[8/16، 11:33] حسینی - روحانی حج -۹۲: حکمت 45 نهج البلاغه: معیار شناخت مؤمن و منافق
وَ قَالَ (علیه السلام): لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي؛ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ، فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ (صلی الله علیه وآله) أَنَّهُ قَالَ: "يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ".
🌹🌹 آوای عاشقی🌹🌹
https://chat.whatsapp.com/CaPxBphhxMJH2FOzNu3hqF
راه شناخت مؤمن و منافق (اخلاقى، انسان شناسى، سياسى):
و درود خدا بر او، فرمود: اگر با شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم كه دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد كرد، و اگر تمام دنيا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد.
و اين بدان جهت است كه قضاى الهى جارى شد، و بر زبان پيامبر امّى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گذشت كه فرمود: «اى على مؤمن تو را دشمن نگيرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت.»
دوستان و دشمنان واقعى من:
امام(علیه السلام) در این سخن حکمت آمیزش به حقیقتى قابل توجه اشاره مى کند که آثارش در طول تاریخ زندگى امام(علیه السلام) دیدنى است. مى فرماید: «اگر با این شمشیرم بر بن بینى مؤمن بزنم که مرا دشمن بدارد دشمن نخواهد داشت و اگر تمام دنیا را بر منافق بریزم که مرا دوست بدارد دوست نخواهد داشت»; (لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی; مَا أَبْغَضَنِی; وَلَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلى أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی).
آن گاه امام(علیه السلام) به گفتارى از پیغمبر اکرم در این زمینه استناد مى جوید و مى فرماید: «این به دلیل آن است که مقدر شده و بر زبان پیامبر اُمّى و درس نخوانده جارى شده که فرمود: اى على! هیچ مؤمنى تو را دشمن نمى دارد و هیچ منافقى تو را دوست نخواهد داشت»; (وَذَلِکَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضى عَلى لِسَانِ النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ(صلى الله علیه وآله); أَنَّهُ قَالَ: یَا عَلِیُّ، لاَ یُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ، وَلاَ یُحِبُّکَ مُنَافِقٌ).
جمله «قُضِیَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ...» اشاره به این است که این حقیقت که مؤمنان هرگز على را مبغوض نمى دارند و منافقان هرگز او را دوست نخواهند داشت نخست در علم الهى گذشته و مقدر گشته سپس بر لسان پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)جارى شده است.
از این حدیث شریف استفاده مى شود که وجود مبارک امیرمؤمنان على بن ابى طالب(علیه السلام) با آن معرفت بالا و آن صفات والا، معیار سنجش مؤمن و منافق بود. مؤمنان که صفات خود را پرتوى از صفات آن بزرگوار مى دیدند به مناسبت تجانس روحى و اعتقادى و اخلاقى به آن حضرت عشق مىورزیدند و منافقان که صفات و اعتقاد خود را در تضاد با صفات و معارف اعتقادى على(علیه السلام)مشاهده مى کردند بغض و کینه او را در دل مى پروراندند.
راستى شگفت انگیز است که عالمان معروف اهل سنّت این حدیث را در اکثر منابع خود آورده اند و در عین حال، غیر على(علیه السلام) را بر او ترجیح داده اند.
اینکه امام(علیه السلام) مى فرماید: «اگر خیشوم مؤمن (خیشوم به معناى نقطه بالاى بینى است که اگر قطع شود در واقع تمام بینى قطع شده) را با شمشیر بزنم مرا مبغوض نخواهد داشت» براى این است که مؤمن مى داند به یقین در آن مصلحتى بوده و نیز اینکه مى فرماید: «لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیا بِجَمّاتِه(1) عَلَى الْمُنافِقِ...» مفهومش این است که منافقان به قدرى تعصب و کینه و عداوت دارند که تمام دنیا را هم اگر به آنها بدهند دست از راه و روش زشت و انحرافى خود بر نمى دارند.
امام(علیه السلام) به کلام پیغمبر(صلى الله علیه وآله) استناد مى جوید و حدیث معروف آن حضرت را بازگو مى کند، زیرا همه مدعى اند که سخن پیغمبر(صلى الله علیه وآله) براى آنها قول فصل و آخرین سخن است.
این سخن ادعا نیست بلکه واقعیت است و در طول تاریخ زندگى امام(علیه السلام)نمونه هاى زنده اى دارد از جمله مرحوم «کلینى» در کتاب کافى از «حارث بن حصیره» (یکى از یاران على(علیه السلام)) نقل مى کند که در اطراف مدینه مرد سیاه پوستى از اهل حبشه را دیدم که مشغول آبیارى است و انگشتان یک دستش قطع شده است. به او گفتم: چه کسى انگشتان تو را قطع کرده؟ گفت: بهترین مردم دنیا. سپس افزود: ما هشت نفر بودیم که دست به سرقتى زدیم. ما را دستگیر کردند و خدمت على بن ابى طالب بردند و ما به گناه خود اقرار کردیم. امام(علیه السلام) فرمود: از حرام بودن سرقت با خبر نبودید؟ گفتیم: مى دانستیم. دستور داد چهار انگشت ما را (به عنوان حد سرقت) قطع کردند. سپس دستور داد در خانه اى از ما پذیرایى کنند و روغن و عسل (و مواد غذایى مقوى) به ما بدهند تا جاى زخم ها خوب شود سپس ما را از آن خانه بیرون آورند و
لباسى نو بر ما پوشاند و فرمود: اگر توبه کنید و راه صلاح را پیش گیرید به نفع شماست و انگشتان شما به شما در بهشت باز مى گردد و اگر چنین نکنید در دوزخ به شما باز مى گردد.(2)
در داستان ابن ملجم قاتل امام على بن ابى طالب(علیه السلام) نیز مى خوانیم: هنگامى که ضربه اى بر سر مبارک آن حضرت وارد ساخت او را خدمت على آوردند. به او فرمود: اى دشمن خدا مگر من به تو نیکى نکردم؟ گفت: آرى به من نیکى کردى. فرمود پس چه چیزى باعث شد که این جنایت را انجام دهى؟ گفت: چهل روز شمشیر خود را تیز کردم و از خدا خواستم که به وسیله آن بدترین خلق خدا را به قتل برسانم (و چنین شد.) امام(علیه السلام) فرمود: «فَلاَ أَرَاکَ إِلاَّ مَقْتُولاً بِهِ وَمَا أَرَاکَ إِلاَّ مِنْ شَرِّ خَلْقِ اللَّهِ عَزَّوَجَل» (دعاى تو مستجاب شده است زیرا) تو را با همین شمشیر خواهند کشت و تو بدترین خلق خدایى.(3)
جالب توجه این که روایات فراوانى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و صحابه آن حضرت درباره شناختن مؤمنان با محبت على بن ابى طالب(علیه السلام) و منافقان با بغض و کینه او در کتب معروف اهل سنت و شیعه به طور گسترده نقل شده است. از جمله «بلاذرى» در انساب الاشراف (ج 2، ص 96) و «ترمذى» در سنن (ج 5، 635 در باب مناقب على بن ابى طالب) از «ابوسعید خدرى» نقل کرده اند که مى گفت: «کُنّا لَنَعْرِفُ الْمُنافِقینَ نَحْنُ مَعاشِرُ الاْنْصارِ بِبُغْضِهِمْ عَلىَّ بْنَ أبى طالِب; ما جمعیت انصار، منافقان را به سبب بغضشان به على بن ابى طالب مى شناختیم».
این بیان را با سخنى از ابن ابى الحدید پایان مى دهیم. او مى گوید: استادم من «ابوالقاسم بلخى» مى گفت: «قَدِ اتَّفَقَتِ الاْخْبارُ الصَّحیحَةِ الَّتِی لارَیْبَ فِیها عِنْدَ الْمُحَدِّثینَ عَلى أنَّ النَّبىَّ قالَ: لایَبْغِضُکَ إلاّ مُنافِقٌ وَلا یُحِبُّکَ إلاّ مُؤمِنٌ; اخبار صحیحى که اتفاق بر این در نزد راویان اخبار شکى در آن نیست متفق است که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: دشمن نمى دارد تو را جز منافق و دوست نمى دارد تو را جز مؤمن»(4). (5)
*
پی نوشت:
(1). «جَمّات» جمع «جَمَّة» به معناى محل تجمع آب است.
(2). کافى، ج 7، ص 264، ح 25.
(3). شرح نهج البلاغه علامه شوشترى، ج 7، ص 435.
(4). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 4، ص 83 .
(5). سند گفتار حکیمانه: این کلام نورانى و پر معنا بخشى از خطبه اى است که «رفیق بن فرقد» آن را از امام(علیه السلام) نقل کرده است و گروه زیادى از مورخان و راویان شیعه و اهل سنت قبل از سیّد رضى و بعد از او آن را در کتاب هاى خود آورده اند از جمله: ابو جعفر طبرى در کتاب بشارة المصطفى و شیخ طوسى در امالى و زمخشرى در ربیع الابرار و مسلم در صحیح خود (در کتاب الایمان، باب 33، ح 131) و امام احمد در مسند و نسایى در سنن و ابن عبدالبر در استیعاب و ابو نعیم اصفهانى در حلیة و متّقى هندى در کنز العمال و حاکم در مستدرک بخش اخیر این کلام حکمت آمیز که از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است را با تفاوت هایى آورده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 42 با تلخیص).
[8/16، 12:48] مجید خلیلیان: فورى
دقايقى پيش #بلينكن و #آستين از اشرف غنى خواستار استعفاء او شدند تا توافق آتش بس در #افغانستان شكل گيرد.
عاقبت کسی که پوتین نظامیان آمریکا را واکس زده بهتر از این نخواهد شد
آقای اشرفغنی! حالا دیدی آمریکا چطور دست و پات رو تو پوست گردو گذاشت؟!
اشرف غنی هم عبرتی شد برای غرب زدگان ایرانی که میخواهند تازه راه او را بروند!
از پهلوی و مصدق و صدام حسین گرفته تا محمد مرسی و قذافی و منصور هادی و...
عاقبت اعتماد و مستعمره آمریکا شدن بهتر از این نخواهد بود
در آیندگان خواهند دید که بنزاید و بن سلمان هم به سرنوشت همردیفان خود مبتلا خواهند شد.
[8/16، 12:48] مجید خلیلیان: به رسم ادب روزمونو با سلام
بـر سرور و سـالار شهیدان
آقا اباعبدالله شروع میکنیم
اَلسلامُ علی الحُسین
وعلی علی بن الحُسین
وَعلی اُولاد الـحسین
وعَلی اصحاب الحسین
[8/16، 12:48] مجید خلیلیان: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
و صلی الله علی الباکین علی الحسین🖤
🏴سلام بر محرم ارباب
[8/16، 12:48] مجید خلیلیان: بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
دو مسئله شرعی (۸۸)
1حکم ترشحات دستشویی
همه مراجع عظام
ترشح آب كُر (آب لوله کشی شهری) پس از برخورد با نجاست پاك است، تا زماني كه عين نجاست در آن نباشد. اما ترشح آب قليل (مثل آب آفتابه) نجس است. منظور از ترشح اينست كه
آب به نجاست برخورد كند و به جاي ديگري برسد.
کسی که شک در برخورد نجاست دارد، نباید توجه کند و باید بنا را بر پاکی بگذارد.
2حکم شهادت دادن
۱.اگر کسی از ما بخواهد که شهادت بدهیم آیا شهادت دادن واجب است ؟ مثلا ما مطمئن هستیم او یک زمین را با دیگری شریک است و از ما بخواهد که نسبت به این موضوع شهادت بدهیم ؟
۲.اگر یقین صد در صد نداشته باشیم چه ؟ یعنی قبلا اینطوری شنیده بودیم که زمین را شریکی خریده اما الان ۲۰ سال گذشته و ما دقیقا نمیدانیم در این میان چه گذشته آیا باز هم باید شهادت بدهیم.
همه مراجع عظام
جواب۱) به طور کلی، اگر در جایی احقاق حق مؤمن موقوف بر شهادت دادن باشد بر شاهد واجب است در دادگاه حاضر شود و شهادت به حق دهد و گرنه وظیفه ای ندارد. و تشخیص موضوع بر عهده شخص مکلف است.
جواب۲) در شهادت اطمینان و یقین لازم است و در موارد غیر یقینی، شهادت دادن جایز نیست.
بر محمد و آل محمد صلوات
[8/16، 13:13] مجید خلیلیان: *🔴پاسخ جعفریان کارشناس ارشد مسائل افغانستان به دهباشی: کو فیلم اون حرف هایی که میزنی؟ دروغ ننویسید توروخدا!*
♦️لازم به ذکر است روزهای گذشته درمورد اعمال خارج از عرف توسط طالبان شایعات بسیاری از سوی بعضی از سلبریتی ها در فضای مجازی پخش شده بود.
🔴جعفریان کارشناس ارشد افغانستان: اخبار جهاد نکاح طالبان وجود ندارد، این حرف ها بیشتر برای توئیتر و اینستاگرام است!
🔴محمد حسین جعفریان: یک عده دیوانه مخالف جمهوری اسلامی می گویند چرا با طالبان مذاکره می کنید؟ انگلیس و آمریکا مذاکره کردند چیزی نگفتید؟
♦️کارشناس ارشد افغانستان:آنها همان افرادی هستند که به ترامپ توصیه کردند بمب اتم در تهران بندازد
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
📶گروه (سی و ششم) نشریه عبرتهای عاشورا برای افراد جدیدی که خواستار عضویت هستند
👇👇
https://chat.whatsapp.com/BZ3BEQyGAEw2rkSVw0cumS
[8/16، 13:13] مجید خلیلیان: مطالب دکتر فرمانیان در مورد طالبان👇👇
⚡️ناگفته هایی از طالبان(١)
🔴 یک تار موی اسلامگرایان را با کل هیکل سکولارها معاوضه نمی کنیم؛ اما از خشونت طالبان با تمام وجود بیزاری می جوییم.
✍به قلم مهدی فرمانیان
🔸قِصه طالبان، غُصه اشغال است؛ رنج ده سال اشغال خاکشان توسط شوروی و بیست سال چپاول سرزمینشان توسط ارتش آمریکا.
🔹مبارزات ده ساله با شوروی، افغان هایِ پشتون زبان را به مجاهدانی طالبانی تبدیل کرد .این نبردها آنان را به جهادگرانی سرسخت تبدیل کرد که کمتر منعطف اند.
🔹ارمغان بیست سال اشغال افغانستان توسط آمریکا تنها ناامنی، خشونت، کشتار و کشت و تولید بیشتر تریاک را در پی داشت.
🔹سالهاست که در کلاسهای درسی و نشست های علمی این جمله را تکرار کرده ام:
✔️« آینده افغانستان از آن طالبان است».
این تحلیل اینجانب از روند رو به رشد طالبان در افغانستان است. در گذشته طالبان تنها در میان پشتوها طرفدارانی داشت، اما امروز در میان بقیه اقوام هم کم و بیش طرفدارانی یافته است. چرا؟
چون درد مردم افغانستان امنیت است، اما اشغالگران درد مردم افغانستان را نفهمیدند و خواستند به آنان، آزادی غربی را هدیه بدهند. ۹۹ درصد مردم افغانستان مسلمانند و اکثراً از این ولنگاری و آزادی غربی آزرده خاطرند و هم سرخورده. این آزادی به آنها هیچ چیزی نداده است. نه امنیت، نه اقتصاد، نه عزت و نه آبرو.
✅حالا گروهی خشن به نام طالبان دوباره در حال رشد است که همه می دانند در عین خشونتی که دارد، امنیت را به ارمغان می آورند. مردم افغانستان در دوراهی "امنیت" و "آزادی" گیر افتاده اند و باید یکی را انتخاب کنند. آنان دیدند که ۲۰ سال حضور آمریکا به آنان هیچ چیزی نداد؛ بلکه برخی از ارزش ها را هم از آنها گرفت. شما جای مردم افغانستان باشید، چکار می کنید؟
🔹در آینده درباره این جمله خواهم نوشت که" چرا یک تار موی اسلامگرایان را به هیکل سکولارها نخواهم داد". افغانستان، عراق، لیبی، مصر، سودان و یمن نمونه بارز سراب اعتماد به غرب است.. به نظرم غرب هنوز هم استعمارگر و وحشی است؛ اما با مدنیت جدیدش.
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٢)
🔴 تکفیر و تَکَتُّف
🔹در جنگ شوروری با افغانستان، عده ای از جوانان عرب اهل سنت با گرایش فقهی مالکی از شمال آفریقا برای کمک به مجاهدان افغانی آمده بودند و در میان مبارزان پشتون حضور چشمگیری داشتند.
🔹این مجاهدان عرب دوشادوش مجاهدان افغانی علیه شوروی می جنگیدند و در گرماگرم جنگ، مباحثی بین آنها مطرح می شد.
🔹یکی از موضوعات اختلافی که خط مقدم جنگ علیه شوروی را تحت تاثیر خود قرار داده بود، نوع نماز خواندن مجاهدان مالکی مذهب شمال آفریقا بود. مالکی مذهبان تَکتُّف (دست بسته نماز خواندن) را سنت، اما غیر مستحب می دانستند و لذا با دست باز نماز می خوانند و از آن سو حنفی مذهبان افغانی با اینکه تکتف را مستحب می دانستند، اما دست باز خواندن مالکی مذهبان
را نمی توانستند تحمل کنند، به گونه ای که این اختلاف جبهه های نبرد را تحت تاثیر شدید خود قرار داده بود.
🔹حنفی مذهبان افغانی می گفتند که باید مجاهدان مالکی مذهب، نماز را دست بسته بخوانند و مالکی مذهبان می گفتند که هر کس باید به فقه خود عمل کند.
🔹النهایه، نزاع مذهبی بالا گرفت و مجاهدان افغان و عرب بر روی یکدیگر اسلحه کشیدند. دکتر عبداللّه عزّام که رهبر عرب - افغان ها بود، صلاح را در این دید که به مالکی مذهبان دستور دهد که نماز را به صورت دست بسته بخوانند تا شر این غائله بخوابد. از دل این مجاهدان حنفی مذهب، طالبان متولد شد. طالبانی که یک اختلاف کوچک مستحبی را در میان خودِ اهل سنت تحمل نمی کند.
🔹بنابراین نباید از طالبان توقع داشته باشیم که با اقوام و مذاهب دیگر مدارا کند و مهربان باشد.
✔️طالبان این گونه اند...
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٣)
🔴 آشنایی با تفکرات مذهبی - قومیتی طالبان
🔹 طالبان (طالب ها به گویش محلی) گروهی از شبه نظامیان روحانی هستند. آنها پشتون زبان و وابستگی فکری به مدارس علمیه دیوبندیه حیاتی(1) شمال پاکستان و جنوب افغانستان دارند.
1️⃣ تفکرات مذهبی:
🔹طالب ها از نظر فقهی، حنفی مذهب و از نظر اعتقادی، ماتریدی – اشعری اند. این جنبش از نظر اخلاقی، صوفی مسلک اند؛ ولی تحت تاثیر آرای ابن تیمیه موسس مکتب سلفیه نیز قرار دارند. طالبان تقسیم بندی توحید و شرک و مفهوم عبادت ابن تیمیه را قبول دارند. بنابراین می توان طالبان را «حنفیانِ ماتریدی-اشعری با گرایشات صوفی» و طرفدار ابن تیمیه دانست.
✔️ نکته اینجاست که به دلیل این طیف متنوع آرای گوناگون در مدرسه دیوبندیه و به تبع آن طالبان می توان مکتب فکری آنها را "دوگانه های متناقض" نامید.
🔹از طرفی طالبان تفکرات ابن عربی - صوفی تاویل گرای معروف قرن هفتم - را قبول دارند و از سویی دیگر آرای ابن تیمیه - ظاهرگرای اهل حدیثی و ضد تفكرات ابن عربی - را نیز قبول دارند.
🔹طالب ها به پیروی از تصوف به قبور اولیاء اللّه احترام می گذارد و به تأسی از ابن تیمیه، استغاثه به اولیاء الهی را از مصادیق شرک می دانند. همچنین دیوبندیه در دوگانه "اجتهاد و تقلید"، روش تقلیدگرایانه احناف را انتخاب و در دوگانه "ماتریدی و اهل حدیث"، تفکر ماتریدیه را پذیرفته اند. آنان در دوگانه "تصوف و سلفی" همانند دیوبندیه، از هر دو تاثیر پذیرفته و گاه صوفی اند و زمانی سلفی.
✔️بنابراین طالبان را می توان هم صوفی، هم سلفی، هم ماتریدی، هم اهل حدیث، هم پیرو سلف، هم قائل به تقلید دانست و این یعنی یک «تناقض نمای به تمام معنا».
2️⃣ رسوم قومیتی:
🔹در کنار پذیرش مکتب فکری دیوبندیه، آداب و رسوم «قوم پشتون» نیز در تفکرات آنها حضور پررنگی دارد. پشتونها از نظر قومی مخالف اقوام دیگر موجود در کشور خود هستند و مخالفت افراطی با مذاهب دیگر در افغانستان از خصائص قومیتی پشتوان طالبانی است.
🔷 حضور سی ساله سلفیان جهادی و رهبران القاعده در کنار آنان و نبود امکانات لازم برای یک زندگی عادی در مناطق پشتون نشین و سوء استفاده شدید گروه های سپاه صحابه و اداره اطلاعات ارتش پاکستان از آنان، همه و همه دست به دست هم داده است و از طالبان، یک گروه جنجگوی خشن و بی رحم نسبت به دیگر اقوام و مذاهب، به وجود آورده است.
🔹در کنار این مسائل، نبود یک رهبر کاریزماتیک که همه گوش به فرمان او باشند و ورود جنگجویانی از کشورهای دیگر در کنار طالبان اوضاع را در افغانستان پیچیده تر کرده است.
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٤)
🔴 تفاوت طالبان با وهابیت
🔹فهم این موضوع را با قصه ای شروع می کنم. در سالهای پیش روزی یکی از رهبران طالبان با اسامه بن لادن جلسه ای داشت. رهبر طالب به موقع در وقت ملاقات حاضر نشد و اسامه بن لادن به او گفت: "چرا شما پشتوها سر وقت نمی آیید و برای وقت دیگران ارزش قائل نیستید؟!!"
آن رهبر طالب در جواب گفت: "عذر می خواهم. فرزند معلولی دارم و رفته بودم سر مزار فلان ولی خدا تا شفایش را از او بگیرم. می دانم شما این کار را شرک می دانید، اما استغاثه از دیدگاه طالبان به شرط آنکه بداند رابطه ولی با خدا چگونه است، هیچ اشکالی ندارد."
در اینجا رهبر طالب به اسامه بن لادنی که وهابی بود و اکنون رهبر القاعده شده بود، این نکته را متذکر شد که استغاثه با شرط آنکه شرایطش رعایت شود، نزد ما جایز است، اگرچه نزد وهابیون شرک است.
💢 به طور خلاصه تفاوتهای وهابیت با طالبان را می توان در موارد ذیل دانست:
1⃣ وهابیت در اجتهاد و تقلید، بیشتر رویکرد اجتهادی دارند ولی طالبان مقلد ابوحنیفه هستند و رویکرد تقلیدی دارند.
2⃣ وهابیت، ماتریدیه را یک فرقه انحرافی می دانند، ولی طالبان از نظر اعتقادی ماتریدی _ اشعری هستند.
3⃣ وهابیت، صوفیان را مشرک و همه آداب و رسوم صوفیانه را بدعت و ابن عربی را ملحد، زندیق و کافر می داند، اما طالبان نگاه مثبتی به طرائق صوفیه دا
رند و ابن عربی را قبول دارند.
4⃣ هر دو تعریف عبادت ابن تیمیه را قبول دارند، اما در مصادیق اختلافات فراوانی دارند.
به نوعی می توان گفت طالبان بسیاری از اعمالی که وهابیت از مصادیق شرک و بدعت می دانند، با شرایطی قبول دارند که در قصه بالا بیان شد.
✔️نمونه بارز آن تخریب قبور توسط وهابیت و عدم تخریب قبور توسط طالبان است. طالبان تا کنون هیچ قبری را تخریب نکرده اند و سفر برای زیارت قبور را نیز مستحب می داند.
✔️البته طالبان عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) را بدعت دانسته و نسبت به استغاثه و نذر برای اولیاء الهی حساسیت نشان می دهند و آنرا شرک می دانند، اما مسلمانان را به خاطر این اعمال تکفیر نمی کنند.
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٥)
🔴 تفاوت طالبان با داعش
🔹شناخت داعش بدون فهم سلفیه جهادی امکان پذیر نیست، همچنین فهم طالبان بدون شناخت دیوبندیه میسور نیست.
🔹 تفکر داعش را می توان ترکیبی از اندیشه "توحید القصوری های مصر" با فکر "توحید القبوری های وهابی" دانست.
🔹نکته حایز اهمیت این که گروه های جهادی مصری معتقد بودند که هدف وهابیت تنها موحد کردن [متوسلین به] قبرها است، ولی ما باید به دنبال موحد کردن [حاکمان] قصرها باشیم و مهم موحد کردن حاکمان و حکومت هاست.
✔️به طور خلاصه تقدم و اولویت " توحیدالقصور "بر "توحیدالقبور ".
🔹 به نظر سلفیان جهادی، تمام حکومت هایی که حکم به غیر "ما انزل اللّه" می کنند، کافر به کفر آشکار هستند.
لذا باید علیه آنان جهاد مسلحانه نمود. از طرفی چون جهاد بر هر مسلمانی حکم وجوب عینی- همانند نماز را- دارد، به همین علت تمام حکومت های جهان اسلام از مصادیق طاغوت و جهاد مسلحانه علیه آنان واجب است.
🔘 همچنین ارتش های کشورهای جهان اسلام و بقیه افرادی که موجب استحکام پایه های حکومت های کافر می شوند نیز از مصادیق کفر بوده و همگی باید کشته شوند.
🔹 این تفکر در مصر ظهور کرد و در جنگ شوروی به افغانستان صادر شد و عنوان تفکر "افغانُ العرب" به خود گرفت.
✔️ این گروه بعد از جنگ افغانستان، رهبری به نام اسامه بن لادن پیدا کردند که یک وهابی ای بود که اکنون تفکر سلفیان جهادی را هم پذیرفته بود.
در اینجا بود که تفکر "توحیدالقبوری وهابیت" به وسیله اسامه بن لادن به القاعده وارد شد و داعش که از دل القاعده بیرون آمد، هم توحید القصوری شدند و هم توحید القبوری!!!
🔹اما طالبان هیچ یک از این افکار بالا را قبول ندارد و فقط دشمن مشترک آنها (آمریکا) باعث شده بود تا اسامه بن لادن با ملاعمر بیعت و رهبر طالبان را به عنوان رهبر امارت اسلامی افغانستان بپذیرد.
✔️ از نظر داعشی ها، طالبانی ها به چند دلیل کافرند.
🔺اول اینکه نه افکار توحید القبوری را قبول دارند و نه توحید القصور را.
🔺دیگر اینکه چون گرایشات صوفیانه دارند و برخی افکار تصوف را قبول دارند، مشرکند.
🔺سوم اینکه چون تفکر ماتریدیه دارند، بدعتگذارند و چون کافران را کافر نمی دانند، بنابراین کافرند.
❌ بعد از شکست داعش در عراق و سوریه، شاخه خراسان داعش در افغانستان فعال گردید و به جذب نیروهای طالبان پرداخت، اما عده کمی از طالبان جذب داعش افغانستان شدند و طالبان در موارد متعدد به جنگ با داعش رفت و بیشترین حمله به داعش در افغانستان توسط طالبان صورت گرفته است و داعش نیز متقابلا به طالبان حملاتی داشته است.
⚡️ناگفته های از طالبان(٦)
🔴 طالبان و شیعه
🔹 برای فهم نگاه طالبان نسبت به شیعه، باید به قرن ها قبل بازگردیم. زمانی که در ایران، صفویه رشد کرده بود و شیخ احمد سرهندی، ملقب به مجدد الف ثانی، در سال ۱۰۰۱ قمری کتابی با عنوان «رد روافض (شیعیان)» نوشت تا جلوی گسترش شیعه در هند را بگیرد.
🔹 بعد از او شاه ولی الله دهلوی، رهبر فکری و معنوی طالبان (دیوبندیان) دو کتاب در نقد شیعه نوشت. یکی «ازاله الخفاء عن خلافه الخلفاء» و دیگری «قره العینین فی تفصیل الشیخین».
🔹 پس از او پسرش کتابی به زبان فارسی در نقد شیعه به نام «تحفه اثنی عشریه» نوشت و بیان داشت شیعه از اسلام هیچ نصیبی ندارد و کفر آنان ثابت است. این کتاب به صورت وسیع در جامعه مسلمان شبه قاره هند و کشورهای عربی تاثیرگذار بود.
🔹رویکرد نقد شیعه در میان بزرگان مورد قبول طالبان، یک رسم علمی و فرهنگی شد. ملاقاسم نانوتوی و رشید احمد گنگوهی موسسان مکتب دیوبندیه و برخی از عالمان مورد اعتماد طالبان کتبی در نقد شیعه نوشتند. اکثر این آثار در نقد شیعه بود و کمتر از کفر شیعه سخن گفته می شد، اما برخی از نویسندگان به کفر شیعه تصریح کردند.
🔹 تندروی و افراط عده کمی از دیوبندیان در تصریح به کفر شیعه، باعث شد تا در پاکستان، گروهک سپاه صحابه به وجود آید که معتقد به کفر و وجوب قتل شیعه است.
🔹در کنار این رویکرد چهارصد ساله در نقد شیعه از سوی بزرگان مورد اعتماد طالبان، اختلاف قومی پشتون ها با هزاره ها مزید بر علت شده و رویکرد طالبان به شیعه را افراطی و گ
اه تکفیری کرده است. البته همچنان که در میان دیوبندیان افراد بزرگی هستند که در عین انتقاد به شیعه،اعتقاد به کفر شیعه ندارند، همین فضا در میان طالبان وجود دارد. برخی با رویکرد غیر تکفیری و عده کثیری با رویکرد تکفیر شیعه در میان طالبان حضور دارند.
🔹بنابراین شیعیان باید در عین حفظ وحدت خود در افغانستان مواظب باشند تا در جنگ مذهبی شیعه و سنی ورود نکنند و درعین حال با اقتدار از خودشان دفاع کنند، اما مواظب باشند درگیر دعوای دولت و طالب نشوند که هم دولت پشتون است و هم طالب.
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٧)
🔴 آینده افغانستان در سپهر طالبان
🔹 آنچه در ادامه می آید، تحلیل های پژوهشگری است که سالها در زمینه فرق و مذاهب کار کرده است:
1⃣ بارها گفته ام که آینده افغانستان از آن طالبان است، خواه بپسندیم یا آن را نپسندیم.
البته نویسنده این یادداشت، همانند میلیونها نفر دیگر از انسان های آزاده، اصلا دوست ندارد طالبان سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ شمسی سرکار بیاید.
2⃣ چکیده بیست سال مطالعه بنده در زمینه سلفی گری و طالبان این را نشان می دهد که طالبان در میان پشتون ها و حتی در غیر آن دارای پایگاه مردمی است و الّا نمی توانست به این زودی، این همه استان را بدون درگیری و با کمترین تلفات از آن خود کند.
3⃣ پشتون ها که بیشترین جمعیت را در افغانستان دارند، مدافعان جدی طالبان هستند و معتقدم اگر یک رأی گیری آزاد در افغانستان صورت گیرد، طالبان رای بسیار بالایی می آورد. چه بپسندیم یا آن نپسندیم و پسند ما، هیچ فرقی در واقعیت افغانستان ندارد.
4⃣ به نظر می رسد طالبان از نظر ایدئولوژی و مبانی فرقی با بیست سال پیش نکرده است و تغییرات فعلی، تاکتیکی است. لذا در آینده، شیعیان، اقوام غیر پشتون، زنان و طرفداران دموکراسی لیبرال در افغانستان در سختی های بیشتری قرار خواهند گرفت.
5⃣ افغانستان هیچ تناسبی با عراق و سوریه ندارد، لذا حشد الشعبی در افغانستان نه جواب می دهد و نه به نفع شیعیان است. رویکردهای روزنامه جمهوری اسلامی در زمینه افغانستان فعلی را به نفع شیعیان نمی دانم.
6⃣ خشونت دولتی و سازمان یافته در آینده بیشتر خواهد شد، اما باید گروه ها و احزاب مخالف طالبان با انسجام خود برای آزادی های مشروع و قانونی خود از هم اکنون تلاش منسجم داشته باشند. امروز دیر است چه برسد به فردا.
✔️باز هم درباره طالبان و تحولات افغانستان خواهم نوشت....
#طالبان
#مهدی_فرمانیان
#افغانستان
🌐 کانال علمی- تخصصی مسایل جهان اسلام(مُسْلِمْنا)
[8/16، 13:13] مجید خلیلیان: 🚨 *حتما مطالعه کنید و منتشر کنید*
آنچه مسلم است در فضای سیاسی کشور از زمانی که جناح وابسته به غرب ( اصلاح طلب ) از عدم رای آوری در انتخابات ریاستجمهوری مطمئن شدند و به ویژه پس از آنکه نام سید ابراهیم از صندق رای بیرون آمد دومینوی انحراف شروع به غلطیدن کرد و حوادث پشت سر هم بر تفکر و باورهای مردم آوار شد.
*حوادث، شایعات، بگومگوهای ساختگی و کم.ارزش، دعواهای زرگری و..... بیرحمانه ولی فتنهگرایانه بر سر مردمی فرود آمد که از پلشتی ، ناکارآمدی و به سخره گرفته شدن از سوی دولتمردان که نامردی پیشه آنها بود خسته و ناامید بودند.*
یکبار با دقت به *حوادث و اخبار حدود دوهفتهای کشور!!!* در زمانی که قرار است سید ابراهیم سکاندار اجرای کشور را به دست گیرد توجه کنید:
♦️ *ماجرای کشتی تاجر اسرائیلی و تهدیدات مقامات اسرائیلی برای شروع جنگ*،
♦️ *جنجال بر سر پیشنویس طرح صیانت از کاربران فضای مجازی*،
♦️ *واردات واکسن*،
♦️ *حاشیههای مراسم تحلیف*،
♦️ *نامه لاریجانی و عدم امضای عاملی لاریجانی*،
♦️ *اخبار و شایعات دعوا و سهمخواهیها در کابینه سید ابراهیم*،
♦️ *اعترافات زالی در ماجرای واکسن و دارو*،
♦️ *کمبود سرم و دارو*
♦️ *و این آخری عکس سفرای انگلیس و روسیه*
♦️ *در حاشیه این جنگ روانی نیز توئیتهای موجودات پست و حقیری مانند محمودصادقی، مطهری، آذر پیک و* .....
♦️ *و در کنار همهی اینها کشف گستردهی سلاح که وارد ایران میشود*
*اینها تنها گوشهای از تحرکات دشمنان امنیت و آرامش مردمی است که جرمشان انتخاب فردی خارج از دایره اصلاح طلبان بود که میخواستند امنیت و حتی سلامت مردم را بازیچه جنگروانی خود سازند*
*در غیر این صورت چه لزومی دارد که درست در زمان اعلام اسامی کابینه، زالی دقیقاً انسانی آزاده و منصفی شود!!!*🤔
*چرا دقیقاً باید در روز فرمایشات بسیار مهم حضرتآقا در خصوص سیاست داخلی و خارجی به ناگاه جنجال بر سر یک پیشنویس که حتی به مرحله کارشناسی هم نرسیده شروع میشود و مردم گمان میکنند از فردا بیکار میشوند و...*🤔
*امروز مشغله فکری مردم سُرم است یا کابینهای که قرار است چهار سال مدیریت جامعه را بدست گیرد !!؟*
*ببینید صاحبان رسانههای فاسد در دایره اصلاحات چگونه با آرامش و امنیت فکری مردم بازی میکنند !!*
📍 *همه دعواها بر سر یک اصل است
و آن این است:*
*باید سیستم محاسباتی مردم مختل شود تا بر انتخاب درست خود شک کنند و از دولتی که هنوز اداره جامعه را در دست نگرفته نا امید شوند.*
*باید مردم را از فردای خود هراسان کنند و سید ابراهیم با دنیایی از شک، ناامیدی، ترس و تمام بدیهایی که در ذهن مردم ساخته شده دولت خود را آغاز کند.*
*این واقعیت اصلاحطلبان پست و حقیری است که برای آینده مردم کشور خود نیز پشیزی ارزش قائل نیستند و حاضر نیستند حتی برای یک دوره از قدرت دور باشند.*
*هوشیار باشیم ما هم سکوی انتقال پیامهای کم ارزش مخالفین مردم و نظامنشویم که ۸ سال آب خوردن را خم به برجامگره زدند و نگذاشتند آب خوش از گلوی مردمپایین برود والان هم قصد دارند دولت را با فضای مجازی و رسانه سرگرم تا مردم را از نظام بدبین کنند*
محفل شهیدان🌷👇👇👇
《کانال شهیدان جعفری》
[8/16، 13:13] مجید خلیلیان: 👨هروقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه ومن بیرون اتاقم، میگفت
چرااسراف؟چراهدردادن انرژی ؟ 🤔
آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه !😔
اطاقم که بهم ریخته بود میگفت :تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه..🙄
حتی درزمان بیماریش نیز تذکر میداد
مدام حرفهای تکراری وعذابآور،
تااینکه روزخوشی فرارسید؛چون می بایست درشرکت بزرگی برای کارمصاحبه بدم
باخودگفتم اگرقبول شدم،این خونه کسل کننده و پُراز توبیخ رو، رو ترک میکنم.
صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بهم پول دادوبالبخندگفت:فرزندم!😍
🍃۱_مُرَتب و منظم باش؛
🌺۲_ همیشه خیرخواه دیگران باش
🍃۳_مثبت اندیش باش؛
🌺۴-خودت رو باور داشته باش؛
تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم ازنصیحت دست بردار نیست واین لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه!😔
باسرعت به شرکت رویایی ام رفتم،به در شرکت رسیدم،باتعجب دیدم هیچ نگهبان وتشریفاتی نبود،فقط چندتابلو راهنمابود!
به محض ورود،دیدم اشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله..
اومدم تو راهرو ، دیدم دستگیره در کمی ازجاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که میگفت:خیرخواه باش؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیوفته!
از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..
پله ها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغ ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونارو خاموش کردم!
به بخش مرکزی رسیدم ودیدم افراد زیادی زودترازمن برای همان کار آمدن ومنتظرند نوبتشون برسه
چهره ولباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛خصوصاً اونایی که ازمدرک دانشگاههای غربی شون تعریف میکردن!
عجیب بود؛ هرکسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه میامد بیرون!
باخودم گفتم:اینا بااین دَک و پوزشون رد شدن،مگرممکنه من قبول بشم؟عُمرا!!
بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن!
باز یادپند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم🍃🌺
*اونروز حرفای بابام بهم انرژی میداد*
توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن.
وارداتاق مصاحبه شدم،دیدم۳نفرنشستن وبه من نگاه میکنند😳
یکیشون گفت:کِی میخواهی کارتو شروع کنی❓
لحظه ای فکر کردم،داره مسخره م میکنه
یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش❗️
پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم:
ان شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده ام
یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی‼️
باتعجب گفتم: هنوزکه سوالی نپرسیدید⁉️
گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود.
بادوربین مداربسته دیدیم، تنهاشما بودی که تلاش کردی ازدرب ورود تااینجا، نقصها رو اصلاح کنی..
درآن لحظه همه چی ازذهنم پاک شد، کار،مصاحبه،شغل و..
هیچ چیزجزصورت پدرم راندیدم،کسیکه ظاهرش سختگیر،امادرونش پرازمحبت بودوآینده نگری..💪
🌺عزیزانم!🌺
🍃در ماوراء نصایح وتوبیخهای #مادرها و #پدرها ، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن راخواهید فهمید...
🍃اما شاید دیگر او در کنار ما نباشد: میگن قدیما حیاطها درب نداشت
اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود...
میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟
چرا اينقدر شاد بودن؟*
چرا اينقدر احساس تنهايی نميكردند؟
چرا زندگيها بركت داشت؟
چرا عمرشون طولانی بود؟...
چون تو کتاب ها دنبال ثواب نمیگشتند
که چی بخونند ثواب داره، دنبال عمل
کردن بودند. فقط یک کلام میگفتند:
خدایا به دادههایت شکر.
نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره
میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره
موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم
به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند
شده همسایه میلش میکشه
ببریم اونا هم بخورن.
موقعی که یکی مریض میشد نمیگفتن
این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن
خونه طرف ظرفاشو میشستن جارو
میزدن، غذاشو میپختن که بچه هایش
غصه نخورن
اول و آخر کلامشون رحم