eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
64.8هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
24هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحلیل غیر تخصصی اخبار شماره 4 حسین دارابی کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
✨﷽✨ 📜داستان واقعی آیت الله میلانی ✍پیر مردی که در حالت بیهوشی اش یک مسیحی را مسلمان کرد! پروفسور برلون برای عمل جراحی آیت الله آمده بود ایران،آقا ناراحتی گوارش داشتند ، عمل جراحی شان سه ساعت و اندی زمان برد، جراحی تمام شد و آقا در حالت بین بیهوشی و هوشیاری چیزی زیر لب زمزمه می کردند... پرفسور برلون از همراهان خواست کلماتی را که آیت الله حین بیهوشی بزبان می آورد برایش ترجمه کنند ، می گفت تنها حالتی که شاکله ی اصلی انسان بدون نقش بازی کردن مشخص می شود همین حالت است.. دعای ابوحمزه ثمالی بود، آقا زیر لب می خواندند ، پروفسور معنی دعا را که فهمیده بود گفته بود شهادتین دینتان را به من یاد دهید، میخواهم مسلمان شوم، پروفسور برلون می گفت :بعد جراحی آیت الله یاد جراحی اسقف کلیسای کانتربری افتادم، از او ترانه های کوچه بازاری می شنیدم ، معلوم می شود دینتان دین حقی است که این روحانی(آیت الله میلانی) این چنین همه ی وجودش محو خدا شده است... 💥پروفسور برلون مسلمان شد، وصیت کرد او را جایی دفن کنند که آیت الله دفن شده است، خواجه ربیع که رفتی سری هم به این دو دوست بزن ، آیت الله میلانی خودمان ، پروفسور برلون اروپایی 📚مرکز خبر حوزه ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
هدایت شده از عنایات شهدا 🌷
شادی و نکات مومنانه
یا مهدی: سلام عرض میکنم، وقتتون بخیر... من ۱۹ سالمه، شخص مذهبی ای هستم و خانواده معتقدی هم دارم، از حدوداً یکسال پیش به واسطه بودن در کانال های شهدا، به این عزیزان بزرگوار علاقمند شدم❤️❤️ و حاجت مهمی هم داشتم که به دلم افتاده بود از شهدا درخواست کنم🙏 به پدر و مادرم گفتم یه روز به قصد زیارت شهدا بریم گلزار شهدای بهشت زهرا(سلام الله علیها)🌹. وقتی وارد گلزار شهدا شدیم مادرم خیلی خیلی مشتاق بود مزار💙شهید بهشتی💙 رو زیارت کند، بااینکه خیلی وقت بود نرفته بودیم، بی مقدمه رفتیم قطعه۲۳، که مزار شهدای ۷تیر و حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و 💕شهیدان بهشتی و رجایی و باهنر💕 آنجا قرار دارد😇 و مادرم در همان ابتدای ورود به خواست دلش رسید، بعد همانجا به مزار شهیدی رسیدیم که نظرم رو جلب کرد چون که این شهید عزیز درست در روز عاشورا و در جزیره مجنون به فیض شهادت رسیده بودند😢🌹، نکته دیگری هم نظر مرا جلب کرد، دوبیت شعری بود که پایین مزار مطهر شهید نوشته بود که من فقط مصرع آخرش رو خاطرم مانده که نوشته بود:💛 حاجت بطلب ز تربت پاک شهید💛، من و مادرم تا این شعرو دیدیم، شوکه شدیم و مادرم گفت، برو به شهید بگو حاجتتو، منم اومدم پایین مزار شهید نشستم، بی اختیار گریه ام گرفت، با شهید دردودل و عرض حاجت کردم و همونجا به شهید قول دادم که هرشب با تسبیحی که داخل ضریح اباعبدالله(علیه السلام) بوده و فوق العاده متبرک است و من همیشه ازش حاجت گرفتم براشون صلوات بفرستم، وبعد بلند شدیم و به مزار 💚شهید پلارک💚 رفتیم، در مسیر رفتن به مزار شهید پلارک، مزار نمادین شهید بزرگوار، طلبه مجاهد، ❤️شهید هادی ذوالفقاری❤️ رو هم خیلی اتفاقی دیدیم و زیارت کردیم و بعد شهید پلارک. خیلی دنبال مزار نمادین💛شهید هادی💛 هم گشتیم ولی متاسفانه پیدا نکردیم، بعد از انجام زیارت مراقد مطهر شهدا، به مزار بستگان هم سری زدیم و فاتحه خواندیم و آمدیم. بعد از آن تقریباً هرشب برای❤️شهید هادی❤️ و ❤️شهید ذوالفقاری❤️ و ❤️شهید مسعود حاج محمدباقر کاشانی❤️ با تسبیح مذکور صلوات میفرستادم، تا اینکه یک شب خواب دیدم که با یک ماشین