eitaa logo
•|خـلوتگہ‌دل|•
232 دنبال‌کننده
278 عکس
132 ویدیو
2 فایل
~پناھـی در‌ڪوچہ پـس‌ڪوچہ‌هاے بـــرھانΓ• @Borhan_180 لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17046153583566
مشاهده در ایتا
دانلود
•|خـلوتگہ‌دل|•
یا ذوق مرگ وصل ... یا دق مرگ هجران ✨ ما مرگمان حتمی ست میل تو کدام است ... :)🍃 #دلتنگ
خسته ات میکنم آری چه کنم دلتنگم ...؟ از ازل شد همه‌ی زمزمه ام دلتنگم ... شاید آن لحظه که حق خواسته خلقم بکند بوده دلتنگ و نوشته به دلم دلتنگم ... آری از بس که به دل شور وصالت افتاد دو سه خط شعر نوشتم همه شد : دلتنگم مادر آن لحظه که در خواب پریشان بودم خوب فهمید که من تا به کجا دلتنگم ... چه کنم دست خودم نیست که روز و شب من گره خورده به شما ، ذکر لبم : دلتنگم چشم من خیره به یکجا خود من غرق سکوت منِ دیوانه به والله قسم دلتنگم ... منم آن سوخته ی عاشق هجران دیده که به لب داشته از روز ازل : دلتنگم :)🍃
هدایت شده از •|خـلوتگہ‌دل|•
دوستت دارم من آنقدری که در معنا نمی‌آید به مرگ از هجر تو آقا چرا فتوا نمی آید ؟ صبورم خسته ام اما کمی فریاد می خواهم صدای زخمی ام تا تو که با نجوا نمی آید ! ببین اینبار از هر دو جهان دلکنده ام تا تو ز هجرانت به چشمم خواب در شب ها نمی آید خبر دادند اهل دل صبوری کن صبوری کن دل خود خوردم اما حیف آن فردا نمی آید جهان افسرده ی هجر است باید عاشقی کردن بدون عشق تو شیعه که به دنیا نمی‌آید ... |
دیگر ندارم حسرت چیزی در این جهان روزی اگر خدا برساند مرا به تو .....💚
خاطرت باشد كسي را خواستي مجنون كني زخم قدري بر دلش بگذار، مرهم بيشتر
✨ ثبــــات مرتبهِ عـــشق، در طريق وفـــاست وگــر نه عــــشق بدونِ وفـــا ، نمي ارزد..
✨ مثل کوهيم و از اين فاصله هامان چه غم است لذت عشق من و تو نرسيدن به هم است ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقديريم عاشقى کردن ما شرح عدم در عدم است مثل یک تابلوى نيمه ى نفرين شده اى دست هر كس كه به سوى تو بيايد قلم است عشق را پس زدى اى دوست ولى پيش خدا هر كه از عشق مبّرا بشود ، متهم است مى روى ، دور نرو ، قبل پشيمان شدنت فكر برگشتن خود باش و زمانى كه كم است قبل رفتن بنشين خاطره اى زنده كنيم بنشين چاى بريزم ، بنشين تازه دم است I سیدتقی‌سیدی
دلتنگی بی سابقه ای برده امانم سخت است که سمت تو تنم را بکشانم ماندم که کجای بدن خستهء راهت دلتنگی در پیرهنم را بتکانم حالا بغلم کن که به اندازهء یک عمر در گوش تو از بی کسی ام شعر بخوانم ما مثل دو تا قمری دلباخته بودیم ما مثل دو تا رود موازی به گمانم با این همه سالی که گذشته است، همانی! با این همه سالی که گذشته است همانم؟ ای دیر به دست آمدهء داغ کشیده از اینکه نباشی، نگرانم، نگرانم..
بی تفاوت می نشینم از سر اجبارها مثل از نو دیدن صد باره ی اخبارها خانه هم از سردی دل های ما یخ میزند در سکوت ما، صدا می آید از دیوارها هر شبم بی تابی و بی خوابی و بی حاصلی حال و روزم را نمیفهمند جز شب کارها دوستت دارم ولی دیگر نخواهم گفت چون دوستت دارم شده قربانی تکرارها خنده های زورکی را خوب یادم داده ای مهربان بودی ولیکن مثل مهماندارها گفت تا امروز دیدی من دلی را بشکنم بغض کردم، خودخوری کردم، نگفتم بارها
✨ چه استراحت خوبی است در جوار خودم خودم برای خودم با خودم کنار خودم همین دقیقه که این شعر را تمام کنم از این شلوغِ شما می روم به غار خودم به سمت هیچ تنم را اشاعه خواهم داد به گوش او برسانید رهسپار خودم چه لذتی است که یک صبح سرد پاییزی کنار پنجره باشم در انتظار خودم گلی نزد به سرم زندگی اجازه دهید خودم گلی بگُذارم سر مزار خودم اگرچه این همه سخت است نازنین بپذیر دلم به کار تو باشد، سرم به کار خودم 🍃
•|خـلوتگہ‌دل|•
اینجایی که من هستم تاریکیه میدونم ... #حال_خوب✨
بهر چمن که رسیدی بگو به ابر بهاری که پیش پای تو اشکی به‌یاد من بفشاند به وصل اگر نرهم شهریار از غم هجران کجاست مرگ که ما را ز زندگی برهاند
گُفته بودی که چرا مَحو ِ تَماشای مَنی آنچنان مات که یک دَم مُژه بَر هَم نَزَنی مُژه بَر هَم نزنم تا که ز ِ دستم نَرود ناز ِ چشم ِ تو به قَدر ِ مُژه بَر هَم زدنی
ای که گفتی امتداد ِاین جدایی منطقی‌ست نه! خدایی! شاعران کِی اهل ِمنطق بوده‌اند؟