https://eitaa.com/Arata_shin
Bard/بارد
اولین صدایی که در خلقت شنیده شد صدای موجودی بدون صدا به نام بارد بود. موجودی فرای درک ساکنان رونترا. اون توی بعد و زمان و مکان سفر میکنه و هرجا که خطری وجود خلقت رو تحدید میکنه ازش جلوگیری میکنه. وقتی که برای اولین بار اومد از رونترا دیدن کنه تیکه آشغالهای گاری یه دست فروش رو به عنوان بدن خودش انتخاب کرد.
https://eitaa.com/hailim2349269654C14662b887
Yuumi/یومی
یومی یه گربه جادویی از شهر جادوییه بَندل سیتی. اون همه زندگیش رو پیش یه یوردِل به اسم نورا میگذرونه تا روزی که نورا یهو غیبش میزنه و یومی رو تنها می ذاره. یومی هم سوار کتاب جادویی نورا میشه و باهم پورتال به پورتال دور دنیا سفر میکنن تا نورا رو پیدا کنن.
پ.ن: یومی ماهی دوست داره.
https://eitaa.com/redstarN
Lillia/لیلیا
یه روز یکی از شاخه های درخت افسانه ای رویا به زمین میفته و لیلیا از اون شاخه به دنیا میاد. از لحظه تولدش شروع میکنه از مادرش (درخت) مراقبت کردن و با شوق و خوشحالی به رویا های مردم رونترا که به اونجا میومدن نگاه میکنه. تا اینکه یه روز متوجه میشه که رویا ها کم و جاشون رو دارن به کابوس میدن (جنگ شده و وضع قاراشمیشه). لیلیا هم تیکه چوبی که ازش به دنیا اومده رو می ندازه روی شونه هاش و به سمت انسان ها میره که بفهمه چه خبره.
https://eitaa.com/OfFISHialELEN
Vex/وِکس
یوردل ها موجوداتی جادویی و نامیرا هستن. وکس وقتی که این رو متوجه میشه میگه: ده فاخ! اگه من قرار نیست بمیرم پس هدف از زندگی کلا چیه؟
و میره یه گوشه و واسه خودش افسردگی میگیره و از زمین و زمان متنفر میشه. اینشکله که: اه اینا رو نگاه کن میخندن، چه حال به هم زن. هه همش میرن تولد و بازیگوشی. هیچکدوم به اندازه من عمیق و خفن و دارک نیستن. هه هه هه (Emo girl)
https://eitaa.com/yuna_art
Samira/سمیرا
سمیرا تو چشمای مرگ نگاه میکنه و به اون میخنده. وقتی تو بچگی خونه زندگیش به فنا رفت میره به سرزمین ناکسِس و اونجا توی زیبایی تفنگ و جنگیدن و افتخار غرق میشه. این روز ها، با استایل بی نظیر و تکنیک بدون نقصش، هر ماموریتی که بهش بدی رو با یه مقدار مشخصی پول برات به سرانجام میرسونه.
https://eitaa.com/st_painter
Yasou/یاسُو
سامورایی تنها ولی معروف به تکنیک باد بینظیرش در بیشتر شهر های آیونیا. از روزی که برادرش رو برای محافظت از آیونیا با دستان خودش به قتل رسوند دیگه نتونست اون آدم قبلی بشه. این روز ها شهر به شهر به دنبال آرامشی که از دست داده سفر میکنه؛ ولی اگه نیاز به کشیدن شمشیرش برای محافظت از ضعیف داشته باشه به هیچ عنوان ازش دریغ نمی کنه.
https://eitaa.com/centurion
Viego/ویِگو
پادشاه یه سرزمین قدرتمند؛ زنی که با تمام وجود عاشقش بود؛ سرباز هایی چنان وفادار که جان خودشون رو هم براش فدا میکردن؛ ویگو همه چیز داشت. تا روزی که زنش رو از دست میده. جنون و دیوانگی بعد از این اتفاق و تلاشش برای برگرداندن زنش به زندگی نه تنها خودش، بلکه عزیزانش و هزاران هزار آدم بیگناه رو به کشتن میده. تنها چیزی که الان از ویگو باقی مونده مرده متحرکی به نام پادشاه نابودیه.
https://eitaa.com/ArtGalery2009
Zeri/زِری
زری یه دختر جوون از کف خیابون های زانه. با همه بچه یتیما رفیقه و همیشه پر از شور و نشاط با اسکیتاش تو کل زان ول می چرخه. زری به این باوره که اگه همه مردم زان باهم قیام کنن میتونن استقلال از دست رفتشون رو پس بگیرن. راستی گفتم که زری جادوی برق داره و میتونه از انگشتاش تیر برقی شلیک کنه؟ 😂
خب بالاخره اینم از این
حالا هم من هم خودتون میدونید که با شرکت تو این قضیه در اصل پای خودتون رو توی یه چالش کثیف گذاشتین
البته خب این روزا چالش زیاد سر دستتونه پس اجباری نیست
صرفا مجبورید و باید که انجامش بدید
بازم میگم اجباری نیست پس خودتون رو اذیت نکنید
حالا چالش: هرکدومتون کاراکتر که بهتون داده شده رو باید باهاش کاری انجام بدید
حالا میخواید با آستارا خودتون بکشید یا اوسیتون رو با دیزاین و لباسای کاراکتر بکشید یا از پوز کاراکتر استفاده کنید
کلا هرکاری که میخواید انجام بدید صرفا باید از این کاراکتر یه استفاده ای کنید
May 11