دیشب داشتیم با مامانم سریال چهار گاه نگاه می کردیم👀 بعد خانم نگین معتضدی هم تو اون سریال بودن مامان به من گفت این خانم همون نیست ک فوت کرده😟 گفتم کدوم نه این زنده اس گفت عه فکر فکرکردم عسل طبیعی 😕😆که چن سال پیش فوت کرد😂😂حالا بهش میگم اون عسل طبیعی نبود عسل بدیعی بود هر دو غش کردیم از خنده مامانم میگفت یاد این کاغذ ها افتادم ک میچسپونن به شیشه مغازه ها ک عسل طبیعی موجود است😂😂
کانال سوتی بچه ها
┄┅┅😅❅🤦♀🤦♂🤦♀🙋♂❅😅┅┅┄
@sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرعت عمل در بعضی مشاغل😃
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب بازیگریه ناقلا😂😂
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گیر افتادن پلاستیک به دلیل فشار پایین هوا در پشت ماشین، صحنه جالبی رو ایجاد کرده😄
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فکر کن خواب باشی، بیدار میشی می بینی دیگه تو اون محله سابق زندگی نمیکنی😄
(رانش زمین در شمال نروژ سال 2020)
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
✍️#داستان
📱 *گوشیم حلالت...!* 😂🥴
🔸یه آقایی رفت خونه دید زنش نشسته داره گریه میکنه.
گفت :چته چرا گریه میکنی؟!
مادرش گفت: چه انتظاری داری از زنی که طلاقش دادی؟!
مرد گفت : کی طلاقش دادم؟!
مادرش گفت: امروز ظهر براش پیام فرستادی که طلاقت دادم!
مرد گفت : من از صبح گوشیمو گم کردم، شاید اونی که گوشیمو پیدا کرده پیام فرستاده!
گوشیتو بده بهش زنگ بزنم.
زنگ زد به گوشیش، یه آقایی جواب داد.
مرد گفت : تو پیام فرستادی به زنم که طلاقت دادم؟!
دزده گفت : آره....... از صبح تا حالا مخمو خورده! مدام
گوجه بگیر!
خیار بگیر!
سبزی بگیر!
اينو ببر، اونو بيار!
خواهرت اینو گفت، مادرت این کارو کرد،
از دست بچه ها خسته شدم،
تو منو درک نمیکنی،
نهار چی درست کنم،
الان کجایی؟
کی میرسی خونه؟...........
منم کلافه شدم بجای تو طلاقش دادم راحتت کردم!
مرد گفت:
گوشیم حلالت😂😂😂
#طنز
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
#سوژهسخنطنز😅
-معلمه به شاگرد:
10 تا سیب داریم 🍎
9 تا شو من می خورم
چند تا برا تو می مونه؟
-شاگرد:
همون یکی هم بخور 😒
اصن نخواسم!😂
#لبخند😌
- معلم ریاضی:
-اگر من یک سیب به تو بدهم و یک سیب دیگه و یکی دیگه بدم تو چند تا سیب داری؟
-پسرک با اطمینان گفت:
۴تا !
-معلم به یادش اومد که پسر توت فرنگی را دوست دارد.
-او فکر کرد شاید پسرک سیب رو دوست ندارد برای همین نمیتونه تمرکز داشته باشه.
-معلم دوباره پرسید:
اگر من به تو یک توت فرنگی و یکی دیگه و یکی بیشتر توت فرنگی بدهم تو چند تا توت فرنگی خواهی داشت؟
- پسرک با انگشتانش دوباره حساب کرد. و پسر با تامل جواب داد 3تا
-حالا خانم معلم تبسم پیروزمندانه -داشت.😌😍
دوباره از پسر پرسید:
- اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی دیگه بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟
- پسرک فوری جواب داد 4!!!
- معلم: آخه چطور حساب کردی؟؟
-پسرک با صدای پایین و با تامل پاسخ داد:
-برای اینکه من قبلا یک سیب در کیفم داشتم...
-وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ.
-و اگر نعمتهای خدا را بشمارید هرگز نمی توانید آنها را به محاسبه در آورید، خداوند بخشنده و مهربان است.
📚قران ڪریم. سوره نحل. آیہ۱۸
داشته هامونو از یاد نبریم..
برگرفته از کانال 👈 @lobkhand
—————————————————
✅استفادھازمطالبباذڪر«صلوات»
🔰 کانال #طنـــــزمنبر👇
http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
✍️#داستان
🍃فدای خمینی!
گزارش ساواک از دو صحنه تصادف
💢سند اول:
🔹«عصر روز پنجشنبه ۵۷/۹/۲ در خیابان کوروش کبیر [شریعتی] بین دو اتومبیل تصادفی رخ داده است.
♦️افسری که جهت کروکی در محل حاضر شده با مشاهده وضع رانندگان، با لحن تهدیدآمیزی اظهار داشته "صبر کنید خمینی برایتان کروکی بکشد".
🔹با این عمل افسر مزبور، بلافاصله رانندهای که مقصر بوده، باارائه مدارک و آدرس و صدور چکی به مبلغ ۶۰ هزار ریال، به راننده خسارت دیده اظهار داشته: "اتومبیل خودتان را تعمیر نمایید و اگر مخارج آن زیاد شد، با توجه به آدرسی که در اختیار دارید، حاضر به پرداخت مابقی مخارج میباشم".
♦️در این هنگام، راننده مقابل ضمن استرداد مدارک و سوزاندن چک مورد بحث، خطاب به افسر راهنمایی اظهار میدارد: "جهت خشنودی آقا (خمینی) این پولها ارزش ندارد"؛ و بعد از روبوسی با راننده دیگر، محل را ترک و تماشاچیان این صحنه، مأمور را مورد تمسخر قرار دادهاند.» 📕(کتاب"انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک"، دفتر هفدهم، صفحه ۳۰۰).
💢سند دوم:
"تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
اداره دوم-32د
10/10/1357
🔹خبر واصله حاكيست: در ساعت 1830 مورخه 22/9/1357 دو دستگاه خودرو شخصي كه يكي از آنان پژو به شماره 35328 ـ تهران ل بود در خيابان آيزنهاور با يكديگر تصادف نمودند كه به خودرو ديگر مبلغ 60000 ريال خسارت وارد گرديد؛
♦️و افسر راهنمائي ضمن كشيدن كروكي تصادف اظهار نمود من كروكي را كشيدم ولي شما بايد پولش را از خميني بگيريد. هر دو راننده ناراحت شدند و راننده پژو مزبور، چكي به مبلغ 70000 ريال نوشت و اظهار داشت (فداي يك ريش خميني؛
🔹و بلافاصله راننده خودرو بعدي چك را گرفته و ضمن سوزانيدن آن در جلو جمعيت اظهار نمود فداي خميني).
♦️طبقه بندی: خیلی محرمانه".
#دهه_فجر
@hal_khosh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سرود انقلابی
بهاران خجسته باد
💞یافاطِرُبِحَقِّ فاطمہ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج💞
عاشقانههای بعضی زن و شوهرا تو پاییز و زمستون
زن: سردمه
مرد: پاشو یه چیزی بپوش
زن: نه خیلی سرده
مرد: یه پتو بیار جلوی بخاری بنداز رو خودت
زن: نه اونجوری هم فایده نداره خونه پدرم که بودم موقع سرما مامانم منو بغل میکرد
مرد: همین مونده تا آخر زمستون مادرتو بیاریم خونمون... .
کلید اسرار- شوهر نفهم 😂😂
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠جوانی که در کما با همسفران اربعین به کربلا رفت
▪️این قسمت:
🔺️بخش اول: رفیق
🔺️بخش دوم: پیک یاری
▫️تجربهگران : آقای نقی دلدار و آقای مصطفی سرافرازی
#تجربه_مرگ_موقت
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خود عاقبت مسافراش رو ختم به خیر کنه😄
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون هیچ ترسی👌
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
doktor anosheh (1).mp3
25.16M
🎤طنزهای دکتر انوشه
🔸چند دقیقه گوش دهید و بخندید .😁
#طنز
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓 #لبخدانه
بالاخره پراید جان یک هموطن رو نجات داد😂
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
▪️سنگنوشته قبر مردی که ۵۰ سال در آمریکا زندگی کرد
"هرچه بیشتر در آمریکا ماندم (۵۰ سال)، بیشتر به عظمت فرهنگ ایرانی اسلامی ایران پی بردم"
این جمله بخشی از جملات جالبی است که روی یک سنگ قبر در قطعه ۲۲۹ بهشت زهرای تهران نگاشته شده است.
روحش شاد
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
خاطره صلوات تو راه مشهد را خواندم یاد این خاطره جالب افتادم ...
ما هم تو راه مشهد بودیم یه بنده خدایی مسئول صلوات بود...
هر جا اتوبوس می خواست واسته، این آقا بلند میشد و با یه دعای خاصی می گفت صلوات بفرستید...
بچه های تو اتوبوس هم همه شیطون... براشون جا افتاده بود😉 همین که اون آقا برای صلوات از جاش بلند می شد، دهانش را باز نکرده😂
این بچه ها همه با هم بلند صلوات میفرستادن😂
#فروش_نداریم
#ایده_مدل
┄┅┅❅🟤🟢🔴🟣❅┅┅┄
@kodaknaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش مجری برنامه جهان آرا وقتی هر دو مهمانش برنامه رو ترک کردن😂
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
✍️#داستان
👈 نتیجه #بندگی
🌴فرد بیسوادی در تبریز زندگی می کرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی می گذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد.
یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند.
🌴صدایی توجه اش را جلب می کند؛
می بیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا می کند که ورجه وورجه نکن، می افتی!
در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر می خورد و به پایین پرت می شود.
🌴مادر جیغی می کشد و مردم خیره می مانند.
حمال پیر فریاد می زند "نگهش دار"!
کودک میان آسمان و زمین معلق می ماند،
پیرمرد نزدیک می شود، به آرامی او را می گیرد و به مادرش تحویل می دهد.
🌴جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع می شوند و هر کس از او سوالی می پرسد:
یکی می گوید تو امام زمانی،
دیگری می گوید حضرت خضر است،
کسانی هم می گویند جادوگری بلد است و سحر کرده.
🌴حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش می گذارد، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کنند، به آرامی و خونسردی می گوید: خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار می شناسید.
من کار خارق العاده ای نکردم، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یکبار من از خدا خواستم، او اجابت کرد.
🌴مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد و قبرش زیارتگاه مردم تبریز شد.
🍂تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
🍂که خواجه خود روش بنده پروری داند.
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ازدواج واقعی به این میگن!
#ازدواج یه معامله اقتصادی نیست. یه رقابت دونفره هم نیست که تهش هرکس امتیاز بیشتری گرفته باشه برنده باشه. ازدواج، یه بازی تیمی دونفرهست! برد و باختش دوسره. وقتی نگاه به ازدواج، نگاه درستی باشه و مفهوم "ما" بودن پذیرفته بشه. دیگه همه چیز آسون میشه. زندگی ما، #عروسی ما، خونه ما، وسایل ما.... و این دقیقا همونجاییه که باعث میشه یه زندگی جای چالشهای من اینقدر هزینه کردم و تو اونقدر، من این توقع رو دارم و تو اون توقع رو و امثال اینها، با همدلی و قوتقلب شروع بشه.
انگار هرکدوم به اون یکی با صدای بلند بگه: این زندگی ماست. باهم میسازیمش رفیق!
✍ حامین مدیا
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak