#انسان_شناسی ۱۱۲ #استاد_شجاعی #حجه‌الاسلام_مؤمنی ▪️بعضی‌ها چطور در اوج خیانت‌ها و خطاهای دیگران، هرگز قلبشان با دیگران درگیر نشده، و رهایِ رها از هر حاشیه‌ای زندگی می‌کنند؟ ▫️چرا بعضی‌ها همیشه باطنِ هر اتفاقی را چه در ظاهر تلخ، چه در ظاهر شیرین "خیر" می‌بینند؟ 🤗چطور بعضی‌ها اینقدر شاد و امیدوارند؟ @Ostad_Shojae

🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت 7) #قسمت_هفت ♨️از ترس خودم را به نیک رساندم و محکم او را در برگرفتم. ناگهان گناه دست کثیف و متعفنش را بر گردنم آویخت و قهقهه زنان فریاد بر آورد: خوشحالم دوست من، خوشحالم و... و باز همان قهقهه مستانه اش را سرداد. 🔰ترس و اضطراب سراسر وجودم را فراگرفت. زبانم به لکنت افتاد و طپش قلبم شدت یافت و دیگر هیچ نفهمیدم. وقتی به هوش آمدم، سرم بر زانوی نیک بود. 💠اما با دیدن چهره خون آلود نیک غم عالم در دلم نشست. گمان کردم که آن هیکل متعفن یعنی گناه بر او فائق آمده و پیروز گشته. اما نیک که دانست چه در قلبم می گذرد، صورت بر صورتم نهاد و آهسته گفت: غم مخور، بالاخره توانستم پس از یک درگیری و کشمکش پرونده اش را بدهم و او را برای مدتی از تو دور سازم. ♦️برخواستم و در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده بود، دست بر گردن نیک انداختم و گفتم: من دوست دارم تو همیشه در کنارم باشی. از آن شخص بد هیکل زشت رو بیزارم و ترسان. راستی که تنهایی به مراتب از بودن در کنار او، برایم لذت بخش تر است. چرا که وقتی گناه، در کنارم قرار می گیرد، وحشتی بزرگ به من دست می دهد. 🔶نیک با حالتی خاص گفت: البته او هم حق دارد که در کنار تو باشد، زیرا این چیزی است که خودت خواسته ای. با تعجب گفتم: من؟! من هرگز خواهان او نبودم. گفت: به هر حال هر چه باشد اعمال خلاف و گناه تو او را به این شکل درآورده است، و به ناچار بار دیگر او را در کنار خویش خواهی دید. 🔘از این گفته نیک خجل زده شدم و سخت مضطرب، و در حالیکه صدایم به شدت می لرزید، پرسیدم: کی؟ کجا؟ گفت: شاید در مسیر راهی که در پیش داریم.... 💠گفتم: کدام راه؟ کدام مسیر؟ گفت: به واسطه بشارتی که نکیر و منکر به تو دادند، جایگاه تو منطقه ای است در وادی السلام، و تو باید هر چه زودتر خودت را آماده سفر به آن مکان مقدس کنی. 💥 گفتم: وادی السلام کجاست؟ گفت: مکانی است که هر مومنی را آرزوی رسیدن به آنجاست و بناچار بایستی از بیابان برهوت نیز بگذری، تا در مسیر راه از هر ناپاکی و آلودگی پاک گردی، 🔴 و البته به واسطه رنج و مشقتی که خواهی برد، گناهانت ذوب خواهد شد. آنگاه با سلامت به مقصد خواهی رسید. 🍃گفتم: برهوت چگونه جایی است؟ گفت: کافران و ظالمان در آن جای گرفته و عذاب برزخی می شوند. آنگاه از من خواست که خود را برای آغاز این سفر پر مشقت آماده سازم. ✍ادامه دارد.... ♡••࿐ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5

یک فریم گوگولی در سرزمین مقاومت ...😍😍 #زیبایی 🗣یحیی آهسته ╔══••⚬🇮🇷⚬••══╗ https://eitaa.com/joinchat/2804351072Cedbb8d5a7a ╚══••⚬🇮🇷⚬••══╝

💠 کفر عذابی که در لباس تمساح ظاهر شد به خاطر.... کانال پرطرفدار زندگی پس از زندگی http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5

چطور جذابیت گناهان را ترک کنیم؟ لذت یک تکه نان خالی را چشیدید لذت یک غذا و کباب لذید را هم چشیدید کدام لذتش بیشتره؟. خب معلومه کباب و غذای لذید لذتش بیشتره حالا مقایسه ش با گناهان لذت چشیدن گناهان دنیایی مثل شوخی با نامحرم که لامصب خیلی شیرینه یا دوستی با جنس مخالف خیلی شیرینه برای ما وقتی میگن خانوم اقا با نامحرم دوست نشو میگیم خیلی سخته میگن با نامحرم شوخی نکن میگیم سخته من مثلا با شوهر خواهرم شوخی نکنم سخته حالا اگه بدونی این گناهان که اینقدر برای ما شیرینه و ترک کردنش سخته همه لذت این گناهان و حتی بزرگترین گناهان که برای مردم شیرینه در مقابل لذت عبادت خدا مثل لذت نون خالی هست میگی مگه میشه؟ بله میشه وقتی علما و عابدان و زاهدان ساعتها به عبادت میپردازن و خسته نمیشن اون لذت بزرگو چشیدن اونها به ما نگاه میکنن که به لذت نون خالی دلمونو خوش کردیم میگن لذت غذای لذید عبادت خدا رو با نون خالی عوض کردن اینو مجسم کن تو ذهنت نون خالی بخوری بگی وای چقدر خوشمزه س یک نفرم داره کباب و مرغ بریون میخوره میخنده میگه اگه این غذا رو بخوری چی میگی پس دقیقا لذت گناهان و لذت عبادت خدا مثل لذت نون خالی و کباب و مرغ بریونه میدونستید اگه لذت گناهان رو بچشین دیگه لذت عبادت خدا رو نمیتونین بچشین؟ به هر اندازه از لذت گناهان استفاده کنید دیگه دلتون و قلبتون سیاه شده و مزه عبادت رو نمیتونه بچشه و عبادت براش سخته مثل کسی که سرما خورده مزه دهنش از بین رفته میگن باید این سوپ رو بخوری برات عذابه چون دهنت مزه ای رو حس نمیکنه پس کلاه سرتون نره دوستان لذت نون خالی گناهان لذت کباب و مرغ بریون عبادت خدا رو ازتون نگیرن از لذت های گناهان چشم پوشی کن به خاطر خدا تا لذت های شیرین تر به تو بچشانن پس هر وقت ترک گناهی برات سخت بود بگو لذت این کار به اندازه نون خالی هست من میخوام اخرین لذت رو بچشم نه فقط نون خالی اخرین درجه لذت ها عبادت و پرستش خداست نذری پزی و ادعیه به غذا خوندن به مرور نوری وارد قلبهایتان میکند که باعث روابط خانواده و سلامت روح و جسم است**.#جدی_بگیرید_لطفا #ادعیه_سر_قابلمه_غذا_فراموش_نشه😍 اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef

برا بچه های دهه ۶۰ از سختی های زندگی حرف نزنید اونا تا این و نشون نمیدادن از مداد جدید خبری نبود !! .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak

تا حالا قوی مادر دیدین ؟! .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak

بچه کانگوروهایی که والدینشون رو از دست دادن می‌گذارن توی کیسه که مثل کیسه مادرشون حس امنیت داشته باشن. .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak

عزاداری مادر پیر ایرانی ╔══••⚬🇮🇷⚬••══╗ https://eitaa.com/joinchat/2804351072Cedbb8d5a7a ╚══••⚬🇮🇷⚬••══╝

⛔️ جدیدترین مستند پیرامون ماجرای جدایی بحرین از ایران منتشر شد🔻 🔸 مستند #داستان_یک_جدایی تازه‌ترین محصول سازمان هنری‌رسانه‌ای اوج با موشکافی تاریخی ماجرای جدایی بحرین از ایران به‌عنوان استان چهاردهم در دوران پهلوی دوم را حتما ببینید! 🔺 با مصاحبه و گفتارهایی دیده‌نشده از اهالی دربار و دولتمردان وقت پهلوی که اولین بار منتشر شده است. 🎥 دانلود و تماشا: 🌐 b2n.ir/bhryn-j ✅ دانلود و تماشای قانونی جدیدترین و بهترین فیلم‌های جبهه انقلاب👇 https://eitaa.com/joinchat/1460338702C7e130ac336

#خاطره_اربعین ✅ جوانان غیور ایرانی سلام خانم متاهل هستم، سال 94 اربعین رفتم کربلا خیلی سفر خوب و عالی بود اصلا تو این سفر اذیت نشدم جز یه مورد اونم تو بحث نا محرم بود یعنی بهتر بگم نه خوابیدن کنار پارک تو کربلا و یا پیاده روی وتشنگی و یه جاهایی حتی گرسنگی اصلا اذیتم نکرد و کلا خوب بود فقط گفتم اونم بحث نامحرم بود بعضی ها اصلا رعایت نمیکردن واونجا هم خیلی شلوغ بود. خیلی مخصوصا دور حرم امام حسین خدا روشکر به نامحرمی برخورد نکردم امام زمان خیلی کمکم کرد ولی از اینکه تحت فشار بودم از کجا برم زیارت که ب کسی برخورد نکنم خیلی سخت بود برام یه بار هم که به خودم آمدم دیدم دورم پر از مرد شد... به لطف امام حسین سه تا جوان ایرانی دست هم رو گرفتن و خودشون رو انداختن روی مردها و اون هارو هل میدادن و راه باز کردن گفتن آبجی بیا نگران نباش و از اون یه تیکه رد شدم و رفتم... 🔸خاطرات پیاده اربعین خودتون را برای ما ارسال کنید 🌸🌸 .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak

خدایا لذت چنین عبادتی در چنین لحظاتی در چنین شرایطی را به ما هم بچشان آنچنان که به رزمنده ها و شهدا چشاندی😭 خاطره شهدا ╔══••⚬🇮🇷⚬••══╗ https://eitaa.com/joinchat/2804351072Cedbb8d5a7a ╚══••⚬🇮🇷⚬••══╝

بازی با مرگ! .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak

.🕌 #سخنرانی-کوتاه 🌐موضوع: آیا اگر خاوری در روضه گریه کند بهشتی می شود؟ ✅ استناد به حدیث کتاب معتبر کامل الزیارات 🎙 سخنران:حجة الاسلام محمد رضا #هاشمی .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak

یادمه یه روز که با خانومم رفته بودیم خرید تو شلوغیه بازار یه نفر که داشت با عجله راه می‌رفت محکم بهم برخورد کرد و با اینکه اون مقصر بود شروع کرد به داد و فریاد و فحش دادن!!! ولی من فقط سکوت کردم همسرم که خیلی ناراحت شد بهم اشاره کرد که تو هم چیزی بگو ولی من سکوت کردم تا اون مرد رفت رفتار همسرم سرد شد شاید تو دلش می‌گفت چه شوهر ترسو و بی بخاری دارم! شب که رسیدیم خونه شروع کرد به گله و کنایه که شوهر ترسو بدرد نمی‌خوره و آدم باید به مردی تکیه کنه که شجاع باشه جای یه زخم عمیق که از یه حادثه سرکار برام به وجود آمده بود رو بهش نشون دادم و گفتم به نظرت اگه با اون مرد درگیر می‌شدم صدمه‌ای عمیق تر از این می‌تونست بهم بزنه؟! گفت: نه گفتم: اگه من اونو می‌زدم چی!؟ کمی با خودش فکر کرد و سکوت کرد گفتم اگه جلوی اون مرد سکوت کردم به این خاطر بود که نمی‌خواستم بجای اینکه تو خونه گرممون باشیم تو راهروهای دادگاه و زندان باشیم از اون موقع خانومم حتی به زخم دستم هم افتخار می‌کنه ✍ کمی با تفکر رفتار کنیم #محسن_پوراحمد_خمینی #کانال_تربیتی_همسران_خوب @hamsaranekhoob

🎥چیکار کنیم توی سرچ گوگل دیگه محتوای مستهجن برا بچه‌مون نیاد ▪️با این تنظیمات ساده دیگه فرزندتون از تصاویر یا فیلمهای غیراخلاقی در امانه! اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄ @BaSELEBRTY

💠 اشخاصی که برای تجربه گر آرزوی مرگ میکردند به خاطر..... کانال پرطرفدار زندگی پس از زندگی http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5

خلاقیت در جا به جایی راحت وسیله .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak

تصاویری زیبا از حرکت قطار در رودبار گیلان .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak

🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت 8) #قسمت_هشت 🏴 از قبر بیرون رفتیم. نیک جلو رفت و من با کمی فاصله از پشت سر او حرکت می کردم. 💠ترس واضطراب مرا لحظه ای آرام نمی گذاشت. هر چه جلوتر می رفتیم، محیط بازتر و مناظر اطراف آن عجیب تر می شد. ✨از نیک خواستم که از من فاصله نگیرد، همدوش و همقدمم باشد و اندکی نیز آهسته تر گام بردارد. ✨نیک ایستاد و گفت: تو را به من سپرده اند که یار و مونس ات باشم. تا آنگاه که به سلامت قدم به وادی السلام گذاری به همین خاطر اندکی جلوتر از تو در حرکتم تا راه را بشناسی. 🍃پس از لحظه ای سکوت، بدین گونه سخنش را ادامه داد: البته اگر گناه بتواند فریبت دهد و یا به اجبار تو را همراه خود سازد، بدون شک دیرتر به مقصد خواهی رسید... 💥 اضطرابم بیشتر شد و از آن به بعد هر آ ن احتمال آشکار شدن گناه را می دادم. مسیر راه را با همه مشکلاتش پیمودیم تا به کوهی رسیدیم که البته با سختی فراوان توانستیم خود را به اوج آن برسانیم. 🌪در چشم انداز ما، بیابانی قرار داشت که از هر طرف، بی انتها و آسمان آن مملو از دود و آتش بود. 🌹نیک خیره به چشمانم گفت: این همان وادی برهوت است که اکنون فقط دورنمایی از آن را می بینی. ❄️خودم را به نیک رساندم و گفتم: من از این وادی هراسانم. بیا از راه ایمن تری برویم. نیک ایستاد و گفت: راه عبور تو، همین است اما تا آنجا که در توان من باشد تو را رها نخواهم کرد و در مواقع خطر نیز به یاریت خواهم شتافت. 🌾حرفهای نیک اندکی از اضطراب و وحشتم کاست اما با این همه، هنوز نگرانی در وجودم قابل احساس بود. لحظاتی به سکوت گذشت. سپس رو به نیک کردم و دوباره گفتم: راه امن تری وجود ندارد؟ صورتش را به سمت من چرخاند و گفت: بهتر است بدانی که: در عالم برزخ نیز، که تنها سایه ای از بهشت و جهنم است بیابان برهوتی قرار دارد، که همانند پل صراط در قیامت است و به ناچار باید از آن گذشت. تا در صورت لیاقت به وادی السلام رسید. 📛اما وای بر آنان که می مانند و به عذاب مبتلا می گردند و یا دست کم گرفتار و سرگردان می شوند... ◾️به سمت آن دشت بی پایان به راه افتادیم. هرچه پایین تر می رفتیم، هوا گرم و گرمتر🔥 می شد. وقتی به سطح زمین رسیدیم، نفسم به شماره افتاد. از نیک خواستم که لحظه ای برای استراحت توقف کند، اما او نپذیرفت و گفت: راه طولانی و خطرناکی در پیش داریم. بنابراین وقت را تلف نکن. 💫گفتم: من دیگر نمی توانم چون شدت گرما مرا از پا درآورده است. در همین حال و در حالی که عرق از سرو روی من فرو می ریخت، نقش بر زمین شدم. 🍃 نیک از آبی که همراه داشت به من نوشاند. 📙ادامه دارد... ♡••࿐ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5

خاطره شهدا ╔══••⚬🇮🇷⚬••══╗ https://eitaa.com/joinchat/2804351072Cedbb8d5a7a ╚══••⚬🇮🇷⚬••══╝

خاطرات یک روحانی در کاروان پیاده روی اربعین https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f