🌼 دیدار مهر و دانش
📝 حاشیهنگاری دیدار نخبگان با رهبرانقلاب (بخش اول)
🌸 آسمان تا صبح باریده و هوای تهران را لطیف کرده بود. ساعت هفتونیم صبح دم در حسینیه امام خمینی (ره) زمین هنوز خیس بود. پرندهها لای دار و درختها میخواندند و نسیم خنکی میوزید. جمعیت آرام آرام کارتهایشان را نشان میدادند و میرفتند داخل. هوا سرد نبود ولی کاپشنها و کتهای ضخیمی که تن بعضیها بود نشان میداد از جاهای سردسیر آمده باشند، مثلا از تبریز، شهرکرد، ایلام و جاهایی که هوای الآن میطلبد این طور لباس بپوشند.
📿 از خانه تا بیت رهبری را صلوات فرستاده بودم که دم در زیاد معطل نشوم و مشکلی در هماهنگیها برای ورودم پیش نیاید. راحت رفتم داخل ولی خودکار و کاغذهایم را گرفتند؛ انگار یا صلواتهایم را درستودرمان نفرستاده بودم یا هماهنگکننده فراموش کرده بود دوتا تکه کاغذ و یک خودکارم را هم هماهنگ کند.
🍪 از آنها اصرار که وسیله اضافی نمیشود ببری و از من هم پافشاری که بدون اینها کارم لنگ میماند. هرچه عجله کرده بودم که زودتر بروم داخل و جلو بنشینم هدر رفت. گفتند برو یک جایی بنشین تا خودمان برایت بیاوریم. قبل از ورود پذیرایی شدیم. یک میز که رویش شربت آبلیمو توی لیوانهای یکبار مصرف معمولی چیده شده بود با چند تا جعبه شیرینی، شیرینیهایی شبیه کیکیزدی.
🖍 نگران کاغذ و قلمم بودم و فقط لیوان شربت را سر کشیدم. شکر و آبلیمویش به اندازه بود. رفتم داخل حسینیه. از آخرین باری که آنجا را دیده بودم پانزده سالی میگذشت، افطارهای ماه رمضان تشکلهای دانشجویی. زیلوهای آبی با لوزیهای سفید نخستین چیزی بود که به چشمم آمد. هنوز از پانزده سال پیش تغییری نکرده بود. مانده بودم این همه سال با این حجم از دیدارها پوسیده نشده یا اگر تعویض شده چرا دوباره همین شکلی؟ چرا نرمتر یا مرغوبتر نشده؟
☀️ حسینیه جماران هم زیلوهایی با همین سر و شکل داشت و امام هم مخالف تعویضشان بود. هنوز نیم ساعتی تا شروع مراسم مانده بود. دانشجوها کم کم داشتند وارد میشدند و فرهیختهطور مینشستند. کسی، کسی را هل نمیداد و به زور خودش را توی یک وجب جا نمیچپاند.
🎓 هرکدامشان را برانداز میکردم که چطور وارد میشود. تیپش چطوری است، کجا مینشیند و توی چه حال و هوایی است. حدود یک سوم جمعیت مانتویی بودند، مانتوهای نسبتاً بلند و مقنعههایی با رنگ تیره. بعضیها موهایشان بیرون بود و نمیدانم چرا هرلحظه فکر میکردم الان است که یکی از محافظها مثل خدام امام رضا (ع) میآید و با همان پرهای رنگیرنگی بهشان تذکر میدهد. تعداد شهرستانیها زیاد بود، این را هم از روی لهجههایشان میشد فهمید و هم از نماز شکستهای که آخرش به امامت آقا خواندیم.
🔸 حدود دو سوم حسینیه را پارتیشن کشیده بودند که جمعیت توی همان قسمت جلویی بنشینند و پراکنده نشوند. دو ردیف کنار حسینیه هم صندلی چیده شده بود، یک ردیف برای آقایان، یکی هم خانمها. اولش فکر کردم صندلیها برای نشستن خواص است ولی بعدش دیدم که هرکس بخواهد میتواند بنشیند که البته زود پر شد. بعضیها تکیه میدادند به دیوارهای عقبی، ستونها یا پارتیشنها. چون باید منتظر کاغذ و قلم میماندم آخرین ردیف کنار دست یکی از محافظها نشستم تا من را ببیند و یادش نرود که برای چه آمدهام و دنبال کارم باشد.
🔵 یک پرده بزرگ سرمهایرنگ بالای سر جایگاه زده بودند با این حدیث از نهجالبلاغه امیرالمؤمنین (ع) که : کلُّ وِعَاءٍ یضِیقُ بِمَا جُعِلَ فِیهِ إِلاَّ وِعَاءُ اَلْعِلْمِ فَإِنَّهُ یتَّسِعُ . زیرش هم ترجمهاش را نوشته بود: «هر ظرفی به آنچه در درون آن قرار میدهند پر میشود، جز ظرف دانش که از آن وسعت مییابد.»
🎙 مداح رفت پشت تریبون. آقای مهدی رسولی بود. به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (ع) اشعاری حماسی خواند و بعد هم شعرها را وصل کرد به ماجرای پیادهروی اربعین. آنقدر از نداشتن کاغذ و قلم پریشان بودم و در رفتوآمد بین حسینیه و بازرسی که درست نفهمیدم چی خواند و کی تمام کرد. ساعت پنج دقیقه به 9 آقا توی حسینیه بود. هجوم زیادی به سمت جلو وجود نداشت و شعارها مثل همیشه بود: «ای رهبر آزاده آمادهایم آماده.»
♨️ برای آخرینبار رفتم توی بازرسی، این بار با توپ پرتر. خواستم کاغذ و قلمم را چک کنند و بدهند که یکی از محافظها گفت که رفت و آمد من هم تمرکز محافظها را به هم میزند و هم نظم جلسه را؛ خدا ببخشد! صورتم گر گرفته بود و حرص میخوردم. یکی از مسوولان اجرایی به آرامش دعوتم کرد و وعده داد که پیگیر گرفتن وسیله برایم خواهد بود. برگشتم توی حسینیه.
ادامه دارد...
📝 نوشتهی خانم افروز مهدیان، منتشر شده در روزنامه صبح نو
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
💝 خاطرهای از همسر شهید ستاری
📝 حاشیهنگاری دیدار نخبگان با رهبرانقلاب (بخش دوم)
🔹قاری قرآن را تمام کرد و مجری رفت پشت تریبون که درست در سمت چپ آقا و پشت به خانمها بود. با خودم فکر کردم اگر تریبون را در خلاف این جایی که بود میگذاشتند چطور میشد. خانمها سخنران را میدیدند و مسوولینی را که در سمت راست جایگاه نشسته بودند، نمیدیدند!
🔸مجری از آقای سورنا ستاری دعوت کرد تا پشت تریبون بیاید. یادم آمد خاطرات پدر شهیدش منصور ستاری را که میخواندم، نقش همسرش یا همان مادر سورنا برایم پررنگ و جالب بود. مادری که فردای شهادت همسرش خواهر سورنا را بهزور راهی مدرسه کرده بود؛ نکند از درس و مشق عقب بیفتد. یا وقتی خود سورنا توی آزمون کارشناسیارشد نفر اول کنکور میشود با بیتفاوتی میگوید کار خاصی نکرده است. خیال میکنم مثل ماجرای سورنا قسمت عمدهای از ماجرای نخبگی نخبهها به مادرهایشان ربط دارد و مدیون آنهاست.
🔹بعد از آن مجری یکی یکی دانشجوها را معرفی میکرد و آنها هم بهترتیب میرفتند پشت تریبون و متن سخنرانیشان را میخواندند. سخنرانها یکیدرمیان خانم و آقا بودند و جالب این که خانمها هم یکی درمیان چادری و مانتویی. سخنرانها بعد از صحبتهایشان که از روی نوشته و کاملاً رسمی و گاهی تخصصی بود میرفتند روی جایگاه، دوزانو مینشستند جلوی آقا. متن سخنرانیشان را میدادند و بعد از خوشوبشی میآمدند پایین.
🔸 از بین تمام سخنرانها خانم منصوره نادریپور چفیه آقا را خواست و پشتبندش یک چفیه دیگر انداختند روی دوش آقا. یکی از دخترها که پشت سرم نشسته بود هر بار با بالارفتن سخنرانها به حسرت میگفت: «خوش به حالش. چه کیفی میکنه آقا را از این فاصله میبینه.»
🔹 خانمها الهام حیدری، سارا محمدی، منصوره نادریپور و زینب اکبری به ترتیب دغدغهها و خواستههای علمی خودشان را گفتند. همهشان رسا، محکم و بدون تپق. انگار نه انگار که جلوی شخص اول مملکت ایستادهاند.
🔸سارا محمدی بیشتر از همه توی ذهنم ماند. دانش آموز استعداد درخشان و برنده المپیاد زیست که مانتو و مقنعه سبز پوشیده بود و بعد از حرفهایش برگشت صف اول و نشست سرجایش.
🔹جلسه طولانی شده بود و معلوم بود برای بچههای شهرستانی که شب گذشته را در راه و توی اتوبوس گذرانده بودند خستهکننده شده. رفتوآمد به بیرون حسینیه زیاد شده بود. میرفتند یک شیرینی و شربتی میخوردند و برمیگشتند. بعضیها از قبل دوست بودند، بعضیها آنجا با هم رفیق شده بودند. مثل دو تا دختری که در ردیف من نشسته بودند و از اول مراسم تا اینجایش را یکسره داشتند حرف میزدند و ریزریز میخندیدند. خودم را کشاندم کنارشان. نفرات اول برد پزشکی بودند. پرسیدم چرا آمدید و اینقدر حرف میزنید؟ یکیشان گفت: ما اومدیم اصل کاری رو ببینیم نه این که حرفهای اینها را گوش بدیم. گفتم: خب اینها هم نمایندههای شما هستند. خندید و گفت: نه بابا. توی جمعیت چشمم خورد به یک دختربچه. از جایم بلند شدم و خودم را کنارشان جا دادم. پرسیدم: «ایشون هم دانشجو هستن؟» مادرش که داشت چادر دختر را مرتب میکرد گفت: «دختر دانشجو هستن.» اسمش ریحانه بود و 9ساله؛ از ساری آمده بودند...
📝 نوشتهی خانم افروز مهدیان، منتشر شده در روزنامه صبح نو
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
💝 نذریهای کوچک
🔅 #مهارتهای_اربعینی
✅ در سفر زیارتی اربعین میتوانیم فداکاری و به فکر دیگران بودن را تمرین کنیم. همچنین بهانهی خوبی است تا این مفاهیم را هم به کودکان منتقل کنیم. در این مطلب به شما پیشنهادهایی داریم برای آنکه با خودتان هدایای کوچکی برای پخش کردن بین خادمین و زوار دیگر کشورها، ببرید 👇
💝 نذریهای کوچک
🔅 #مهارتهای_اربعینی
📿 زیارت عاشورا و اربعین و ادعیه دیگر در برگههای کوچک تک ورقی است. میتوانید تعدادی از این ادعیه تهیه کنید و هنگام نماز یا هر زمان مناسب دیگر، بین زوار تقسیم کنید. صلواتشمار و تسبیح نیز وسیلههای پرکاربردی برای این سفر است.
💎 نوجوانان عراقی علاقه خاصی به زدن سربند با شعارهایی حماسی دارند. سربندهایی با شعارهایی حماسی و تهیه کنید که اختلافبرانگیز هم نباشد.
🔸 تعدادی کیسه فریزر همراه داشته باشید، هم به درد خودتان میخورد، هم در مواقع مختلفی میتوانید به باقی زائران بدهید. مثلا زمان توزیع میوهای که بعدا میخواهید بخورید یا برای گذاشتن لباسهای کثیف. دستکش پلاستیکی یکبار مصرف هم در زمان خوردن غذا و میوه که امکان شستن دستها وجود ندارد، یا برای ماساژ یا زدن پماد و موارد بهداشتی، حتما بهکار زائران میآید.
🚿 در سرویسهای بهداشتی، صابون و مایع دستشویی کم است؛ میتوانید صابونهای کوچک تهیه کنید و در سرویسهای بهداشتی قرار دهید یا صابون تیوپی یا کاغذی همراه خود ببرید و موقع استفاده خودتان، به بقیه زواری که اطرافتان هستند هم بدهید.
🛡 ماسک نیز قطعا در این سفر چه برای جلوگیری از شیوع سرماخوردگی، چه برای گردوخاک مورد استفاده زائران قرار میگیرد. تعدادی ماسک بهداشتی (اگر تهویهدار باشند بهتر است) از داروخانه تهیه کنید و بین زوار تقسیم کنید.
🎎 برای کودکان میتوانید عروسکهای کوچک نمدی درست کنید و به همراه ببرید و شبها در موکبی که اسکان دارید، به بچهها بدهید.
🚗 برای پسربچهها میتوانید ماشینبازیهای کوچک تهیه کنید و همراه خود داشته باشید. بادکنک هم از آن وسیلههایی است که بچهها را خیلی خوشحال میکند.
👧 برای دختربچهها میتوانید تعدادی گلسر، تل، دستبند و گوشواره تزئینی و دستساز تهیه کنید؛ هم سبک و کوچک هستند و به راحتی میتوانید با خودتان حملشان کنید و هم برایتان روضهای مجسم میشود؛ یادآوری دختران کوچک کاروان حسینی
🖼 پیکسلها یا مگنتهایی با عکس ضریح و حرم امام رضا (ع) یا پوستر و عکسهای کوچک از حرم نیز سوغات و هدیه مناسبی از طرف زائران ایرانی به شیعیان کشورهای دیگر میتواند باشد.
🎀 گیره روسری، گزینه بسیار خوبی است برای هدیه و نذری دادن به خانمها، چون وسیله کوچکی است و خیلیوقتها گم میشود و بستن روسری و حفظ حجاب بدون آن، برای خانمها سخت است.
🔹 جوراب هم گزینه مناسبی برای پخش کردن بین خانمهاست. حواستان باشد جورابها نازک نباشد تا بهخاطر ثواب نذری دادن، گناهی به گردنتان نیفتد.
🌱 #مهارتهای_زندگی
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
⚠️ سخننگاشت| «اَلا وَ اِنَّ لَکُم عِندِی اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً اِلّا فی حَرب»
👈 شفافیت؛ موضوعی که برای خودمان است، نه غربیها!
🔻 رهبرانقلاب، در ابتدای جلسه درس خارج فقه:
🔹️ این شفّافیّتی که حالا سر زبانها است که «آقا شفّاف، شفّاف»، در کلام امیرالمؤمنین است. بعضیها عادت کردهاند هر چیز خوبی که در جامعهی اسلامی است را نسبت بدهند به غربیها.
🌺 فرق سفرهی آقایون با خانمها
📝 حاشیهنگاری دیدار نخبگان با رهبرانقلاب (بخش سوم و آخر)
🔹 ساعت 11 شده بود و حدود دو ساعت از وقت جلسه به صحبتهای دانشجوها اختصاص داده شده بود. بالاخره نوبت به آقا رسید. آقا که شروع کردند دیگر کسی برای تجدید قوا بیرون نرفت. برگشتم و به آن دو تا دختر که مرتب میخندیدند نگاه کردم. ساکت نشسته بودند؛ به قول خودشان داشتند به حرفهای اصل کاری گوش میدادند.
🔸 به اذان نزدیک میشدیم. آقا گفت: «یک سری حرف هم راجع به مسائل جاری مملکت داشتم که بماند برای بعد.» یکی از دانشجوها گفت: «ان شاالله بعد از نماز.» آقا خندید و گفت: «بعد از نماز، ناهاره.»
🔹 آقا که بلند شد و پشتبندش جمعیت، خودم را بهدو رساندم به صفهای جلو. مکبر، پیرمردی شیرین و خواستنی بود. عرقچین مشکی روی سرش بود و کت بلند تیره شبیه به خدام امام رضا (ع) و یک مگنت روی یقه سمت چپش.
🔸 آقا قبل از نماز ظهر و عصر نافله خواندند و بعد از نماز برای تسبیحات نشستند روی صندلی. وسطهای نماز بوی مرغ پیچید توی حسینیه. خوشحال شدم. دلم ضعف کرده بود. نماز که تمام شد مسئولان اجرایی دعوتمان کردند برویم طبقه بالا برای غذا. سمجبازی درآوردم و تا آخرین لحظه ماندم که آقا را ببینم. مردها دور و برش را گرفته بودند. سارا اکبری انگار که تازه یادش افتاده باشد بعد از سخنرانیاش روی جایگاه نرفته، رفت پیش آقا خوشوبشی کرد و چفیهشان را گرفت. یکی از خانمهای دانشجو صدا زد آقا التماس دعا. آقا برگشت؛ به رویمان لبخندی زد و برایمان دستی تکان داد و رفت.
🔹 ما ناهار را طبقه بالا خوردیم و آقایان پایین. فرق بزرگمان هم در حضور یک همسفره بود؛ بعدتر شنیدیم که آقا غذا را طبقه پایین کنار آقایان بودهاند. ناهار زرشک پلو با مرغ در ظرفهای یکبار مصرف. لیموی تازه هم بود که یکی درمیان یادشان رفته برشش بدهند. شاید هم ترفندی بوده برای اینکه اگر لیمو دستنخورده ماند، اسراف نشود.
🔸 روبهرویم خانمی نشسته بود با چفیهای بر گردن. از کاغذهای کنار دستش فهمیدم یکی از سخنرانهاست و از چفیه توی گردنش متوجه شدم منصوره نادریپور است. پرسیدم: «متنتان را خودتان نوشتید؟» گفت: «با کمک اساتیدم.» پرسیدم: «قبل از این مراسم برای بیت هم فرستاده بودین؟» سرش را تکان داد که نه. گفتم: «یعنی بیت متنها و حرفهای دانشجوها را قبل از برنامه چک نکرده؟» گفت «مال من را که اصلاً.»
🔹 غذایم را گرفتم دستم و زدم بیرون. تا کیف و بندوبساطم را از امانات و بازرسی و کفشداری گرفتم نشستم لب جدول خیابان تا هرچیز یادم مانده بود را تندتند بنویسم. بالای برگه نوشتم دیدار نخبگان علمی با رهبر انقلاب، ۲۵مهر۱۳۹۷.
📝 نوشتهی خانم افروز مهدیان، منتشر شده در روزنامه صبح نو
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
⚠️ بازخوانی| با سوءظن به جریان رسانهای دشمن نگاه کنید
🔻 رهبرانقلاب: سوءظنّ به جریان رسانهای دشمن؛ یکی از چیزهایی که خیلی لازم است، سوءظنّ به جریان رسانهای دشمن است. امروز یکی از بخشهای پُرخرج دشمنان ما عبارت است از بخش رسانه؛ خیلی پُرخرج است برایشان، یعنی هزینه میکنند، پول میگذارند، آدمهای متخصّص میآورند؛ خیلی خرج دارد برایشان؛ علیه چه کسی؟
⁉️ در پیادهروی اربعین برای فرزندم، چه ببرم؟
#مهارتهای_اربعینی
🍎 خوراکیها
🔹بهتر است برای روزهای پیادهروی مقداری #خوراکی همراه داشته باشید. خوراکیهای مختلفی مانند ذرت بوداده، آبنبات چوبی، نخودچی کشمش، گندمک و برنجک، چوبشور، پاستیل، بیسکوییتهای کوچک که کمحجم هستند تهیه و در بستههای کوچک تقسیمشان کنید. این کار باعث میشود در دفعات مختلف به کودکتان، خوراکیهای مختلفی دهید که برایش جذابیت دارد و اگر هم کودکی در کنارتان بود، از آن بستهها به او نیز بدهید. حتی میتوانید خوراکیها را به نیت #نذری پخش کنید تا هم #ثواب کرده، هم #کودکان دیگر را خوشحال کنید و هم فرزند خودتان بخشش را یاد بگیرد.
🔸 کمی سنجد برای زمانهایی که کودکتان اسهال میشود مفید است. همچنین کمی برگه زرد آلو یا آلو و انجیرخشک و لواشک برای زمانهایی که دچار یبوست میشود.
🔹 یک زیرانداز کوچک داشته باشید تا زمانهایی که فرزندتان میخواهد غذا یا خوراکی بخورد، زیرش پهن کنید تا فرش و فضای #موکب کثیف نشود. میتوانید از یک چفیه یا چند تکه سفره یکبار مصرف استفاده کنید.
🔸 در طول مسیر پیادهروی میوههای مختلفی مثل موز، پرتقال، سیب یا آبمیوه به زائران داده میشود. حتما هر روز به کودکانتان #میوه شسته دهید.
🚗 اسباب بازیها
🔹مقداری #اسباب_بازی همراه خود داشته باشید تا فرزندتان با آنها سرگرم باشد. سعی کنید اسباببازیهای کمحجم و سبک با خودتان ببرید. زمان انتخاب اسباببازی این احتمال را بدهید که ممکن است آنها را گم کنید یا جا بگذارید، پس چیزی انتخاب کنید که با از دست دادنش، زیاد ناراحت نشوید.
🔸 اگر با #کاروان به این سفر میروید و میدانید بچههای دیگری نیز در کاروان هستند، میتوانید با والدین آنها هماهنگ کنید تا هرخانواده یک نوع اسباببازی بیاورد.
🔹اصولا حل اختلاف بین بچهها درباره اسباببازی، کار سختی است. بهتر است اسباببازیای به همراه داشته باشید که بشود چند بچه با هم بازی کنند؛ مثلا #بادکنک یا توپ بادی که هم کمحجم است و میتوانید هربار بادش را خالی کنید و هم چند بچه میتوانند با هم بازی کنند. یا میتوانید از بازیهای سنتی مثل لیلیحوضک یا اتلمتلتوتوله کمک بگیرید و خودتان همراه بچهها شوید و لحظاتی آنها را سرگرم کنید.
🔸#کتاب را فراموش نکنید. مخصوصا اگر کودکتان عادت دارد قبل از خواب برایش کتاب بخوانید.
📝 شما هم اگر تجربه و نظری دارید در بخش نظرات بنویسید.
🌱 #مهارتهای_زندگی
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
◀️ میگفتند اگر به زیارت بیایید، دست و پایتان را قطع میکنیم!
🌷 رهبرانقلاب، در دیدار اخیر خانواده شهدای مدافع حرم: حرکت این شهدای شما که در این برهه در خارج از کشور به شهادت رسیدند، درواقع شبیه حرکت آنکسانی است که با جانِ خودشان توانستند قبر حضرت اباعبدالله را حفظ کنند.
🌷 یک روزی بود که خلفای بنیعباس همّت گماشته بودند که قبر مطهر حضرت اباعبدالله و لابد به تبعِ آن، بقیّهی قبور مطهّره را از بین ببرند؛ یک عدّهای با جانِ خودشان نگذاشتند؛ یعنی گفتند اگر بیایید، دستتان را قطع میکنیم، پایتان را قطع میکنیم، شما را به قتل میرسانیم؛ درعینحال [اینها] رفتند. همان رفتنها بود که حالا رسیده به بیست میلیون زائر پیادهی #اربعین.
🌷 اگر آنجا کسانی #فداکاری نمیکردند، امروز شوکت و هیمنهی محبّت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) اینجور دنیا را فرا نمیگرفت؛ که شما میبینید در راهپیمایی اربعین از کشورهای مختلف -از فارس و ترک و اردو و کشورهای اروپایی و حتّی از آمریکا- افرادی بلند میشوند میآیند آنجا؛ این را چهکسی کرد؟
❣ @khamenei_reyhaneh
🌸 حاشیه نگاری خانم سفیر از دیدار نخبگان با رهبر انقلاب
📝 به قلم خانم نیلوفر شادمهری؛ نویسنده کتاب تحسینشدهی "خاطرات سفیر"
💠 نوشته بود: «هر ظرفی به آنچه در آن بریزی محدود میشود بجز علم که با افزودن دانش وسعت می یابد.» یک سفید خوشرنگ روی یک پارچه آبی لاجوردی خوشرنگ، همهاش با هم روی یک بدنه آجری خوشرنگ که پایینترش یک حاشیه خوشرنگ خودنمایی می کرد. یعنی یک طوری بود که سیاههایش هم خوشرنگ بودند! اصلا یک وضعی بود! مبانی سواد بصری تغییر کرده بود. مبانی رفتار آدمها هم همینطور.
🔆 یک جمع جوان باحال که هوشمندی از برق چشمهایشان میبارید و بلا انقطاع حرف میزدند! آقایان بیشتر از خانمها! هر از چندگاهی یکی یک گوشه حسینیه پقی میزد زیر خنده و فواصل این خندهها چندان هم زیاد نبود.
❇️ هر کسی سعی میکرد ارتفاع چشمهایش از سطح زمین تاحد ممکن بیشتر شود. موجی از جوانهای خوشحال که مثل آونگ تکان میخوردند بلکه مختصاتی پیدا کنند که چشمهایشان را در آن بکارند و از آنجا تسلطشان به صندلی روی سن بیشتر شود. ترجیح میدادند در هر سانتیمتر مربع دونفری بنشینند اما پشت ستون ها نیفتند و خب بالاخره بنا به این بزرگی ستون هم می خواست اما کاش ستون نداشت! اگر قرار بود طوری ساخته شود که هیچ ستونی نداشته باشد لازم بود پایه هایی در کنار دیوار تعبیه کنند که با قوسهایی به وسط سقف. وسط محاسباتم بودم که «رهبر» آمدند.
✊ جالب بود! تا قبل از آمدن ایشان یکنفر از آقایان شعارهایی میداد که جمعیت با کمکاری و بیحوصلگی تکرارش میکردند؛ لابد با خودشان فکر میکردند چرا باید اینکه تو میگویی را تکرار کنم؟ شاید من بخواهم شعار دیگری بدهم! اصلا چه کسی گفته تو بگویی که من تکرار کنم؟ اما به محض ورود رهبر، آنچنان با قدرت و یکصدا تکرار میشد که انگار نه انگار اینها همانها بودند و شعارها هم همان.
🌺 «رهبر» با لبخند وارد شدند. تا جایی که میشد سلام میکردند و آن دورترها را هم با نگاهی و لبخندی و محبتی و ... دوستمان داشتند! خیلی دوستمان داشتند! واضح بود. ... خودم معلم هستم، میفهمم!...وقتی معلم هستی دانشجوهایت را دوست داری، خیلی دوست داری، نیازی نیست این را به آنها بگویی؛ رفتارت، کلامت و نگاههایت این را نشان میدهد. خیلی خیلی دوستمان داشتند...معلم بودند، رهبر بودند، پدر بودند و همه اینها را میفهمیدند.
🌐 متن کامل این روایت را در Khamenei.ir بخوانید:
🔗 http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=40744
🌸 اختصاصی ریحانه
📝 روایت یکی از نخبگان حاضر در دیدار اخیر دربارهی درخواستش از رهبر انقلاب
📗 + قرآنی که رهبر انقلاب به درخواست زینب اکبری به همسر شهید هدیه دادند
🌷 بعد از سخنرانی که به حضور ایشان رسیدم آمدم بگویم از دیار مادری تان خدمت میرسم: نجف آباد. که بگویم خوب میدانم این زبان دانی و ادب دوستی شما ریشه در زمزمه های پر مهر مادری دارد که خود به زبان و ادبیات فارسی تعلق خاطر فراوان داشت. مادری که حافظ خوان بود و همواره ذهن و ضمیر کودکانش را با اشعار خواجه مأنوس نگاه می داشت. چون جایی خوانده بودم خدیجه خانم وقتی به خانه سید جواد خامنه ای آمده بود، در میان جهیزیه خود یک دیوان حافظ هم آورده بود. و بعد از آن هر وقت خطابه ها و سخنرانی هاتان را میشنیدم، یقین میکردم که این زبان تربیت شده ریشه ای دارد که آن را باید جایی وراي درس و بحث های یک طلبه معمولی جست.
🌷 دیدم وقت جلسه عزیزتر از این واگویه های شخصی و ذهنی من است. رفتم سراغ اصل درخواستم. گفتم آقا از قرآن هایی که به خانواده شهدا هدیه میدهید برای مادری میخواهم که خود همسر شهید و خواهر دو شهید است. گفتند: «حتما میدهم حتما میدهم.»
🌷 بعد از دیدار قرآنی را که با خط خوش در آن نوشته بودند: اهدا به خانواده شهید عزیز محمدعلی عباسیان نجف آبادی دادند تا به صاحبش برسانم. پرسیدند نسبت شما با شهید چیست؟ گفتم عروس شهیدم. و من که از پای سفره عقد کنار پلاک و قرآن خونی بابا، احساسی فراتر از عروس نسبت به او در جانم ریشه دوانده بود، از اینکه گفته بودم «عروس شهید» قند توی دلم آب میکردم و با گوشه چشم بین درختان وسط حیاط را طوری نگاه میکردم که انگار بابا دارد ما را میبیند.
🌷 راه که افتادم به طرف خانه، دیدم از آن آدمی که با او ساعت پنج و نیم صبح از خانه زده بودم بیرون تا به جلسه هماهنگی بنیاد ملی نخبگان قبل دیدار برسم، زمین تا آسمان فرق داشتم. خستگی و روزمرگی درس و دانشگاه از جانم تکیده بود و همه تعریف ها و تصویرها توی ذهنم درهم و برهم شده بود. تازه فهمیده بودم هر برچسبی که تا آن روز به آن افتخار میکردم بدون توجه به تکلیف و مسئولیت سنگینی که روی دوشم میگذارند، فقط برچسب اند. از آن برچسبهای تقلبی که روی کالای تقبلی میچسبانند.
📝 سرکار خانم زینب اکبری
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
🌻 برای جاماندگان
🌱 برای آنکه ثواب زیارت اربعین را از دست ندهیم
🌸 علاوه بر بدرقه دوستان و آشنایانتان میتوانید به مسجد محل یا پایگاههایی که میدانید کاروان اعزام میکنند، بروید و زائران را بدرقه کنید. از آنها بخواهید در روز اربعین و پیادهروی شان شما را یاد کنند و برایتان دعا کنند؛ شما هم برایشان دعا کنید.
🌹 برای زائران، “سرراهی” تهیه کنید. میتوانید با توجه به وسایلی که زائر اربعین نیاز دارد، یکی از آنها را تهیه کنید و قبل سفر به آنها بدهید که هم در طول سفر از آن استفاده کنند و هم عاملی باشد که به یادتان باشند و برایتان دعا کنند. مثلا مقداری آجیل، مغزیجات مقوی. یا حتی کتابچه زیارت
🌼 زائر اربعین وسیله غیرضروری نمیتواند با خودش همراه کند، پس اگر خواستید سرراهی به آنها بدهید هم کم وزن و کم حجم باشد و هم از وسایلی باشد که در این سفر به کارشان میآید و احتیاج دارد. اگر توان خریدن ندارید، میتوانید یکی از وسایل خود را امانت بدهید و بخواهید در سفر از آن استفاده کند و بعد از سفر به شما برگرداند. لباس یا کتاب دعا، قران وسایل خوبی برای امانت دادن هستند.
🚩 چند سالیست در بعضی از شهرها، عزادارن به یاد پیادهروی اربعین مسافتی را در شهر خودشان پیاده میروند تا به یکی از بقاع متبرکه در شهرشان برسند. مثلا در تهران از میدان امام حسین علیه السلام این پیاده روی آغاز میشود تا حرم حضرت عبدالعظیم حسنی. اگر در محل زندگی شما نیز چنین برنامهای وجود دارد، میتوانید در آن شرکت کنید و به یاد پیادهروی به سمت کربلا باشید و دعا کنید سالهای بعد چنین زیارتی قسمت شما شود.
🕌 به امامزاده شهرتان بروید. همیشه رفتن به امامزادهها و مکانهای مذهبی، حس آرامش خاصی به آدم منتقل میکند. در روز اربعین عده زیادی به این مکانها میروند و در کنار هم زیارت اربعین را میخوانند. ساکنان تهران از حرم حضرت عبدالعظیم حسنی غافل نشوند که در روایات آماده کسی که ایشان را زیارت میکند، امید داشته باشد ثواب زیارت اباعبدالله برایش نوشته میشود.
📖 خواندن زیارت اربعین را فراموش نکنید. درست است که امسال حضور در کربلا و زیارت اباعبدالله از نزدیک قسمتتان نشده، ولی زیارت اربعین را از هرکجا که هستید میتوانید بخوانید و به امام سلام دهید.
🌱 #مهارتهای_زندگی
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
✌️ دو اقدام حضرت زینب برای باقی ماندن حادثه عاشورا
🚩 رهبر انقلاب: حادثه ى عاشوراى حسینى را هم ستمگران و ظالمان میخواستند نگذارند باقى بماند، #زینب_کبری (سلام الله علیها) نگذاشت. دو حرکت عمه ى ما - #زینب کبری (علیهاالسلام) - انجام داد:
1️⃣ یک حرکت، حرکت #اسارت بود به کوفه و شام و آن روشنگرى ها و آن بیانات که مایه ى افشاى حقایق شد.
2️⃣ یک حرکت دیگر، آمدن به زیارت کربلا در اربعین بود؛ حالا #اربعین اول یا دوم یا هرچه.
🌸 این حرکت به معناى این است که نباید اجازه داد که انگیزه هاى خباثت آلودى که قصد دارند مقاطع عزیز و اثرگذار و مهم را از یادها ببرند، موفق بشوند. ۹۳/۱۰/۱۷
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ یک انقلاب خاموش و گسترده فرهنگی در کشور در حال وقوع است
🎙 گزیدهای از سخنان خانم دکتر الهام حیدری در محضر رهبر انقلاب.
🏅 ایشان استادیار دانشگاه شیراز و برگزیدهی جایزهی دکتر کاظمی آشتیانی (ویژهی دانشآموختگان برترِ کشوری در دوره دکتری) هستند و زمینهی تخصصی ایشان، مدیریت آموزشی است.
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 دغدغههایی پیرامون به کارگیری پزشکان پژوهشگر
🎙 گزیدهای از سخنان خانم دکتر نکو پناهی در محضر رهبر انقلاب.
🏅 رتبه برتر بورد تخصصی بیماریهای داخلی و دستیار فوق تخصصی بیماریهای غدد و دارنده مدال طلای المپیاد شیمی
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰ویژه اربعین
📹نماهنگ | میعاد بزرگ
❣ @Khamenei_reyhaneh
📢 رهبر انقلاب ظهر امروز در پایان مراسم عزاداری اربعین:
👈 دل پاک، ایمان زلال و احساس صادقانه جوان مومن زمینهساز جلب تفضلات الهی است
🔻 رهبر انقلاب اسلامی ظهر امروز و پس از عزاداری دانشجویان در سخنان کوتاهی، دلهای پاک، احساسات صادقانه و ایمان زلال جوانان مومن را زمینهساز جلب تفضلات الهی خواندند و برای دستیابی ملت ایران به همه اهداف بزرگ و آرمانهای بلند اسلام و انقلاب اسلامی دعا کردند. ۹۷/۸/۸
🔺️ این مراسم، پس از سخنرانی و مداحی، با اقامه نماز ظهر و عصر به امامت حضرت آیتالله خامنهای به پایان رسید.
❣ @Khamenei_reyhaneh
💞 درس اربعین
🔆 رهبر انقلاب: درسی که اربعین به ما میدهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطرهی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.
🔆 شما ببینید از اول انقلاب تا امروز، تبلیغات علیه انقلاب و امام و اسلام و این ملت و علیه جنگی که دفاع از اسلام و میهن و شرف مردم بود، و علیه شهدایی که جانشان را در راه خدا نثار نمودند، چه قدر پرحجم بوده است.
🔆 اگر در مقابل این تبلیغات، تبلیغات حق نبود و نباشد، دشمن در میدان تبلیغات غالب خواهد شد. ۱۳۶۸/۰۶/۲۹
❣ @khamenei_reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 «در آموزش ادبیات فارسی در مدرسه، رویکرد ادبی بر آموزشهای زبانی سایه افکنده است.»
🎙 گزیدهای از سخنان خانم زینب اکبری در محضر رهبر انقلاب.
🏅 وی دانشجوی نمونهی کشوری و دانشجوی دکترای ادبیات دانشگاه علامه و دارندهی مدال نقرهی المپیاد ادبی است.
❣️ @Khamenei_Reyhaneh