🏴خاصیت محرم
🔻محرم بايد خاصيتش اين باشد كه انسان، تكان بخورد. ایام محرم اگر شرایطش پيش بیايد خيلى اثر می گذارد.
🔹منتهى اگر انسان از افرادى نباشد كه قرآن فرمود « فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُون». توبه 76
(امّا آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع كردند، و نه به درگاهش تضرّع می کنند! )
🔸گاهى خداوند بر اثر غفلت و سياهى دل، تضرع و گريه را از فرد می گیرد. طرف دلش می خواهد گريه كند ولى نمی شود و دل نمی شكند.
🔹در محرم جا دارد كه انسان بيشتر بنشيند و كار كند؛ چه مطالعه در مورد حضرت اباعبد الله (علیه السلام)، چه منبر، چه روضه، چه زيارت، چه توسل. تا حالت تضرع و گریه پیش بيايد. آن وقت تا این حال پیش آمد ديگر نبايد رها كرد. بايد دائم در طول سال نگه داشت.
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
🍃 یک نفر اومد پیش یک عالم گفت ؛
من در اطراف حرم مغازه دارم ، جنسی که قبلا خریدم میتونم الان به قیمت آنروز و گرونتر بفروشم؟
عالم فرمود : حرام نیست ولی بی انصافیه 👉
گفت خب حرام که نیست ، اشکال نداره پس
⚡️ عالم فرمود : ببین شمر هم بی انصافی کرد و بعد قتل کرد و امام حسین رو کشت ...
میبینید چطور یک عملی میشه سبک زندگی ؟!!!!
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
✍آیتالله بهجت(ره):
کدام محکمه و دادگاهی است که انسان از دست خودش شکایت کند و بگوید: با اختیار خود، راه حق را نمیرویم و راه باطل را میرویم، و به اختیار خود، حق را نمیخواهیم و باطل را میخواهیم! حکم کن بر ما!
📚 در محضر بهجت، ج3، ص173
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
🍃هفت درس عالی در زندگی
🍃درس اول
عشق را بی معرفت معنا مکن
زر نداری مشت خود را وا مکن
🍃درس دوم
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها، زشت یا زیبا نکن
🍃درس سوم
پیرو خورشید یا آیینه باش
هر چه عریان دیده ای افشا مکن
🍃درس چهارم
ای که از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن
🍃درس پنجم
دل شود روشن زشمع اعتراف
با کس ار بد کرده ای، حاشا مکن
🍃درس ششم
زر بدست طفل دادن ابلهی ست
اشک ر ا نذر غم دنیا مکن
🍃درس هفتم
خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
🔹 مرحوم اسماعیل دولابی :
🌸 صلوات خیلی کارها می کند
ظرف انسان را بزرگ می کند
صلوات به آدم قوت می دهد
👌هم در امر آخرت و هم در خوشی و ناخوشی به انسان قوت می دهد و بهجت می آورد و غم را زائل می کند صلوات در راه خدا به انسان خیلی کمک می کند .
صلوات هم در بین دعاها برای رفع خستگی و باز شدن نطق و راه افتادن است. هر وقت با خدای خود صحبت می کنی ، اگر دیدی تعطیل شد و نتوانستی حرف بزنی صلوات بفرست ، دوباره نطقت باز می شود .
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
یك موقع شما می گویی: فلانی در حق من محبت كرده، من هم به او محبت می كنم. یك جا شما می گویید: فلانی در حق من ظلم كرده، من هم نمی توانم به او محبت كنم از او خوشم نمی آید. اینجا مبنای شما در انجام خوبی و بدی اشخاص هستند، مثل زن و فرزندت، شوهرت، پدرو مادرت، دوستانت، شاگردان یا اساتیدت هستند.
این نمیگذارد تو به مقام محمود برسی
چون تو خودت را محدود كردی.
وقتی من می خواهم به مقام محمود برسم، مهم این نیست که چه کسی قدر مرا می داند، نمی داند. قرار است محبت های مرا جبران كند یا نكند، می فهمد یا نمی فهمد.. اصلاً من با اینها كار ندارم.
در مقام محمود انسان خودش را كوچك نمی كند كه با آدم ها مقایسه كند که مبنای رفتاری او و نیت او آدم ها باشد. !!
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
يادمان نرود
در دفتر ديكته زندگی بنويسيم:
انسان بودن
پاک بودن
مسئول بودن
و در انديشه سرنوشت ديگران بودن
وظيفه نیست!!!
بلكه باید جز صفت آدمی باشد...
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
موفق ترین انسانها
آنهایی نیستند که
به ثروت یا قدرت
رسیده اند،
بلکه
کسانی اند که هیچگاه
دیگران را نرنجانده اند،
دل کسی را نشکسته اند
و باعث غم و اندوه
هیچکس نشده اند....
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
هر وقت روز بدي را تجربه ميكنيد
و انگار تمام اتفاق هاي آن روزتان بر خلاف ميل شماست
اين را فراموش نكنيد كه
هيچكس به شما وعده نداده است كه زندگي شما بدون مشكل خواهد بود!
بدون روزهاي سخت ، شما هيچوقت قدر روزهاي خوب رو نميدونيد!
يك نفس عميق بكشيد،و به خود بگوييد
اين فقط يك روز بد است، نه يك زندگي بد!!!!!
يادت بماند كه،
"مردم همانقدر شاد هستند كه ذهنشان را به سمت شادي مي برند
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#داستان شخصی که فقط یک روز زندگی کرد
😀
📌دو روز مانده به پايان جهان تازه فهميد كه هيچ زندگی نكرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز،
تنها دو روز خط نخورده باقی بود.پريشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بيشتری از خدا بگيرد، داد زد و بد و بيراه گفت، خدا سكوت كرد، جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سكوت كرد،
آسمان و زمين را به هم ريخت، خدا سكوت كردبه پر و پای فرشته و انسان پيچيد، خدا سكوت كرد، كفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سكوت كرد، دلش گرفت و گريست و به سجده افتاد،
خدا سكوتش را شكست و گفت: "عزيزم، اما يك روز ديگر هم رفت، تمام روز را به بد و بيراه و جار و جنجال از دست دادی، تنها يك روز ديگر باقی است، بيا و لااقل اين يك روز را زندگی كن"
لا به لای هق هقش گفت: ' اما با يك روز... با يك روز چه كار می توان كرد؟ ...'
خدا گفت: 'آن كس كه لذت يك روز زيستن را تجربه كند، گويی هزار سال زيسته است و آنكه امروزش را در نمیيابد هزار سال هم به كارش نمیآيد'، آنگاه سهم يك روز زندگی را در دستانش ريخت و گفت: 'حالا برو و يک روز زندگی كن'
او مات و مبهوت به زندگی نگاه كرد كه در گودی دستانش میدرخشيد، اما میترسيد حركت كند، میترسيد راه برود، میترسيد زندگی از لا به لای انگشتانش بريزد، قدری ايستاد، بعد با خودش گفت: 'وقتی فردايی ندارم، نگه داشتن اين زندگی چه فايدهای دارد؟
بگذارد اين مشت زندگی را مصرف كنم'آن وقت شروع به دويدن كرد،
زندگی را به سر و رويش پاشيد، زندگی را نوشيد و زندگی را بوييد،
چنان به وجد آمد كه ديد میتواند تا ته دنيا بدود، می تواند بال بزند، میتواند پا روی خورشيد بگذارد، می تواند ....
او در آن يك روز آسمان خراشی بنا نكرد، زمينی را مالك نشد، مقامی را به دست نياورد،
اما....اما در همان يك روز دست بر پوست درختی كشيد، روی چمن خوابيد، كفش دوزدكی را تماشا كرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آنهايی كه او را نمیشناختند، سلام كرد و برای آنها كه دوستش نداشتند از ته دل دعا كرد،
او در همان يك روز آشتی كرد و خنديد و سبك شد، لذت برد و سرشار شد و بخشيد، عاشق شد و عبور كرد و تمام شد.
او در همان يك روز زندگی كردفردای آن روز فرشتهها در تقويم خدا نوشتند:
' امروز او درگذشت، كسی كه هزار سال زيست!
'زندگی انسان دارای طول، عرض و ارتفاع است؛ اغلب ما تنها به طول آن می انديشيم، اما آنچه که بيشتر اهميت دارد، عرض يا چگونگی آن است.
امروز را از دست ندهيد، آيا ضمانتی برای طلوع خورشيد فردا وجود دارد!؟
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#داستان صندوق گدا
#پند_آموز
گدایی 30 سال کنار جادهای مینشست.
یک روز غریبهای از کنار او گذر کرد.
گدا طبق عادت کاسه خود را به سمت غریبه گرفت و گفت:بده در راه خدا
غریبه گفت: چیزی ندارم به تو بدهم؟
آنگاه از گدا پرسید: آن چیست که رویش نشستهای؟؟
گدا پاسخ داد: هـیچی یک صندوق قدیمی ست. تا زمانی که یادم میآید، روی همین صندوق نشستهام.
غریبه پرسید: آیا تاکنون داخل صندوق را دیده ای؟
گدا جواب داد: نه!!برای چه داخلش را ببینم؟؟
در این صندوق هیچ چیزی وجود ندارد.غریبه اصرار کرد چه عیبی دارد؟
نگاهی به داخل صندوق بینداز.
گدا کنجکاو شد و سعی کرد در صندوق را باز کند.
ناگهان در صندوق باز شد و گدا با حیرت و ناباوری و شادمانی مشاهده کرد که صندوقش پر از جواهر است.
✅ من همان غریبهام که چیزی ندارم به تو بدهم اما می گویم نگاهی به درون بینداز.
نه درون صندوقی، بلکه درون چیزی که به تو نزدیکتر است {درون خویش}
صدایت را میشنوم که می گویی: اما من گدا نیستم!!
گدایند همهی کسانی که ثروت حقیقی خویش را پیدا نکردهاند.
🌟درونت را بنگر
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#پند_آموز
فردی از پروردگار در خواست کرد تا به او بهشت و جهنم را نشان دهد. خداوند پذیرفت و او را وارد اتاقی نمود که جمعی از مردم در اطراف دیگ بزرگ غذا نشسته بودند همه گرسنه نا امید و در عذاب بودند هر کدام قاشقی داشت که به دیگ می رسید ولی دسته قاشقها بلند تر از بازوی آنها بود به طوری که نمی توانستند قاشق را به دهانشان برسانند عذاب آنها وحشتناک بود !
آنگاه خداوند گفت : اکنون بهشت را به تو نشان می دهم. او به اتاق دیگری که درست مانند اولی بود وارد شد دیگ غذا جمعی از مردم همان قاشقهای دسته بلند ولی در آنجا همه شاد و سیر بودند. آن مرد گفت : نمی فهمم !!! چرا مردم اینجا شادند در حالی که در اتاق دیگر بد بختند؟ با آنکه همه چیزشان یکسان است؟
خداوند تبسمی کرد و گفت :
خیلی ساده است در اینجا آنها یاد گرفته اند که یکدیگر را تغذیه کنند هر کسی با قاشقش غذا در دهان دیگری می گذارد چون ایمان دارد که کسی هست که در دهانش غذایی بگذارد.
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#داستان #موفقیت #انگیزشی
ادیسون به خانه بازگشت و یادداشتی به مادرش داد، گفت:
این را معلم داد و گفت فقط مادرت بخواند، مادر در حالی که اشک در چشم داشت برای کودکش خواند:
فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است؛ آموزش او را خود بر عهده بگیرید!
سالها گذشت، مادرش درگذشت.
روزی ادیسون -که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود- در گنجه خانه، خاطراتش را مرور میکرد که برگه ای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد! آن را درآورده و خواند، نوشته بود:
کودک شما کودن است؛ از فردا او را به مدرسه راه نمیدهیم!
ادیسون ساعت ها گریست و در خاطراتش نوشت:
توماس ادیسون کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان نابغه شد.
---> تنها و تنها انگیزه و امید... <---
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#ضرب_المثل
اگر_مرغی_بخواهد_مثل_خروس_بخواند_باید_گردنش_را_زد
💎 در زمان گذشته متأسفانه هرگاه زنی براساس هوش و استعداد ذاتی به جایگاه رفیعی میرسید، اغلب اوقات مورد حسادت مردان زمانه قرار میگرفت و برای تحقیر زن وخانوادهاش این شعر را معمولاً میخواندند:
فروغی نماند در آن خاندان
که بانگ خروس آید از ماکیان
این شعر ریشه در یک حکایت تاریخی دارد، سلطان محمد پدر شاه عباس کبیر نابینا بود ونمیتوانست تصمیمات درستی برای ادارهی مملکت بگیرد در عوض همسر او یعنی "خیرالنساء بیگم" که اصل و ریشهی مازندرانی داشته و از سادات مرعشی بود، چنان باکیاست و مدبر بود که تقریباً تمام امور مملکت را از داخل حرمسرا خود کنترل میکرد.درنتیجه یکی از شاعران شوخطبع، شعری را که در بالا گفته شده، برای دوران حکومت خیرالنساء سرود.
متأسفانه خیرالنساء بیگم با سران قزلباش چندان خوب نبود و همواره آنها را به دیدهی تحقیر نگاه میکرد، در نتیجه قزلباشها توطئه کرده و به قصر او یورش برده و خیرالنساء و تعدادی از نزدیکانش را به قتل میرسانند.
👈 شاردن، سیاح معروف فرانسوی که در زمان صفویه به ایران آمده بود، هم در خاطراتش نقل میکند ایرانیان ضربالمثل وحشتناکی در مورد حضور و نقش زنان در اجتماع و امور دارند آنها میگویند:
"اگر مرغی بخواهد مثل خروس بخواند، باید گردنش را زد."
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#داستان #پند_آموز
💎 مردی در راه بازگشت به خانه بود که در خیابان کودک فقیری را دید که غذایش را با سگی گرسنه تقسیم میکند!
نزدیک رفت و پرسید: چرا غذایت را به این حیوان میدهی؟
کودک گفتاین سگ نه خانه دارد، نه غذا. اگر کمکش نکنم میمیرد...
مرد گفت: سگ بی خانمان در همه جا وجود دارد، آیا تو میتوانی همه آنها را از مرگ نجات دهی؟
آیا تو میتوانی جهان را تغییر دهی؟
پسر نگاهی به سگ کرد و گفت: کاری که من برای این سگ میکنم، تمام جهانش را تغییرمیدهد...
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#داستان #پندآموز گدای پر رو
💎 پدری برای پسرش تعریف میکرد که:
گدایی بود که هر روز صبح وقتی از این کافهی نزدیک دفترم میآمدم بیرون جلویم را میگرفت.
هر روز یک بیست و پنج سنتی میدادم بهش...
هر روز.منظورم این است که اون قدر روزمره شده بود که گدا حتی به خودش زحمت نمیداد پول رو طلب کنه.
فقط براش یه بیست و پنج سنتی میانداختم.
چند روزی مریض شدم و چند هفتهای زدم بیرون و وقتی دوباره به اون جا برگشتم میدانی به هم چی گفت؟
پسر: چی گفت پدر؟
گفت: «سه دلار و پنجاه سنت به هم بدهکاری...!»
💠 بعضی از خوبیها و محبتها، باعث بدعادتی و سوءاستفاده می شود.
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#حکایت #عبید_زاکانی
💎 گویند عبید در زمان پیری با اینکه چهار پسر داشت تنها بود و فرزندانش هزینه زندگی او را تأمین نمیکردند،
لذا او چارهای اندیشید و هر یک از پسران را جداگانه فراخوانده و به اومیگفت:
من علاقه خاصی به تو دارم و فقط به تو میگویم حاصل یک عمر تلاش من ثروتی است که درخمرهای گذاشته و در جایی دفن کردهام. پس از مرگم از فلان دوست مکان آن را پرسیده و آن ثروت را برای خود بردار.
این وصیت جداگانه باعث شد که پسرها به پدر رسیدگی و محبت کنند و عبید نیز آخر عمرش با آسایش زندگی کرد تا از دنیا رفت.پسرانش بعد از دفن پدر نشانی دفینه را از دوست وی گرفته آنجا را حفر کردند تا سر و کله خمره پیدا شد.
اما وقتی خمره را باز کردند، داخلش را از سکههای طلا خالی و تنها ورقی یافتند که بیت شعری در آن نوشته بود:
خدای داند و من دانم و تو هم دانی
که یک فُلوس ندارد عبید زاکانی
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#حکایت #پند_آموز
به ساعت نگاه کردم. شش و بیست دقیقه صبح بود. دوباره خوابیدم. بعد پاشدم. به ساعت نگاه کردم. شش و بیست دقیقه صبح بود.
فکر کردم: هوا که هنوز تاریکه. حتماً دفعه ی اول اشتباه دیده ام. خوابیدم. وقتی پاشدم. هوا روشن بود ولی ساعت باز هم شش و بیست دقیقه صبح بود!!!
سراسیمه پا شدم. باورم نمی شد که ساعت مرده باشد. به این کارها عادت نداشت. من هم توقع نداشتم.
آدم ها هم مثل ساعت ها هستند. بعضی ها کنارمان هستند مثل ساعت. مرتب، همیشگی.
آنقدر صبور دورت می چرخند که چرخیدنشان را حس نمی کنی.
بودنشان برایت بی اهمیت می شود. همینطور بی ادعا می چرخند. بی آنکه بگویند باطری شان دارد تمام می شود. بعد یکهو روشنی روز خبر می دهد که او دیگر نیست.
قدر این آدم ها را باید بدانیم، قبل از شش و بیست دقیقه
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#حکایت مرد پارسا و همسایه کافر
💎 مردی پارسا، همسایهای کافر داشت ...!!!
هر روز و هر شب، همسایهی کافر را لعن و نفرین میکرد ...!
خدایا ... جان این همسایهی کافر مرا بگیر و مرگش را نزدیک کن ...!
طوری که مرد کافرمیشنید زمان گذشت و آن فردی که نفرین میکرد، خودش بیمار شد!!!
دیگر نمیتوانست غذا درست کند! ولی غذایش در کمال تعجب سر موقع در خانهاش حاضر میشد!
پارسا در مناجات میگفت: خدایا ممنونم که بندهات را فراموش نکردی، غذای مرا درخانهام حاضر و ظاهر میکنی و لعنت بر آن کافر خدانشناس که تو را نمیشناسد!!!
روزی از روزها که میخواست برود و غذا را بردارد، دید این همسایهی کافر است که برایش غذا میآورد ...!!!
از آن شب به بعد مرد پارسا قصه دیگری میگفت!
خدایا ممنونم که این مردک شیطان را وسیله کردی که برای من غذا بیاورد!
من تازه حکمت تو را فهمیدم که چرا جانش را نگرفتی .
💠 برداشت :
جهل امری ذاتی است که با هیچ صراطی، راهش تغییر نمیکند ...!!!
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
💠
#مثال_همنشین
«به راستی که مثال همنشین خوب و بد، همچون حامل مُشک و دمنده دَمِ آهنگر است. حامل مشک یا به تو مشک میدهد یا از او میخری و یا اینکه بوی خوش آن، به مشامت میرسد. و دمندهی دَم آهنگر یا لباسهایت را میسوزاند و یا بوی بد آن، به مشامت میرسد.»
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#بندگی_عارفانه
#عبد_مولا
🔹علامت برقراری رابطۀ عبد و مولا
عشق به اطاعت و فرمانبردن از خدا و مشتاق دریافت دستورات خدا بودن، علامت برقراری رابطۀ عبد و مولاست. خیلیها اعتقاد به خدا دارند ولی هرگز احساس عبد بودن در برابر خدا را پیدا نمیکنند.
#استاد_پناهیان
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#اخلاق_عارفانه
#رنگ_خدا
#مـڪارم_الاخـلاق
کسی که در بیشتر اوقات عمر خود متوجه خداوند بخشنده و مهربان است، خودش هم شبیه همان خداوند بی مثال می شود.
ما شبیه همان می شویم که به آن توجه داریم.
سعی کنیم حد اقل یکی از صفات والای پروردگار رو داشته باشیم که سبب نجات خواهد بود.
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
امام رضا علیه السلام:
أوَّلُ عِبَادَةِ اللَّهِ تَعَالَى مَعْرِفَتُهُ و أَصْلُ مَعْرِفَةِ اللَّهِ تَوْحِيدُهُ
برترین عبادت، معرفت خداست و ریشۀ معرفت خدا توحید است.
عیون أخبار الرضا، ج1،ص150
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
﷽
حضرت آیت الله جوادی آملی :
حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد ، نه مال شوهر و نه ویژه برادران و فرزندانش می باشد ، همه ی اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است .
حجاب زن حقی است الهی ٬ عصمت زن"حق الله" است٬ زن به عنوان امین حق الله از نظر قران مطرح است.
زن باید این مسئله را درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم . حجاب زن مال خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند .
💌حجاب زن حقی الهی است.
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯
#نگاه_عارفانه
#مبارزه_با_نفس
#بهشت
از پیرمرد دانایی پرسیدند:
تابهشت چقدر راه است؟
گفت یک قدم.
گفتند:
چطور؟
گفت:
یک پایتان را که
روی نفس شیطانی بگذارید
پای دیگرتان در بهشت است.
به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😊
🆔 @khandebor 💯