شادی و نکات مومنانه
🥀ـ﷽ـ🥀 #شنود ۲۸ #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ لشکرملائک ۲ ➖ گفت: شما پنجاه هزار ملک را همراه خود به هرکجا
🥀ـ﷽ـ🥀
#شنود ۲۹
#تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
فقط برای خدا
🍃 به میان رزمندگان و مجاهدین عراقی رفتم. مشغول دعا بودند و خدا را صدا می زدند.
🍃 خوشحال شدم، اما وقتی خوب توجه کردم دیدم که در عراق هم مانند دیگر کشورهای عربی، عشیره و قوم و طایفه بسیار جایگاه مهمی دارد. بسیاری از رزمندگان عراقی، از قوم و قبیله خودشان حرف می زدند و تلاش داشتند برتری طایفه خودشان را اثبات کنند!
🍃 به سراغ رهبران گروه های جهادی در عراق رفتم. متأسفانه دیدم برخی از آنها که لباس روحانیت بر تن داشتند، به جای پرداختن به مبارزه خالصانه بر ضد داعش، به دنبال حذف رقیب هستند! یعنی عملا کاری می کنند که فلان گروه نظامی شیعه، که با آنها اختلاف سلیقه دارد از بین برود و فقط خودشان در صحنه سیاسی و نظامی عراق یکه تازی کنند!
🍃 برخی هم مانند فرقه... نه تنها از این شرایط ناراحت نبودند، بلکه با خوشحالی، نابودی گروههای مقاومت را نظاره می کردند!
🍃 خیلی ناراحت و پریشان شدم که نه در غزه و نه در عراق نتوانستم کمکی انجام دهم. اما ناامید نشدم و پیش خودم گفتم: تا این ملائک را در اختیار دارم باید به نیروهای مقاومت در منطقه کمک کنم.
🍃 به جماعت ملائک گفتم: عازم يمن می شویم. شیعیان یمن از صعده عازم صنعا شده اند و قیام بزرگی آغاز شده، عربستان نیز از دولت غيرقانوني يمن حمایت کرده و آماده دخالت نظامی است. الان مردم یمن در سختی اند. چاره ای ندارند جز اینکه از خداوند متعال کمک بخواهند. به میان آنها رفتم. نیمه های شب بود و جوانان یمنی کنار هم نشسته بودند. برخی از فرماندهان نیز حضور داشتند. از آنچه گفته می شد و آنچه در دلهای آنها می گذشت، چیزهایی فهمیدم که باز هم ناامید شدم. یکی می گفت: صعده زادگاه ماست، مهد دلیران است. هرگز اجازه نمی دهیم کسی برما حکومت کند. دیگری می گفت: ما جوانان طایفه ... باید نشان دهیم که از تمام جوانان يمن دلیرتر هستیم. آن فرمانده می گفت: تا کی باید زیر سلطه مادی و معنوی عربستان باشیم! ما باید ثابت کنیم که می توانیم یمن را اداره کنیم و...
🍃 به آسمان بازگشتم. از کشورهای مسلمان که درگیر جنگ بودند خارج شدم. یقین کردم که حرف آن شخص درست بود، در هیچ جنگی ندیدم که مسلمانان، تمام هستی خود را به میدان آورده باشند و خالصانه خدا را صدا بزنند تا یاری خدا را ببینند.
🖌 ادامه دارد... منتظر باشید
#کتاب_شنود #معاد #زندگی_پس_از_زندگی
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
مژده مژده
یک بسته کتاب عالی برای جایزه دوستان😍😁
جایزه 10میلیون تومانی😳 و جوایز نفیس
پنج کتاب #علی_لندی و #داداش_ابراهیم و #اقا_محسن و #نذر_مخصوص #مهاجر_سرزمین_آفتاب
جایزه 10میلیون تومنی دارن😍
کتاب #تن_تن_و_سندباد هم جوایز خیلی نفیسی داره😍
سفارش از سایت👇
علی لندی
https://oniketab.ir/product/ali-landi/ref/36
آقامحسن
https://oniketab.ir/product/agha-mohsen/ref/36
داداش ابراهیم
https://oniketab.ir/product/dadash-ebrahim/ref/36
نذر مخصوص
https://oniketab.ir/product/nazre-makhsoos/ref/36
🔹 مهاجر سرزمین آفتاب
https://oniketab.ir/product/mohajer-aftab/ref/36
تن تن و سندباد
https://oniketab.ir/product/tan-tan/ref/36
سفارش راحت از خودم😁👇
@yaALI744
شادی و نکات مومنانه
مستبقه کتابخوانی ۱۰ میلیون تومانی😍
بجنبید تا دیر نشده 😁👏👏👏
وقتی شهید محسن حججی در خواب هم اثر گذار است
در محرم امسال، اتفاقی، مسیر زندگی مرا تغییر داد، هیچ شناختی نسبت به شهدای مدافعان حرم نداشتم و بر این باور بودم که آنها خودخواه هستند که از خانواده خود میگذرند تا در کشوری دیگر کشته شوند؛ تا اینکه شبی به یکی از شهدای مدافع حرم وقتی در حال ذبح او بودند، توهین کردم.
شب چهارم محرم در عالم خواب دیدم چند تا خانم محجبه، چادری را به من هدیه کردند، حیران از خواب برخاستم، دوباره به خواب رفتم، باز هم همان خانمها را دیدم که مقنعه سرم گذاشتند و پیشانی مرا بوسیدند، نسبت به این کارشان معترض شدم، باز هم از خواب بلند شدم، رفتم خواب را برای همسرم تعریف کنم اما شنیده بودم که خواب بد را تعریف نمیکنند.
خوابیدم تا اینکه صبح از خواب بیدار شدم اما باز هم متقاعد نشدم که این خواب بد را برای کسی تعریف کنم.
* صبح روز پنجم محرم
ساعاتی از صبح نگذشته بود که باز هم خواب به سراغم آمد، اینبار در خواب، شهید مدافع حرم محسن حججی که پرچمی به دستش بود را دیدم، خودش را معرفی کرد و گفت: آرزویم شهادت بود، من سرم رفت تا روسریات نرود، اگر حجابت را رعایت کنی نزد خدا عزیز میشوی و ... .
قبل از این خواب اصلاً شهید حججی را نمیشناختم، در فضای مجازی به دنبال نامش رفتم تا اینکه عکسهای بیسر او را دیدم، زندگیاش را مطالعه کردم و صحبتها و نگرانیهایش را در مورد حجاب شنیدم.
پس از شناخت کامل شهید، منقلب شدم و دیگر اشک امانم نمیداد، خواب را برای همسرم تعریف کردم و گفتم: «میخواهم چادری شوم».
شادی و نکات مومنانه
مهاجر سرزمین آفتاب
خاطرات یک مادر شهید ژاپنی
و مسابقه کتابخوانی با جایزه ۱۰ میلیون تومانی😍👏
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
دیشب تولد دوستم بود☺️🎉🎊
همه میومدن کنارم 😍و یه چندلحظه میایستادن و میپرسیدن چه بوی خوبی😊
ما همه عطر و ادکلن هارو میشناسیم، اما این چه عطریه زدی؟
😍چه خوشبو و خاصه اسمش چیه؟
هیچی دیگه منم همش کانال ارمغان سلامتی رو که عطر های طبیعی دارن رو معرفی میکردم😉😍
گفتم لینکش رو اینجا هم بزارم👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/21823670C9ee0c1dc91
راستی رایحه ها و عطرها و سنگهاش درمانیه👍👏😍
درمانی؟😳
شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مسابقه کتابخوانی قهرمان من
🔻 سه مرد، از سه نسل، با یک مرام
🔹 داستانهایی کوتاه از زندگی سه مرد
1️⃣ علی لندی
2️⃣ محسن حججی
3️⃣ ابراهیم هادی
❇️ همراه با صد میلیون ریال جایزه نقدی
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠بین الحرمین بهشت است
▪️ این قسمت: نان و حنجر
▫️تجربهگر : خانم سمانه مختارزاده
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak