eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
67هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
23.5هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲یک دعا از ته دل... ✅انشالله دعای خیر همه مستجاب بشه حتما حتما کلیپ بالا رو ببینید و از ته دل یک آمین بگید🙏 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
خاطره زیارت😅 سفری به مشهد ✈️ برای زیارت امامزاده محمد کرمان رفته بودم . یکی از دوستان را در آنجا دیدم احوالپرسی کردم گفتم کجا بودی گفت: زیارت امام‌رضا , من هم صورتم را به سمت حرم امازاده کردم و از ته دل گفتم آقا منم زیارت می خواهم . عصر روز بعد برای نماز به مسجد رفتم در آنجا زنی را دیدم که پرسید به زیارت امام رضا میایی . گفت کاروان فردا عصر میرود مشهد من هم با او هماهنگ کردم و به مشهد رفتم دو سه روز زیارت کردم روز آخر رفتم برای خرید رفتم دیدم . تعدادی خانم طبقه بالا بازار رضا می روند .کنجکاوی من گل کرد😯 .پشت سر آنها رفتم دیدم خانم ها توی صف ایستاده اند من هم توی صف ایستادم از خانمها پرسیدم که اینجا چه خبر است . خانمها خندیدند و چیزی نگفتند🤔 و من بیشترکنجکاو شدم !!!صف کم کم جلو می رفت و من هم جلو رفتم .دیدم مردی قد بلند ایستاده جلوی مغازه اش و دسته اسکناس پنج هزارتومانی در دست دارد💵 😲.من هم مجبور شدم توی صف پنج هزار تومان را بگیرم خیلی برای خودم خندیدم😆😆😅 به خانم ها گفتم اینجا پول می‌دانند!!!! و شما هیچی به من نگفتید😱. گفتن ما هر روز می آییم خرج روزمان را میگیریم. بعد کلی خنده برای کنجکاوی ام به دوستم گفتم من امروز گدایی کردم😆😂 البته آن زمان با پنج هزاری کلی خرید می کردیم و دوستم پول نیاز داشت انرا به دوستم دادم😁🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
روزگارت خوش باد و دلت سرخوش تر خانه ات مثل هوا پــُرِ نور و نفسِ گرم خدا که به هر رهگذری میدمد شوقِ خوشِ زیستن و بودن را 🌹 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
از دست دیگران به کناری گریختم از دست خویشتن به کجا می‌توان گریخت؟ کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین موزو چطور تبدیل به ذرت کرد😳😅👍 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
طنز😂نکته👍 دقت کردی وقتی غیبت می کنیم و یکی میگه غیبت نکن همون لحظه میگیم جلو روشم میگم ؟؟؟😁 💠💠💠💠💠 ✍به مردی گفتند: شنیدیم که مى‏خواهى همسرت را طلاق بدهى؟ گفت: بله، شرایط طلاق از نظر قرآن و روایات جمع است. گفتند: چرا مى‏خواهى او را طلاق بدهى؟ گفت: او ناموس من است، الان خودش هم در این مجلس نیست، من حق ندارم از او غیبت کنم. شما سؤال بدى کردید. زن را طلاق داد و زن هم بعد از مدتى طبق حکم فقه رفت و شوهر کرد. سال بعد رفقا به او گفتند: راستى زنت را پارسال چرا طلاق دادى؟ گفت: او الان زن من نیست، ناموس دیگران است، خدا به من اجازه نمى‏دهد که پشت سر ناموس مردم حرف بزنم. شما این سؤال‏تان بیجا است که از من می پرسید. چه کسى الان در خانواده‏ها دفاع از حق مى‏کند؟ چه کسى در خانواده‏ها غیبت نمى‏کند؟ تهمت نمى‏زند؟ کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
طنز😅نکته طلایی✅ دکتر اشتباها برای مریضش به جای شربت سرفه، مسهل تجویز میکنه. بعد از دو روز دکتر مریض رو می بینه و میپرسه “خب، هنوزم سرفه می کنی؟” مریض جواب میده “نه آقای دکتر، دیگه جرئت نمی کنم”😅😅 💠💠💠💠💠💠💠 مطلب جالب درباره درد و گناهان انسان👇 ✅مسکن در طب اسلامی ✍در طب اسلامی تسکین دهنده‌ها به دو قسم هستند: ◀️ یک قسم تسکین دهنده ها برای اعضای خاص، مانند مسکن سردرد، زانو درد و کمردرد و ... . در روایات این تسکین دهنده‌ها مدح شده و توصیه شده که وقتی هر یک از این اعضا دچار درد شد، از این تسکین دهنده‌ها استفاده شود. ◀️ قسم دیگر تسکین دهنده‌ها، مسکن های عمومی هستند که در این موارد توصیه به صبر و تحمل درد شده است و از نظر روایات بهتر است انسان از داروهای مسکن استفاده نکند، از طرفی دعا، به عنوان بهترین درمان معرفی شده است. در حقیقت علت بیماری، گناهان انسان است و درد ناشی از بیماری، پاک‌کننده این گناهان است؛ پس اگر با استفاده از داروها درد را قطع کنیم، سبب اصلی هم چنان پابرجاست و اگر درد را تحمل کنیم، این خود پیشگیری از بیماری‌های سخت‌تر می‌باشد. در روایتی امام صادق علیه السلام از پدرانش و از امام حسین علیه السلام نقل می‌کند: امیرالمؤمنین علیه السلام به عیادت سلمان فارسی رفتند و سؤال کردند: ای اباعبدالله ( کنیه سلمان فارسی ) چگونه صبح کردی از این بیماری؟ سلمان پاسخ داد: ای امیرالمؤمنین! خدا را بسیار شکر می‌کنم و شکایت دارم از این که تحمل این درد را ندارم. حضرت امیر علیه السلام فرمودند: بی‌تابی نکن. کسی از شیعیان ما نیست که مبتلا به دردی شود، مگر به خاطر گناهی که در گذشته مرتکب شده و آن درد هم پاک‌کننده آن گناه است. سلمان عرض می‌کند: اگر چنین باشد که هست، پس ثوابی در این کار نخواهیم داشت به جز این که پاک‌کننده است. حضرت امیر علیه السلام فرمودند: ای سلمان، با صبر کردن و دعا کردن اجر هم خواهی داشت و به وسیله این دو، برای شما حسنه هم نوشته می‌شود و درجات شما هم بالاتر می‌رود و اما درد به خصوص تطهیر و کفاره است. سپس سلمان پیشانی حضرت امیر را بوسید و گریست و گفت: چه کسی می‌توانست این‌ها را به ما نشان دهد اگر شما نبودید؟! 📚 طب الأئمة، ص ۱۵ 🔰 بنابراین، بیماری عبث و بیهوده نیست؛ هرگاه بنده گناه کند یا از خدا غافل شود، خدا او را مبتلا به بیماری می‌کند تا بنده دوباره متوجه خدا شود. کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY 🍏 @tebshia20🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 در مورد بعضی‌ها میگن "لا اکراه فی‌الدین" (هیچ اجبار و زوری در دین نیست) معنای این عبارت قرآنی چیه؟❗️ @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سلیمی: چرا رئیس جمهور به دنبال حاشیه سازی است؟ نماینده دلیجان: 🔹رئیس جمهور میتواند یک نفر را برای وزارت صمت معرفی کند 🔹بهتر بود مشاوران رئیس جمهور خبر می‌دادند که چقدر بازار آشفته است البته به صورت حضوری نه از پشت شیشه دودی ماشین! 🚩 @IslamlifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اگر ظهور را نزدیک ندانیم ... ➕پاسخ به یک شبهه در مورد امیدواری به نزدیک بودن ظهور 🔰 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
AwACAgQAAxkDAAELyxlfJmvGkwABy3KEXFCR1CU6fpVOJPIAAsIKAAJYZSFRAAE18zEkkfngGgQ.oga
5.91M
جوک های عید قربان ۹۹😅 چنتا جوک باحال با آهنگ های توپ👌 از سرتاسر کره زمین😎 همه چی گفتیم، از وضعیت کرونایی تو عید قربان😁 تا اونایی که گوشت نذری میدن و کلی جوک بی ربط دیگه😂😂😂👍 با لهجه نیشابوری😄 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
پلیس: چرا دزدیده شدن کارت اعتباری تون رو گزارش ندادید؟! مرد: چون دیدم دزد داشت کمتر از زنم خرج می کرد! 😅😅 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
توهم يك مرد (داستان طنز)............................حتما بخونید ..خیلیی خوبه 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 طنز جنگل تاریک مَردی , شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال اطرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه! این‌طوری تعریف می‌کنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمیشد. وسط جنگل، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت. اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه می‌بینم، نه از موتور ماشین سر در می‌ارم! راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم. دیگه بارون حسابی تند شده بود. با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام و بی‌صدا بغل دستم وایساد. من هم بی‌معطلی پریدم توش. اینقدر خیس شده بودم که به فکر این که توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم. وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر، دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!! خیلی ترسیدم. داشتم به خودم می‌اومدم که ماشین یهو همون طور بی‌صدا راه افتاد. هنوز خودم رو جفت و جور نکرده بودم که تو یه نور رعد و برق دیدم یه پیچ جلومونه! تمام تنم یخ کرده بود. نمی‌تونستم حتی جیغ بکشم. ماشین هم همین طور داشت می‌رفت طرف دره. تو لحظه‌های آخر خودم رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلو چشمم. تو لحظه‌های آخر، یه دست از بیرون پنجره، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده. نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم. ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه می‌رفت، یه دست می‌اومد و فرمون رو می‌پیچوند. از دور یه نوری رو دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم. در روباز کردم و خودم رو انداختم بیرون. این قدر تند می‌دویدم که هوا کم آورده بودم. دویدم به سمت آبادی که نور ازش می‌اومد. رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم رو زمین، بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم. وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند، یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفرخیس اومدن تو، یکیشون داد زد: ممد نیگا! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشینو هل میدادیم سوار ماشین ما شده بود😁😁😁. کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY