فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 وقتی رئیس جمهور روسیه در نشست خبری اجلاس سهجانبه آیه قرآن می خواند!
🔹 توصیه قرآنی پوتین برای حل بحران یمن
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمومنین (علیه السلام)عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!شب امیرالمومنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :به آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !!بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند .
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید .مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است .هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید
چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمومنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم ; به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمومنین (علیه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم ،
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمومنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *** به آسمان رود و کار آفتاب کند
وقتى نظر کیمیا اثر حضرت مولا ، فقیر نیازمندى را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند ، نتیجه نظر حق در حقّ عبد چه خواهد کرد ؟
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نظرتون حذف نام شهید از تابلوهای شهر، موضوع بی اهمیتی هست؟
صحبتهای علی اکبر رائفیپور درباره پشت پرده حذف نام شهید از تابلوها و کتابهای درسی توسط اصلاحطلبان
#کوچه_شهید
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
5ad81f678d38b6fc5f562699_-2288847249474688513.mp3
10.9M
#کشتی_نجات ۴
▪️ریشه ی تمام حقها، خیرها، زیبائیها، حقطلبیها و ...
حاکمیّت أئمه ی حق در زمین است.
نمیتوان اهل امربه معروف و نهی از منکر، بود؛ اما بدنبالِ برقراری حکومت ائمه ی حق در زمین نبــود!
#استاد_شجاعی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
💎🔻 شــــنیدنی و جــــذاب 💎
🔰پیشنهاد میکنم حتما این داستان زیبا و آموزنده رو تا انتها بخونید.
گویند از مردی که صاحب گستردهترین فروشگاههای زنجیرهای در جهان است پرسیدند:
🔻«راز موفقیت شما چه بوده؟»🔻
🔊او در پاسخ گفت :
"زادگاه من انگلستان است.
در خانوادهی فقیری به دنیا آمدم و چون خود را به معنای واقعی فقیر میدیدم، هیچ راهی به جز گدایی کردن نمیشناختم.
روزی به طرف یک مرد متشخص رفتم و مثل همیشه قیافهای مظلوم و رقتبار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم.
وی نگاهی به سراپای من انداخت و گفت: به جای گدایی کردن بیا با هم معاملهای کنیم.
پرسیدم : چه معاملهای ...!؟
گفت: ساده است.
یک بند انگشت تو را به ده پوند میخرم.
گفتم: عجب حرفی میزنید آقا، یک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم ...!؟
- بیست پوند چطور است؟
- شوخی می کنید؟!
- بر عکس، کاملا جدی می گویم.
- جناب من گدا هستم، اما احمق نیستم.
او همچنان قیمت را بالا میبرد تا به هزار پوند رسید.
گفتم: اگر ده هزار پوند هم بدهید، من به این معاملهی احمقانه راضی نخواهم شد.
گفت: اگر یک بند انگشت تو بیش از ده هزار پوند میارزد، پس قیمت قلب تو چقدر است؟
در مورد قیمت چشم، گوش، مغز و پای خود چه میگویی؟
لابد همهی وجودت را به چند میلیارد پوند هم نخواهی فروخت!؟
گفتم: بله، درست فهیمیدهاید.
گفت: عجیب است که تو یک ثروتمند حسابی هستی، اما داری گدایی میکنی ...!
از خودت خجالت نمیکشی .!؟
گفتهی او همچون پتکی بود که بر ذهن خوابآلود من فرود آمد.
ناگهان بیدار شدم و گویی از نو به دنیا آمدهام اما این بار مرد ثروتنمدی بودم که ثروت خود را از معجزهی تولد به دست آورده بود.
از همان لحظه، گدایی کردن را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم زندگی تازهای را آغاز کنم ..."
☪ قصه ها برای بیدار کردن ما نوشته شدند،
اما تمام عمر، ما برای خوابیدن از آنها استفاده کردیم ...
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
مسجدی در نزدیکى ابن بابویه معروف بود به مسجد آدم کش، مسجدی که هر کس چه غریب و چه آشنا، اگر شب در مسجد می ماند ،فردا جنازه او را از آن مسجد می اوردند.
مردم هر چه سعی کردند علت را پیدا کنند موفق نمی شدندو هربار کسی که داوطلب در مسجد میماند صبح ازدنیا رفته بود تا اینکه یک شب دو نفر غریبه گذرشان به آن مسجد افتاد وبی خبر از همه جا واردمسجدشدند.....
ادامه ي ماجرا عجیب 😳👇
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️چطور یک طفل ۶ ماهه باب الحوائج است در حالی که حتی به سن تکلیف نرسیده است؟
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
5_6332502358202778622.ogg
3.96M
🎙 نمایش صوتی "علمدار لاله ها...."
قسمت اول
🌷 ماجرای انتخاب ام البنین و به دنیا آمدن عباس....
🚩 @IslamLifeStyles
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
4_6028391392013714652.mp3
4.02M
سنگ تو رو به سینه میزنم
یاامام حسین
#حاج_محمود_کریمی
#سینه_زنی
🏴 هیئت مجازی تنهامسیرآرامش
محرم 98
🚩 @IslamLifeStyles
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤زبان حال #زوار_اربعین به #خادمان_موکب_های_عراقی
فيلم كوتاهى از مداحی عربی جدید میثم مطیعی (شب ۱۵ محرم)
حسینیه داوود العاشور در بصره عراق
#حب_الحسین_یجمعنا
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
595.5K
خانم ها و آقایون دنبال زندگی حقوقی نباشن
❤️ بلکه یه زندگی فداکارانه باهمدیگه داشته باشن.
حاج آقا حسینی
🚩 @IslamLifeStyles
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
بازیگر زمان طاغوت بخاطر نقش هایی که بازی کرده بود در سریال امام علی ع .......😱😰
سینما هم ازاین لحظات عجیب غریب کم نداره👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
پین شده بالای کانال👆
⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 1)
◾️ شام غریبان کربلا نخستین شب عزا خاندان پیامبر پس از شهادت سید الشهداء علیه السلام است...
▪دیشب چه سالاری داشتند؟دیشب چه کسی از خیمه ها محافظت می کرد؟امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است!
چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام...
▪️شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود.
🔴 عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند،
و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد.
وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بی جهاز سوار کردند .
و امام سجاد علیه السلام را نیز با غل و زنحیر بر شتر سوار کردند.
🌅هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند...
🔥عمر سعد به کوفه آمد .ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.
♻️سپس سر مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود.
⚫️عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند.
💐لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.
🔥هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد،و بسان فرمانده ای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد...
📙ارشاد شیخ مفید ،ج2
📗در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
قال الإمام عليّ عليه السلام:
اِنَّ الْحِجامَةَ تُصَحِّحُ الْبَدَنَ وَ تَشُدُّ الْعَقْلَ؛
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
🌡حجامت، بدن را سالم و عقل را تقويت مى كند.
📗خصال، ص ۶۱۱، ح ۱۰
مهم / پنجشنبه ی این هفته و یکشنبه و دوشنبه ی هفته ی بعد بهترین روزهای باقیمونده برای انجام #حجامت مخصوصا برای افراد گرم مزاج قبل از شروع فصل سرما و مقاوم کردن بدن در برابر بیماری ها میباشد.
همچنین زائران پیاده روی اربعین بهتر است اول مهرماه(دوشنبه ی هفته ی بعد) حجامت کرده و خود را آماده ی سفر کنند.
در تصویر، تقویم روزهای خیلی خوب و خوب حجامت و تدابیر انجام آن را مشاهده کنید.
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
خاطره ای تکان دهنده از استاد شفیعی کدکنی.
نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم...
(استادکدکنی حالا خودش هم گریه می کند...)
پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!...
اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما........ 😔
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم
دست کردم توی جیبم، 100 تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان....
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛ 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛
رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: "باز کنید؛ می فهمید".
باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!
گفتم: این برای چیست؟
گفت: "از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند."
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان!
مدیر گفت: از کجا می دانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان!
آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود
که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم...
گفتم: "چه شرطی؟"
گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند، گمان کردم شاید درست باشد...
👈بیایید ما هم مروج خیر و برکت باشیم
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
ما به اونا که خدایی نکرده ممکنه یکم خسته شده باشن از #چادر شون این #ویدئو رو پیشنهاد میکنیم!!👌
گاهی نیازه از اول برگردی و به خودت نگاه کنی...
#حتما_ببینید‼️
زیباتر از این فکر نکنم بشه توصیف کرد حجابو!!😍
⚜〰🔅🔆🔅〰⚜
#پویش_ملی_حجاب
#چادر_نماد_زن_ایرانی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ پشیمانی گناهکاران در آخرت:
«خدایا من چه میدونستم آخرت و جهنم اینطوریه»
«موجودات وحشتناک جهنم»
استاد شجاعی
.
#نشر_صدقه_جاریست🌸
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
آنسوی مرگ.mp3
5.2M
☢ مصاحبه ای حیرتانگیز...
تجربه گر مرگ
تاریخ مصاحبه: ۱۳۹۸/۳/۲۳
✅ اتفاقات جالب و عجیبی که بعد از مرگ برای انسان رقم میخوره
@IslamLifeStyles
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
14_panahian_hefazat.az_etelaat_(www.rasekhoon.net).mp3
3.31M
⭕️ تصمیم های خودتون رو افشا نکنید
خصوصا خانم ها!
استاد پناهیان
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 خاطره جالب علیرضا پناهیان از چگونگی آشنایی با مقام معظم رهبری، توسط یک معلم ریاضی!
#تصویری
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
دبیر ستاد احیای امر به معروف نوشت: این نامه محصول امر به معروف مردمی است.
تصور کنید ستاد امر به معروف پیگیری کرده بود! آیا ارزش بازگزداندن نام شهدا به اندازه این بود که خود مردم روبه حاکمیت دستور اصلاح تابلو ها را بدهند؟ طبیعتا خیر!
امیدوارم آحاد مردم و انقلابیون عزیز متوجه شوند چقدر مهم است کار امربه معروف مردمی شود.
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 یک شعر عالی از #میلاد_عرفان_پور ببینید:
تصویب شد به هلهله ما را فروختن
پنهان دسیسه کردن و پیدا فروختن
از مُرده مَردهای سیاست بعید نیست
میراث زندهی شهدا را فروختن
جان را فروختن به اماننامهی یزید
دل در قمارخانهی دنیا فروختن
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت...(قسمت اول)
مقدمه:
ضمن عرض سلام خدمت مخاطبین بسیار خوب و گرامی🌹
✳️ اول از همه خدارا شاکریم که همچنان لطف و کرمش شامل حال ما بوده و توفیق نوشتن از مصائب اهل بیت علیه السلام رو به ما عنایت کرد...
🌹همان طور که قبلا وعده داده بودیم،چون ماه محرم هست و حیفه که این شبها به نوشتن و خوندن از سید و سالار شهیدان نگذره...
🌸 ان شاءالله به صورت دنباله دار و هرشب،
این بار به نوشتن جزئیات واقعه ی "روز عاشورا"میپردازیم...
⚫️قسمت اول:
🌸 اصحاب امام حسین در روز عاشورا از اینکه لحظه وصال محبوب نزدیک است بسیار خوشحال بودند.
🌺حبیب ابن مظاهر با آن سن و سال و کهولت،شادان و خندان بر یاران وارد شد، یزید ابن حصین بر وی خرده گرفت که حالا وقت خنده نیست.
✨حبیب گفت: اگر الان نخندم کی بخندم،بخدا قسم همینکه این جماعت با شمشیرهایشان با ما حمله کنند سریعا وارد بهشت میشویم.
بریر ابن خضیر هم به ترتیب به شوخی و مزاح پرداخت و حرفهای حبیب را تکرار کرد..
🌟آری این حرکت از ایمان عمیق یاران کربلا خبر میدهد که میدانند در تاریخ بشریت از گذشته و آینده چه در بستر چه در میدان نبرد هیچکس مرگی چنین با عزت و افتخار نصیبش نشده که نصیب یاران کربلای حسینی شده است..
🔥حمله شمر برای آغاز جنگ
🌷 امام حسین علیه السلام در حال تعقیب نماز صبح بود که صدای شیپور صدای عمر سعد بلند شد و لشکریان کوفه اطراف خیمه های حسینی به تاخت و تاز پرداختند.
⚡️چون با خندق و آتش مواجه شدند شمر ملعون با صدای بلند گفت:
حسین! قبل از قیامت به سوی آتش شتاب کردی!
🌹 امام علیه السلام در پاسخ شمر گفت: تو پسر زن بزچران چنین میگویی؟ تو به آتش سزاوارتری🔥
✳️ مسلم ابن عوسجه خواست تیری به سمت شمر رها کند که امام مانع شد و فرمود: من دوست ندارم شروع کننده ی جنگ باشم..
✍ادامه دارد...
📕اعیان الشیعه ج 1ص601
📒 بحار ج 45 ص 73
📘 حیات الحسین ج 3 ص 177
📗کامل ج 4 ص 60
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
کشتی نجات_5.mp3
9.94M
#کشتی_نجات ۵
تمام واقعهی کربلا، برای حاکمیت پیشوایان حق (امر به معروف) و حذف حاکمیت امامان باطل (نهی از منکر) ، رخ داده است...
و پایانِ خوشایندِ این مستند حقیقی
حاکمیتِ همیشگی حق بر زمین است.
ظهورِ منجی موعود و برحقّ همه ادیان.
@ostad_shojae
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9