فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی که شیخ حسین انصاریان سه تُن مشروب و هزار و صد خانه فساد خرید!
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
🔆 #پندانه
🔸زن سالخوردهای میگوید:
سه تا پسر دارم که همه آنها ازدواج کردهاند. روزی به دیدن پسر بزرگتر رفتم و قصدم این بود که شب نزد او بمانم؛ صبح از همسرش (عروسم) خواستم برایم آب وضو بیاورد. وضو ساخته و نماز خواندم و آب باقیمانده را بر بستری که شب بر آن خوابیده بودم ریختم؛ هنگامیکه عروسم چایی آورد به او گفتم: دخترم! این وضع بزرگسالان است. دیشب بر فراشم ادرار کردم.
🔸او برافروخته شد و کلمات بسیار زشتی را نثار من کرد و دستورم داد تا آنجا را شسته و سپس خشک کنم.
🔸با تظاهر خشمم را فرو بردم و بستر را شسته و خشک کردم.
🔹شب بعد به خانه پسر دوم رفتم و عین همان کار را تکرار کردم. واکنش عروس دوم نیز مشابه واکنش عروس اول بود. وقتی با شوهرش در مورد برخورد زنش حرف زدم عکسالعملی از خود نشان نداد.
🔸سرانجام نوبت به پسر کوچکتر رسید و همان کاری را که در خانه دو برادرش انجام داده بودم اینجا نیز انجام دادم. صبحگاه وقتی که عروسم چایی آورد گفتم: دخترم! متاسفانه دیشب بر فراشم ادرار کردم. او گفت: مادرجان هیچ اشکالی ندارد. همه افراد مسن این وضعیت را دارند؛ ما هم در سن خردسالی بر لباس و بدن شما ادرار میکردیم. سپس برخاست و آنجا را شست و خشک کرد.
🔸آنگاه من به عروسم گفتم: دخترم! من دوستی دارم که مقداری پول به من داده تا برایش النگو و جواهرات بخرم اما من سایز دستش را نمیدانم ولی سایز دست او اندازه سایز دست توست بنابراین سایز خودت را بده تا برایش بخرم.
🔸سپس پیرزن ثروتمند به بازار رفت و با همه پولش طلا و زیورآلات خرید.
🔺روزی هر سه فرزند را به همراه همسرانشان به خانهاش دعوت کرد. طلاها را درآورد و به آنها گفت: در آن شبها بر فراش آب ریختهام و اصلا ادراری در کار نبوده است. طلاها را در دست عروس کوچکترش گذاشت و گفت: این همان دختری است که من به زودی نزد او پناه میبرم و باقیمانده عمرم را در کنارش خواهم گذراند.
🔸در این لحظه پسرهای اول و دوم سرگیجه شدند و از رفتار خود پشیمان شدند.
🔹مادر به آنها گفت: نتیجه عملتان را خواهید دید و قطعا فرزندان شما نیز با شما چنین رفتار خواهند کرد ولی برادر کوچکتر شما محفوظ خواهد ماند و با خوشحالی پروردگارش را ملاقات خواهد کرد؛ و این همان چیزیست که زنانتان شما را از آن محروم کردند زیرا شما به آنان آموزش ندادهاید که مادر چه گوهر ارزشمندیست.
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
قسمت یازدهم #فقط_برای_خدا
صدای گلوله از پشت تلفن میآمد.
گفت: شنیدم در تهران برف سنگینی باریده، آهوها این طور مواقع برای پیدا کردن غذا میآیند پایین، فوری مقداری علوفه تهیه کن و بگذار اطراف پادگان که از گرسنگی تلف نشوند.
بعد از ظهر دوباره تماس گرفت که نتیجه را بپرسد گفتم: دستور انجام شد؛ حالا چرا وسط جنگ با داعش پیگیر غذای آهوها هستید؟
گفت: به شدت به دعای خیرشون اعتقاد دارم.
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
وقتی خانومت میگه عزیزم پنج دقیقه این بچه رو بگیره من برم تو این مغازه خرید کنم بیام😅😅
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
شادی و نکات مومنانه
قسمت ترسناک و عجیب عکس کجاست؟ چواب بزودی در همین مکان😁👇 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @kh
دختر بچه سه تا دست داره😰
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
✍ تقوا یعنی این...
زیر سایۀ درخت مشغولِ بازی بودیم .یکی از بچه ها چشمش خورد به سیبِ سرخی که تویِ جویِ آب افتاده بود. دست کرد سیب رو برداشت و اومد بینِ بچهها تقسیم کرد. اما مسعود سهمش رو نگرفت و گفت: چون نمیدونم صاحبش راضی هست یا نه ، نمی خورم...
🌷خاطره ای از نوجوانیِ شهید مسعود کریمی مجد
📚منبع: کتاب زنگ عبور
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
تعدادی استاد دانشگاه رو دعوت کردن به فرودگاه و اونا رو توی یک هواپیما
نشوندن و وقتی درهای هواپیما رو بستن از بلندگو بهشون اعلام کردن که:
این هواپیما ساخت دانشجوهای شما ست ..!
وقتی اساتید این خبرو شنیدن همه از دم اقدام به فرار کردن!
همه رفتن به سمت در خروجی جز یه استاد که خیلی ریلکس نشسته بود ..!
پرسیدن : چرا نشستی؟ نگو که نمی ترسی!!
استاد با خونسردی گفت :
اگه این هواپیما ساخت دانشجوهای من باشه عمرا اگه روشن بشه 😂😂
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
14 ثانیه آرامش....😇🙃
@BesoyB
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال ۱۴۰۰ به سوی ظهور
زمین در سراشیبی ظهور افتاده...
.
و ما بسرعت
به لحظه ی باشکوه #ظهور، نزدیک میشیم.
.
دیگه زمانی برای یار شدن نمانده...
#سال۱۴۰۰
#ظهور
#بزودی
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 کلیپ شعر
🌙 دوش طنز
بازار بورس پر شده از آدم
جان میدهد براش بتدبیری
تا سبزتر از این نشود هرگز
آرامش و قرار نگیگیری
شاخص پر است از هیجان اما
باید هلش دهیم به آرامی
در رفته است این یکی از دستم
در هشت سال رونق برجامی
شاخص سپس سقوط کند تا کف
ما هم در این مسیر سرازیریم
دیدی کره چقدر فراوان است؟
از بس ز هرچه شد کره میگیریم
تاریخ ایستاده همین طوری
مات است از این گشایش تاریخی
حک میکنند کار مرا با سیخ
بر روی سنگها به خط میخی
✍ امین شفیعی
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
طنزیم| @tanzym_ir
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
تبلیغات مومنانه 👇
http://eitaa.com/joinchat/4161601553C24a9ad89ab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سلام ای صبح لبریز از ترانه
🍃سلام ای مهرزاد جاودانه
🌷بخوان تصنیف بیداری برآیم
🍃تویی رمز نشاط هر کرانه
🌷ســــلام
🍃صبحتون پر شور و نشاط
🌷روزتون پر از شادی
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak