب در برابر رأی مستحکم پیامبر که با اصول نظامی سازگار بود میبایست دلیل منطقی بیاورند. اما چنانکه در تاریخ نقل است، دلایل مخالفان نظر پیامبر متعصبانه و بیمنطق بوده است. سستی این دلایل نشان میدهد که جریانی رخ داده تا واقعیتی را که در اینجا رخ داده، بپوشانند و آن چیزی نیست جز تحمیل خروج از شهر بر پیامبر. اگر این جنگ در شهر اتفاق میافتاد، قطعاً این نبرد به سود پیامبر تمام میشد و ضربهای که مشرکان میبایست در بدر میخوردند و از آن رَستند، در اینجا کامل میشد و سقوط شرک جلو میافتاد.
آوردهاند ابوسفیان هنگامی که به سوی مدینه میآمد، متوجه جاسوسان پیامبر(ص) شد و از اینکه مسلمین با شنیدن خبر حمله پر تعداد مشرکین در شهر بمانند ابراز نگرانی کرد (الواقدی، ج1، 205). ولی علیرغم این مطلب او به مسیر خود ادامه داد. آیا این مطلب نشانه این نیست که او از پیش از جنگ، از خروج سپاه مطمئن بوده است؟ به عبارت دیگر این امر که او از قبل میداند که برخی پیامبر را مجبور به خروج از شهر میکنند، حکایت از ارتباط او با برخی از مسلمین ندارد؟
در جریان مشاوره، دودستگی و اختلافی در بین مردم رخ داد. امثال عبدالله بن ابی بن سلول و یارانش بر ماندن در شهر اصرار داشته(الواقدی، ج1، 219) و طرفدار نظر پیامبر بودند و عدهای هم مخالف این نظر بودند. در پایان حضرت پذیرفتند که از شهر خارج شوند. ایشان پس از اقامه نماز، به منزل رفتند تا لباس و زره بر تن کنند و سلاح بردارند و همراه آنان دو نفر نیز داخل شدند (ابنابیالحدید، ج14، 225). در این لحظه مردم از کرده خود پشیمان شدند که چرا رسولالله را به خروج از شهر مجبور کردند. هنگامی که حضرت از منزل خارج شدند، مخالفان جنگ شهری نزدشان آمدند و پشیمانی خود را ابراز کردند اما حضرت نپذیرفتند و فرمودند: من شما را به این امر دعوت کردم و شما آن را نپذیرفتید، برای یک پیامبر شایسته نیست پس از پوشیدن زره آن را درآورد تا زمانی که با دشمن نبرد کند (الواقدی، ج1، 214). در اینجا جای این پرسش است که چرا مردم نخست نظر به خروج دادند و سپس پشیمان شدند؟
آیا پاسخ این پرسش با دو نفری که همراه پیامبر(ص) به هنگام پوشیدن زره داخل خانه شدند، ارتباط نداشته است؟ هنگامی که ایندو در بین مردم بودند، نظر مردم خروج از شهر بود اما هنگامی که اینها ساعتی از میان مردم خارج شدند، به یکباره نظر مردم دگرگون شد! پس هسته مرکزی مخالفت مردم با نظر نخست پیامبر، همین دو تن هستند چون تا از مردم دور شدند، مردم بر آن شدند تا نظر پیامبر را اجرا کنند.
#تاریخچه_رویارویی_یهود_با_اسلام
🔸 @khaledin_com 🔸
.╰━━━━🌹🌹━━━━╯.