🔴خاطره جالبی از علامه محمد تقی جعفری درباره یکی از دوستانشان! یکی از دوستانم که به زیارت مشهد رفته بود، به امام رضا(ع) گفت: یا امام رضا(ع)، دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر شما بشناسم که چه جور منو میبینی! نشونه اش هم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف میزنه، من پیامتو بگیرم... همون روزها قرار بود زن برادر من بیا د مشهد خانومی عبور کرد از جلوی من فکر کردم زن برادر من هست رفتم صداش زدم روشو که برگردوند، دیدم زنداداش من نیست، بلافاصله بهم گفت: "خیلی خری"!! حالا منم مات و مبهوت شده بودم که امام رضا(ع) عجب رک حرف میزنه!! همین جور که نگاش میکردم و تو فکر بودم، فکر کرد دست بردار نیستم، دوباره گفت: " هم خودت خری، هم هفت جد و آبادت"!!!😒😐 علامه میگفتن؛ این داستان رو برای شهید مطهری تعریف کردم، ایشان تا بیست دقیقه میخندید...😂😂😂😂 فیلم داستان از زبان خود علامه👆😂 ‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9

آموزش صحیح رد شدن از اب😂 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆

باورتون میشه این نقاشی رو فقط با گچ رو تخته سیاه کشید؟!😳👌😍 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆

♨️طنز جبهه😂: 😱😂پس کو این در لامصّب؟!؟ 👈بچه‌ها یکی‌یکی از خواب می‌پریدند بالا. داد می‌زدند: های مُردم! و شکماشونو می‌گرفتند و می‌دویدند طرف توالت‌‌ها. ده تا توالت بود و جلوی درِ هرکدامشون ده‌‌بیست نفر ایستاده بودند تو نوبت. سروصداشون مقرّو پر کرده بود. کسی هم که از توالت می‌اومد بیرون، شکمشو می‌گرفت و می‌دوید ته صف. اکبر کاراته هم مسموم شده بود که یک‌دفعه از خواب پرید بالا. داد زد: های مُردم! های خراب کردم! و دوید به‌طرف ته سنگر. یک‌دفعه پرده‌ای را که دم سوراخ کولر آویزان بود، زد کنار و خواست بره بیرون که با صورت و سینه محکم خورد به دیوار سنگر. داد زد: آخ مُردم! و به خودش پیچید. پرده را کشید و گفت: پس کو این درِ لامصّب؟ ای خدا، عراقی‌ها مسموممون کردند و حالا هم در سنگر رو محکم گرفته‌اند! و بعد دوباره پرده را می‌کشید و می‌گفت: بچه‌ها، پس کو این در لامصّب؟ عابدینی گفت: هی، آقای مسموم! در اون طرفه. این سوراخِ کولره! اکبر کاراته -که به خودش می‌پیچید- گفت: خاک بر سرت کنند! حالا که خودمو خراب کردم می‌گی در اون طرفه؟ بعد، از خنده ریسه رفت و دوید به‌طرف در. پس کو این در لامصّب😂😂😂😂 مجموعه کتب اکبرکاراته ‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9

جوری ک روحانی از نرخ بنزین باخبر شد😐😂 http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854

سلام سوتی من !!! من ی مستند راجب کالبد شکافی بدن فیل دیدم فوق العاده برام جذاب بود شب میهمان اقوام همسرم بودیم و من یاد مستند افتادم اومدم بگم مستند کالبد شکافی بدن فیل دیدم گفتم تشیع جنازه بدن فیل دیدم😐 یهو کل خونه رفت رو هوا🤣 خلاصه هنوز بعد هفت سال یادشون نرفته و ازم میپرسن تشیع جنازه فیله خوب بود🙄 #سوتی🤦‍♂🤦‍♀😁 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆

#تنبلی_و_بی_حوصلگی ۳۲ تــــو؛ قراره زندگی جاوادنتو بسازی؛ بهشتی به اندازه ی تماام آسمان ها و زمین. وقتی برای تنبلی کردن نداری! عجــله کن وقت تنگه... @ostad_shojae

ما رنگ های یک جعبه مداد رنگی هستیم تو چه رنگی هستی؟🌈 صبح تون بخیر لطفا امروز از بازکردن پنجره و اوردن روز پرنشاط از بیرون شدیدا خودداری نمایید الودگی هوا جدی است😷 #رادیو_مرسی ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆

🌺صبح یعنی عشق 🌸عشق یعنی 🌺حس خوب زندگی 🌸زندگی یعنی 🌺زیباترین هدیه خـدا 🌸ســــلام 🌺صبحتون بخیر 🌸روزتـان قـشنگـــــ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆

یه بار یکی از من آدرس پرسید برگشتم با انگشت پشت سرمو نشون بدم انگشتم رفت تو چشم یه بنده خدا😭😭 😂😂😂😂😂ای خدا ده دقه ب این دوخط دارم میخندم #سوتی🤦‍♀🤦‍♂ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆

سلام چند وقت پیش بانامزدم داشتیم میرفتیم مترو،توپله برقیای مترو دلم خواست دکمشو فشاربدم  بعد دیگه نگاه نکردم پشت سرم آدم وایساده ،زدم یهو خاموش شد  هیچی دیگه یه خانوم پشتم بود انقد سرم دادکشید که اخه مگه بچه ایو اینا که منم گفتم باشه باباالان روشنش میکنم،دیگه هرچی زدم روشن نشد غرغر اونم بیشتر شد حالاپله های پایین رفتنیوخاموش کردم واقعا خیلی کنجکاو بودمودلم میخواست،نامزدم هی ازم طرفداری کرد شیرشدم دیگه کارمو کردم  توروخدا نیاین بگین بی فرهنگواینا دلم میخواست تجربه کنم به اندازه کافی خانومه ازدلو دماغم کشید بیرون😢😢😒😒 😂😂 #سوتی🤦‍♀🤦‍♂ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆

من ترم یک ، اولین جلسه با یکی از استادان بود ، رفتیم تو کلاس استاد نیومده بود منو فرستادن که برم بپرسم ببینم میاد یا نه، رفتم در آموزش از یه دختر پرسیدم استاد فلانی رو میشناسی گفت اره چطور؟ گفتم هیچی بابا نیم ساعته مارو کاشته تو کلاس میخواستم ببینم میاد یا نه. گفت نمیدونم منم رفتم سر کلاس یهو همون دختره اومد ، بلند گفتم عهههه تو هم تو همین کلاسی؟ یهو دیدم با لبخند معنی دار رفت پشت تریبون استاد، نگو خودش استاد بوده، دیگه من یخ زدم از خجالت،🤦‍♀🤦‍♀🤦‍♀😰😰 #سوتی🤦‍♀🤦‍♂😁 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