سنگین همراه پدرم پیکر مطهر سه شهید رو حمل میکردیم، بعد که پیکر های شهدا رو از ماشین خارج کردیم، متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد گویا انفجار شد، من خودم و چادرم رو روی پیکر شهدا حایل کردم که آسیب نبینن، البته قصد تبرک هم داشتم، به چهره شهدا نگاه کردم، همون لباس رزم جبهه به تنشون بود و قطرات خون در صورتشان، اصلا به مرده شباهت نداشتند، انگار خوابیده بودند، به چهره یکی از شهدا نگاه کردم، خودِ رفیق عزیزم 💚💚شهید مسعود حاج محمدباقر کاشانی💚💚 بود و در خواب مرتباً لفظ *کاشانی* که نام فامیلی شهید هست رو هم می شنیدم؛ بیدار شدم و فهمیدم شهید هم منو پذیرفتند بخاطر همین با جدیت بیشتری به صلوات هایم ادامه دادم چون گاهی پیش می آمد یادم برود یا کاری برایم پیش بیاید و صلوات هارو نفرستم، اما بعد خواب هرشب میفرستم. همین هفته پیش هم داشتیم با پدر جایی میرفتم، از خیابان فیاض بخش رد میشدیم که خیلی هم پیش می امد که از انجا عبور کنیم ولی تا حالا نشده بود دقت کنم، ناگهان چشمم افتاد به کوچه ای که به نام رفیقم بود 💕کوچه شهید مسعود حاج محمدباقر کاشانی💕. دوباره دلم دریا شد و یاد شهید در دلم قوت گرفت. چقدر طولانی شد ببخشید😅🙏 همین پریشب هم دوباره خواب دیدم که با مادرم رفتم بهشت زهرا و گلزار شهدا که ندبه بخوانیم، آفتاب شدیدی بود بخاطر همین همه یک جا تجمع کرده بودیم، من به مادرم گفتم که نمیشود ما به مزار 💚شهید مسعود حاج محمدباقر💚 برویم و ندبه را آنجا بخوانیم، مادرم گفت نه چون از جمع جدا میشویم و انجا آفتاب شدید است بنابراین من گفتم سر مزار همین شهیدی که هستیم میخوانم که ثوابش هم برای این شهید عزیز باشد و هم برای 💙شهید مسعود💙. خلاصه که حسابی در خواب و بیداری با شهید درارتباطم و چه بزرگوار است این شهید که نالایقی مثل من رو پذیرفته است😢❤️. الان هم حاجت دنیوی خیلی مهمی دارم و تصمیم دارم چله یاسین برای شهید عزیز بردارم، ان شاءالله نظر کنند و حاجت روا شویم. چون دستی به قلم هم دارم خیلی دوست دارم، خانواده شهید رو پیدا کنم و از زبان مادر و بستگان شهید، کتابی راجع به شهید بنویسم مثل کتاب❤️سلام بر ابراهیم❤️. و من الله التوفیق گویند چرا دل به 💓شهیدان💓 دادی؟ والله که من ندادم، آنها بردند التماس دعای خیر🙏
یه معلم داشتیم خیلی عجیب بود یه روز آمد سر کلاس گفت: کیا درس رو بلدن میخوام ازشون بپرسم؟! یه سری از بچه ها دستاشون رو بلند کردند معلممون گفت ؛پس شما برید توی حیاط بازی کنید ،بعدش پوست ما رو کند 😭 یه روز دیگه گفت ؛کیا درس بلدن میخوام ازشون بپرسم آقا ما هم دستمون رو بردیم بالا که بریم تو حیاط بعدش گفت پس شما ها بمونید تو کلاس بقیه برن تو حیاط بازی کنند 😩 یه روز دیگه آمد گفت کیا درس بلدن دستشون رو ببرن بالا آقا یه سری دستشون رو بردن بالا بعد گفت کیا بلد نیستن دستشون رو ببرن بالا یه سری دیگه هم دستشون رو بردن بالا ، ما که نتونسته بودیم پیشبینی کنیم میخواد چکار کنه پس دستمون رو نبردیم بالا که ناغافل گفت اونا که بلدن و اونا که بلد نیستن برن تو حیاط بقیه بمونن 🙄😐 فکر کنم تو اسراییل آموزش دیده بود😐😂😂 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفتاد هشتاد تومن😐 سکانس برتر پ.ن ملت ایران یادتون میاد یه زمانی سکه ۷۰ تومن بود؟ اخبار داغ سلبریتی ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @BaSELEBRTY کانالهای ما 👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان شگفت ایت الله بهجت را اینجا ببینید👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
🌄 این تصویر منو آتیش زد.... شما رو نمیدونم! مردگان: خدایا مارا برگردان... کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخه شما این فندوق رو ببین ، ببینم میتونی عاشقش نشی😍😍😍 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
خاطره ای از آیت الله بهجت: [حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره] شیر آب حیاط را به‌اندازۀ یک شیر سماور باز کرده بودند و داشتند وضو می‌گرفتند. گفتم: آقا، محرم دارد می‌آید و من یک ماه برای تبلیغ می‌روم. سفارشی کنید که آویزه گوشم کنم. همان‌جور که وضو می‌گرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت: «آسید محمد! سعی کن هر شبانه‌روزی یک‌مرتبه برای امام حسین علیه‌السلام گریه کنی...» . ✍️برگرفته از کتاب ردپای سپید، ص5٧ کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره جالب حجت‌الاسلام رفیعی از گفتگو با ۶۰۰ نفر از جوانان 🔸جوانان می‌گفتند چون فلان اختلاسگر نماز می‌خواند ما نماز نمی‌خوانیم! کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
ابن الرضا به حجره غريبانه جان سپرد اوشمع جمع بودوچو پروانه جان سپرد مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل از روي شوق در ره جانانه جان سپرد ⚫️ شهادت مظهر جود و سخا و علم و معرفت، امام جواد(ع) تسليت و تعزيت. کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله حق شناس هنگامی که یک زن با وضع بد از خیابان عبور میکرد☝️ 🎙 از زبان آیت الله جاودان این کلیپ را به همه بخصوص جوانان برسانید کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
⏳ [ 1 ] 🧐 ♦️ معما شیر و پارچ" 💢 یک شیر فروش دو پارچ خالی دارد : یکی به ظرفیت سه لیتر و دیگری به ظرفیت پنج لیتر + چطور بدون هدر دادن حتی یک قطره شیر و با استفاده از این دو پارچ ، یک لیتر شیر را اندازه بگیرد؟! ⚛ پاسخ معما به زودی...! 👇👇👇 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برخی ها مدام می پرسند چرا رهبری در موردگرانیها،حیف ومیل‌ها،کم‌کاری‌ها ،ضعف‌ها ،خطاها،انحرافات و کجروی‌های مدیران وسازمانهاوادارات و... دخالت نمیکند ؟ 👆پاسخ از زبان خود ایشان @Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
💢مرتضی میگفت : من به جايی برسم كه خدا من را با نشان دهد و بگويد اين مرتضی را كه می‌بينيد عاشقش❤️ شده و خونبَهايش را با شهادت دادم . 💢من هم شوخی میكردم و میگفتم بنشين تا خدا شود . میگفت فاطمه ❗️ آخر می‌بينی خدا چه جور🌷 عاشقم میشود.‼️ 💢من از مرتضی دعای نديدم . میگفتم : تو خودت را برای خدا میگيری . میگفت : بله اين است كه خدا بگويد از تو خوشم آمده، بيا پيش خودم ❤️. 💢انشاءالله به جايی برسيم كه خدا بيايد سراغمان، چنان دلبری كنيم كه خدا بگويد اين برای من است . راوی: همسر شهید⚡️ فرمانده نابغه سپاه قدس (حسین قمی)🌹 یاد شهدا با صلوات🌾 @Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
🌸عند ربهم یرزقون تان دروغ است🌸 آن زمان ماشین نداشتیم . با آژانس به میدان شهدای گمنام در فاز 3 اندیشه رفتیم . 🚕 آنجا اصلا محل زندگی نبود که مصطفی دوستی داشته باشد و بخواهد با او دعوا کند. چند تا پله میخورد وآن بالا 5 شهید گمنام دفن بودند. من از پله ها بالا رفتم و دیدم که مصطفی حتی از پله ها هم بالا نیامد.🤔 پایین ایستاده بود و با لحن تندی میگفت:«اگر کار اعزام مرا جور نکنید،هر جا بروم به همه میگویم که شما کاری نمیکنید.😠هر جابروم میگویم دروغ است که شهدا عند ربهم یرزقون هستند،میگویم روزی نمیخورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمیکنید .خودتان باید کارهای مرا جور کنید.»😡 دقیقا یادم نیست که 21 یا 23 رمضان بود.من فقط او را نگاه میکردم.😧 گفتم من بالا میروم تا فاتحه بخوانم. او حتی بالانیامد که فاتحه ای بخواند؛فقط ایستاده بود و زیر لب با شهدا دعوا میکرد. کمتر از ده روز بعد از این ماجرا، حاجتش را گرفت.😍 سه روز بعد از عید فطر بود که اعزام شد.🥰 راوی همسر شهید شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده🌹 @Modafeaneharaam
شادی و نکات مومنانه
⏳ [ #معما 1 ] 🧐 ♦️ معما شیر و پارچ" 💢 یک شیر فروش دو پارچ خالی دارد : یکی به ظرفیت سه لیتر و دیگری
🚧 [ 1 ] 🚧 ♦️ پاسخ معما شیر و پارچ" ♨️ شیر فروش ابتدا پارچ سه لیتری را پر میکند و محتویات آن را داخل پارچ پنج لیتری میریزد ؛ پارچ بزرگ هنوز دو لیتر جا دارد. او یک بار دیگر پارچ سه لیتری را پر میکند و با آن پارچ پنج لیتری را پر میکند ؛ از آنجا که پارچ بزرگ فقط دو لیتر دیگر جا داشت ، مقدار شیری که در پارچ کوچک مانده یک لیتر است. کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
👤توییت استاد علیه السلام : چگونه گمراه و درمانده خواهد شد كسى كه خداوند سَرپرست و متكفّل اوست و نجات نيابد كسى كه خداوند طالبش باشد ، هر كه از خدا قطع اميد كند و به غير او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى‌كند. کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
سلام علیکم سلام به همه ی دوستان و دوستداران شهدا😍😍 امیدوارم همگی حالتون عالی باشه و به هر حاجتی که دارید برسید .... خیلی خوشحال میشم اگر که پیام بنده حقیر رو بخونید ☺️☺️ اول در رابطه با آشنا شدن با دوست شهیدم بگم من ۱۹ سالمه. من توی یه خانواده با عقاید معمولی بودم نه مذهبی یعنی ماهواره داشتیم و این حرفا و چیز زیادی از دین و مذهب نمیدونستم اما خیلی خدا و امام ها به ویژه امام رضا رو دوست داشتم 😇. از همون بچگی هم عاشق کتاب خوندن بودم .خلاصه حدود کلاس چهارم ابتدایی بودم که برادرم که راهنمایی بود رفت راهیان نور وقتی برگشت یه کتاب اورده بود اون کتاب رو من برداشتم و رفتم توی اتاقم که بخونم اسم کتاب ( شیرین تر از زندگی ) بود در رابطه با زندگینامه شهید احمد اسدی ، خیلی برام جالب بود زندگینامه ایشون هنگامی که داشتم نحوه شهادتشون ( چون این شهید بزرگوار پیکر مطهرشون به علت اصابت راکت های هواپیما به ماشین حامل ایشان و دوستان شهیداشون اربا اربا شده بود )رو میخوندم خیلییییییی گریه کردم به گونه ای که تا حدود یه ربع کامل سر یه کلمه فقط داشتم گریه میکردم اصلا برای خودم هم خیلی عجیب بود که من چِم شده .... کلا یه حال عجیب اما قشنگی بهم دست داده بود از اون روز من به نیابت ایشون کارهای خوب انجام میدادم و توی تاریخ شهادتشون خیرات میدادم و با اینکه کتاب رو خونده بود اما بازم از اول میخوندم در واقع تنها دلخوشیم بود این کتاب و خیلییی معجزه ها از داداش احمدم دیدم😍😍😍 (( این نحوه ی آشناییم با دوست و برادر شهیدم بود)) و یکی از بزرگترین آرزوهام دیدن خانواده شهید اسدی هست . شهید بزرگوار احمد اسدی از شهرستان برازجان بوشهر هستند .....خلاصه این ها رو گفتم تا برسم به تلنگری که امروز خوردم .... امروز یه مطلب خوندم در مورد رجعت در زمان ظهور امام زمان که امامان ، یاران خاص ایشان ، شهدا و... و همچنین کافران خالص به دنیا برمیگردند که در دنیا به مجازات برسند یکم که فکر کردم دیدم اگه من توی زمان ظهور زنده باشم و جزء منتظران آقا باشم میتونم دوست شهیدم رو ببینم در این دنیا 😍😍😭😭😭😭😭😭😔😔😍😍😍 وای نمیدونید چه حالی شدما اصن هرچی ارزو و خواسته داشتم از خدا یادم رفت فقط گفتم که ایشالا بتونم ظهور آقا رو درک کنم ..... همه ی این ها را گفتم که بگم همگی بیایم برای ظهور آقا خالصانه دعا کنیم و کار انجام بدیم تا بتونیم دوستای شهیدمون رو هم ان شاءالله ببینیم و سرباز آقا امام زمان(عج) بشیم 😍😍😍❤️❤️❤️ ...... همه ی خواهرای گلم رو ندیده دوست دارم ...ممنون که وقتتون رو در اختیارم قرار دادید ... یاعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 |شهادت امام جواد علیه السلام 💠 گزیده بیانات حجت الاسلام و المسلمین رفیعی کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY